پاورپوینت کامل ارث زن از منظر ادیان و مستشرقان ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل ارث زن از منظر ادیان و مستشرقان ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ارث زن از منظر ادیان و مستشرقان ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل ارث زن از منظر ادیان و مستشرقان ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
اشاره
تاریخ در بستر پر پیچ و خم زمان به پیش می رود و لحظات و ایام را در می نوردد؛ ودر این گذر نقش ها و صورت ها می پذیرد و نقاطی روشن و تیره ترسیم می کند که هر یک حاکی از اوضاع و حوادثی تلخ و شیرین است. و د ر این میان زن به عنوان مظهر و جلوه ای از نوع انسان، دستخوش این حوادث و نقوش تاریخ است. موضوع زن و چگونگی نگاه اسلام به او یکی از مهم ترین و بحث انگیزترین حوزه های اندیشه اسلامی است. منتقدان اسلام همواره، نوع تعاملی که در سنت جوامع اسلامی و برخی متون اسلامی با زن شده است را دست مایه خرده گیری بر اسلام قرار داده و نتیجه گرفته اند که وضعیت واقعی زنان در کشورهای اسلامی همان چیزی است که از متون مقدس بر می آید. یعنی آموزه های دینی و مقدس به زن نگاهی پست انگارانه دارد و او را موجودی درجه دو می داند. و اصول قطعی و صریح آیات قرآن کریم را در مورد شأن و منزلت زن نادیده گرفته اند و قرن هاست که بسیاری از شرق شناسان و اسلام شناسان غیر مسلمان معارف و محتوای قرآن را مورد پژوهش قرار داده اند. یکی از موضوعاتی که پیرامون زن مطرح است بحث ارث می باشد. مخالفان اسلام شبهاتی بر آن به وجود آورده اند در این مقاله برآنیم تا پس از مروری اجمالی به جایگاه زن در قرآن کریم به بررسی ارث از منظر اسلام و سایر ادیان و مستشرقان بپردازیم تا پاسخی باشد به اذهان جستجوگر پیرامون این بحث از نگاه اسلام و چراغی باشد فرا روی مستشرقان تا حقوق زن از جایگاه اسلام را با معرفت بیشتر بررسی کنند و قضاوتی منصفانه نمایند. انشاءالله بضاعت اندک برای همه رهپویان حقیقت مثمر ثمر باشد.
تاریخچه بحث در مورد ارث زن طولانی است. محققین و متخصصین، بحثهای فراوانی کرده و نوشته های زیادی در اختیار گذاشته اند. دنیای قدیم یا به زن اصلاً ارث نمی داد و یا اگر می داد با او مانند صغیر رفتار می کرد یعنی به او استقلال و شخصیت حقوقی نمی داد در بعضی از قوانین قدیم جهان اگر به دختر ارث می دادند به فرزندان او نمی دادند بر خلاف پسر که هم خودش می توانست ارث ببرد و هم فرزندان او می توانستند وارث مال پدر بزرگ بشوند. و در بعضی از قوانین دیگر جهان که به زن مانند مرد ارث می دادند، نه به صورت سهم قطعی و به تعبیر قرآن «نَصِیبًا مَفْرُوضًا» بلکه به این صورت بود که به مورث حق می دادند که درباره دختر خود نیز اگر بخواهد وصیت کند. و اما دین مبین اسلام تمام جوانب حقوقی زن را مراعات کرد و مسئله ارث زن را منصفانه تبیین نمود. در این مقاله موضوع ارث زن را از دیدگاه های مختلف بررسی و نتیجه گیری خواهیم نمود.
