پاورپوینت کامل شیطان شناسی در سازه تهذیب ۸۷ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل شیطان شناسی در سازه تهذیب ۸۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شیطان شناسی در سازه تهذیب ۸۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل شیطان شناسی در سازه تهذیب ۸۷ اسلاید در PowerPoint :
۲۲
شناخت شیطان، راه های نفوذ و شیوه های مقابله با او
پس از شناخت خوی های پسندیده و ناپسند و عزم ورود به مرحله پاکسازی و تهذیب نفس از
رذائل و آراسته شدن به فضایل، بازدارنده هایی جلوه گری می کند که دست کم در گام های
نخست می تواند سرعت عمل را بکاهد یا مانعی جدی در مسیر حرکت قرار دهد. یکی از آن
بازدارنده ها وجود دشمنی بسیار چیره و نیرومند به اسم ابلیس و یاران اوست.
ابلیس از ماده «ب ل س» به معنای اندوه از گرفتاری، و ناامیدی از برطرف شدن آن،
گرفته شده است. راغب اصفهانی به همین معنا اشاره دارد: الإبلاس: الحزن المتعرض من
شده البأس: یقال أبلس، و منه اشتق ابلیس فیما قیل[۱]، قال عزوجل: «وَیَوْمَ تَقُومُ
السَّاعَهُ یُبْلِسُ الْمُجْرِمُونَ»[۲]؛ «أَخَذْنَاهُمْ بَغْتَهً فَإِذَا هُمْ
مُبْلِسُونَ»[۳] و در روایتی از امام رضا(ع) در وجه نامگذاری ابلیس آمده است
که«ابلیس را ابلیس نامیده اند چون از رحمت خداوند مأیوس و غمناک شد.»[۴]
به هرحال ابلیس نامی خاص و عَلم برای آن موجودی است که به سبب استکبار و نافرمانی
پروردگار از درگاه رحمت او رانده و طرد شد و اکنون نیز برای فریب انسانها با لشکر و
جنود خود در کمین است. ولی شیطان اسم جنس برای هر موجود موذی و منحرف کننده و طاغی
و سرکش است، که هم شامل ابلیس می شود و هم بقیه موجودات منحرف کننده و تبهکار.
راغب اصفهانی در ریشه یابی کلمه شیطان این دو نظر را بیان می کند: شیطان یا از شطن
به معنای دور شدن (از حق) گرفته شده و یا از شاط به معنای سوختن از روی خشم مشتق
گردیده است و نقل می کند که شیطان اسم است برای هر موجود پلید و شریر از جن و انس و
حیوان.[۵] در قرآن مجید نیز در برخی موارد از ابلیس تعبیر به شیطان شده است،[۶] و
در مواردی دیگر همان معنای عمومی شیطان اراده شده است،[۷] بعضی گمان کرده اند که
شیطان چیزی جز نفس اماره نیست، همان هواهای حیوانی و شهوانی در درون انسان که او را
به بدی ها امر می کند. اما قرآن مجید ابلیس را موجودی مستقل از انسان و از جنس آتش
و جن می داند.
با این وجود، در حقیقتِ شیطان و هدف از آفرینش او شبهات و پرسش هایی به ذهن می رسد
که علامه طباطبایی(ره) بعضی از آنها را برمی شمرد؛[۸] مثل اینکه ابلیس آیا از
فرشتگان بود یا از جن؟ چگونه وارد بهشت شد و در آن مکان قدس و طهارت به وسوسه و
معصیت پرداخت؟ خداوند متعال با اینکه می دانست فرمانش را اجرا نمی کند چرا به او
دستور سجده داد؟ و اصلاً چرا او را موفق به سجده نکرد و یا بعد از سجده نکردن او را
نابود نساخت؟ چرا اسرار خلقت آدم را از او پنهان نداشت تا طمع در اغوای او نکند و
چرا او را تا مدت معلومی مهلت داد و با لشکریانی نیرو بخشید تا انسان را به نحو
عجیبی فریب دهد؟ پاسخ به این پرسش ها را گرچه بیشتر در مباحث کلامی می یابیم اما در
اینجا مطالبی را به عنوان توضیح و البته از باب مقدمه برای بحث اخلاقی موردنظر بیان
می کنیم.
