پاورپوینت کامل نگرش امام علی(ع) به عدالت و ظلم ۹۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نگرش امام علی(ع) به عدالت و ظلم ۹۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نگرش امام علی(ع) به عدالت و ظلم ۹۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل نگرش امام علی(ع) به عدالت و ظلم ۹۶ اسلاید در PowerPoint :

۱۲

مقدمه

در هر نظام سیاسی ارزش ها و ضدارزش ها بر مبنای اصول ایدئولوژی و مکتب مقبول در
جامعه تعریف شده و همواره عملکرد نظام سیاسی چه از حیث رویکردهای نظری و چه از جهت
اجرایی و عملی بر محور آن ارزیابی می شود.

«عدالت و ظلم» دو محور متضادند که در همه سیستم های سیاسی، مورد توجه خاص قرار
گرفته و به فراخور منویات و مفاهیم ایدئولوژیک تعریف و تحلیل می شوند به گونه ای که
عدالت عملاً مدینه فاضله ای است که نظام سیاسی برای نیل به آن تمام همّ و جهد نظری
و عملی خود را به کار می بندد. پس عدالت، هدف غایی تمامی تلاش های فکری و اجرایی را
در عرصه سیاست و حکومت تشکیل می دهد.

بحث عدالت و ظلم در منظر امام علی(ع) از گستردگی و عمق ویژه ای برخوردار است.
بدیهی است که صرف توجه به نگرش امام در خصوص عدالت بدون توجه به دیدگاه آن حضرت، در
مورد ظلم، ما را از غواصی در ژرفای اقیانوس اندیشه سیاسی امام، باز داشته و تنها
شعا ع هایی از خورشید اندیشه حضرت را بر ما فرو می تابد. از این رو این مقاله، بر
آن است که علاوه بر توجه به مفهوم عدالت به عنوان هدف غایی و روح و ماهیت تحقق
حاکمیت سیاسی اسلام، یکی از آفات و آسیب های مهم نظام سیاسی را در رأی و نظر
امیرالمؤمنین(ع)، مورد بررسی قرار دهد. آفتی که از منظر آن حضرت ریشه همه مفاسد و
آسیب های نظام سیاسی است.

مطالعه در تاریخ حکومت علوی و سیاست هایی که آن حضرت در مقاطع مختلف به کار بسته
است به خوبی نشان می دهد که امیرالمؤمنین(ع)، تنها آسیبی را که در مواجهه با آن
هرگز تسامح و مماشات نکرد و با مبارزه دلیرانه با آن همه حوادث و ناملایمات سیاسی
را به جان خرید و سرانجام جان خویش را برای آن ایثار کرد اصرار و ابرام بر رعایت
عدالت بود.

بنابراین در اینجا دو مفهوم اساسی را در کلام علی(ع) پیگیری می کنیم: اول،
عدالت؛ دوم، مفهوم ضد آن، یعنی ظلم.

۱. عدالت، در اندیشه امام علی(ع)

مشهور است که «العدل وضع کل شیء موضعه» یعنی عدالت، آن است که هر چیزی در جای خودش
قرار گیرد. و یا «العدل اعطاء کل ذی حق حقه» عدالت، آن است که حق هر صاحب حقی، داده
شود.

آن حضرت، با جامع نگری تمام، عدالت را صرفاً در قالب اخلاق انسانی خلاصه نکرده
و آن را در همه شریان های حیات آدمی اعم از سیاست، فرهنگ، حقوق فردی و اجتماعی،
اقتصاد و … جاری می داند. امیرمؤمنان علی(ع)، معتقد است که همه مسائل و ابعاد
انسانی، ارتباطی ارگانیک و حیاتی دارند و اگر هر جزئی از موضع و جایگاه خود خارج
شود به همان نسبت، عدالت و اعتدال آسیب می بیند و ظلم جایگزین می شود.