درآمد
هر انسانی ممکن است از حاصل کار و دست رنج خویش در طول زندگی اش ثروتی کم یا زیاد فراهم کرده باشد. بالطبع هر حکومت یا دین و مکتبی باید برای تعیین تکلیف آن ثروت پس از مرگ انسان برنامه ای داشته باشد. تاریخ تمدن بشر نمایانگر برنامه ها و نظام های متنوع ارث می باشد. درباره ارث زن می توان گفت گرچه کمبود برخی از موارد سهام را اموری مانند تحمیل هزینه زندگی او بر شوهر و نیز تحمیل مهر بر همسر و اختصاص تحمیل دیه بر عاقله مرد نه زن (یعنی زن هرگز مسئول دیه خطایی برادر و برادر زاده و مانند آن نخواهد بود) به عهده می گیرد، لیکن توضیح کوتاهی پیرامون اصل ارث زن و برخی از اقسام آن در ابتدای بحث سودمند می باشد، اولاً پاسخی باشد به شبهات مطرح شده و روشنگری برای مستشرقانی که شناخت کافی نسبت به فرامین اسلام خصوصاً شیعیان ندارند و ثانیاً معلوم باشد که زن مانند شوهر همراه با تمام طبقات ارث، حضور حقوقی دارد ثالثاً سهم زن گاهی مساوی سهم مرد است و گاهی کمتر و زمانی نیز بیشتر اینچنین نیست که در تمام شرایط ارث سهم زن کمتر از مرد باشد.
جایگاه شخصیت زن در قرآن
زن از دیدگاه قرآن و اسلام دارای شخصیت والای انسانی است که نباید ابزار خوش گذرانی و عیاشی مردان گردد. زن آن قدر باید کمال یابد که نه تنها الگوی دیگر زنان بلکه الگوی مردان مومن نیز قرارگیرد.[۱] چنان که خداوند زن با شخصیت و پاک و مقاومی مانند آسیه، همسر فرعون را الگوی مردان مومن معرفی کرده است. «وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلا لِلَّذِینَ آمَنُوا اِمْرَأَهَ فِرْعَوْنَ…»[۲] از دیدگاه قرآن فقط حضرت عیسی الگوی مردان جامعه نیست، بلکه حضرت مریم (ع) نیز الگوی مردان مومن جامعه است: «وَمَرْیَمَ ابْنَتَ عِمْرَانَ الَّتِی أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا».[۳]
در بسیاری از آیات قرآن کریم در برخورداری زن از جایگاه شایسته او در عرصه خانواده و جامعه انسانی تاکید شده است. بر خلاف آنچه که در برخی دیدگاه ها آمده است، زن عنصر گناه نیست و خروج آدم از بهشت به وسوسه همسرش حوا نبوده است. قرآن به صراحت آدم را وسوسه شده شیطان می داند: «فَوَسْوَسَ إِلَیْهِ الشَّیْطَانُ قَالَ یَا آدَمُ هَلْ أَدُلُّکَ عَلَی شَجَرَهِ الْخُلْدِ وَمُلْکٍ لا یَبْلَی؛ پس شیطان او را وسوسه کرد، گفت: ای آدم، آیا تو را به درخت جاودانگی و ملکی که زایل نمی شود راه نمایم؟[۴]
قرآن سرشت و نفس انسانی را واحد، و زن و مرد را دارای سرشت و نفسی یگانه می داند: «یَا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَهٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالا کَثِیرًا وَنِسَاءً؛ ای مردم از پروردگارتان که شما را از «نفس واحدی» آفریده و جفتش را نیز از او آفرید و از آن دو مردان و زنان بسیار پراکنده کرد پروا دارید.[۵]
قرآن ایمان و عمل صالح زن و مرد را یکسان، سزاوار پاداش می داند: «وَمَنْ یَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثَی وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَئِکَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّهَ وَلا یُظْلَمُونَ نَقِیرًا؛ و کسانی که کارهای شایسته کنند چه مرد باشند چه زن – در حالی که مومن باشند، آنان داخل بهشت می شوند و به قدر گودی پشت هسته خرمایی مورد ستم قرار نمی گیرند.»[۶]
