پاورپوینت کامل شخصیت پیامبر اعظم(ص) ۶۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل شخصیت پیامبر اعظم(ص) ۶۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شخصیت پیامبر اعظم(ص) ۶۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل شخصیت پیامبر اعظم(ص) ۶۲ اسلاید در PowerPoint :
۱۲
و این است راه راست من، پیرو آن شوید و به دنبال راههای دیگر نروید، مبادا شما
را از راه او پراکنده سازد. این است سفارش او به شما، به این امید که تقوا پیشه
کنید.[۱]
شخصیت آسمانی و سیمای ملکوتی پیامبر گرامی اسلام(ص) که چهارده قرن قبل از جانب
خداوند متعال، به رسالت و رهبری جهانیان معبوث گردید و کتاب آسمانی قرآن را که
مجموعه سخنان خدای یگانه و جامع کلیات تعالیم علمی و عملی و معجزه باقیه او است،
برنامه زندگی صد ها میلیون پیروان خود را مورد توجه همگانی قرار داده، باید یکی از
مهمترین عوامل تحول و تکامل در زندگی انسانها بشمار آورد.
اگر چه موّرخان و محققان از صدر اسلام تا کنون جزئیات اموال رسول اکرم(ص) را در
آثار و تألیفات خود گرد آورده اند و منابع بسیار غنی و ارزنده در دسترسی اهل تحقیق
قرار داده اند و هر چند که مقام معنوی و شخصیت نبی اکرم(ص) که چون ستاره ای درخشان
در آسمان نبوت همچنان می درخشد بالاتر از آن است که در این مختصر بگنجد، با این وصف
با توجه به شرایط پیش آمده در عصر حاضر و جبهه گیری فرهنگ استکبار علیه اسلام و
بنیانگذارش پیغمبر اعظم(ص) بر آنیم تا نگاه دنیای غرب را نسبت به این مسأله در یک
محدوده پژوهشی مورد مدّاقه قرار دهیم، باشد که مورد توجه اهل دل قرار گیرد.
در این راستا کوشیده ایم تا موضوع را در دو بخش دیدگاه مثبت و دیدگاه منفی
متفکران غرب نسبت به اسلام و پیامبر(ص) مورد بررسی قرار دهیم. در همین ارتباط با
استفاده از منابع معتبر تاریخی، جامعه شناسی، تلاش کردیم تا زوایای تاریک و روشن
این موضوع را مورد توجه قرار دهیم.
مسلماً جایگاه فعلی ادیان در روابط
بین الملل، به ویژه جایگاه اسلام با همه ابعادش نقطه عطفی در این ارتباط خواهد بود.
با توجه به این مقدمات شایسته است تا نگاه تازه ای به این دیدگاه بیفکنیم، تا
حساسیت آن بیش از پیش در برابر دسیسه های امپریالیسم روشن شود.
پیشینه تاریخی غرب و اسلام
با تأملی کوتاه در روابط گذشته اسلام و غرب یعنی از ظهور اسلام و شخصیت پیامبر(ص)
در قرن هفتم میلادی دوره ای که تقریباً همه مسلکها و مذاهب در گوشه و کنار جهان شکل
گرفته اند، ناگهان این تولد جدید، یعنی ظهور اسلام و پیامبر خاتمش(ص) فصل جدیدی در
روابط انسانی و ایدئولوژیکی جهان گشود و از آن تاریخ تاکنون، برخوردهای فکری میان
اسلام با دیگر مذاهب و مسالک، به صورتهای مختلف فرهنگی سیاسی و حتّی نظامی، همچون
جنگهای صلیبی، استمرار داشته. در این راه اسناد و مدارک زیادی توسط محققان و
پژوهشگران تدوین یافت و این خود نشان می دهد، که اسلام برای انسانهای تاریخی و حتی
غیر تاریخی حرفی برای گفتن دارد.علاوه بر آثار تحقیقی، قرآن نیز این حساسیت را مورد
توجه قرار داده و در سوره روم، چگونگی این برخورد فکری، سیاسی، نظامی غرب علیه شرق
را به خوبی متذکر
می شود. جبهه گیری غرب علیه اسلام و شخص پیامبر(ص) از ظهور اسلام تا امروز، با
ترفندهای مختلف ناشی از افکار و اندیشه های نوینی است که برای غربیان چندان خوشایند
نبوده و نیست ایات جهادی علیه امپریالیسم مبارزه همه جانبه فکری، سیاسی استکبار –
مبارزه برای تحقق عدالت – دعوت همگانی برای ایجاد جامعه ای متعالی – همبستگی دنیا و
آخرت – دفاع از محرومان در برابر حاکمان زروزور و امثال آنها، نمونه های بارزی از
این ضدیت و روح جنگ طلبی قاسطین تاریخی در برابر حق طلبان تاریخی است.