آن حضرت در کلامی عالمانه و جامع نگر می فرماید:

عدل، بر چهار شعبه است: بر درکی ژرف نگر و دانشی محققانه، و قضاوتی نیکو، و
استواری در بردباری.[۱]

در یک نگاه اجمالی درمی یابیم که حضرت، دو شعبه از عدالت را به عرصه نظری و
بینشی انسان و دو شعبه دیگر را به جنبه های علمی و رفتاری او مربوط می داند.

بدین ترتیب در نگرش و رأی مولا علی(ع) تعریف عدالت، صرفاً در دایره رفتار و عمل
انسان محصور نبوده و بنیادهای اصلی آن به اندیشه و تعقل آدمی مربوط است.

عدالت، استعداد فطری، درونی، عقلایی و آرمانی است که در صورت ژرف نگری و تحقیق
عالمانه، برای دستیابی به حقیقت به قضاوتی نیکو و شایسته منجر می شود که از جهت
رفتاری، دستیابی به آن، استواری در حلم و بردباری و تحقق آن در عمل را می طلبد.

سیاق کلام مولا علی(ع) نشان می دهد که عدالت، فقط وقتی ارزشمند و واجد استحکام
است که به عنوان رویکردی مقطعی و عارضی، در رفتار انسان، ظهور و بروز نکند بلکه به
ملکه ای نفسانی و صفتی راسخ، در نگرش و رفتار انسان، تبدیل شود. به همین جهت است که
حضرت، در جای دیگر می فرماید: «العدل افضل سجیه؛[۲] عدالت برترین خصلت هاست.»

آن حضرت، ضمن خطبه همام که در صفات متقین بیان فرموده است، می فرماید: «…
لایحیف علی من یبغض …»[۳] کسی که سجیه تقوا دارد به دشمن خود نیز ستم نمی کند.

پس در گام اول، برای دستیابی به قریحه و سجیه عدالت، می بایست فهم و دانش
انسانی را از طریق ژرف نگری و تلاش محققانه، برای دریافت حقیقت، به مسیر اعتدال
رهنمون ساخت آنگاه، با اتکاء بر آن بر عرصه رفتار و عمل متعادل انسانی که همانا
داوری نیکو کردن و بردباری در مسیر آن است، گام نهاد. پس شناخت، ریشه قضاوت عادلانه
است و نتیجه این قضاوت، حکمی است که بر کرسی نشستن آن، به دلیل وجود موانع و
مقاومت ها، استواری در بردباری و تحمل و مبارزه با این موانع را می طلبد و
سهل انگاری و مماشات و مصلحت اندیشی در تحقق عدالت، خود خروج از مرز عدالت و سقوط
در ورطه ظلم است. بنابراین، ظلم نیز ناشی از فهمی سطحی و دریافتی غیرمحققانه است که
به داوری و قضاوت ناشایست منجر می شود؛ که با اصرار بر تحقق و اجرای آن، جامعه، از
مسیر اعتدال خارج شده و آسیب می بیند.

تفاوت عدالت و جود، در اندیشه امام(ع)

آن حضرت، عدالت را، بر جود نیز ترجیح می دهد. وقتی از آن حضرت می پرسند آیا عدل
برتر است، یا جود؟ می فرماید: «عدالت، کارها را بر موضع خود می نشاند و بخشش، کارها
را از جهتش خارج می کند. عدالت، سیاستگذار و تدبیرکننده ای عام المنفعه است. اما
جود، کاری عارضی به نفع خاصگان. پس عدل، شریفتر و افضل است.»[۴]

به این ترتیب، امیرالمؤمنین(ع) نیز عدالت را آنگونه که مشهور است تعریف
می فرماید: عدل آن است که هر چیز و هر کاری، در موضع شایسته خودش قرار گیرد اما
جود، شیء را از جهت خودش خارج می کند.