زن در پذیرش ارزش های معنوی و پاداش الهی با مرد برابر است: «إِنَّ الْمُسْلِمینَ وَ الْمُسْلِماتِ وَ الْمُؤْمِنینَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ الْقانِتینَ وَ الْقانِتاتِ وَ الصّادِقینَ وَ الصّادِقاتِ وَ الصّابِرینَ وَ الصّابِراتِ وَ الْخاشِعینَ وَ الْخاشِعاتِ وَ الْمُتَصَدِّقینَ وَ الْمُتَصَدِّقاتِ وَ الصّائِمینَ وَ الصّائِماتِ وَ الْحافِظینَ فُرُوجَهُمْ وَ الْحافِظاتِ وَ الذّاکِرینَ اللّهَ کَثیرًا وَ الذّاکِراتِ أَعَدَّ اللّهُ لَهُمْ مَغْفِرَهً وَ أَجْرًا عَظیمًا؛ مردان و زنان مسلمان، و مردان و زنان با ایمان، و مردان و زنان عبادت پیشه و مردان و زنان راست گو، و مردان و زنان شکیبا و مردان و زنان پاکدامن و مردان و زنانی که خدا را فراوان یاد می کنند، خدا برای (همه) آنان آمرزش و پاداشی بزرگ فراهم ساخته است.» [۷]
در برخی آیات قرآن، زن در نقش مادر مورد احترام و تکریم ویژه قرار گرفته است:«وَوَصَّیْنَا الإنْسَانَ بِوَالِدَیْهِ إِحْسَانًا حَمَلَتْهُ أُمُّهُ کُرْهًا؛…انسان را نسبت به پدر و مادرش به احسان سفارش کردیم. مادرش با تحمیل رنج به او باردار شد و با تحمل رنج او را به دنیا آورد…»[۸]
قرآن رابطه زن و مرد را بر اساس حق و تکلیف متقابل می داند:«وَلَهُنَّ مِثْلُ الَّذِی عَلَیْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ؛ و مانند همان (وظایفی) که بر عهده زنان است، به طور شایسته، به نفع آنان (بر عهده مردان) است.»[۹]
نه تنها در قوانین اسلامی که در قرآن کریم نیز زنان در کنار مردان متکفل مسئولیت های دینی و اجتماعی می باشند و هر دو از دست آوردهای تلاش خویش بهره مند می باشند: «لِلرِّجَالِ نَصِیبٌ مِمَّا اکْتَسَبُوا وَلِلنِّسَاءِ نَصِیبٌ مِمَّا اکْتَسَبْنَ»[۱۰] و پیامبر اسلام (ص) تحصیل علم و رشد و ارتقای علمی را بر هر دو لازم دانسته: «طلب العلم فریضه علی کل مسلم و مسلمه».[۱۱]
آیات فوق تصویری کلی از سیمای زن در جهان بینی اسلام ارائه می دهد. اولین کسانی که به پیامبری حضرت محمد (ص) ایمان آوردند یک مرد به نام علی (ع) و یک زن به نام خدیجه (س) بود.
در آغازین سال های بعثت، چنان که مردان با پیامبر اکرم (ص) بیعت کردند، گروه زنان هم در این تصمیم گیری سیاسی مهم شرکت جسته و مستقلاً با آن حضرت بیعت نمودند.
اولین یاران دلاور پیامبر اسلام (ص) در میانشان زنانی بود که هم دوش مردان در اجتماعات و سخنرانی ها و جمعه ها و جماعات و حتی جنگ ها شرکت داشتند.
بسیاری از زنان مسلمان نقش عمده ای در انتقال معارف اسلام از نسل های گذشته به نسل های آینده داشتند و نام آنها در سلسله راویان احادیث ثبت است.
در روزگار معاصر هم شاهد بودیم که در انقلاب اسلامی و هشت سال دفاع مقدس ایران زنان نقش برجسته ای داشته وحماسه ها آفریدند شهدایی تقدیم نمودند، و اکنون پس از استقرار نظام اسلامی در همه ارکان این حکومت مانند مجلس قانون گذاری و دانشگاه ها و مراکز علمی و اقتصادی جامعه نقش مهمی ایفا می کنند؛ تا جایی که گاه بیشترین درصد قبولی در کنکور های دانشگاه ها و حضور در مراکز آموزش عالی کشور از آنهاست. با این وجود در طول تاریخ مورد بی مهری های فراوانی قرار گرفته و حقوق مسلمی که خداوند برای آنها معین کرده توسط بعضی سودجویان تضییع شده است یکی از این حقوق موضوع ارث است که در این نوشته به طور مختصر به آن می پردازیم.
