پاورپوینت کامل ولایت در آیات و روایات با تأکید بر منابع اهل سنت (قسمت اول) ۱۰۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل ولایت در آیات و روایات با تأکید بر منابع اهل سنت (قسمت اول) ۱۰۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ولایت در آیات و روایات با تأکید بر منابع اهل سنت (قسمت اول) ۱۰۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل ولایت در آیات و روایات با تأکید بر منابع اهل سنت (قسمت اول) ۱۰۹ اسلاید در PowerPoint :

۸

اشاره:

مسئله جانشینی پیامبر، یکی از پرنزاع ترین و دامنه دارترین مسائلی است که از رحلت
پیامبر تا کنون ذهن اندیشمندان دو فرقه بزرگ تشیع و تسنن را به خویش مشغول داشته
است. اهل تسنن با استناد به بلوغ فکری مردم، همه وقایع تاریخی و آیات و احادیثی که
به نوعی مسأله جانشینی را مطرح می کند، توجیه می نمایند و متفکران شیعی با استناد
به متن دین و کتاب خدا اثبات می کنند که پیامبر این امر مهم را به هیچ رو فروگذار
نکرده است. مقاله پیش رو جانشینی پیامبر را در آیات و روایات تفسیری با تأکید بر
منابع اهل سنت کاویده است.

معارف

مقدمه

پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) در مسئله جانشینی آن حضرت بین اصحاب اختلاف افتاد و این
باعث شد تا مسلمانان به دو گروه تقسیم شوند.

گروهی که معتقد بودند پیامبر(ص) جانشینی برای خود تعیین نکرده و آن را بر عهده امت
گذاشته است. طرفداران این نظریه «اهل سنت» نامیده شدند. گروهی دیگر معتقد شدند که
رسول اکرم(ص) به امر الهی جانشین خود را تعیین و کراراً او را به مردم معرفی کرده
است. طرفداران این نظریه «شیعه» نامیده شدند. بنابراین شکی نیست که هر دو گروه به
وجود رهبر و حاکم پس از پیامبر اذعان دارند، با این تفاوت که در مکتب اهل سنت امامت
یک مقام عرفی و شرایط امام در حد شرایط یک مقام معمولی است، آنان قداستی را که برای
پیامبر اکرم(ص) قائلند برای جانشین او قائل نیستند لذا از نظر آنان انتخاب امام از
راههای متعدد (بیعت، شورا و…) امکان پذیر اما در مکتب شیعه منصب امامت امتداد
رسالت پیامبر(ص) است و امام باید از سوی خدا تعیین ونصب گردد در این مکتب، فلسفه
بعثت پیامبران با فلسفه نصب و تعیین امام از طرف خدا یکی است و علم و عصمت از شرایط
اساسی هر دو مقام است.

بین طرفداران این دو مکتب منازعات و مناظرات فراوانی برای اثبات ادعایشان در گرفته
و کتاب های متعددی نگاشته شده است. آنچه در این نوشتار منظور نگارنده است این که از
طریق برخی از آیات و روایات که در کتب شیعه و اهل سنت نقل شده، اثبات نماید که نصب
امام از طریق نص محقق شده و نمی توان در مقابل نص اجتهاد کرد.

آیه ولایت

«اِنََّما وَلِیُّکُمُ اللهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیموُنَ
الصَّلوهَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاهَ وهُمْ راکِعُونَ؛[۱] سرپرست و ولی شما، تنها
خداست و پیامبر او و آنها که ایمان آورده اند، همانها که نماز را برپا می دارند، و
درحال رکوع زکات می دهند.

معنای «ولی»

«ولی» در لغت، گاه به معنای دوست و گاه به معنای حاکم است. به گفته راغب اصفهانی
ریشه اصلی آن به این معنا است که دو چیز در کنار هم قرار گیرند و فاصله ای میان
آنها نباشد، اگر به کسر واو بخوانیم (وِلایت) به معنای نصرت و اگر با فتح واو
خوانده شود (وَلایت) به معنای صاحب اختیار است.

با در نظر گرفتن قرائن، به دو دلیل کلمه «ولی» در آیه پیشگفته به معنای صاحب اختیار
است.

۱. اضافه کلمه «ولی» به کسی که نیاز به ولایت دارد، قرینه ای است بر این که مقصود
از «ولی» همان مالک الامر است مانند «ولی الصغیر» یعنی کسی که مالک امر صغیر است یا
«ولیَ المراه» یا «ولیّ المجنون»….

