پاورپوینت کامل راه های موفق ;مصاحبه با آقای مهندس مهدی طیب ۴۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل راه های موفق ;مصاحبه با آقای مهندس مهدی طیب ۴۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل راه های موفق ;مصاحبه با آقای مهندس مهدی طیب ۴۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل راه های موفق ;مصاحبه با آقای مهندس مهدی طیب ۴۸ اسلاید در PowerPoint :
۴۶
اشاره:
قسمت اول مصاحبه مهندس مهدی طیب در شماره گذشته نشریه درج گردید، اینک توجه
خوانندگان محترم را به قسمت پایانی این مصاحبه جلب می نماییم.
معارف
بفرمایید نحوه برخورد استاد با دانشجو برای برقراری ارتباط باید به چه شکل باشد؟
البته به خاطر اینکه بیشتر استفاده کنیم لطفاً به صورت خلاصه برای ما توضیح دهید.
به نظر من یکی از کارهای مهمی که استاد می تواند در جلسه اول ترم انجام دهد،
تفهیم ضرورت پرداختن به این درس است به شکلی که واقعاً دانشجو به صورت ملموس احساس
کند پرداختن به این بحث ها یک نیاز واقعی در زندگی اش است. حالا چه در حوزه های
اعتقادی چه در حوزه های اخلاقی و یا حوزه های دیگر، این بسیار کارساز است. من
معمولاً جلسه اول همه درسهایم به صورت جدی به ضرورت آن درس می پردازم. وقتی دانشجو
کلاس و محتوای درس را ضروری احساس کرد، پذیرشش نسبت به کلاس خیلی بیشتر می شود. دوم
اینکه روحیه، شخصیت، توانمندی علمی و معلمی استاد در همان جلسه اول باید جوری ظهور
کند که دانشجو جذب شود. من دانشجوهایی داشتم که مثلاً سر کلاس جلسه اول به دلیل
اینکه خودش جذب شده، دوستان دانشجوی دیگرش را هم به کلاس آورده که درس را با من
نگرفته بودند: در فاصله حذف و اضافه خبر کرده که کلاس فلانی مفید است.
در واقع معرفی صریح و نافع توانمندی های استاد بسیار در دانشجو تأثیرگذار است.
چنانچه قبلاً گفتم معرف ما همان کاری است که در جلسه اول می کنیم، یعنی
توانمندی مان را در ارتباط با دانشجو، توانمندی مان را در درک علمی از مباحث و در
بیان زیبای مطالب به دانشجو نشان می دهیم. معمولاً من در همان جلسه اول برنامه ترم
را توضیح می دهم و انتظاراتی که از دانشجوها دارم برای آنها توضیح می دهم. بعد
تعهداتی که خود در قبال دانشجوها دارم به آنها توضیح می دهم که دانشجو متوجه می شود
که این استاد جدی است و کلاس او تفننی نیست. خودش مقید است که مثلاً از دقیقه اول
تا آخر، سر کلاس باشد و از ما هم به طور جدی کار می خواهد. من در نمره دادن خیلی
جدی ام در عین اینکه خست به خرج نمی دهم، ولی از آن طرف هم بذل و بخشش های بی حد در
نمره نمی کنم. من در طول ترم، تکالیفی به دانشجوها می دهم؛ مثلاً در درس عرفان عملی
به خاطر اینکه دانشجو در طول ترم یک شنونده نباشد که آخر ترم بخواهد کتاب را برای
امتحان یک مروری کند هر جلسه درس که می دهم جلسه آینده اش از همه دانشجوها می خواهم
که هر کدام از بحثی که من جلسه قبل درس دادم و در جزوه یا کتاب درسی است مطالعه
کنند پنج تا سئوال طرح کنند و به آن سئوالها جواب بدهند و به صورت مکتوب بیاورند.
بنابراین از این طریق دانشجو ناگزیر می شود در طول ترم هفته به هفته کتاب درسی اش
را بخواند. دیده اید که بعضی از دانشجوها تازه هفته آخر ترم می روند کتاب می خرند؛
یعنی اصلاً در طول ترم کتاب را نداشته فقط آمده تا یک حاضری سر کلاس برایش بزنند که
مثلاً محروم نشود، ولی از این طریق در طول ترم جلسه به جلسه نشسته، کتاب را خوانده،
سئوال طرح کرده و به سئوال جواب داده و بعد من اینها را با دقت می خوانم و به او
نمره می دهم. آخر ترم یکی از چیزهایی که به آن نمره می دهم معدل نمره این ۱۶ جلسه
سئوال ها است.