ماهیت و حقیقت ابلیس
بعضی با تمسک به شواهدی مثل ظاهر آیه شریفه «فَسَجَدَ الْمَلائِکَهُ کُلُّهُمْ
أَجْمَعُونَ * إِلا إِبْلِیسَ أَبَی أَنْ یَکُونَ مَعَ السَّاجِدِینَ…»[۹] و بعضی
از روایات[۱۰] بر این نظر رفته اند که ابلیس از جنس فرشتگان بوده است. لکن می بایست
به دلالت آیات و روایات دیگر از این ظاهر صرف نظر نمود. آیاتی مثل: «فَسَجَدُوا
إِلا إِبْلِیسَ کَانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ».[۱۱] و نیز
ضمیمه این دو آیه: «وَخَلَقَ الْجَانَّ مِنْ مَارِجٍ مِنْ نَارٍ»[۱۲] و
«خَلَقْتَنِی مِنْ نَارٍ وَخَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ».[۱۳] چنانکه امام رضا(ع) در
روایتی می فرماید: «فرشتگان با الطاف الهی از کفر و زشتی معصومند و ابلیس از
فرشتگان نبوده است.»[۱۴] همچنین در آیات قرآن گاهی از شیطان تعبیر به جن شده است،
مثل: «بَلْ کَانُوا یَعْبُدُونَ الْجِنَّ أَکْثَرُهُمْ بِهِمْ مُؤْمِنُونَ»[۱۵]، که
گفته اند منظور از جن، شیطان و سایر موجودات خبیثی است که عبادت غیرخدا را در نظر
بت پرستان تزیین و تشویق می نمودند. و نیز درباره کارگران حضرت سلیمان(ع) در یک جا
تعبیر به جن آمده[۱۶] و در جای دیگر به شیطان یاد شده است،[۱۷] پس ابلیس از جنس
اجنه است هر چند به دلیل عبادات فراوان در زمره فرشتگان قرار گرفته باشد.
پیشینه عبادت شیطان و سبب حبط و سقوط او
حضرت علی(ع) در خطبه قاصعه، سابقه عبادتی ابلیس را بسیار طولانی و با کوشش فراوان
دانسته و مدت بندگی اش را شش هزار سال بیان فرموده است، که معلوم نیست مراد همین
سال های دنیایی است و یا سال آخرتی مقصود می باشد؛ و با محاسبه «إِنَّ یَوْمًا
عِنْدَ رَبِّکَ کَأَلْفِ سَنَهٍ مِمَّا تَعُدُّونَ»[۱۸] مدت عبادت او بر طبق سال
دنیایی به دو بلیون و صد و شصت میلیون سال می رسد. اما او تمام این سابقه خوش را به
واسطه ساعتی تکبّر نابود ساخت، وقتی خلقت خود را از آتش نورانی و رنگارنگ و آفرینش
انسان را از گل خشکیده بدبو و تیره یافت، با قیاسی نابجا مغلوب کبر و غرور و تعصّب
شد و از اسرار آفرینش و علم و حکمت پروردگار غافل گشت. با خود گفت آتش فروزنده و
نورانی کجا و خاک تیره و متعفن کجا! سزاوار نیست که موجود شریفی چون من در برابر
مخلوق پستی چون او خضوع و تواضع کند؛ پس لباس ذلت و بندگی و افتادگی را از تن بیرون
نمود و با خداوند در بزرگی و کبریایی و عزّت در افتاد و در نتیجه استکبار منفور
پروردگار گشت.
خداوند می توانست آدم را از چنان نوری خلق کند که روشنایی اش چشم ها را برباید و
منظره زیبای آن عقل ها را خیره و بوی خوش آن جان ها را پر کند و به سبب آن، همه
برای امر به سجده در برابر او خاضع و منقاد شوند، لکن اصل و نیز اسرار آفرینش انسان
را مجهول قرار داد تا آن صحنه، امتحانی شود برای اینکه دیگران، متواضعین از
مستکبرین را تشخیص دهند و عبرت و پند و الگویی باشد برای آنان تا از حمّیت های
احمقانه و بزرگواری های جاهلانه پرهیز کنند. حضرت علی(ع) با بیان نورانی خود در این
باره چنین هشدار می دهد که «قانون خداوند در میان اهل آسمان و اهل زمین یکسان است و
خداوند به هیچ کس از آفریدگان در مباح کردن غرقگاه کبریایی اش رخصت نداده است. اگر
ابلیس را به خاطر تکبّر و خودپسندی و بزرگ منشی بیرون نمود، بدون شک هیچ انسانی را
با آن وارد بهشت نمی کند.»[۱۹] آنگاه شیطان به طمع عدالت خداوند متعال در برابر
عبادات طولانی اش تقاضای برآورده شدن خواسته ای کرد و خداوند نیز بر اساس حکمت
امتحان و ابتلا آن را پذیرفت. او این تقاضا را در اوج بدفهمی و گستاخی درخواست کرد
و به خداوند متعال گفت: «حال که باعث گمراهی و بدبختی و سبب اغوای من شدی پس مرا تا
روز قیامت زنده دار تا به اغوا و گمراهی بندگانت مشغول شوم.»[۲۰]
بجای توبه و بازگشت و عذرخواهی آتش کینه آفرینش انسان در او شعله ور شد و تصمیم به
انتقام از فرزندان آدم گرفت و مسئولیت شرکت در جرم همه ستمکاران و بدکاران را به
عنوان یک وسوسه گر پذیرفت و با به دوش کشیدن بار سنگین و تازه ای از گناه، خود را
در منجلاب کفر و نافرمانی فروتر برد. پروردگار بزرگ هم در خواست او را از آن جهت که
می تواند سبب تکامل بندگانش شود و سلسله حکمت این عالم را تکمیل کند، قبول نمود.
