پاورپوینت کامل از برهوت تا ملکوت ۱۸ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل از برهوت تا ملکوت ۱۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل از برهوت تا ملکوت ۱۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل از برهوت تا ملکوت ۱۸ اسلاید در PowerPoint :

۵۶

عازم سفری در کویر بودم، کویری خشک و برهوت، شتری رهوار و چابک، توشه ای آماده و
کامل، مقدار زیادی آب و خوراک و… همه چیز مهیا و خیالم کاملاً راحت بود؛ مسیر را
نیز دقیق می شناختم، بارها رفته بودم و با راه آشنا بودم. بدون هیچ دغدغه ای به
راه افتادم. چند ساعتی بود که در راه بودم؛ نزدیک ظهر بود و آفتاب از بالا بر فرق
سر می تابید، برای قضای حاجت از شتر پیاده گشته و به همان نزدیکی رفتم و پس از زمان
کوتاهی هنگامی که بازگشتم با کمال تعجب و ناباوری متوجه غیبت شتر گشتم. کاملاً
بهت زده و هراسان شدم، به خوبی می دانستم که اگر شتر را نیابم بی تردید در اندک
زمانی در اثر گرما و تشنگی و در زیر این آفتاب سوزان هلاک خواهم شد. هر چه به
اطراف نگریستم اثری از شتر نیافتم و چون تلاش زیادی برای یافتن او کرده بودم بسیار
تشنه و خسته گشته و توان خود را از دست داده بودم. به آسمان نگریستم به آن امید که
شاید تکه ابری در آسمان یافت شده و در سایه آن از فشار این آفتاب سوزان در امان
بمانم ولی تا آنجا که چشم کار می کرد ابری در آسمان دیده نمی شد.

ناامیدانه بر روی خاک سوزان افتاده و از شدت بی رمقی منتظر مرگ نشستم. یک بار که
چشمان بی رمق خود را باز نمودم تعدادی کرکس و لاشخور را دیدم که در نزدیک من روی
زمین نشسته و مرگ مرا انتظار می کشیدند. دیگر تمام امیدم از دست رفته بود؛ چشمانم
را بسته و در آن زمان اندک به یاد زندگی و خانواده و اموال و عزیزانم افتادم…

مدتی نیز به همین منوال گذشت، ناگهان سایه ای را بر چهره خود حس نمودم با خود
اندیشیدم در آسمان که ابری وجود نداشت! پس حتماً یکی از همان لاشخورهاست که به خود
جرأت داده و زودتر از موعد نزدیک شده است. در همین افکار بودم که صدایی شنیدم، صدای
یک زنگ. آری صدای یک زنگ بود درست شنیده بودم با هر زحمتی بود چشمان خویش را باز
نمودم که ناباورانه چشمانم به او افتاد. آری درست می دیدم شتر خودم بود. شتر با همه
بار و توشه همراه، تا آن زمان هیچگاه به این اندازه از دیدن او خوشحال نشده بودم،
فرح و سروری که هرگز به مانند آن را در زندگی نیافته و ندیده بودم و گمان نمی برم
که هیچکس دیگر نیز در زندگی، شادی و فرحی بزرگ تر از این شادی سراغ داشته باشد و
تنها کسانی که در این شرایط قرار گرفته باشند می توانند بفهمند که معنای این سخنان
چیست؟.

آری بنابر روایات وارده «شادی خداوند»! در هنگام «توبه بندگان»، شادی و سروری به
مراتب بزرگ تر و شادی بخش تر از این شادی و سرور است؟! رسول خدا (ص) فرمودند: «الله
افرح بتوبه العبد من الظمآن الوارد و المضل الواجد و العقیم الوالد؛[۱] شادی خداوند
متعال از توبه بنده اش بیشتر از شادی تشنه ای است که به آب رسیده و گمشده ای که
زاد و توشه خویش را یافته و شخص عقیمی که صاحب فرزند شده.»

اندکی دیگر در معنای این روا