پاورپوینت کامل سوشیانس;موعود گرایی در آئین زرتشت؛ در دیدار با موبد پدرام سروش پور(قسمت اول) ۹۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل سوشیانس;موعود گرایی در آئین زرتشت؛ در دیدار با موبد پدرام سروش پور(قسمت اول) ۹۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سوشیانس;موعود گرایی در آئین زرتشت؛ در دیدار با موبد پدرام سروش پور(قسمت اول) ۹۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل سوشیانس;موعود گرایی در آئین زرتشت؛ در دیدار با موبد پدرام سروش پور(قسمت اول) ۹۸ اسلاید در PowerPoint :

۴

درآمد

خیابان ۳۰ تیر (تهران) و ادامه آن با میرزا کوچک خان (تقاطع جمهوری) و کوچه های اطرافش را باید «محله گفتگوی ادیان» نامید. آدُریان، کنیسه، کلیسا و مسجد، با جماعتی از پیروان آنها، نمایشگاهی جذاب از همزیستی مسالمت آمیز ادیان الهی را در سایه عنایت حکومت دینی، به نمایش می نهند که چشم و جان هر بیننده ای را به خود می گیرد.

آدُریان(آتشکده) انجمن زرتشتیان تهران، تنها ارگان رسمی اداره کننده بخش مینوی و مرجع صدور فتواهای دینی جامعه زرتشتیان ایران، مکان گفتگوی ما بود. آتشکده ای پیشانی به پیشانی «کلیسای مریم مقدس»! با ساختمانی به جا مانده از دوره قاجار، در میان مجموعه ای از حیاط و باغچه و معبدی که درب آن برابر ناقوس کلیسای همسایه باز می شود! در جلوی ساختمان مرکزی آدریان که بر تارک آن «گفتار نیک، پندار نیک، کردار نیک» ثبت است، حوض آبی دیده می شود که نماد یکی از آخشیج های چهارگانه (آب، هوا، آتش و خاک) می باشد. در مرکز بنای اصلی، سالنی است با سقفی بلند، برای نمازگزاری و بجای آوری دیگر مناسک دینی؛ و در دل آن آتشدانی است که به جز موبدان نگهبان آتش، کسی اجازه ورود به آن ندارد. به گفته میزبان، این آتش، قبسی است از آتش چند هزار ساله آدریان یزد که صد سال پیش، طی مراسمی ویژه به این مکان انتقال یافت و از آن پس تا امروز به خاموشی نگرائیده است!

موبد، مهندس پدرام سروش پور، مدیر جوان آدریان و عضو برجسته و هموند انجمن موبدان تهران، میزبان ما بود. این موبد زاده موبد که در کنار تحصیل در رشته کامپیوتر (گرایش نرم افزار، تخصصERP) از سال ۱۳۸۰ و پس از طی دوره های موبدی، در انجمن موبدان تهران « نوزود» شده و به درجه موبدی رسیده بود، باب آشنایی ما با «سوشیانس» را گشود. موبد سروش پور، برداشتهای ایرانیان را از حقیقت ادیان در دل این فرهنگ کهن، بسیار نزدیک به هم می دانست و به تقدس عدد ۷۲ در آئین زرتشت اشاره کرد که به شماره رمزگونه شهدای کربلاست!

**** **** ****

و اما چنانکه خوانندگان محترم معارف مستحضرند، تاکنون در گفتگوهایی چند، موعودگرایی را از دیدگاه ادیان آسمانی و برخی فرقه های اسلامی، با عناوین ذیل، بررسیدیم که مورد استقبال مخاطبان ارجمند نشریه قرار گرفت: ۱.ماشیح منجی موعود یهود (گفتگو با دکتر یونس حمامی لاله زار، دبیر سابق انجمن کلیمیان کشور، شماره ۵۰) ۲.بازگشت مسیح (گفتگو با اسقف رمزی گرمو، اسقف کلیساهای ایران، شماره ۵۱) ۳.موعود از نسل فاطمه است (گفتگو با دکتر شیخ الاسلام کردستانی، مفتی شافعیان کشور، شماره ۵۲) ۴.مهدویت از منظر وهابیت (گفتگو با مستبصر دکتر عصام العماد از کشور یمن، در شماره های ۵۸ و ۵۹)؛ و اینک با سپاس از مساعی مسئولین محترم «پژوهشکده انتظار نور» در به ثمر رسیدن این گفتگو و تشکر از همکاری صمیمانه سرکار خانم مرادپور، مشروح گفتمان موعود گرایی در آئین زرتشت، پیشکش شما دوستداران دانایی می شود.

