پاورپوینت کامل روش تفسیری امام خمینی(ره)بخش پایانی ۶۴ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل روش تفسیری امام خمینی(ره)بخش پایانی ۶۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل روش تفسیری امام خمینی(ره)بخش پایانی ۶۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل روش تفسیری امام خمینی(ره)بخش پایانی ۶۴ اسلاید در PowerPoint :
۴۰
در شماره گذشته، به دو عنصر تدبر عقلی و نقلی – روایی از روش تفسیری امام خمینی(ره)
پرداخته شد. اینک توجه خوانندگان محترم را به سومین و آخرین عنصر از روش تفسیری
مذکور، جلب می نماییم.
معارف
۳. عنصر شهودی عرفانی
گاهی تصور می شود که تفسیر مبتنی بر روش کشف عرفانی و ذوق شهودی، تفسیری نیست که
دلیلی بر اعتبار آن از کتاب و سنت و برهان وجود داشته باشد، بلکه مبتنی بر تأویلات
برخاسته از مکاشفاتی است که بیشتر، اوهام و خیالات یا القائات شیطانی است که اصحاب
مکاشفه، آن را القائات رحمانی می پندارند، چون شطحیات و وساوس که در نزد اهل تصوف و
عرفان کم نیست.
ولی اهل عرفان اگر چه شطحیات و وسوسه ها را برای بعضی از عرفا و متصوفه انکار
نمی کنند، بلکه حتی از افتادن در خطرها و دام های آن هشدار می دهند و علل و اسباب
آن را بیان می کنند، اما با این همه، بر این باورند که این مسأله نمی تواند اعتبار
روش کشف و شهود را به صورت مطلق نفی کند (زیرا خطای بعض اهل فن نمی تواند دلیل بر
بطلان آن فن باشد.).[۱]
این دسته برای حجیت و اعتبار روش کشف و شهود دلائل چندی دارند.
دلائل اعتبار روش شهودی
در اینجا به مهم ترین دلائلی که مفسران عرفانی برای مشروعیت و اعتبار روششان اقامه
کرده اند می پردازیم.
دلیل اول: قرآن
در این دلیل سه نکته و محور اساسی وجود دارد:
الف- اصل و حقیقت قرآن
آیات کریمه بر این مطلب تأکید دارد که قرآن، پیش از نزول در پوشش الفاظ، در «کتاب
مکنون» و «لوح محفوظ» و «ام الکتاب» وجود داشته است. «انه لقرآن کریم فی کتاب
مکنون»[۲] «بل هو قرآن مجید فی لوح محفوظ»[۳] «و انّه فی امّ الکتاب لدینا لعلیّ
حکیم»[۴] در پرتو این آیات کریمه مفسران عرفانی می گویند که جایگاه اصلی قرآن در
نزد خدا بلند است و عقل را توان رسیدن به آن نیست.
بر پایه همین واقعیت است که امام خمینی(ره) به ضرورت شناخت و فراگرفتن «مقام»
بلکه «مقامات و کینونت های» قرآن قبل از تنزّل فرا می خواند، تا بدانیم که این کتاب
که در کسوت عبارات و الفاظ ظهور نموده، در مرتبه ذات به صورت تجلیات ذاتیه، و
درمرتبه فعل، عین تجلی فعلی است، چنانکه امیرالمؤمنین(ع) فرمود: «انّما کلامه
فعله.»[۵]
نخستین جایگاه قرآن پیش از تنزل، عبارت است از:
«کینونت علمیه آن درحضرت غیبیه به تکلم ذاتی و مقارعه ذاتیه به طریق احدیت جمع.