همچنین اسناد «ولی» به کسی که سلطنتش بر دیگری عقلاً یا شرعاً ثابت است، قرینه قطعی
است بر اینکه مقصود همان مالک الامر است، مانند سلطنت پروردگار و سلطنت رسول
اکرم(ص) بر مردم به جهت اینکه او رسول خدا و خلیفه خداست. وقتی که معلوم شد «ولی»
نسبت به خدا و رسول او(ص) به معنای صاحب اختیار است، پس نسبت به « الَّذینَ
آمَنُوا» نیز که عطف بر رسول الله(ص) می باشد به دلیل شراکت حکم معطوف و معطوف علیه
به معنای صاحب اختیار خواهد بود.

۲. «انّما» از ادات حصر است و چون ولایت به سایر معانی منحصر در خدای متعال و رسول
خدا و زکات دهنده در حال رکوع نیست، معلوم می گردد که این ولایت فقط به معنای مالک
الامر است که منحصر در خدا و رسول خدا(ص) و مؤمن زکات دهنده در حال رکوع است[۲]

مقصود از «الذین آمنوا»

آیه به طور مشخص افراد مورد نظر را تعیین نمی کند، از این رو لازم است در این باره
به پیامبر اکرم(ص) و روایات او مراجعه نمود؛ زیرا ایشان تنها مرجع تفسیر و تبیین
مجملات و نقاط ابهام قرآن است. چنانکه قرآن کریم می فرماید: «وَ اَنْزَلْنا
اِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنّاسِ ما نُزِّلَ اِلَیْهِم»[۳]

علاوه بر مفسرین امامیه که همگی شان نزول آیه شریفه را در مورد علی(ع) می دانند،
بسیاری از مفسرین و محدثین اهل سنت از جمله: واحدی، زمخشری، فخر رازی، سیوطی و
آلوسی[۴] با نقل روایاتی نزول آیه را در شان علی(ع) می دانند که برای رعایت اختصار
از نقل همه روایات چشم پوشی کرده، به ذکر برخی از آنها اکتفا خواهیم کرد.

الف) روایات اهل سنت

۱. ابن عباس می گوید: نزدیک ظهر بود که عبدالله بن سلام به همراه تعدادی از
مسلمانان وارد منزل رسول خدا(ص) شده از مشکلات خویش به آن حضرت شکایت کردند.

در این حال آیه «ولایت» بر پیامبر نازل شد. پیامبر اکرم(ص) آیه را بر آنها تلاوت
نمود، آنان عرض کردند: ما به ولایت خدا و رسول و مؤمنین راضی شدیم. در این هنگام
بلال اذان گفت و پیامبر اکرم(ص) روانه مسجد شد. مردم در مسجد مشغول نماز بودند،
بعضی در حال قیام و رکوع وبعضی در حال سجده بودند، آن حضرت سائلی را دید که در بین
مردم دور می زند و تقاضای کمک می نماید، پیامبر او را صدا زد و سوال کرد: آیا کسی
به تو چیزی داد؟ عرض کرد آری. حضرت سوال کرد: چه چیزی به تو داد؟ عرض کرد: انگشتری
از نقره، پیامبر پرسید: چه کسی این انگشتر را داد؟ پاسخ داد: آن مردی که در حال
قیام است، پیامبر نگاه کرد دید او علی بن ابی طالب(ع) است. باز پرسید در چه حالی
انگشتر را به تو عطا کرد؟ گفت: در حال رکوع، سپس پیامبر اکرم(ص) آیه شریفه را تلاوت
نمود.[۵]

«سیوطی» نیز در «الدر المنثور»[۶] این مسأله را نقل کرده و در پایان می نویسد: وقتی
که رسول خدا از سائل پرسید: چه کسی به تو کمک کرد؟ سائل گفت: آن مردی که در حال
قیام است(و با دست به سوی علی(ع) اشاره کرد). حضرت پرسید در چه حالی به تو کمک کرد؟
عرض کرد در حال رکوع، پیامبر فرمود: او علی بن ابی طالب(ع) است و تکبیر گفت و این
آیه را تلاوت نمود: «وَ مَن یَتَوَلَّ اللهَ وَ رَسُولَه وَ الَّذینَ آمَنوا
فَاِنَّ حِزْبَ اللهِ هُمُ الْغالِبُونَ»[۷]

۲. حاکم حسکانی در «شواهد التنزیل» بیست و چهار روایت در این باب و از طرق مختلف در
ذیل آیه شریفه نقل کرده است و از جمله کسانی که از آنها حدیث نقل کرده است، «ابن
عباس»، «عماربن یاسر»، «جابربن عبدالله انصاری»، «امیر المؤمنین علی بن ابی
طالب(ع)»، «مقدادبن اسود کندی» و «ابوذر غفاری» می باشند.[۸]