قرآن مجید می فرماید: «هدف از آزادی شیطان در وسوسه هایش این است که ایمان آورندگان
به آخرت از آنها که در شک هستند شناخته شوند»[۲۱]، یعنی تحقق عینی علم خداوند با
فراهم کردن میدان امتحان فراهم می شود، چون تا در خارج عملی انجام نشود استحقاق
ثواب و عقاب حاصل نمی گردد. از سوی دیگر پیشرفت و تکامل در این عالم مادی، همواره
در میان تضادها و با تحرک و عزم و بسیج نیروها در برابر موانع قدرتمند صورت
می گیرد. ادامه حیات ابلیس به عنوان یک نقطه منفی برای تقویت نقاط مثبت انسان مفید
بوده و در پرورش و زندگی نیروهای مقاوم او مؤثر است. درگیری خیر و شر از پایه های
اساسی نشئه دنیاست و قرار دادن راه های غیرمستقیم و باطل در برابر صراط مستقیم و
دعوت به حق، تمهیدی برای ثواب و عقاب می باشد. گذشته از وجود شیطان، در درون خود،
غرائز و میل های مختلفی وجود دارد که در برابر نیروهای عقلانی و روحانی قرار
می گیرد و در یک میدان مقابله و تضاد میان فضائل و رذائل و اختیار و انتخاب خیر و
فضیلت، پیشرفت و تکامل انسان را به ارمغان می آورد.
تهدیدها و قدرت شیطان
ابلیس بنابر آنچه از آیات فراوانی از قرآن کریم استفاده می شود وقتی در اثر یک قیاس
و سنجش مستکبرانه «قَالَ أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِی مِنْ نَارٍ وَخَلَقْتَهُ
مِنْ طِینٍ»[۲۲] به هبوط و لعن پروردگار مبتلا شد و از کافرین و صاغرین و فاسقین
گشت و خداوند در خواست مهلت او را برای ادامه حیاتش پذیرفت، با قسم و تأکیدهای
فراوان اعلام کرد که همه انسان ها را به اغوا و گمراهی می کشانم، مگر آن گروهی که
با ایمان و علم و مجاهده به مرحله عالی بندگی رسیده اند: «قَالَ فَبِعِزَّتِکَ
لأغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ * إِلا عِبَادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ»[۲۳] و کمال
و سعادت را برای فرزندان آدم ـ جز گروه کمی ـ از بیخ و بن برکنده و ریشه کن می کنم
«…ذُرِّیَّتَهُ إِلا قَلِیلا»[۲۴] و حتماً آنها را طعمه خود خواهم کرد. «….