آیا با توجه به تعداد دانشجوها و کلاس هایی که شما در هر ترم تدریس می کنید این
کار سنگین نیست و آیا اجرایی است؟
شاید برای بنده نیز مثل برخی اشخاص این امکان وجود داشت که به جای کار معلمی یا
در کنار آن دنبال شغل های پردرآمدی باشم. اما به خاطر اعتقاد و علاقه ام سالهاست
تمام وقت خود را به این کار اختصاص داده ام. به همین خاطر انجام چنین برنامه هایی
برای بنده کاملاً امکان پذیر است. اگر قرار مصاحبه را به جای منزل در محل دانشگاه
گذاشته بودید در اتاقم حجم عظیمی از سئوالهایی را که بچه ها داده اند به شما نشان
می دادم. آخر ترم به آنها برمی گردانم؛ یعنی هر کسی در طی شانزده جلسه، شانزده برگه
سئوالی که طرح کرده منظم دسته بندی شده و نمره داده شده به او بر می گردد. چون
می دانید بعضی از دانشجوها می گویند استاد تحقیق را می گیرد و تنها به جلدش نمره
می دهد. ورق می زند ببیند حجمش چقدر است و آن را نمی خواند، من تحقیق هم به
دانشجوهایم می دهم؛ یعنی غیر از این تکلیفی که در طول ترم دانشجو را فعال نگه
می دارد و ارتباطش با متن حفظ می شود؛ موضوعی را هم به عنوان تحقیق می دهم. در درس
اخلاق و عرفان منابع را معرفی می کنم آنها را در موردشیوه تحقیق راهنمایی می کنم که
دانشجوها تحقیق را هم چهار جلسه مانده به پایان ترم به صورت مکتوب ارائه می کنند.
من در آن چهار هفته آنها را می خوانم و نمره می دهم. روز امتحان تحقیق ها را روی
میز هر کدامشان می گذارم که وقتی می خواهد برود تحقیقش را هم ببرد. این باعث می شود
که دانشجو احساس کند که واقعاً استاد تحقیقش را خوانده، نظر و نمره داده است.
خیلی از استادهای حق التدریس، یا به لحاظ کمبود وقت یا مشکلات مالی نمی توانند
این کار را بکنند، برای آنها چه راهکاری را پیشنهاد می کنید؟
درست است. یعنی واقعیت قضیه معلمی یک اقتضائاتی دارد که بخشی از این اقتضائات را
باید سیستم دانشگاه و نظام دانشگاهی مشکلش را حل کند و بعضی هایش را هم باید خود
معلم حل کند. معلم اگر بخواهد یک معلم واقعی باشد باید از یک سری چیزها بگذرد. من
هم باید سه روز به عنوان وظیفه قانونی در دانشگاه باشم، ولی علاوه بر آن سه روز، دو
روز دیگر هم در دانشگاه در اختیار دانشجوهایم و ششمین روزش هم که روز پنج شنبه است
در خانه در اختیار دانشجوها هستم که این اقتضائات خاص معلمی است. اگر معلم می خواهد
مؤثر باشد باید از یک سری چیزها بگذرد. اما از آن طرف هم باید نظام دانشگاهی به فکر
استاد باشد. به هر حال هم خود استاد باید یک چشم پوشی هایی از رفاه مادی کند و هم
نظام دانشگاهی فکری کند وگرنه این نوعی خود را گول زدن است، اینکه استاد بیاید سر
کلاس حرفش را بزند و برود. دانشجو هم دیگر وسط هفته او را نبیند تا جلسه بعد. حالا
اگر درس زبان انگلیسی یا ریاضیات بود ممکن است، ولی درس هایی که می خواهد
دگرگونی های درونی در آدم ها ایجاد کند بااین روش ها واقعاً به نتیجه نمی رسد.
سئوال دیگر اینکه دروس اخلاقی و عرفانی بیشتر با دل دانشجو سر و کار دارد تا عقل
او که بعضی از اساتید از همین راه دل وارد می شوند بدون آنکه زیر بنا را محکم کرده
باشند؛ یعنی بدون اینکه مباحث فکری و اعتقادی را درست بنا گذاشته باشیم. برای مثال
خیلی راحت می شود دانشجو را شعله ور کرد ولی شعله ور کردن راه های گوناگونی دارد
مثلاً بطری روشن شود سریع خاموش می شود ولی گاه کنده یک درخت قطوری است که آرام
آرام روشنش می کنیم ولی حالا حالاها می سوزد به نظر شما تنها با کارکردهای احساسی
می توانیم موفق باشیم یا کارهای دیگری لازم است؟
کتاب «سرّ حق» دقیقاً پاسخ همین فرمایش حضرتعالی است متنی نیز برای درس عرفان
عملی تهیه کرده ام و تدریس می کنم که بنابه درخواست مرکز برنامه ریزی و تدوین متون
درسی نهاد، آن را به صورت کتابی تنظیم کرده ام که به زودی تحویل خواهم داد. بخش
عمده این کتاب بنیادهای معرفتی و اعتقادی این بحث ها را تبیین می کند. آخرین
بحث های این کتاب دستورالعمل های سیر و سلوکی است. در مقدمه آن توضیح داده ام که
تحول در انسان از دو جانب صورت می گیرد و دو
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 