مقایسه مبانی ارث
ارث در مکتب کمونیسم
مکتب کمونیسم که بر اساس اشتراکی بودن و تعلق همه ثروت ها به عموم ملت و لغو مالکیت فردی بنا شده است، بالطبع انسان کارگر را در زمان حیات خویش مالکِ دست رنج خودش نمی داند تا فکری برای تعیین وارث و مالک بعدی شود، بلکه تمام ثروت حاصله از کار و تلاش و ملک اوست.
البته چون این اصل «لغو مالکیت فردی» مخالف فطرت انسان ها بود، هیچ گاه در کشورهای کمونیستی جامه عمل به خود نپوشید و به جای آن نظام سوسیالیستی اجرا شد که قانون ارث را علی رغم مبانی فکری خویش تصویب کردند.
ارث درمیان فراعنه و یونان
در دوران اول حاکمیت فراعنه مصر، ثروت حاصل از کار افراد، ملک پادشاه بود و پس از مرگ هر انسان، تمام ثروت اودر اختیار پادشاه قرار می گرفت. تا آن که پادشاه «باکوریوس» در قرن ۸ ق. م آن قانون را تغییر داد و قانون انتقال ارث به بزرگترین فرزند پسر را تصویب کرد.
چنان که در یونان قدیم، اموال و ثروت انسان ها ملک عموم جامعه بود و هر انسان نماینده جامعه در اداره آن ها تلقی می شد ولذا ارث او هم پس از مرگ در اختیار جامعه قرار می گرفت و پسر ارشد نمایندگی جامعه را در اداره میراث متعهد می شد. مصریان و یونانیان در دوره دوم ارتقای فرهنگی خویش به این نتیجه رسیدند که نمی توان دل بستگی شدید هر انسان را به اموال و دست رنج خویش و فرزندان خود نادیده گرفت. بی توجهی حکومت به این واقعیت انگیزه کار و تلاش را نابود ساخته و بذر خصومت وعناد را در قلوب مردم می کارد. لذا قانون انتقال میراث را به بزرگ ترین پسر میت تصویب و اجرا کردند. [۱۲]
ارث در میان امپراطوری روم
امپراطوری روم بر اساس عقیده پدر سالاری، میراث میت را ویژه فرزندان پدری دانسته و فرزندان مادری را محروم می کردند تا ثروت از دست گروه اول خارج نشود؛ مثلاً وقتی مادری فوت می کرد و اموالی را از پدرش ارث برده بود، آن ثروت به فرزندان خودش به ارث نمی رسید، بلکه برادران و خواهران او وارث می شدند.
امپراطوری روم پس از مدتی به این نتیجه رسید که باید ثروت میت را بین همه ورثه تقسیم کند، لذا میراث را به طور مساوی بین دختر و پسر تقسیم می کرد.[۱۳]
ارث در میان شریعت یهود
یهودیان براساس مردگرایی قانونی تصویب کردند که تا وقتی مردی از ورثه وجود دارد، زنان اعم از همسر و دختر و عمه و خاله اصلاً ارث نمی برند و میراث باید بین ورثه ذکور تقسیم شود. در تورات نوشته شده: و بنی اسرائیل را خطاب کرده بگو: اگر کسی بمیرد و پسری نداشته باشد، ملک او را به دخترش منتقل کنید. [۱۴]
ارث در شریعت مسیح
آیین مسیحیت چون بر اساس معنویت و اخلاق و آخرت گرایی بناشده است، انجیل شریعت و قانون و فقه مستقل و مشخصی را ارائه نکرده و لذا ارباب کلیسا مسیحیان را به شریعت یهود ارجاع دادند. [۱۵]
ارث زن از منظر عرب جاهلیت