معارف

در ابتدا بر خود فرض می دانیم از مساعدت شما سپاسگزاری و از اینکه چنین فضایی را برای گفتگو فراهم کردید و این فرصت را در اختیار ماهنامه معارف و مخاطبان ارجمند آن قرار دادید، تشکر نماییم. در آغازین بخش این گفتگو و به عنوان مقدمه اگر صحبتی دارید بفرمایید.

بنده هم خدمت شما خیرمقدم می گویم. این مکانی که هستیم، یک جای روحانی است. جایی است که ایرانیان زرتشتی می آیند تا با خدای خود راز و نیاز کنند. این خیابانی هم که آمدید، خیابان باارزشی است. یک خیابان چند متری است که ما عبادتگاه های ادیان گوناگون را در کنار هم در اینجا داریم؛ کلیسا، کنیسه، آتشکده و مسجد. این یکی از مشخصه های این محیط است و من هم در حقیقت به عنوان کسی که با شما هم میهن و به عبارت بهتر هم فرهنگ هستم، صحبت می کنم. اعتقاد دارم درک ما از مفاهیم الهی به دلیل فرهنگ مشترکمان خیلی به هم نزدیک است و این را همیشه گفته ام که پیروانِ ادیان مختلف در دل یک فرهنگ خیلی بیشتر به هم نزدیکند تا پیروان یک دین در فرهنگهای مختلف؛ چون فرهنگ در حقیقت تلاش پدران و مادران ما برای درک مفاهیم دینی است. اگر ما فرض کنیم که حقیقت همه ادیان یکی است، آن حقیقت در سایه تلاشی که یک قوم، با یک زبان و یک دیدگاه مشترک، انجام می دهد تا مفاهیم دین را بفهمد، به دست می آید. در این روند خیلی از هم کمک می گیرند تا بتوانند آن کُنه مطلبی که در کتاب مقدس هست، درک و آن را شناسایی نمایند. لازمه آن این است که باید این گفتگوها همیشه باشد و من همیشه از این جلسات استقبال کرده ام، چون این جلسات به قصد تحمیل عقاید یا محکوم کردن یکدیگر نیست؛ بلکه سعی ما این است که بتوانیم مفاهیم دینی را بهتر بفهمیم و آن ها را بهتر بشناسیم.

جناب موبد! با توجه به اینکه در منابع دینی شما از «سوشیانس» یا «سوشیانت» به عنوان منجی موعود آئین اشوزرتشت نام برده شده است، لطفاً ضمن برشمردن معنای «سوشیانت» یا «سوشیانس»، بفرمائید چه جایگاهی در گاهان و اوستای متأخر دارد؟

اصل سوشیانس، از همان ریشه «سو» گرفته شده است که امروزه هم در فارسی ردپایش را می بینیم و همان «سود رساندن» است؛ پس در حقیقت سوشیانس به معنای «سود رسان» می باشد؛ کسانی که به جهان هستی سود می رسانند. در تحقیقاتی که انجام شده است، اکثر محققین معتقدند که سوشیانس جزء ابداعات و ایده های نوین خودِ اشوزرتشت است. کتاب گاتهای اشوزرتشت یکی از کهن ترین و قدیمی ترین کتاب هایی است که به دست ما رسیده و در آن از خدای یکتا نام برده شده است و ما هنوز کتابی قدیمی تر از آن نداریم که به دست ما رسیده باشد. در همین راستا تعدادی از مفاهیم اخلاقی و معنوی را هم خاص ایشان می دانیم که از ایده های تازه ایست که اشوزرتشت به بشریت تقدیم نمودند. باور به یکتایی آفریدگار هستی و شناخت هفت «اَمشاسپندان» به عنوان هفت پله کمال انسان، دو جهان مادی و مینوی و. .. از آن جمله می باشند. از دیگر این واژه ها، سوشیانس می باشد که ما ردپایش را در ادبیات های همدوره گاتها مثل سانسکریت و… نمی بینیم و احساس می شود که این برگرفته از اندیشه خود اشوزرتشت است.

