پاورپوینت کامل نگین قرآن ۶۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نگین قرآن ۶۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نگین قرآن ۶۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل نگین قرآن ۶۶ اسلاید در PowerPoint :

۲۷

«اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالأرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکَاهٍ فِیهَا
مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِی زُجَاجَهٍ الزُّجَاجَهُ کَأَنَّهَا کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ
یُوقَدُ مِنْ شَجَرَهٍ مُبَارَکَهٍ زَیْتُونَهٍ لا شَرْقِیَّهٍ وَلا غَرْبِیَّهٍ
یَکَادُ زَیْتُهَا یُضِیءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُورٌ عَلَی نُورٍ یَهْدِی
اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ یَشَاءُ وَیَضْرِبُ اللَّهُ الأمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ
بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ». [۱]

خدا، نورآسمان ها و زمین است، مثل نورالهی، همچون مشکاتی است، که در آن چراغی
پرفروغ باشد، و آن چراغ در میان حبابی بلورین قرار داشته باشد، که آن حباب همچون
ستاره ای درّی و درخشان است، این چراغ، از درخت پر برکت زیتون برافروخته می شود، که
نه شرقی و نه غربی است؛ آن روغن چنان شفاف و زلال است، که نزدیک است هنوز به آتش
نرسیده شعله ور گردد؛ نوری است بر فراز نور دیگر، و خدا هر کس را که بخواهد به نور
خویش هدایت خواهد کرد، و خدا این گونه برای مردم ـ هوشمند ـ مثل می آورد، وخدا به
هر چیزی علیم و آگاه است.

مقدمه

از جمله آیات توحیدی، که در اوج فصاحت و بلاغت می درخشد، آیه نور است. رویکرد این
آیه، به زیبایی در کلام، مهارت در بیان، استحکام در لغات و انسجام در تعبیرات است.
ساز و کار این آیه، با زبان تمثیل و کنایه است،که بر عذوبت و شیرینی این بیان
افزوده است.[۲]

نغمه های دلنشین و موسیقی واژه ها وآهنگ الفاظ در این آیه،اعجاب وشگفتی انسان را بر
می انگیزد.دریافتی که از بازکاوی این آیه دست می دهد، بنحو بارزی، نشانگراعجاز
اعجاب برانگیز قرآن است به گونه ای که امکان پذیر نیست، حتی معنی و مفهوم آیات، در
اختیار یک فرد امی ودرس ناخوانده ای قرار گیرد، آنگاه او بتواند با قصد و اختیار
خویش، ره آوردی بدین شیوایی درنظم واژه ها وانسجام گزاره هاداشته باشد.

پژوهش در قرآن، بویژه درامثال آیه نور، بیانگر این حقیقت است، که افزون بر ادای
محتوی، ساز وکار قرآن بر این است، که از بعد هنروزیبایی،که خاستگاه فطرت انسان است،
کمال بهره وری را داشته باشد.[۳]

من کلام حقم و قایم بذات

قوت جان، جان و یاقوت حیات

نور حقم اوفتاده بر شما

لیک از خورشید نا گشته جدا

نک منم ینبوع آن آب حیات

تارهانم عاشقان را از ممات

برخی از صاحب نظران، این آیه را زبده ترین آیه در قرآن برشمرده اند. و نیز برخی از
اصحاب معرفت، آن را اعظم و اشرف آیات قرآن درباب توحیددانسته اند.[۴] این نکته نیز
در خو ر توجه است، که در این آیه خدای سبحان، خود به وصف خویش پرداخته است.[۵]
اهمیت این آیه تا بدان پایه است، که حکیم بزرگی چون صدرالمتالهین می گوید: «سزاوار
است آدمی تمام عمر خود را در فهم و کشف اسرار این آیه صرف کند.»[۶]

درتفاسیر شیعه شان نزولی برای این آیه ذکر نشده است، ولی در برخی از تفاسیر اهل سنت
این چنین گفته شده است: یهود به محضر مبارک رسول خدا (ص) وارد شدند و از کیفیت نور
الهی سؤال کردند و گفتند: نورخدا چگونه از آسمان ها عبور خواهد کرد؟ در این فضا و
شرایط بود که آیه نور بر پیامبراکرم (ص) نازل شد.[۷]

براستی که آیه نور همچون نگینی در قرآن می درخشد. باخواندن آیه نور، وجد و غرور
خاصی، به انسان دست می دهد. اینک بارویکردی گذرا، به گونه ای فشرده، به کشف اسرار
آیه مبادرت ورزیده و به نقد وبررسی برخی از دیدگاه ها در تفسیر این آیه،
می پردازیم.