در عربستان جاهلی قوانین متفاوتی در قبائل اجرا می شده است؛ یکی از آن قوانین آن بود که مقتدرترین و یا جنگجوترین افراد بازمانده وارث ورثه میت می شدند، لذا معمولاً زنان و کودکان در آن محیط ها از ارث محروم بودند. عرب جاهلیت به خاطر ضعف جسمانی زن مخالف ارث بردن زن بود و تا پای مردی و لو در طبقات بعدی در میان بود به زن ارث نمی داد و وقتی که آیه ارث نازل شد و تصریح کرد به اینکه « لِلرِّجَالِ نَصِیبٌ مِمَّا تَرَکَ الْوَالِدَانِ وَالأقْرَبُونَ وَلِلنِّسَاءِ نَصِیبٌ مِمَّا تَرَکَ الْوَالِدَانِ وَالأقْرَبُونَ مِمَّا قَلَّ مِنْهُ أَوْ کَثُرَ نَصِیبًا مَفْرُوضًا»[۱۶] باعث تعجب اعراب شد. اتفاقاً در آن اوقات حسان بن ثابت، شاعر معروف عرب، مرد و از او زنی با چند دختر باقی ماند. پسر عموهای او همه دارایی او را تصرف کردند و چیزی به زن و فرزندان او ندادند. زن او نزد رسول اکرم(ص) شکایت برد. رسول اکرم(ص) آنها را احضار کرد. آنها گفتند: زن که قادر نیست سلاح بپوشد و در مقابل دشمن بایستد، این ما هستیم که باید شمشیر دست بگیریم و از خودمان و این زنها دفاع کنیم، پس ثروت هم باید متعلق به مردان باشد. ولی رسول اکرم (ص) حکم خدا رابه آنها ابلاغ کرد.[۱۷]
زن جزء سهم الارث
اعراب گاهی زن میت را جزو اموال و دارایی او به حساب می آوردند و به صورت سهم الارث او را تصاحب می کردند. اگر میت پسری از زن دیگری داشت، آن پسر می توانست به علامت تصاحب، جبّه ای بر روی آن زن بیندازد و او را از آن خودش بشمارد. بسته به میل او بود که آن زن را به عقد نکاح خود در آورد و یا او را به زنی به شخص دیگری بدهد و از مهر او استفاده کند. این رسم نیز منحصر به اعراب نبوده است و قرآن آن را منسوخ کرد. [۱۸]
علل محرومیت زن از ارث
الف. جلوگیری از انتقال ثروت
علت اصلی محرومیت زنان از ارث، جلوگیری از انتقال ثروت خانواده ای به خانواده دیگر بوده است. طبق عقاید قدیمی نقش مادر در تولید فرزند ضعیف است؛ مادران فقط ظروفی هستندکه در آن ظرفها نطفه مردان پرورش می یابد، و فرزند به وجود می آید؛ از این رو معتقد بودند که فرزندزادگان پسری مرد، فرزندان او و جزء خانواده او هستند اما فرزند زادگان دختری او فرزندان او و جزء خانواده او نیستند، بلکه جزء خانواده پدر شوهر دختر محسوب می شوند. روی این حساب اگر دختر ارث ببرد و بعد ارث او به فرزندان او منتقل شود، سبب می شود که ثروت یک خانواده به یک خانواده بیگانه منتقل گردد.
ب. ضعف جسمانی
محرومیت زن از ارث علل دیگری نیز داشته است، از آن جمله ضعف قدرت سربازی زن است. آنجا که ارزشها بر اساس قهرمانیها و پهلوانی ها بود و یکی مرد جنگی را به از صد هزار آدم ناتوان می دانستند، زن را به خاطر عدم توانایی بر انجام عملیات دفاعی و سربازی از ارث محروم می کردند. [۱۹]
ارث پسر خوانده
اعراب جاهلی گاهی کسی را پسر خوانده قرار می دادند و در نتیجه آن پسر خوانده مانند یک پسر حقیقی وارث میت شمرده می شد. رسم پسر خواندگی در میان ملتهای دیگر و از آن جمله ایران و روم قدیم موجود بوده است. طبق این رسم پسر خوانده به دلیل اینکه پسر است از مزایایی برخوردار بود که دختران نسلی برخوردار نبودند. از جمله مزایای پسر خوانده ارث بردن بود، همچنان که ممنوعیت ازدواج شخص با زن پسر خوانده یکی دیگر از این مزایا و آثار بود. قرآن کریم این رسم را نیز منسوخ کرد. [۲۰]
ارث هم پیمان
اعراب رسم دیگری نیز در ارث داشتند که آن را نیز قرآن کریم منسوخ کرد و آن رسم «هم پیمانی» بود. دو نفر بیگانه با یکدیگر پیمان می بستند که «خون من، خون تو و تعرض به من، تعرض به تو و من از تو ارث ببرم و تو از من ارث ببری». به موجب این پیمان این دو نفر بیگانه در زمان حیات از یکدیگر دفاع می کردند و هر کدام زودتر می مرد دیگری مال او را به ارث می برد. [۲۱]