به طور کلی در گاتها واژه «سوشیانس» شش بار استفاده شده است؛ سه بار به صورت مفرد به کار رفته و سه بار به صورت جمع. در هات ۳۴ که اولین جایی است که سوشیانس نام برده شده، به نظر می آید که اشوزرتشت سعی کرده تا معنا و مفهوم سوشیانس را برساند که اگر لازم باشد من دقیقاً می توانم دیدگاه اشوزرتشت را با توجه به بندهای این هات برای شما تشریح کنم.

جایگاه «سوشیانس» را در «گاهان» و سپس «اوستای متأخر» نیز بفرمایید و اینکه چه تحولی اتفاق افتاده است؟

پس اگر اجازه بدهید من اول جایگاه آن متونی را که می خواهیم درباره آنها صحبت کنیم، بیان نموده، بعد از آن، به شناسایی تک تک این مفاهیم در متون باستانی بپردازیم.

گاتها بخشی از اوستا است؛ یعنی یکی از قسمت های داخلی خود اوستا می باشد که در دل آن جای داشته و به دست ما رسیده است. این بخش از اوستا یعنی گاتها، از سروده های خود اشوزرتشت، پیامبر باستانی ایران زمین می باشد. به عبارتی، بخش الهی یا آسمانی دین زرتشت، فقط و فقط همین گاتهاست. بخش های دیگر متون ما در حقیقت بر اساس مفاهیم گاتها شکل گرفته است. در واقع شما با یک متون چهارهزار ساله مواجه هستید. گاتها از نظر زمان شناسی به هفتصد هشتصد سال قبل از قدیمی ترین کتیبه های هخامنشی برمی گردد. سایر بخش های اوستا در دوره های دیگر شکل گرفته است و زمان ساسانیان جمع آوری شده و در قالب ۲۱ «نسک» نگهداری می شد که از آن بیست و یک نسک، تنها یک چهارمش به دست ما رسیده است. چیزی که ما به آن اعتقاد داریم، این است که گاتها کامل به دست ما رسیده؛ چرا که از طرفی بیان آن هجایی و شعر بوده و از طرفی به عنوان اصلی ترین بخش اوستا به وسیله موبدان سینه به سینه حفظ گردیده است.

نکته دوم این که ما دقیقاً پایه اعتقاداتمان روی گاتهاست و از اوستا کمک می گیریم برای درک آن مفاهیم. به عبارتی اوستا تلاش پدران ما بوده برای درک همین مفاهیم گاتهایی؛ ولی اصل به خود گاتها برمی گردد. البته به غیر از اوستا، متون دیگری هم هستند که در زمانهای بعد به وسیله نویسندگان مشخصی نوشته شده اند، نظیر « بُِندَهِش»، « دینکرد»، « زند بهمن یسن» و. .. که اتفاقا در آنها هم از سوشیانس ها اسم برده شده است. این متون از آنجایی که متعلق به دوره های خاصی بوده، به خصوص زمانهایی که جامعه زرتشتی تحت فشار و تهاجم بیگانگان قرار داشته، از نظر مفاهیم از اعتبار کمتری برخوردار می باشند؛ چرا که طبیعی است، انسان ها بر اساس شرایط زمانی خودشان از متون مقدس برداشتهایی دارند. پس از این مقدمه و مشخص شدن جایگاه متون باستانی در دین زرتشت، باز هم تاکید می کنم که تکیه سخن ما بر «گاتها» یعنی پیام آسمانی اشوزرتشت خواهد بود.