۳. فخر رازی در تفسیر کبیر سه حدیث آورده و از ابوذر نقل می کند که آیه ولایت در
شان علی(ع) نازل شده است. [۹]

مرحوم علامه امینی شأن نزول این آیه را درباره علی(ع) از حدود بیست کتاب اهل سنت
آورده و منابع دقیق آنها را نقل کرده است،[۱۰] و در کتاب احقاق الحق نیز، همین معنا
از کتب زیادی نقل شده است. [۱۱]

روایات اهل سنت را با ترجمه اشعار «حسّان بن ثابت» شاعر معروف عصر پیامبر(ص) که این
مطلب را به عنوان یک مساله مسلم تاریخی در اشعار خود آورده و در بسیاری از کتب
بزرگان اهل سنت نیز نقل شده است به پایان می رسانیم.

«ای علی تو بودی که در حال رکوع زکاتی بخشیدی، جان به فدایت ای بهترین رکوع
کنندگان»

«و به دنبال آن خداوند بهترین ولایت را درباره تو نازل کرده وآن را در قرآن مجیدش
تبیین نمود.» [۱۲]

ب) روایات امامیه

از طریق شیعه روایات زیادی مبنی بر اینکه آیه در شأن علی(ع) است نقل شده است و
مرحوم کلینی در کافی و مرحوم بحرانی در تفسیر برهان که فقط از طریق امامیه بیست
روایت نقل می کند و ما فقط به نقل یک حدیث اکتفا می کنیم. ابوالجارود از امام
باقر(ع) نقل می کند که آن حضرت در مورد آیه ولایت فرمود: گروهی از یهودیان مانند
عبدالله بن سلام، اسید بن ثعلبه، ابن یامین و ابن صوریا اسلام آوردند و به حضور
پیامبر اکرم(ص) شرفیاب شدند و عرض کردند: ای رسول خدا(ص) حضرت موسی(ع) یوشع بن نون
را به عنوان وصی خود قرار داد، وصی شما کیست و چه کسی بعد از شما سرپرست و صاحب
اختیار ما خواهد بود؟ در این هنگام آیه شریفه «اِنَّما وَلیُّکُمُ اللهُ وَ
رَسُولُهُ …» نازل شد. پیامبر خدا(ص) فرمود: بلند شوید تا به مسجد رویم وقتی که
به مسجد رسیدند، فقیری را مشاهده کردند که در حال خروج از مسجد بود، پیامبر فرمود:
ای سائل آیا کسی به تو چیزی عطا کرد؟ فقیر گفت: آری این انگشتر را، فرمود: چه کسی
این انگشتر را به توداد؟ پاسخ داد: آن مردی که در حال نماز است. فرمود: در چه حالی
انگشتر را به تو داد؟ گفت: در حال رکوع، در این هنگام پیامبر اکرم تکبیر گفت و به
دنبال آن حضرت، اهل مسجد نیز تکبیر گفتند، سپس پیامبر خدا فرمود: بعد از من «ولیّ»
و سرپرست شما علی بن ابی طالب است. و آنها نیز گفتند! ما راضی شدیم به اینکه خداوند
پروردگار ما باشد و اسلام دین ما، و محمد(ص) پیامبر ما و علی بن ابی طالب(ع) صاحب
اختیار و سرپرست ما، و سپس این آیه نازل شد وَ مَن یَتَوَلْ اللهَ وَ رَسولَه …
[۱۳].

بیان علامه طباطبائی

علامه طباطبائی در تفسیر المیزان در مورد دلالت این آیه بر ولایت علی(ع) می گوید:
آیه شریفه مورد بحث، سیاقی داردکه از آن استفاده می شود، ولایت نسبت به خدا و رسول
و مؤمنین به یک معنا است؛ چون به یک سیاق ولایت را به همه نسبت داده است و موید این
مطلب این جمله از آیه بعدی است که، «فَاِنَّ حِزْبَ اللهِ هُمُ الغالِبُونَ»[۱۴]
برای اینکه این جمله دلالت و یا دست کم اشعار دارد بر اینکه مؤمنین و رسول خدا(ص)
از این جهت که تحت ولایت خدایند، حزب خدایند و چون چنین است پس سنخ ولایت هر دو یکی
و از سنخ ولایت خود پروردگار است و خداوند متعال برای خود دو سنخ ولایت نشان داده،
یکی ولایت تکوینی و دوم ولایت تشریعی. آنگاه در آیات دیگری این ولایت تشریعی را به
رسول خدا استناد می دهد و سپس در آیه مورد بحث، همان ولایت را برای امیرالمؤمنین(ع)
اثبات می کند، پس در اینجا چهار دسته از آیات قرآنی هست.