نکات تفسیری

«الله نورالسماوات والارض» آسمان و زمین در اینجا اشاره به سراسر عالم هستی است و
نمی توان گفت بعد خاصی از هستی در نظر گرفته شده است. نمونه آن در آیات فراوان است
نظیر: «وَمَا یَخْفَی عَلَی اللَّهِ مِنْ شَیْءٍ فِی الأرْضِ وَلا فِی
السَّمَاءِ»[۸] و یا «أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ
وَالأرْضِ»[۹] وهمچنین رجوع شود به ۳۳و۱۱۶ بقره و۷۰ حج و۲۲ عنکبوت و۲۷ ص و۲۳
ذاریات. روشن است که منظور از آسمان و زمین، درگزینه های مزبور، مجموعه عالم هستی،
اعم ازملکوت وناسوت و مریی ونامریی است.

در کتاب شریف« التحقیق فی کلمات القرآن» نیز چنین آمده است که: «الله نورالسماوات
والارض» خدای تعالی به گستره نور و تجلی اش در کل نظام هستی و همه عوالم اشاره
فرموده است،چرا که منظور از آسمان ها، عوالم علوی وروحانی است و منظور از زمین،
عالم سفلی ومادی است.[۱۰]

و اما منظور از این که «خدا نور آسمان ها و زمین است» چیست ؟در اینجا دو رویکرد کلی
مشاهده می شود: ۱ ـ مجاز نمایی و نماد، که دیدگاه بیشتر مفسران چنین است.

۲. حقیقت نمایی و واقعیت، که اغلب فیلسوفان و عارفان اسلامی، از این منظر، به رمز
گشایی در این آیه شریفه پرداخته اند.

در مجازنمائی، با این نگرش مواجهیم که: نخست واژه نور را این گونه معناکرده اند:
کیفیتی محسوس، که می توان با چشم آن را مشاهده کرد و باوصف محسوس بودن نور، اطلاق
آن را برذات احدیت روا ندانسته اند، از این رو با شیوه های گوناگون،آیه را به تأویل
برده اند، نظیر این که: باید مضافی در تقدیر گرفت که: «الله نورالسماوات والارض»
یعنی «ذو نورالسماوات والارض» و در آن صورت، خدای منان را «هادی اهل السماوات
والارض» وصف نموده اند.

در توحید صدوق از امام علی ابن موسی الرضا(ع) چنین آمده است: از آن حضرت تفسیر آیه
«الله نورالسماوات والارض» را پرسیدند، فرمود: هاد، لاهل السماوات، وهادلاهل
الارض.یعنی خدای سبحان هدایت گراهل آسمان ها و هدایت گر اهل زمین است[۱۱] که
درحقیقت این یکی ازخواص نور است ولی منحصربه آن نمی باشد.

و یا با واژه هائی همچون: مدبر، منور و ناظم، به تأویل آیه پرداخته اند، نظیر این
که: خدای سبحان را نظام بخش هستی دانسته اند که جهان را به «نظام احسن»، آفریده
است، یا خدای سبحان را به عنوان نور بخشی وصف نموده اند، که آسمان ها را به وجود
فرشتگان مزین ساخته است، ویا آن که آسمان ها را به وجود خورشید و ماه و ستارگان
منور ساخته است و در هر دو صورت، زمین را به وجود پیامبران الهی و علما و دانشمندان
بشری، مزین فرموده است. شیخ طوسی نیزآیه را به معنای «مدلول السماوات و الارض»تفسیر
نموده است؛ زیرا هریک از دلائل قدرت و بدائع حکمت که در سپهر برین و مرکز زمین واقع
است، دلالتی روشن، بروجود، قدرت، علم وحکمت او دارد.[۱۲]

و اما دیدگاه آنان که با رویکردحقیقت نمائی، به رمزگشائی در آیه پرداخته اند،چیست؟
اینان با دیدی فلسفی و عرفانی اطلاق نور را به خداوند، به نحو حقیقت دانسته اند، که
چکیده دیدگاه آنان چنین است: حقیقت نور عبارت است از: چیزی که به ذات خویش روشن
بوده و غیر خویش را هم روشنائی می بخشد.«الظاهر بذاته والمظهر لغیره»در این صورت
مانعی نیست که نور بر ذات احدیت نیز اطلاق شود. با این بیان، نور را چنین توصیف
نموده و می گویند: حقیقتی است بسیط، که دارای مراتبی است، که در مرتبه اکمل و اتم
آن وجود و نور خداوند است که مطلق، ازلی، ابدی، قیوم و واجب بالذات است و سایر
موجودات مراتب دیگر آنرا دارند که وجود و وجوبشان بالغیراست.[۱۳]