برای این که به جایگاه سوشیانس در این کهن ترین متن الهی پی ببریم، به بررسی هات ۳۴ می پردازیم که نخستین جایی است که از سوشیانس نام برده شده است. اشوزرتشت در هات ۳۴، بند ۱۳ می فرماید: «ای خداوند هستی بخش! راهی را که به من نشان دادی، راه نیک منشی است. راهی است که بر مبنای آموزش سوشیانس ها قرار گرفته است. آموزشی که توصیه می کند هر کارِ نیکی که به منظور انجام کار و در پرتو راستی انجام شود، شادمانی به بار خواهد آورد». البته این نکته را بگویم که شادمانی به معنای آرامش یا همان خوشبختی کامل و رستگاری می باشد.

هات ۳۴ شامل ۱۵ بند است. آنچه مشخص است، بندهای مختلف این هات از ابتدا بیانگر صفات و خصوصیات سوشیانس می باشند. اولین بند هات ۳۴ با ستایش اهورامزدا آغاز می شود. دومین بندِ آن، از راستی سخن می گوید یا از «اَشا» و از مردی نام می برد که روانش با راستی همگون شده است. در اوستا نیز هرجا از سوشیانس نامی برده می شود با صفت «اَستوَت اِرِتَ» همراه می باشد. اَستوَت، از همین استخوان خودمان گرفته شده و به معنی جسمانی است. استوت یعنی تجسم، و اِرِتَ یعنی راستی؛ پس سوشیانس، تجسم راستی است؛ عین راستی است. پس اولین اصلی که برای سوشیانس در نظر گرفته شده، راستی است. اینها همان مراحل هفتگانه دین زرتشت است که یکی از آنها «امشاسپندان»، «اَشا» یا «اَردیبهشت»، یعنی همان راستی است که در این بند هم به آن اشاره شده است.

در هات ۳۴، بند ۳ اشاره می کند به منشِ پاک. افرادی که در پرتو منش پاک، کشورها را جاودانی می کنند؛ یعنی باعث جاودانه شدن ایده ها، انسان ها و اندیشه ها می شوند. پس دومین مرحله ای که یک سوشیانس باید طی کند، منش پاک یا اندیشه پاک است. پس تا اینجا، یکی راستی است و دومی، منش پاک.

در بند ۵ هات ۳۴، اشاره می کند به شهریور. شهریور یا «خشثره وئیریه» که اگر بخواهیم معنای اصلی اش را بدانیم، به معنای توانایی آرزوشده است. توانایی آرزوشده یعنی آن توانایی که از راه اَشا (راستی) و وُهومَنَ (اندیشه پاک) به انسان رسیده است. انسان به این جهان آمده تا پیشرفت کند، آمده که به توانمندی برسد؛ البته توانمندی در مسیر «اشا» و «وُهومَنَ»؛ در مسیر آن اعتبار و آبرو و جایگاهی که تکیه گاهش این دوتا باشند. پس سوشیانس کسی است که به کمک اشا و وُهومَنَ به چنین جایگاهی می رسد.

در هات ۳۴، بند ۹ و ۱۰ از «سپنته آرمیتی» اسم برده شده است. اگر بخواهیم «سپنته آرمیتی» را واژه به واژه معنا کنیم، «آرمیتی» از ریشه اندیشه گرفته شده و «سپنته» به معنی مقدس می باشد؛ اندیشه مقدس. در فارسی به ایمان، باور، فروتنی و مهر اهورایی ترجمه شده است که در اندیشه زرتشتی، انسانی که سه امشاسپند نخست یعنی اشا یا راستی و وُهومَنَ یا اندیشه پاک و شهریاری آرمانی و توانایی را در وجود خودش کامل کند، به پایگاه چهارم می رسد که «سپنتا آرمیتی» است. البته ما ردپای این مفاهیم را خیلی واضح، در فلسفه ایران پس از اسلام هم می بینیم. آن چیزی را که ما به نام «وُهومَنَ» می دانیم، همان «عقل» است؛ آن چیزی که به نام «اَشا» یا راستی می دانیم، همان «عشق» است؛ و آن چیزی که به نام «شهریور» می دانیم، همان «اراده» است. عقل، عشق، اراده، اینها سه بعد فلسفه ایرانی اسلامی می باشند که در عرفان با واژه های «حکمت» و «رحمت» و «قدرت» به کار برده می شوند.

