پاورپوینت کامل الگویی در ارائه درس «دین و حکومت» ۵۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل الگویی در ارائه درس «دین و حکومت» ۵۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل الگویی در ارائه درس «دین و حکومت» ۵۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل الگویی در ارائه درس «دین و حکومت» ۵۱ اسلاید در PowerPoint :
۳۸
اشاره:
از آنجا که یکی از رسالت های دروس معارف در دانشگاه ها تبیین و دفاع از نظام جمهوری
اسلامی و ولایت فقیه به مفهوم کلی آن می باشد آشنایی با نظام سیاسی اسلام، نظریه
ولایت فقیه، رابطه دین و حکومت و… از جمله مسائلی است که بر همه استادان معارف
لازم است، گرچه ضرورت دارد استادان درس انقلاب اسلامی و اندیشه اسلامی ۲ به شکل
عمیق تری به این مباحث بپردازند. دانشگاه معارف اسلامی وابسته به نهاد نمایندگی
مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، به منظور آشنایی هرچه بیشتر استادان معارف اسلامی
با اینگونه مباحث اقدام به تولید صوتی تصویری سلسله ای از مباحث با عنوان دین و
حکومت نموده است که به محض آماده شدن در اختیار استادان معارف اسلامی قرار خواهد
گرفت. جلسه اول از این سلسله مباحث که توسط حجت الاسلام و المسلمین دکتر احمد واعظی
ارائه شده تقدیم استادان ارجمند می گردد. مطالب این جلسه در واقع معرفی اجمالی
مجموعه مباحثی است که به مسئله دین و حکومت ارتباط دارد. مطالعه دقیق این نوشتار
کمک شایانی در جهت رسیدن به الگویی علمی و دقیق برای معرفی نظام سیاسی اسلام و
نظریه ولایت فقیه می باشد. به عبارت دیگر این نوشتار روشن می کند که در طرح مسئله
حکومت دینی باید چه مسائلی را مورد توجه قرار داد.
معارف
مجموعه مباحث مربوط به دین و سیاست یا دین و حکومت را می توان به هشت فصل اصلی
تقسیم کرد: در فصل اول به یکسری مباحث مقدماتی در حوزه سیاست می پردازیم؛ مباحثی
مثل تعیین مقایسه بین وضعیت حال و گذشته مطالعات سیاسی، رویکرد متفکران و فیلسوفان
گذشته به سیاست و تفاوت آن با رویکردی که در دنیای معاصر شکل گرفته (منظور از دنیای
معاصر ۴۰۰-۵۰۰ ساله اخیر است) و اساساً مباحثی مثل محورها و بخش های اصلی مطالعات
سیاسی مثلاً تفاوت فلسفه سیاسی، حقوق اساسی و علم سیاست در چیست و یکی از بحث های
بسیار مهم این است که آیا اساساً امکان دخالت برای دین در حوزه این مطالعات وجود
دارد یا خیر؟ یعنی آیا ما می توانیم فلسفه سیاسی اسلامی، حقوق اساسی اسلامی و علم
سیاسی اسلامی داشته باشیم یا اساساً این مقولات، مقولاتی برون مرزی از حوزه دین است
و دین نمی تواند نقشی در اینگونه دانش ها ایفا کند.
در فصل دوم نسبت دین و سیاست مورد بررسی قرار می گیرد. وقتی از نسبت دین و سیاست
سخن به میان می آید، طبعاً دو زاویه پیدا می کند: یکی زاویه ای که طی مباحث مقدماتی
مورد بحث واقع می شود. یعنی آیا دین می تواند در حوزه مطالعات سیاسی نقشی داشته
باشد به گونه ای که بتوان شاخه های مختلف بین فلسفه سیاسی دینی و فلسفه سیاسی
غیردینی یا علم سیاست دینی با علم سیاست غیردینی تفکیک قائل شد. آیا اصولاً نسبتی
در این گونه بحث های تئوریک بین دین و سیاست وجود دارد؟ در این زاویه از بحث دین و
سیاست، بحث در مقام نظریه پردازی، تئوری و تلاش نظری در حوزه سیاست است که آیا سهمی
برای دین در اینگونه تلاش های نظری وجود دارد؟ که در فصل اول به آن می پردازیم. اما
زاویه دوم بحث دین و سیاست، در واقع معطوف به تحقق عینی جامعه سیاسی یا تحقق عینی
نظام سیاسی است. در آنجا این پرسش مطرح است که آیا در مرحله فعلیت و تحقق عینی یک
نظام سیاسی، دین می تواند حضور داشته باشد؟ آیا ما می توانیم حکومت اسلامی و دینی
داشته باشیم؟ پرسش معطوف به خود دین است به این معنا که آیا دین در درون خودش و در
تعالیم خودش دعوتی به چنین فعلیتی کرده است یا نه؟ آیا دین اسلام ما را به تشکیل
حکومت دینی و اسلامی دعوت کرده یا خیر؟ به تعبیر دیگر آیا پیوند میان دین و سیاست
پیوند بین اسلام و حکومت و اسلام و سیاست پیوندی ذاتی و درونی است یا تاریخی؟ کسانی
که از پیوند تاریخی اسلام دفاع می کنند مرادشان این است که در صدر اسلام تشکیل
حکومت و ورود در سیاست و شئون سیاسی جزء تعلیمات دین نیست، بلکه حوادث تاریخی به
گونه ای شد که عملاً اسلام با سیاست گره خورد؛ نه از باب اینکه در درون تعالیم
اسلامی دعوتی به تشکیل حکومت است، بلکه مردم اقبال کردند و مردم از پیامبر خواستند
که امیر و حاکم بر آنها باشد. اسلام چنین ولایت و حاکمیتی را برای یک پیامبر(ص)
قرار نداده و بعد هم به تبع پیامبر به خلفا و ائمه چنین ولایت سیاسی قرار نداده است
و اصلاً اسلام ورود در سیاست ندارد. اسلام فقط یک دین است، اما شرایط تاریخی و
اجتماعی اعصار اولیه اسلام به گونه ای شد که عملاً پیوندی میان اسلام و سیاست
برقرار شد. این یک پیوند تاریخی است و ذاتی و درونی بین اسلام و سیاست نیست. این
زاویه بحث جدیدی است که در بحث مقدماتی به این بحث ها نمی پردازیم. این مطلب هم
محتوای فصل دوم را تشکیل می دهد.