در ظلمت عدم، همه بودیم بی خبر

نور وجود، سّر شهود، از تو یافتیم

***

این همه عکس می و نقش مخالف که نمود

یک فروغ رخ ساقی است که در جام افتاد

در این مجال به بیان وتفصیل برخی از دیدگاه ها اشاره می شود:

بوعلی سینا معتقد است که نور به مفهوم ذاتی آن ـ همان گونه که ارسطو گفته است ـ به
معنای کمال است و خداوند کمال مطلق است، پس خدای سبحان شایسته اسم نور است.[۱۴]

فیض کاشانی نیز بر این باور است که: خدای سبحان ظاهری است، که هرظهوری به او است،
هر گاه وجود و عدم برابر هم قرار گیرند، ناگزیر ظهور از آن وجوداست و هیچ ظلمتی از
عدم تاریک تر نیست، پس کسی که از ظلمت عدم بلکه از امکان عدم مبرّا است ـ وهم اواست
که اشیا را از ظلمت عدم به ظهور وجود رسانیده است ـ سزاوار است که نور نامیده شود،
و وجود نوری است که از نور ذات او بر اشیا تافته است، همان گونه که ذره ای از
موجودات آسمان ها و زمین و آنچه میان آنها است، وجود ندارد مگرآن که با جواز وجود
خود، دلیل بر وجوب وجود ایجاد کننده خویش می باشد و وجود نوری است، که ازنور ذات
اقدس احدیت، بر اشیا افاضه گشته است، بنابراین«الله نورالسماوات والارض »[۱۵] به
تعبیر حافظ:

جلوه ای کردکه بیندبه جهان صورت خویش

خیمه در آب و گل مزرعه آدم زد

غزالی نیز می گوید: نور سه قسم است: نور عوام، نظیر: خورشید و ماه، ونور خواص،
نظیر: حواس انسان و همچنین قوای باطن نظیرعقل، و نور خواص خواص، که عبارت است از:
هستی هر چیزی که موجب ظهور و دیدن آن چیز است برای دیگران. از این رو، خداوند که
هستی بخش کاینات است مظهراتم و نور الانوار خواهد بود، و با این وصف، مصداق حقیقی
نور، خداوند است و بر غیر او از روی مجاز اطلاق می شود.[۱۶]

حکیم متأله صدرالدین نیز، نور را به معنای وجود گرفته می فرماید: حق آن است که
حقیقت نور و وجود یک چیز است و وجود هر چیز، پیدایش و ظهور آن است بدین ترتیب وجود
اجسام نیز از مراتب نور به شمار می رود. با این وصف معنای «الله نور السماوات» به
منزله آن است که گفته شود«نور الانوار»و«وجود الوجودات» چرا که حقیقت هر چیزی وجود
آن است، که همان وجود، نورانیت آن خواهد بود.[۱۷]

و سخن بلند علامه طباطبائی(ره) نیز این است: رهیافت ما از نورانیت و وجود دو گونه
است: یکی وجود و نوری است که از خود، استقلال نداشته و هرچه دارد مستعار است، و
دیگری وجود و نوری که مستقل بوده و قائم به ذات خویش است، با این بیان، «الله
نورالسماوات والارض» همان نورانیت و وجود خدای متعال است، که سائر اشیا وجود و
نورانیت خویش را از او دریافت می کنند.[۱۸]

بنابراین حق این است که«الله نورالسماوات والارض»، نه به معنای کنائی و مجازی، بلکه
به معنای حقیقی آن است و اطلاق نور بر خدای سبحان، به نحو حقیقت است.

«مثل نوره کمشکه فیها مصباح»[۱۹] باتوجه به ذیل آیه، روشن می شود که اضافه نور در
اینجا با تقدیر لام است، یعنی مثل نوری که از آن خداوند است واو افاضه می کند و
هرکس که دارد از او دارد؛ از این روآن نور، نورخاص است نه نورعام، پس این نور،
نورهدایت

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.