جالب آنکه حضرت نفرموده است جود، خارج کردن شیء از موضع خود است. زیرا در این
صورت جود، ضدعدالت یا به عبارتی، نوعی ظلم خواهد بود. بلکه فرموده است جود، کارها
را از جهت خود خارج می کند و این، ظلم نیست؛ بلکه گاهی مصلحت است. برای مثال: شخصی،
در عمل از قانون تخلف می کند. عدالت آن است که ناظر، متناسب با جرم، مجازاتی را
برای او اعمال کند. اما اگر بخشیدن او، اولاً مضر به حال دیگران نباشد و ثانیاً
مصلحت آتیه متخلف در آن باشد در این صورت جود، گرچه عدالت نیست، اما ظلم نیز نیست؛
بلکه جهت مجازات را تغییر می دهد. یعنی چه بسا ناظر، تشخیص می دهد که اگر در ازای
ندامت متخلف و یا حتی پیش از آن، تعهد او بر رعایت قانون در آینده از مجازات متخلف
صرفنظر کند، احترام به قانون، بیش از زمانی که مجازات را اعمال می کند، تضمین خواهد
شد.

به همین جهت است که حضرت(ع) در ادامه سخن خود، برای جود، زیان و خسارتی
برنشمرده و صرفاً فرموده است که منفعت عدالت، عمومی است اما منفعت جود، اختصاصی. پس
به هر حال، جود نیز منفعت دارد. در غیر این صورت، جود نیز، ظلم و خروج از عدالت
بود.

نکته دیگر آنکه امیرمؤمنان(ع)، جود را عارضی و مقطعی تلقی می فرماید. جود،
قانونی همیشگی و ثابت نیست؛ بلکه بنابر اقتضای مصلحت، به عنوان تصمیمی عارضی، مورد
عمل قرار می گیرد اما عدالت، سیاستی ثابت و عمومی است: «سائس عام».

همانگونه که قبلاً نیز گفته شد عدالت، به آحاد مردم سود می رساند اما جود، در
موقع اعمال، فقط برای متخلف، سودمند است در عین حال که به سایر مردم نیز زیان
نمی رساند. از زاویه دیگر، این کلام علی(ع) می فهماند که عدالت، رابطه مستقیم با
رعایت حقوق دارد. زیرا تنها اگر حق هر امری از امور، بدون اهمال و اغماض ادا شود در
این صورت عدالت رعایت شده است. به همین جهت است که امام در جای دیگر تحقق عدالت را
فقط در صورتی میسر می داند که رهبر و حاکم سیاسی و نیز مردم، به دقت حقوق یکدیگر را
رعایت کنند لذا می فرماید: «آنگاه که مردم، حق رهبری را ادا کنند و رهبری نیز حق
مردم را ادا کند، حق در آن جامعه، عزت می یابد و راه های نیل به دین آشکار و علائم
و نشانه های عدالت برقرار می شود و … و هر گاه مردم، بر رهبری چیره شوند، (فرمان
او را نبرند)، یا رهبری بر مردم ستم کند، وحدت کلمه از بین می رود و علائم و
نشانه های ستمگری آشکار می شود و نیرنگ بازی در دین، آشکار می گردد و …».

پس در نظام سیاسی سالم، هر کار یا شخص و یا نهادی، می باید دقیقاً در جای خود
قرار گرفته و انجام وظیفه کند و تداخل وظایف، عدالت را در حاکمیت مخدوش ساخته و
بروز ظلم را زمینه سازی می کند.

نتیجه آنکه، امام علی(ع)، عدالت را منشأ و سرچشمه همه فضائل و خوبی ها می داند.
پس از این طریق نیز می توان دانست که ظلم، در نگاه مولای متقیان(ع)، ریشه همه
آسیب های اجتماعی است.

جملاتی از آن حضرت را در چند محور فهرست کرده و تأمل و دقت در آن را به عهده
خواننده این سطور می گذاریم:

عدالت و ایمان

در نگاه مولا(ع)، عدالت، رأس و هسته اصلی و جوهره ایمان و سرچشمه همه خوبی هاست.

«العدل رأس الایمان و جماع الاحسان.»[۵]

در این کلام گهربار از سویی، عدالت با اعتقاد و اندیشه آدمی گره خورده و از سوی
دیگر جمع کننده خوبی ها توصیف شده است. بنابراین، محک ایمان، عدالت است و مؤمن، کسی
است که الزاماً از سجیه عدالت برخوردار بوده و همواره بر مرکب عدالت حرکت می کند.