در فصل سوم از معنای حکومت دینی و نحوه توجیه برون دینی حکومت دینی بحث می کنیم.
اساساً وقتی می گوییم «حکومت دینی»، چه تصویری از آن داریم و مراد از این واژه
چیست؟ و اینکه در دنیای معاصر که غالب نظام های سیاسی، نظام های سکولار و غیردینی
هستند و در عالم تفکر سیاسی و نظریه پردازی سیاسی فاصله عمیقی میان بینش دینی و
آمیختن دین با سیاست است و معمولاً نظریه پردازان سیاسی و متفکران سیاسی از این
زاویه به نظام سیاسی نگاه نمی کنند و نظم سیاسی ـ اجتماعی جوامع را در پیش زمینه
دینی نمی بینند. در چنین شرایط فکری که بر جهان مسلط است، چطور می توان الگوی حکومت
دینی را توجیه عقلانی کرد؟ بنده بر توجیه برون دینیِ حکومت دینی تأکید دارم؛ زیرا
توجیه درون دینی تنها اقناع کننده مؤمنین و متدینین به دین است؛ یعنی برای یک
مسلمان که تعهد به آموزه های اسلامی و دینی دارد اگر ثابت شود که آیات و روایات
اسلامی و سنت نبوی و سنت ائمه دالّ بر در آمیختن دین و سیاست بوده است، برای یک
مؤمن که به منابع دینی و به مضامین دینی متعهد است این توجیه کافی است و نزد او
باور به حکومت دینی باور به در آمیختن دین و سیاست یک باور کاملاً موجه و مستدل
دینی است، اما برای کسی که در این فضا تفکر نمی کند و متعهد به منابع دینی نیست
نیازمند آنیم که الگوی حکومت دینی را به عنوان یک الگوی معقول و موجه جلوه بدهیم و
بتوانیم از آن دفاع کنیم، نه اینکه لزوماً آن را متقاعد به پذیرش این مدل سیاسی و
برتر بودن این نظام سیاسی نسبت به نظام های سیاسی رقیب کنیم. شاید ما این توفیق را
پیدا نکنیم اما می توانیم نشان دهیم که در عرض سایر مدل های سیاسی این نظم سیاسی
نیز موجه است و برای خود دلایلی دارد. به تعبیر دیگر، امری معقول است نه اینکه امری
غیرقابل دفاع و فاقد عقلانیت. بنابراین محور فصل سوم پس از تبیین معنای حکومت دینی،
نشان دادن این است که ما چگونه در ادبیات سیاسی معاصر، می توانیم نشان دهیم
که این الگویی که ما بدان معتقد هستیم و از آن دفاع می کنیم، لزوم دخالت دین و حضور
دین در ساحت های مختلف اجتماع و سیاست امری معقول و قابل دفاع است.
فصل چهارم و محور چهارم مباحث، بررسی الگوی حکومت دینی در چالش با سکولاریسم است.
همانطور که اشاره شد پس از عصر روشنگری نظام های سیاسی جهانی به سمت سکولاریسم و
جدایی دین از سیاست و عدم حضور دین در ساحت های مختلف سیاست کشیده شد. بحث این است
که طبعاً سکولارها برای این جداسازی و برای این عدم حضور دلایلی دارند. این دلایل و
استدلال هایی که سکولار ها بر لزوم این جداسازی ارائه می کنند، طبعاً هرگونه تصویر
از حکومت دینی از جمله تصویر اسلامی از حکومت دینی را شامل می شود. بنابراین هر
الگویی که بخواهد به گونه ای تصویری از مرجعیت دین در ساحت های مختلف اجتماع عرضه
کند و حضور دین را در حیات اجتماعی و سیاسی جدی بگیرد، طبعاً با این استدلال ها و
شبهات مواجه می شود و باید بتواند بر استدلال هایی که بر لزوم این جداسازی اقامه
می شود، پیروز شود. بنابراین الگوی حکومت دینی و حکومت اسلامی هم باید بتواند پاسخی
به استدلال های
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 