و ضمیر غایب «انزلناه» شاید اشاره به آن مقام باشد و برای افاده این معنی به ضمیر
غیبت ذکر فرموده است، کأنّه می فرماید همین قرآن نازل در «لیله القدر» همان قرآن
علمی در سرّمکنون و غیبی در نشئه علمیه است، که او را از آن مراتب که در یک مقام
متحد با ذات و از تجلیات اسمائیه بود، نازل فرمودیم.»[۶]
بنابراین قرآن چنان که ایشان می گویند:
«تنزل یافته تجلیات الهی و صورت نوشتاری اسماء حسنای ربوبی است» پس ناگزیر باید
بر حسب درجه تجلیات دارای مراتب باشد که یکی از مراتب آن مرتبه تجلی به اسم اعظم
الهی است که مستجمع جمیع اسماء و صفات است. مرتبه بعد تجلی آن در پوشش اسماء و صفات
است که مظهر اول آن، اسماء جمالیه است که ازمقام رحمانیت و رحیمیت ذاتی آغاز می
شود. و تجلی رحمانیت قبل ازتجلی رحیمیت است «بسم الله الرحمن الرحیم» و سپس مظهر
دوم آن اسماء جلالیه به حسب مقامات آن است.[۷]
ب- آیات رؤیت و شهود
«و کذلک نری ابراهیم ملکوت السموات و الأرض و لیکون من الموقنین»[۸]
«کلاّ لوتعلمون علم الیقین لترونّ الجحیم»[۹]
«فلمّا تجلّی ربّه للجبل جعله دکّاً و خرّ موسی صعقاً»[۱۰]
از این آیات کریمه و آیات دیگری غیر از اینها استفاده می شود که خداوند در کلام
خودش نوعی از رؤیت و مشاهده را اثبات می کند که فراتر از رؤیت بصری حسی است. این
رؤیت، نوعی شعور و ادراک در انسان است که خود شئ را بدون بهره گیری از ابزار حسی یا
فکری شناسایی و درک می کند. پس انسان یک نوع شعور و درک خاصی نسبت به پروردگارش
دارد – غیر از اعتقاد به وجود او که از راه فکر و به کارگیری دلیل پیدا کرده است –
که بالوجدان او را می یابد بدون آنکه پرده ای آن را بپوشاند، و عاملی که موجب غفلت
انسان از او شود نیز وجود ندارد جز اشتغال به خود و به معاصی و گناهانی که مرتکب
شده است که اگر این گناهان نبود به شرف مشاهده دست می یافت. «کلاّ بل ران علی
قلوبهم ماکانوا یکسبون. کلا إنّهم عن ربّهم یومئذ لمحجوبون»[۱۱]
در پرتو آنچه گفته شد امام بر این نکته تأکید دارد که «برای رسیدن به لقاء الله
و تحقق یافتن رؤیت و شهود، به جای جمع کتاب باید به رفع حجاب پرداخت که این امر از
طریق مجاهده و ریاضت میسر می شود، برای اینکه وقتی سالک پرده های تاریک را پاره کرد
ظهور حق را در اشیاء و احاطه او را به آنها مشاهده خواهد کرد و خواهد دید که اینها
نشانه ها و دلایل روشنی هستند که با کمالات شان از کمال خالق و آفریننده شان حکایت
می کنند.[۱۲]
«سنریهم آیاتنا فی الآفاق و فی أنفسهم حتی یتبیّن لهم أنّه الحق»[۱۳]
امام صادق(ع) فرمود: هیچ چیز را ندیدم جز آنکه خدا را قبل از او و با او و پس
از او مشاهده کردم، زیرا سالک وقتی به این مقام رسید، هر چیز را آیت و نشانه ای از
آنچه که در غیب است می بیند زیرا هر موجودی حتی جماد و نبات، کتاب الهی است که سالک
الی الله و مجاهد در راه خدا (به اندازه گنجایش وجودیش) از آن اسماء و صفات الهی را
می خواند.»[۱۴]
و حتی مقام «ما رأیت شیئاً الاّ و رأیت الله قبله و معه و بعده» نسبت به اولیاء
خاص مقام عادی شمرده می شود، زیرا که هنوز اسمی از «شیئ» موجود است، در حالی که
آنها مرحله رؤیت حق در خلق را در هم پیچیده اند و دیگر اثری از غبار خلق در آینه
مشاهده شان وجود ندارد … بعد از آنکه دل هاشان به تجلیات اسماء حق تعالی آویخت و
دیگر چیزی جزمظاهر تجلی اسماء الهی مشاهده نمی کنند.[۱۵]
ج- آیات معارف الهی
«هو الأول و الآخر و الظاهر و الباطن و هو بکلّ شیئ علیم»[۱۶]
«قل هو الله أحد الله الصمد»[۱۷]
«و هو معکم اینما کنتم»[۱۸]
امام بر این واقعیت تأکید می کنند که «قرآن کریم مملو از اخبار پیروان علم به