بخش دوم این حدیث، در واقع مفسر سخنی است که در سطور قبل بیان شد. در آنجا،
حضرت علی(ع)، ظلم را ریشه و منشأ همه آسیب ها و آفات معرفی فرمود و در اینجا سرچشمه
و جامع همه برکات و نیکی ها را، عدالت توصیف می کند.

جایگاه و ارزش عدالت

کلمات زیر گرچه منزلت عدالت را، در منظر امام(ع) نشان می دهد، اما هر یک، به نوبه
خود، شایسته شرح و تفصیل است:

«العدل فوز و کرامه»[۶] عدالت، پیروزی و عزت و کرامت است. «اسنی المواهب
العدل»[۷] برترین موهبت ها، عدالت است. «العدل اقوی اساس»[۸] عدالت، محکمترین بنیان
است. «بالعدل تتضاعف البرکات»[۹] با عدالت، برکت ها و خیرات، دو چندان می شود.
«العدل مألوف»[۱۰] عدالت، پیوند دهنده است. «جعل الله سبحانه العدل قواماً للأنام و
تنزیها من المظالم و الاثام»[۱۱] خداوند، عدالت را برای قوام و استواری حیات جمعی و
مصونیت از ظلم ها و گناهان مقرر فرمود.

از این بیانات حضرت، به خوبی استفاده می شود که ظلم، موجب شکست و خواری،
ناپایدارترین بنیان، علت اختلاف و گسستگی، نابودکننده خیرات و خوبی ها و موجب ترویج
گناهان و آلودگی هاست.

عدالت و مردم

امام علی(ع)، اعمال عدالت را بهترین روش برای جلب اعتماد مردم و حفظ صیانت از
حمایت های مردمی توصیه می فرماید. روش های امروزین، که در واقع، عرصه سیاست را، به
صحنه نمایشی فریبنده، برای جلب آرای مردم، تبدیل کرده و با طراحی رقابت های
غیرواقعی احزاب حکومتی، عوام فریبانه، آزادی سیاسی را متبلور می سازد، در قاموس
ولایت علوی، جایگاهی ندارد؛ بلکه رقابت نیز می باید بر محور عدالتخواهی استوار شود.
از منظر علی(ع)، جمال و آبروی حاکمان به ارائه سخنان زیبا و شعارهای فریبنده و
ژست های تبلیغاتی نیست بلکه خدمتگزاری مبتنی بر اصل عدالت، همه عزت و آبرو و جمال
ولایت را تعیین می کند. لذا می فرماید: «عدالت، موجب پایداری ملت و آبروی حاکمان
است.» [۱۲] و باز می فرماید: «همانا برترین نور چشم و روشنایی بصر، برای حاکمان،
پایدار شدن عدالت در سرزمین ها و بروز عشق و شیفتگی مردم است. و این عشق، ظاهر
نمی شود مگر به آرامش سینه هایشان.»[۱۳]

همچنین آن حضرت، در نامه ای به زیادبن ابیه که به جای عبدالله بن عباس به حکومت
فارس و شهرهای اطراف آن منصوب کرد فرمود: «عدالت را بگستران و از ستمکاری و
بیدادگری پرهیز کن. زیرا ستمکاری، مردم را به آوارگی کشاند و بیدادگری آنان را به
مبارزه و شمشیر فرا می خواند.»[۱۴]

نتیجه آنکه ظلم، پایداری مردم را در حمایت از نظام سیاسی شکننده کرده و مودت و
عشق آنان را، به حکومت، سست می سازد و این نیست مگر به خاطر آنکه ظلم، آبروی حاکمان
را می برد و سینه های مردم را از بغض، آکنده می سازد.