الف) آیاتی که اشاره به ولایت تکوینی خدای متعال دارد مانند:

«اَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ اَوْلِیاءَ فَاللهُ هُوَ الْوَلیُّ»[۱۵]

ب) آیاتی که برای خدا ولایت بر تشریع شریعت، هدایت، توفیق و … را ثابت می کند:

«اَللهُ وَلیُّ الَّذینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ الیَ النُّورِ»[۱۶]

ج) آیاتی که ولایت تشریعی خداوند را برای رسول خدا ثابت می کند و قیام به تشریع و
دعوت به دین و تربیت امت و قضاوت در بین آنان را از شئون رسالت وی بر می شمارد
مانند: آیه شریفه «الَنَّبِیُّ اَوْلی بِالْمؤمنینَ مِنْ اَنْفُسِهِمْ»[۱۷] و آیاتی
دیگر در سوره های نسا، شورا، جمعه، نحل و احزاب.[۱۸]

خلاصه مضمون این آیات این است که رسول خدا(ص) نیز ولایت دارد که امت را به سوی خدا
سوق دهد و در بین آنها حکومت و فصل خصومت کند و همان گونه که اطاعت خدا بر مردم
واجب است، اطاعت او نیز بدون قید و شرط واجب است، پس برگشت ولایت آن حضرت به ولایت
تشریعی خدا و اطاعت او اطاعت خداست، و آیات «اَطیعُوا اللهَ وَ اَطیعُوا الرَّسُولَ
وَ اُولیِ الاَمْرِ مِنْکُم».[۱۹]

و «وَ ما کانَ لِمُؤْمِنٍ وَ لا مُؤْمِنَهٍ اِذا قَضَی اللهُ وَ رَسُولُهُ اَمْراً
اَنْ یَکُونَ لَهُمُ الْخِیَرَهُ مِنْ اَمْرِهِمْ»[۲۰] بر این امر دلالت دارند.

د) آیاتی که همان ولایت رسول خدا را برای امیرالمؤمنین، علی(ع) اثبات می کند. یکی
از آنها همین آیه مورد بحث است که بعد از اثبات ولایت تشریعی برای خدا و رسول با
واو عاطفه عنوان «الَّذینَ آمَنُوا» را که جز بر امیرالمؤمنین(ع) منطبق نیست به آن
دو عطف نموده و به یک سیاق این سنخ ولایت را(که گفتیم، در هر سه مورد ولایت واحده
است؛ البته برای پروردگار متعال، به طور اصالت، و برای رسول خدا و امیرالمؤمنین(ع)
به طور تبعیت و به اذن خدا) اثبات می کند.

اگر معنای ولایت در این یک آیه نسبت به خداوند، غیر از معنای آن نسبت به « الَّذینَ
آمَنُوا » بود،(صرف نظر از اینکه این یک نحو غلط اندازی و باعث اشتباه بود) جا داشت
کلمه ولایت نسبت به «اَلَّذینَ» تکرار شود، تا ولایت خدا به معنای خود و آن دیگری
هم به معنای خود استعمال گردد چنانچه نظیر این مطلب، در آیه «قُلْ اُذُنُ خَیْرٍ
لَکُم یُؤْمِنُ بِاللهِ وَ یُومِنُ لِلْمُؤْمِنینَ»[۲۱]رعایت شده است.

در این آیه لفظ «یؤْمِنُ» برای اینکه در هر جمله معنای خاصی داشته، تکرار شده است.
[۲۲]

نتیجه بحث

حاصل اینکه هر ولایتی که در آیه ولایت برای خداوند متعال و رسول او ثابت است، برای
علی(ع) نیز ثابت خواهد بود. قطعاً ولایت خداوند و رسول خدا(ص) به معنای ولایت
تشریعی(مالک الامر و صاحب الاختیار) می باشد، پس همچنین ولایت تشریعی نیز برای
امیرالمؤمنین به اثبات می رسد. و چون کس دیگری غیر از علی(ع) به عنوان ولی المؤمنین
بعد از پیامبر اکرم(ص) معرفی نشده است، پس آن حضرت خلیفه بلافصل رسول خدا(ص) خواهد
بود.

پاسخ به چند پرسش

عده ای بر استدلال به این آیه اشکالاتی را مطرح کرده اند که در این بخش اشکالات مهم
آنها بررسی می شود.