جنگ های صلیبی اوج این خشونت تاریخی غرب علیه اسلام با تمام خصوصیات گفته شده اش
بود که متأسفانه در اثر سهل انگاری حاکمان اسلامی، مبانی علمی – فرهنگی جهان اسلام
سراز دیار فرنگ در آورد، و نتیجه آن رنسانس غرب شد که نتیجه آن شکل نوین جدایی دین
از علم و در نهایت، سمت گیری غرب مسیحی، علیه اسلام و پیامبر اکرم(ص) که این مبارزه
جدید تا قرن ۱۹ میلادی، یعنی اوج گیری نظام غرب تحت لوای انقلاب صنعتی به شکلی
گسترده ادامه یافت و سر انجام در قرن بیستم میلادی و پس از تحت شرایط فرهنگی سیاسی
این قرن، به ویژه ظهور انقلاب اسلامی ایران در پایان قرن بیستم، مبارزه منافقانه
غرب علیه اسلام فصل جدیدی در روابط شرق اسلامی و غرب مسیحی گشوده است.
قرن هیجدهم: ولترو دیدگاه او نسبت به اسلام و پیامبر اعظم(ص)
قرن هیجدهم میلادی در تاریخ غرب به نام قرن روشنگری و عصر عقل و خرد(راسیونالیسم)
نامیده شد. می توان آنرا آغاز دوران معاصر نامید، زیرا تحولات سیاسی، اجتماعی غرب
در این دوره، همچون انقلاب صنعتی، زمینه را برای ظهور مباحث جدید در برخورد با
ادیان، به ویژه اسلام، فراهم کرد. نویسندگان و محققان این عصر، در دو جبهه متفاوت
به پژوهش پرداختند: گروهی به پیروی از راویان مسیحی که هدفشان از پا در آوردن رقبای
ادیان دیگر بود، علیه اسلام به تألیف و تبلیغ پرداختند، گروهی دیگر به اغراض جامعه
روحانیون مسیحی واقف بودند به تنهایی و بدون تعصب، از طریق تحقیق در متون اسلامی،
به رمز و راز اسلام و شخص پیامبر(ص) پی بردند.
دسته دوم با مسافرت به کشورهای اسلامی، از نزدیک با محتویات فرهنگ اسلامی آشنا می
شوند و دیده های خود را به نگارش در می آورند. یکی از آنها به نام (تورنفور) در سفر
نامه اش به نام (مسافرتی به مشرق زمین) ضمن تمجید از اسلام و مسلمانان، به ستایش
پیامبر اسلام(ص)
می پردازد و می گوید: محمد(ص) طبعی سلیم داشت و مردی خردمند بود. من نمی خواهم او
را بستایم، ولی از سوی دیگر نمی توانم او را نابغه ای فوق بشری تصور ننمایم.[۲]
در میان محققان گروه دوم، ولتر بود که در آغاز جزء مرتدان مسیحیت بود. سال ۱۷۴۲
میلادی نمایشنامه ای به نام فناتیسم نوشت که ادّعا نامه ای بسیار ناروا علیه
پیامبر اسلام بود، اما به سال ۱۷۶۷م تحت تأثیر شخصیتی به نام بولن ویلی یه قرار می
گیرد و کتاب زندگی محمد(ص) او را الگوی خود نمود. بولن ویلی یه در کتاب خود در وصف
محمد(ص) می گوید: محمد قانون گزاری خردمند و بزرگ بود که دینی تهذیب یافته برای
جهانیان آورد. محمد صفات عالی داشت و الطاف خداوندی فصاحتی فوق انسانی به او عطا
کرده بود چنانکه می توانست نادان ترین مردم زمان خود را به اسلام معتقد گرداند.
بدین ترتیب ولتر در واپسین سالهای عمرش به اسلام و پیامبر(ص) داوری تازه ای ابراز
می دارد.
