پاورپوینت کامل موسیقی،اشعار عرفانی، وسوسه های شیطانی ۳۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل موسیقی،اشعار عرفانی، وسوسه های شیطانی ۳۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل موسیقی،اشعار عرفانی، وسوسه های شیطانی ۳۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل موسیقی،اشعار عرفانی، وسوسه های شیطانی ۳۶ اسلاید در PowerPoint :

۲۷

اشاره

همواره در کلاس های معارف و جلسات مشاوره اساتید گرانمایه سؤالات و شبهاتی مطرح
می شود که ارائه پاسخ صحیح و قابل قبول به آنها امری ضروری است. در جلساتی که جمعی
از دانشجویان دانشگاه های مختلف در محضر آیت الله جوادی آملی برگزار کردند، سؤالات
بسیاری از این دست مطرح شد. مجموعه این پرسش و پاسخ ها در کتابی به نام توصیه ها،
پرسش ها و پاسخ ها به چاپ رسیده است از این مجموعه، چند سؤال و پاسخ را برای مطالعه
اساتید گرانقدر انتخاب کرده ایم که تقدیم می گردد.

معارف

آیا موسیقی و اشعار عرفانی می تواند ما را به خدا نزدیک کند؟

انسان یک بخش بینش و علم دارد و یک بخش گرایش. از نظر بینش و علم، امکان دارد
بسیاری از افراد ترقی کنند؛ یعنی این استعداد در ما هست که می توانیم خوب و بد را
بفهمیم. این استعداد با درس و بحث بیشتر شکوفا می شود که این به بینش و دانش ما
مربوط است. ما در فهمیدن بد و خوب، در یک مرز مشترک هستیم؛ یعنی هم بدها را به خوبی
تشخیص می دهیم و هم خوب ها را. اما در حوزه گرایش این طور نیست که ما در برابر بد و
خوب گرایش یکسان داشته باشیم؛ یعنی در درون ما گرایش به بد و خوب یکسان نیست. پس
بینش ما به بد و خوب یکسان است؛ اما گرایش ما اینگونه نیست؛ برای مثال ما غذای خوب
و بد و سودمند و زیانبار را یکسان تشخیص می دهیم. تشخیص ما درباره هر دو نوع غذا
یکسان است؛ اما گرایش دستگاه گوارشی به هر دو نوع غذا یکسان نیست. دستگاه گوارش،
غذای خوب را به راحتی هضم و جذب می کند و غذای مسموم را تحمل نکرده، با تهوع پس
می زند؛ مگر آنکه با بدآموزی و تربیت غیرصحیح کسی خود را به غذاهای بد معتاد کند.

این پدیده در روح هم وجود دارد. روح ما اخلاق خوب و بد، عدل و ظلم، امانت و
خیانت و صدق و کذب را یکسان تشخیص می دهد؛ ولی به اینها یکسان گرایش ندارد. گرایش
روح به سوی عدل، امانت و صدق است. بدین سبب، وقتی کودکی می خواهد برای نخستین بار
دروغ بگوید، بدنش می لرزد؛ ولی هنگام راست گفتن باشجاعت حرف می زند.

برای آنکه دستگاه بینش و دانش (عقل نظری) ما تنظیم شود، باید راه های برهانی
نظیر فلسفه، ریاضی، حکمت، کلام و عرفان را بپیماییم؛ و برای آنکه بخش گرایش ما (عقل
عملی) تنظیم شود، باید سراغ کارهای عملی برویم.