عدالت و اصلاحات

نظام سیاسی پویا، نظامی است که با خود ارزیابی مداوم و مطالعه شرایط جدید اجتماعی
به تولید و اجرای راهکارهای نوین بپردازد. امام علی(ع)، عدالت را برترین اصلاح
می داند. زیرا ضعف ها، بی نظمی ها، ناکارآمدی ها و …، همه ناشی از خروج امور از
موضع خود می باشد و سیاست عادلانه، سیاستی است که هر کاری را بر موضع خود بنشاند:
العدل یضع الامور مواضعها. بنابراین، ماهیت و روح اصلاحات، پافشاری بر عدالت و تحقق
آن است.

«الرعیه لاتصلحها الا العدل»[۱۵] اصلاح مردم، جز از طریق عدالت، میسر نیست.
«العدل یصلح البریه»[۱۶] عدالت است که امور را اصلاح می کند. «ماعمرت البلدان بمثل
العدل»[۱۷] هیچ چیز، به مانند عدالت، باعث آبادانی و سازندگی کشورها نمی شود.

بنابراین ظلم، نظام سیاسی مردم را فاسد کرده و سیاست ها و برنامه ها را
می آلاید و مانع پیشرفت و سازندگی کشور می شود.

عدالت و توسعه

آن حضرت، در کلامی بسیار گویا، تنها راه نیل به توسعه را اتخاذ عدالت قلمداد فرموده
و به کسی که برای توسعه، عدالت را پایمال کرده و از طریق ظلم، توسعه را می جوید،
اطمینان می دهد که دستاوردی جز تنگنا و بن بست در انتظارش نیست.

«همانا عدالت، گشایش و توسعه نهفته است و هر کسی که عدالت بر او تنگ آید، ستم
بر او تنگتر خواهد آمد.»[۱۸]

عدالت و سیاست

در بیان امام علی(ع)، هیچ فاصله ای بین سیاست و عدالت نیست او فقط سیاستی را کارآمد
می داند که بر مبنای عدالت استوار باشد. «خیر السیاسات العدل»[۱۹] برترین سیاست ها،
عدالت است. «العدل خیر الحکم»[۲۰] عدالت، برترین قضاوت است. «العدل حیات
الاحکام»[۲۱] عدالت، روح و حیات احکام است. «جمال السیاسه العدل فی الامره و العفو
مع القدره.»[۲۲] زیبایی سیاست، عدالت در حکومت و بخشش در موضع قدرت است. «ملاک
السیاسه العدل»[۲۳] ملاک و محک سیاست، عدالت است.

از این جملات، دانسته می شود که ظلم، بدترین سیاست ها و قضاوت هاست و آبروی
حکومت را می برد.

عدالت با دشمن

در دنیای امروز، اصل هدف، وسیله را توجیه می کند در اغلب کشورها، مبنای برخورد
سیاسی با رقیب، چه در عرصه رقابت های جناحی و چه در خصوص سیاست خارجی دول محسوب و
به کار گرفته می شود. هر کشور و یا جریان سیاسی با معیارهای خاص خود، دشمن را تعریف
می کند و آنگاه از همه ابزارها و امکانات موجود برای مبارزه با او بهره می گیرد
خواه این ابزارها انسانی و عقلایی باشند یا نه.

اما آیا در منطق علی(ع) نیز این اصل پذیرفته است؟

آن حضرت، در بستر شهادت، طی نامه ای به امام حسن(ع)، و امام حسین(ع) می نویسد:
«ای فرزندان عبدالمطلب، مبادا پس از من، دست به خون مسلمین فرو برید؛ و بگویید
امیرمؤمنان کشته شد. بدانید جز کشنده من، کس دیگری نباید کشته شود. درست بنگرید چون
من از ضربت او و مردم، او را تنها یک ضربت بزنید؛ و او را مثله نکنید … .»[۲۴]

بنابراین، در منظر علی(ع)، حتی در برخورد با قاتل امام مسلمین نیز نمی توان از
مرز عدالت خارج شد.

کسانی به امام علی(ع) مراجعه کرده؛ و عرض کردند که مردم، دل به دنیا بسته اند.
معاویه با هدایا و پ

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.