پس از سالهای ۱۷۴۲م ولتر تلاش تازه ای را در جهت شناخت اسلام و پیامبر(ص) آغاز می
کند، چنانچه در یکی از نامه هایش خطاب به دوستش می نویسد: این محمد، دوست گرامیم
مرا نسبت به شما تنبل کرده، زیرا فرصت نامه نوشتن را نیز از من گرفته است. [۳]
قرن نوزدهم: قرن غرور علمی، قرن عصیان علیه دین و فرهنگ
بعد از رنسانس اروپا و دستیابی بشر به کشفیات علمی که با پشت پازدن جامعه اروپایی
به تفکرات مذهبی همراه بود، این شبهه در اذهان پیدا شد که علم و مذهب با هم
ناسازگاری و ماهیتاً متفاوتند حتی عده ای معتقد شدند که مذهب، عامل عقب ماندگی
ملتهاست و لذا برای نیل به پیشرفتهای علمی و تکنولوژیکی، باید حصار مذهب و قید و
بندهای آنرا از دست و پای جامعه باز کرد. انقلاب صنعتی یا الکترونیک در اروپای قرن
۱۹م و ظهور مکتب سیانتیسم و اومانیسم در دنیای بعد از رنسانس، جوی را پدید آورد که
سایر اقسام معرفت، از جمله تفکر فلسفی و نگرش مذهبی را تحت الشعاع خود قرار دارد.
قرن ۱۹م که به قرن غرور علمی شهرت یافت, همه متفکران غرب (اکثر آنها) به این فکر
افتادند که همه مشکلات بشر را از طریق دانش تجربی حل کنند.
در این راه تا آنجا جلو رفتند که مباحثی مثل فلسفه، مبداء شناختی، معاد شناسی و
امثال آن را از طریق علم تجربی مورد پژوهش قرار دهند، که این همان مفهوم سیانتیسم
بود.
اندیشه سیانتیستی نه تنها در بینش
علم زدگی خلاصه نشد، بلکه به تدریج جنبه سیاسی به خود گرفت. منافع استعماری دولتهای
صنعتی غرب در کشورهای اسلامی به ویژه کشورهای خاورمیانه و در رأس آنها ایران تشیع،
وادار نمود که با ابزار استعمار فرهنگی، زمینه حاکمیت علیه شرق را فراهم کنند. این
مسأله تا آنجا پیشرفت که پدر فیزیک کوانتمی آلمان، یعنی ماکس پلانگ در یکی از
سخنرانی هایش تحت عنوان (دین و دانش) می گوید: چندان نیازی به ذکر این نکته نمی
بینم که پیروزی خداشناسی نه تنها به معنی ویرانی فرهنگ، بلکه وخیمتر از آن به معنای
نابودی هر گونه امیدی به اینده است.
با توجه به شرایط پیش آمده در زمینه های سیاسی، اقتصادی قرن ۱۹ و ۲۰ میلادی،
متفکران غرب را واداشت تا نسبت به ادیان، به ویژه اسلام، ارزیابی مجددی داشته
باشند. این ارزیابی ها گاه از روی خلوص عقیده و اصل تحقیق علمی بوده و گاه از روی
تأمین و تایید خواستهای امپریالیسم است که آن را در دو بخش مثبت و منفی متفکران غرب
نسبت به پیامبر(ص) مورد بررسی قرار می دهیم.
بخش اول: پیامبر اعظم(ص) و دیدگاه مثبت متفکران غرب
با توجه به آنچه گفته شد، متفکران غرب در مراحل مختلف تاریخی و تحت شرایط تاریخی،
اجتماعی هر دوره، دیدگاه های خاص خود را بیان کردند. این دیدگاه ها، اکثراً مثبت و
در یک اقلیتی منفی اند، که در اینجا به نمونه هایی از آنها اشاره می کنیم.
۱. گوستا ولو بون (۱۸۴۱-۱۹۳۱م) در کتابش تاریخ تمدن اسلام و غرب می نویسد:
اگر ارزش مردان را از روی اعمالشان بسنجیم، باید اعتراف کنیم که محمد(ص) از
بزرگترین مردانی است که تاریخ آنها را شناخته. اطاعتی را که محمد از یاران و پیروان
خود دید، برای هیچ فاتح و پادشاه و فرمانده ای میسر نشد. اخلاقی عالی و حکمتی بی
مانند و دلی پر ا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 