در هات ۳۴، بند ۱۱ از دو امشاسپند دیگر اسم می برد: «خرداد»؛ یعنی کمال و رسایی و «اَمُرداد»؛ به معنای جاودانگی. خرداد مرتبه ای است که بعد از اینکه این مراحل طی شد، انسان می تواند به آن جایگاه برسد؛ به جایگاهی که کمال دارد و نقصانی در آن وارد نیست پس یک چنین انسانی به جاودانگی می رسد. این مراتب امشاسپندان است که در هات ۳۴، بند ۱۲ اشوزرتشت می گوید: «پروردگارا! کدام است آیین پیشرفت و چیست اراده تو؟ چه نیایش و پرستشی سزاوار توست؟ ای خداوند خرد! آن را آشکارا به ما بنمای تا با پیروی از دستورات تو، از پاداشی که به آن نوید داده شده است، بهره مند گردیم. پروردگارا! در پرتوِ راستی، راه پاک منشی و خودشناسی را به ما بیاموز.» در حقیقت اینجا درخواستی است که اشوزرتشت از اهورامزدا کرده و می گوید که ما کی می توانیم به چنیین جایگاهی برسیم.

بند ۱۳ در هات ۳۴ ، بندی است که در آن، از سوشیانس اسم می برد. پس اگر ساده بخواهیم بگوییم، سوشیانس از دیدگاه اشوزرتشت، انسان کامل است. انسانی است که مراتب عرفان زرتشتی را طی کرده باشد.

این شش مرحله را که طی کند به هفتمین مرحله می رسد که ما می گوییم «سپنتامینو» که در حقیقت، آن مینوی مقدس است؛ آن بالاترین جایگاهی که انسان می تواند به آن برسد و نزدیک ترین جایگاه به ذات حق می باشد. چنین انسانی اگر به آن جا برسد، می شود سوشیانس. تمام وجودش سودی است که یکسان بین تمام انسان ها پخش می کند. حال این سود را به چه وسیله ای می رساند؟ به وسیله آموزش. در هات ۳۴، بند ۱۳ از آموزش سوشیانس ها سخن به میان آمده است. در بند بعدی هم آموزش آمده و در حقیقت تنها ابزار و سلاح سوشیانس، آگاهاندن، به حرکت درآوردن انسان ها، با کمک آموزش هایی است که بیان می کند. پس سوشیانس چنین جایگاهی را در دین زرتشت و در گاتهای اشوزرتشت دارد.

از آنجایی که رسیدن به چنین جایگاهی و طی این مراحل هفتگانه بسیار سخت می باشد، در اوستا افراد معدودی اسم برده شده اند که می توانند به جایگاه سوشیانس دست یابند؛ این در حالی است که در گاتها اصلا ذکری از آن نیامده و مشخص هم نیست که سوشیانسها چند نفرند. به عبارتی هر کسی باید سعی کند که سودرسان باشد. حالا شاید هم سوشیانس کاملی نشود. ولی در اوستا این طور نیست؛ بلکه می بینیم آن کسانی که نام سوشیانس را روی آنها گذارده، افراد خاصی هستند که به تعداد آمده است؛ مثلاً سه نفر بیشتر نیستند. ولی ما اعتقاد داریم هر کسی می تواند به مراتبی از سوشیانس بودن برسد. صفتی هم که در گاتها اسم برده شده، اینجا هم در همین بند آمده که «فِرَشکرد» است؛ یعنی تازه گردانیدنِ جهان، نوکردن جهان که این همان پیشرفت است، همان ترقی است، همان «طرحی نو دراندازیم» حافظ است. در حقیقت، سوشیانس یا سودرسان، صفت کسی است که همیشه دارد جهان را نو می کند و یک پله جهان را به سمت بالا حرکت می دهد.

پس با این فرمایش شما، مشخص می شود که سوشیانس مقام و منزلتی است معنوی و شخصیتی ا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.