وَقَالَ لأتَّخِذَنَّ مِنْ عِبَادِکَ نَصِیبًا مَفْرُوضًا»[۲۵] شیطان در ادامه این
تهدید بزرگ، از راه های نفوذ و نقشه های گمراهی هم خبر داده است: بر سر راه مستقیم
تو کمین می کنم «… لأقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَکَ الْمُسْتَقِیمَ…»[۲۶] سپس از
پیش رو و از پشت سر و از طرف راست و از جانب چپ به سراغ آنها می آیم. در روایتی
درباره تفسیر این آیه آمده است: «یعنی شأن آخرت و عظمت آن جهان را در نظر ایشان سبک
و ساده می کنم و ایشان را به اندوختن اموال و بخل از پرداخت حقوق واجب آن ـ به
بهانه نگاه داشتن برای آینده ـ دستور می دهم و با زینت دادن گمراهی و شبهه ها و
ایجاد شک و تردید، دین آنها را ضایع می نمایم و با دوست داشتنی جلوه دادن لذت های
حیوانی، شهوات را بر دل ایشان چیره می کنم.»[۲۷]
حضرت علی(ع) نیز می فرماید «به جان خودم سوگند به تحقیق شیطان تیر تهدیدش را به قصد
شما به چلّه کمان گذاشته و کشیدن کمان را به نهایت محکمی و سختی رسانده و از جای
نزدیکی شما را مورد اصابت تیر قرار داده است.»[۲۸] قرآن مجید نیز هشدار می دهد که
مبادا شیطان همانطور که پدر و مادرتان را از بهشت بیرون کرد شما را هم فریب دهد؛ او
و همکارانش شما را می بینند، در حالی که شما آنها را مشاهده نمی کنید؛[۲۹] پس در
برابر چنین دشمن ناپیدایی که لحظه های حمله او را نمی توان پیش بینی کرد باید همیشه
آماده دفاع بود. همچنین در آیات دیگر قرآن کریم به حوزه های مختلف فریب و وسوسه
شیطان اشاره شده است: وعده های دروغ و فریفتن با آرزوهای طولانی،[۳۰] القای مطالب
باطل و بی اساس،[۳۱] تسویل و زینت دادن باطل،[۳۲] ایجاد فساد و اختلاف و دشمنی،[۳۳]
ترساندن ـ به هنگام انفاق یا جنگ[۳۴] یا … ـ فراموشی یاد خداوند.[۳۵]
گرچه شیطان موجودی مستقل از هوای نفس است، اما جدای از هوای نفس به انحراف و نفوذ
نمی پردازد. بلکه از راه خواهش های حیوانی و با تزیین و فریب انسان او را به سوی
مادیات و لذائذ غفلت انگیز جذب می کند؛ آنگاه که قرین و همدم او شد با افساری که به
گردنش انداخته او را به هر سو که بخواهد می کشاند. خداوند نیز بر اساس حکمت و مصلحت
زمینه نفوذ و وسوسه گری او را منتفی نفرمود، بلکه با اسبابی مانند تبلیغات سمعی و
صوتی و برنامه های مخرّب و اغفال کننده و اجازه مشارکت در مال و فرزندان از طریق
حرام و نامشروع امکان تحریک او را فراهم کرد،[۳۶] توان تکثیر یاران همجنس او را به
نحو دو چندان نسبت به انسان فراهم ساخت و او را همانند خون رگ های انسان در گردش و
نزدیکی قرار داد؛[۳۷] چنانکه برخی تمثّل شیطان را به هر صورتی غیر از صورت انبیا و
اوصیا(ع) ثابت می دانند و برای آن ادله و شواهدی اقامه کرده اند.[۳۸] امام صادق(ع)
در روایت دیگری بعد از سوگند می فرماید: «توجه و طمع شیاطین به مؤمن بیشتر از توجه
زنبوران نسبت به گوشت است.»[۳۹]
در خاطرات مرحوم حاج امام قلی نخجوانی که استاد معارف آقا سیدحسین قاضی، پدر مرحوم
حاج میرزا علی قاضی بوده، آمده است: «پس از آنکه به سنّ کهولت و پیری رسیدم شیطان
را دیدم که هر دوی ما بالای کوهی ایستاده ایم. من دست خود را بر محاسن خود گذارده و
به او گفتم: مرا سنّ پیری و کهولت فرا رسیده، اگر ممکن است از من درگذر. شیطان گفت:
این طرف را نگاه کن. وقتی نظر کردم، درّه بسیار عمیقی را دیدم که از شدت خوف و
هراس، عقل انسان مبهوت می ماند. شیطان گفت: در دل من رحم و مروّت و مهر قرار
نگرفته، اگر چنگال من بر تو بند گردد، جای تو در تَهِ این درّه خواهد بود که تماشا
می کنی.»[۴۰]
هشدار الهی
خداوند متعال در آیات متعددی انسان را متوجه خطر بزرگ شیطان نموده و از او می خواهد
تا وسوسه های شیطان، او را از راه بندگی و عبودیت بیرون نبرد و از چنین دشمنی که به
هیچ کسی رحم نمی کند و قربانیانش در هر گوشه و کناری بر خاک هلاکت افتاده اند برحذر
باشد. می فرماید: «شیطان برای شما دشمن آشکار و عدوّ مبین است»[۴۱] و «او را دشمن
خود قرار دهید»[۴۲] و «کسی که او را به جای من برگزیند چه بد جانشینی را انتخاب
کرده است»[۴۳]، «هر کس شیطان را دوست و سرپر
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 