پاورپوینت کامل پاکان، ماندنی اند ۳۴ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل پاکان، ماندنی اند ۳۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل پاکان، ماندنی اند ۳۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل پاکان، ماندنی اند ۳۴ اسلاید در PowerPoint :

۳۶

مبدأ هستی، خیر محض و جمال مطلق است. او، در بردارنده همهکمالات و حُسن ها است. او،
از هر نقص و عیبی منزه است. بنابراین، طبق قاعده کلی و قطعی سنخیت علت و معلول،
آفریده او جز خیر و برکت و حُسن نخواهد بود: « الذی احسن کل شیء خلقه؛[۱] آن که هر
چیزی را در آفرینش نکو ساخت.»

از طرف دیگر، وجود هر چیزی همان طور که محتاج علت فاعلی است، محتاج علت غایی
نیز است. «غایت» در آنجا که علت فاعلی، حکیم، علیم، غنی و صمد باشد، هرگز زشتی و
بدی و نقص و شرّ نخواهد بود؛ بلکه خیر و خوبی و برکت خواهد بود: «ما اصابک من حسنه
فمن الله؛[۲] آنچه از نیکی به تو رسد مسلماً از نزد خدا است.»

نتیجه آنکه: خوبان و پاکان، موجودات «اصیل» هستی و مخلوق حق اند و بدان و اشرار
«عارضی» و در حاشیه موجودات اصیل – که مقصود اصلی خلقت اند – پدید می آیند. برای
مثال هدف از کارخانه ای که تأسیس و راه اندازی می کنیم، تولید وسایل و موادی است که
رفاه ما را تأمین کند نه دودِ آلوده کننده و آزار دهنده برخاسته از کوره های آن؛
اما آلودگی از لوازم جدایی ناپذیر کارخانه است و مربوط به هدف ما نیست؛ بلکه از
ویژگی ماهیت کارخانه است.

پس انبیاء و اولیاء و پیروان آنها که حق و عدل و حُسن و جمال الهی در آنها ظهور
می کند، موجودات اصیل جهان هستند که مقصود اصلی خلقت اند، ولی کافران، طاغیان و
منافقان از جهت کفر و طغیان و نفاق، سایه هایی هستند که مقصود و غایت فعل حق نبوده
و صرفاً بالتّبع موجودی که مقصود بالاصاله است پدید آمده اند.

«الم تر کیف ضرب الله مثلاً کلمه طیبه کشجره طیبه اصلها ثابت و فرعها فی السماء
تؤتی اکلها کل حین باذن ربها … و مثل کلمه خبیثه کشجره خبیثه اجتثت من فوق الارض
مالها من قرار؛[۳] آیا ندیدی خدا چگونه مثلی زده است؟ کلمه پاک مانند درختی پاک است
که بیخ و بُن اش بر جا و شاخ و برگش در آسمان بوده و خوراک [و میوه] خود را همواره
به اذن پروردگارش می دهد.»

… و مثل کلمه پلید مانند درخت پلیدی است که از روی زمین بر جهیده و برای آن
قرار [و ریشه ای] نیست.

این آیه کریمه، ضمن بیان مطالب بلندی به این نکته اشاره دارد که اصل و ریشه
خوبی ها و خیرات، در نزد حق تعالی است که به این عالم مخلوقات نازل شده اند و این
خوبیها و خیرات دائماً در حال نشو و نما و تولید خیرات دیگر هستند، اما بدیها و
خبائث، مانند درخت خبیث و هرزی هستند که بدون آن که ریشه ای در اصل هستی داشته
باشند، در اثر عوامل و شرائط عالم طبیعت از خارج زمین می رویند و طبیعی است که
بقایی و قوتی ندارند.

چگونه ممکن است انسان های ناپاک در عرض و ردیف پاکان، غایت و مقصود آفریننده
باشند و حال آن که آفریننده، حکیم، علیم و جمیل علی الاطلاق است؟! «انزل من السماء
ماءً فسألت اودیه بقدرها فاحتمل السیل زبداً رابیاً فاما الزبد فیذهب جفاءً و اما
ما ینفع الناس فیمکث فی الارض… ؛[۴] از آسمان آبی فرستاد، پس رودهایی از سیل به
اندازه خود روان گشت، پس سیل کفی برآمده برداشت … اما کف به کناری می رود و آنچه
به مردم سود می دهد در زمین می ماند.»

ناپاکان کف آبی هستند که در اثر جریان اصیل آب، بالعرض چند لحظه ای پدیدار
می شوند و زود از بین می روند.

البته نباید پنداشت که انسان های شرور و ناپاک بدون اراده آفریننده و یا با
اکراه آفریننده و تحمیل موجود شده اند. زیرا آنچه را خداوند سبحان آفریده است
«وجود» آنهاست که خیر است و «اختیار» آنهاست که برای آنها کمال و جمال است. اما
بدی ها و زشتی های آنان مربوط به «سوء اختیار» و انتخاب و انقطاع آنها از حق است:
«و ما اصابک من سیئه فمن نفسک؛[۵] آنچه از بدی به تو رسد از خود توست.»

نتیجه گیری

۱- اولین انسان قطعاً باید مؤمن صالح خالص باشد که حضرت آدم(ع) است. چنین به نظر
می رسد که انسان به طور طبیعی در سیر تکاملی خود بعد از حداقل دو، سه نسل می تواند
به مرتبه ای از کمال برسد که شایستگی مقام نبوت را پیدا کند و بعثت اتفاق افتد.
لیکن این طور نبوده و اولین انسان پیامبر و ولی الله بوده است. این خود تأیید و
دلیلی بر مقصود بالاصاله بودن پاکان است.

۲- زمین هیچ گاه از انسان کامل و معصوم خالی نخواهد بود. اگر لحظه ای بر زمین بگذرد
که از خیر البریه خالی بوده و آنچه در آن است شرّالبریه باشد، لازمه اش صدور شرّ
مطلق از مبدأ خیر مطلق است که محال است: «یا ایها الذین امنوامن یرتد منکم عن دینه
فسوف یاتی الله بقوم یحبهم و یحبونه اذله علی المؤمنین و اعزه علی الکافرین یجاهدون
فی سبیل الله و لایخافون لومه لائم … ؛[۶] ای کسانی که ایمان آوردید، هر کس از
شما از دین خود بازگردد، خدا به زودی قومی را بیاورد که دوستشان دارد و آنها هم خدا
را دوست دارند. در برابر مؤمنان فروتن و در برابر کافران گردن فرازند. در راه خدا
جهاد می کنند و از سرزنش سرزنشگر نمی ترسند.

خداوند مؤمنانی را که جایگزین مرتدّان می کند، در این آیه به اوصافی متصف
می فرماید که نشانه کمال ایمان است. پس زمین نباید از مؤمنانی که در اوج ایمان
هستند خالی باشد.

اگر مجموعه ای به عنوان خیرالبریه وجود داشته باشد و در بین آنها انسان کامل و
معصوم نباشد، لازمه اش تحقق غایت و مقصود به صورت ناقص است و تحقق غایت ناقص از