عقل عملی که کارش گرایش است، تمام تصمیم گیری ها را بر عهده دارد و کارهایی
نظیر عزم، اراده، محبت، اخلاق، نیت و غیره را مدیریت می کند. اگر ما این مدیر عامل
را نرم خو کردیم، دیگر گریزپا نیست و در برابر فتواهای عقل نظری خاضع می شود؛ یعنی
هر کاری که می خواهد انجام دهد، از عقل نظری فتوا می گیرد. ولی اگر این مدیرعامل
خودسر شد، از مرکز فرهنگی خود که عقل نظری و دانش است، استفتا نمی کند؛ از زیر
مجموعه خود که شهوت و غضب است، نظر می خواهد و بر اساس میل آنها عمل می کند. آن وقت
دیگر عقل عملی مدیر عامل نیست، مدیر عامل شیطنت است. برای آنکه این مدیر عامل را
نرم کنیم، راه های فراوانی وجود دارد. یکی از این راه ها همان است که در دعای شریف
کمیل آمده است: «وسلاحه البکاء». اسلحه بیرونی مؤمن در برابر دشمن آهن است و اسلحه
درونی اش آه و گریه و اشک.

بنابراین، اگر باطن مؤمن به سلاح اشک و ناله مسلح باشد، در مقابل خواست های غضب
و شهوت می ایستد و از آنها پیروی نمی کند؛ ولی اگر مسلح نباشد، تسلیم می شود و طبق
میل خشم و شهوت تصمیم می گیرد. گروهی می گویند: من هر کار بخواهم انجام می دهم و به
کسی کاری ندارم. این بدان معنا است که انسان از مرکز فرهنگی روح پیروی نمی کند و در
پی ارضای خواسته های شهوت و غضب است.

موسیقی و خوانندگی می تواند بر عقل عملی (مدیر عامل روح) اثر بگذارد. آنکه با
دعا و مناجات و گریه و آه و ناله سر و کار دارد، عقل عملی اش، نرم خو می شود؛ از
عقل نظری پیروی می کند و بر خلاف رضای خدا هیچ کاری انجام نمی دهد. خواندن و گفتن
شعر یا نثرهای دلپذیر در نرمی عقل عملی بسیار مؤثر است. ما باید بکوشیم از نواختن
به خواندن اشعار منتقل شویم؛ چون در نواختن احیاناً نرمش و اشک کاذب پیدا می شود.
همانگونه که خنده صادق و کاذب داریم، گریه صادق و کاذب نیز وجود دارد.

گاه طنز ادبی ظریفی گفته می شود و انسان می خندد. این خنده صادق است. گاه قلقلک
می دهند و شخصی می خندد. این خنده، کاذب و بی ارزش است. گریه هم اینگونه است. گاه
انسان برای مظلومیت امام حسین(ع) گریه می کند و گاه مارش عزا می زنند و بی آنکه
متوفا را بشناسد، می گرید. این اشک، کاذب است. آهنگ ها ممکن است چنین اثری در پی
داشته باشند؛ یعنی اشک و نرمش کاذب پدید می آورند و ما خیال می کنیم در عقل عملی ما
نرمش ایجاد کرده، ولی در واقع چنین نیست. این مشکل موسیقی های به اصطلاح عرفانی
است. سایر موسیقی ها که مسلماً اثر مخرب و مخدر دارند، موجب نافرمانی عقل عملی از
عقل نظری می شوند و انسان را در دام گناه و سقوط می افکنند.

مرحوم الهی قمشه ای می فرمود که من شعری درباره نیازردن مور سرودم که برخی آن
را از شعر جناب فردوسی ظریف تر می دانند. فردوسی فرموده است:

میازار موری که دانه کش است که جان دارد و جان شیرین خوش است

مرحوم الهی قمشه ای می فرماید:

هر کس که دلی دارد یک مور نیازارد کان مور هم از دلبر دارد اثری بر دل

بعد فرمودند: زمانی به خراسان رفته بودم و انجمن ادبی خراسان نزدم آمدند. من دو
غزل از غزل های خود را به آنها تقدیم کردم تا داوری کنند کدام غزل به دوران جوانی
من مربوط است و کدام به دوران پیری. آنها کاملاً وارونه داوری کردند. گفتم: شما
کاملاً به

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.