اشکال اول: آلوسی اشکال می کند که موصول ها و ضمیرهای آیه به صورت جمع اند مانند «
الَّذینَ آمَنُوا» و « الَّذینَ یُقیمُونَ» و «یُؤتُونَ» و «وَ هُمْ راکِعُونَ» با
این حال چگونه بر یک فرد تطبیق می گردد.

پاسخ:

اولاً: استعمال لفظ جمع بر شخص واحد با انطباق یک قانون کلی بر فرد واحد تفاوت
دارد. توضیح اینکه زمانی جمع را اطلاق و واحد را اراده می کنند، و در حقیقت لفظ جمع
در واحد استعمال می شود و زمانی به قانونی کلی و عمومی اشاره می شود و از آن به طور
عموم خبر داده می شود در صورتی که آن قانون جز بر یک نفر منطبق نمی گردد و این دو
با هم متفاوت اند. آن اطلاقی که در عرف سابقه ندارد اولی است و نه دومی و کاربرد
وجه دوم در عرف شایع است و آیه مورد بحث نیز از این قبیل است یعنی در آیه ولایت به
طور کلی گفته شده که پس از پیامبر اکرم(ص) چه کسانی بر امت اسلامی ولایت دارند، در
حالی که شرایط آن را فقط یک نفر داراست. [۲۳]

ثانیاً: مشابه آیه فوق که در آیه به صورت جمع آمده و در خارج تنها یک نفر را شامل
می شود بسیار است به عنوان نمونه به موارد زیر می توان اشاره کرد:

الف) در آیه مباهله کلمه «نِسائَنا»[۲۴] به صورت جمع است در حالی که مقصود فقط
فاطمه زهرا(ع) است، زیرا زن دیگری در جریان مباهله حضور نداشت.

ب) در آیه «یَقُولُونَ نَخْشی اَنْ تُصیبَنا دائِرَهٌ»[۲۵] گوینده این حرف به
اعتراف علمای عامه یک نفر به عنوان عبدالله بن ابُی، رئیس منافقان بوده است، ولی به
صورت جمع آمده است.

ج) در آیه «یَسئَلُونَکَ ماذا یُنْفِقُونَ»[۲۶] «یَسئَلُونَ» به صورت جمع آمده در
حالی که پرسشگر یک نفر به نام عمروبن جموح بوده است.

و بسیاری از آیات دیگر که علامه امینی در «الغدیر» بیست آیه را ذکر می کند. [۲۷]

اشکال دوم: اگر ولایت در آیه به معنای صاحب اختیار باشد لازم است علی(ع) در زمان
حضور پیامبر(ص) نیز این ولایت را داشته باشد، در صورتیکه بالاتفاق علی(ع) در عصر
پیامبر مقام ولایت به معنای حاکمیت و رهبری فعلی مسلمین را نداشت. [۲۸]

پاسخ:

پاسخ این اشکال روشن است، در تعبیرات روزمره بسیار دیده می شود که اسم یا عنوانی به
افرادی که نامزد مقامی بوده یا به مسئولیتی انتخاب شده اند اطلاق می شود یا به
تعبیر دیگر بالقوه دارای آن مقام اند نه بالفعل. مثلاً کسی در حال حیات خود یک نفر
را به عنوان(وصیّ) خود تعیین می کند و با اینکه هنوز در حال حیات است، می گوید
فلانی وصیّ من یا قیم اطفال من است.

اطلاق وصیّ، خلیفه و جانشین به علی(ع) در حال حیات رسول خدا(ص) نیز به همین صورت
بوده است که پیامبر(ص) به اذن خداوند در حال حیات خود، علی(ع) را برای این امر نصب
کرد و خلافت او را برای بعد از رحلتش تثبیت نمود شبیه این مطلب در داستان «یوم
الانذار» دیده می شود. طبق نوشته مورخان و محدثان اسلامی اعم از اهل سنت و شیعه،
پیامبر اکرم(ص) آن روز اشاره به علی(ع) کرد و فرمود: «این برادر و وصیّ و جانشین من
در میان شماست، سخن او را بشنوید و فرمانش را اطاعت کنید».[۲۹]

اشکال سوم: حصر ولایت در علی(ع) حتی بنابر مذهب شیعه هم صحیح نیست؛ زیرا به ائمه
دوازده گانه قائلند پس چگونه آیه یاد شده ولایت را در علی(ع) منحصر می کند.[۳۰]

پاسخ:

این اشکال در صورتی وارد است که ولایت ائمه د

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.