ذات الهی و کمالات و اسمائش می باشد بلکه معرفت ذات خداوند هدف نهایی انبیاء و
اولیاء است و باید بین تفکر در «ذات» و تفکر در «اکتناه ذات» که ممنوع و محال است،
تفکیک کرد تا بین این دو تفکر خلط نشود. چه اینکه همین خلط باعث شده است که نادانان
که لباس اهل علم پوشیده اند، هر ناسزایی و تهمتی را از اهل معرفت دریغ نداشته امری
که موجب شده است قلوب بندگان خدا از علم به مبدأ و معاد منصرف گردد و اسباب تفرقه
کلمه و شتات جمعیت مسلمین گردیده است.[۱۹]
چنان که امام تأکید می کند که «سوره حدید فراتر از توان فهم امثال ما و بزرگتر
از توان فکری و عقلی ماست» و در رابطه با آیه سوم حدید «هو الاول و الآخر و الظاهر
و الباطن» می نویسد:
«عارف به معارف حقه ارباب معرفت و یقین و سالک طریق اصحاب قلوب و سالکین،
می دانند که منتهای سلوک سالکان و غایت آمال عارفان، فهم همین یک آیه شریفه محکمه
است و به جان دوست قسم که تعبیری برای حقیقت توحید ذاتی و اسمائی بهتر از این تعبیر
نیست و سزاوار آن است که جمیع اصحاب معارف برای این عرفان تامّ محمدی(ص) و کاشف
جامع احمدی و آیه محکمه الهی سجده کنند و در خاک افتند. و به حقیقت عرفان و عشق قسم
که عارف مجذوب و عاشق جمال محبوب از شنیدن این آیه شریفه، اهتزازی ملکوتی و انبساط
الهی برای او دست دهد که لباس بیان به قامت آن کوتاه و هیچ موجودی تحمل آن
ندارد.»[۲۰]
از این رو امام خمینی(ره) در کنار حکمت و فلسفه بر ضرورت ریاضت و مجاهدت برای
فهم آیات توحیدی قرآن تأکید می کند:
«انسان گمان نکند که می تواند با فکر و تأملش و بر اساس ظهور عرفی، آیات توحید
را بفهمد، بلکه این تصور خیالی است بس خام و وسواسی است شیطانی، چه آنکه شیطان این
قطّاع الطریق راه انسانیت، دامی گشوده که انسان را با اوهامی واهی از معارف الهی
باز دارد، مثل اینکه می تواند قرآن را به تنهایی بفهمد و به معارف الهی با مراجعه
به آیات کریمه و احادیث شریفه بدون نیاز به فلسفه و ریاضت و مجاهدت، شناخت پیدا
کند.»[۲۱]
به این ترتیب به اختصار مهم ترین دلایل قرآنی را که مفسران عرفانی برای مشروعیت
و روش تفسیری شان اقامه کرده اند، از خلال نکات سه گانه شناختیم، و اینک دلیل دوم
ایشان را می آوریم:
دلیل دوم: روایات
پس از قرآن، دلیل دوم بر مشروعیت روش کشف و شهود برای رسیدن به حقایق قرآنی و فهم
دلالت ها و اسرارش، روایات شریفه ای است که بر این تأکید دارد که مشاهده عرفانی و
رؤیت قلبی راهی از راه های معرفت و دستیابی به معارف الهی است و این راهی است غیر
از راه استدلال و برهان. علامه طباطبایی در المیزان می نویسد:
«این اخبار و روایات، اخبار و روایاتی هستند صحیح و متقن که کتاب خدا بر صحت
آنها گواهی می دهد.»[۲۲]
در اینجا مجال آن نیست که به همه این روایات بپردازیم و تنها به برخی از آنها
اشاره می کنیم.
روایت اول: از محمد بن فضیل نقل شده که گفت: از امام کاظم(ع) پرسیدم: آیا رسول
خدا(ص) پروردگارش را دیده است؟ فرمود: با چشم سر ندید ولی با قلبش مشاهده کرد.[۲۳]
روایت دوم: از امیرالمؤمنین(ع) در مناجات شعبانیه آمده است: خداوندا گسستگی
کامل از جهان و توجه به سوی خودت را ارزانی ام فرما و دیدگان دل ما را با پرتو
دیدار خودت روشن گردان. تا دیده دل ها حجاب های نور را به دَرد و به معدن بزرگی و
جلال رسد و جان هایمان به درگاه عزّ قدس تو در آویزد.
امام خمینی(ره) می فرماید: «برای اهل معرفت همین یک حدیث کفایت می کند که تمام
عمر خود را صرف کنند برای تحصیل محبت الهی و اقبال به وجه الله» و اعلام می دارد که
«ما از فهم علمی مفاهیمی چون معدن عظمت و جلال، و عزّ قدس و کمال محرومیم، تا چه
رسد به
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 