ارث از منظر زنادقه
ابن ابی العوجاء مردی است که در قرن دوم می زیسته و به خدا و مذهب اعتقاد نداشته است. این مرد از آزادی آن عصر استفاده می کرد وعقاید الحادی خود را همه جا ابراز می داشت. حتی گاهی در مسجدالحرام یا مسجد النبی می آ مدو با علمای عصر راجع به توحید و معاد و اصول اسلام به بحث می پرداخت. یکی از اعتراضات او به اسلام همین بود، می گفت: چرا زن بیچاره که از مرد ناتوانتر است باید یک سهم ببرد و مرد که تواناتر است دو سهم؟ این خلاف عدالت و انصاف است. امام صادق(ع) فرمود: این برای این است که اسلام سربازی را از عهده زن برداشته به علاوه مهر و نفقه را به نفع او بر مرد لازم شمرده است و در بعضی جنایات اشتباهی که خویشاوندان جانی باید دیه بپردازند، زن از پرداخت دیه و شرکت با دیگران معاف است. از این رو سهم زن در ارث از مرد کمتر شده است. امام صادق (ع) صریحاً وضع خاص ارثی زن را معلول مهر و نفقه و معافیت از سربازی و دیه شمرد.[۲۲]
ارث از منظر ساسانیان
در زمینه تشکیل خانواده که در تمدن ساسانی دیده می شود این است که چون پسری به سن رشد و بلوغ می رسید، پدر یکی از زنان متعدد خود را به عقد زناشویی وی در می آورده است. نکته دیگراین است که زن در تمدن ساسانی شخصیت حقوقی نداشته است و پدر و شوهر اختیارات بسیار وسیعی در دارایی وی داشته اند. هنگامی که دختری به پانزده سالگی می رسید و رشد کامل کرده بود، پدر یا رئیس خانواده مکلف بود او را به شوی بدهد. اما سن زناشویی پسر را بیست سالگی دانسته اند و در زناشویی رضایت پدر شرط بود. دختری که به شوی می رفت دیگر از پدر یا کفیل خود ارث نمی برد و در انتخاب شوهر هیچ گونه حقی برای او قائل نبودند. اما اگر در سن بلوغ، پدر در زناشویی وی کوتاهی می کرد حق داشت به ازدواج نامشروع اقدام بکند و در این صورت از پدر ارث نمی برد.
شماره زنانی که مرد می توانست بگیرد نامحدود بود و گاهی در اسناد یونانی دیده شده است که هر مردی چند صد زن در خانه داشته است. اصول زناشویی در دوره ساسانی چنان که در کتابهای دینی زردشتی آمده بسیار پیچیده و در هم بوده و پنج قسم زناشویی رواج داشته است: ۱. زنی که به رضای پدر و مادر، شوهر می کرد، فرزندانی می زاد که در این جهان و آن جهان از او بودند و او را پادشاه زن می گفتند. ۲. زنی که یگانه فرزند پدر و مادرش بود، او را «اوگ زن» یعنی زن یگانه می گفتند و نخستین فرزندی که می زاد به پدر و مادرش داده می شد تا جانشین فرزندی بشود که از خانه آنها رفته است و شوهر کرده و پس از آن این زن را هم پادشاه زن می گفتند. ۳. اگر مردی در سن بلوغ بی زن می مرد، خانواده اش زن بیگانه را جهیزیه می داد و او را به کابین مرد بیگانه ای در می آورد و آن زن را «سذر زن» یعنی زن خوانده می گفتند و هر چه فرزند او می زاد، نیمی به آن مرد مرده تعلق می گرفت و در آن جهان فرزند او می شد و نیمی دیگر از آن شوهر زنده بود. ۴. زن بیوه ای که دوبار شوهر کرده بود «چغر زن» می گفتندکه به معنی چاکر زن یعنی زن خادمه باشد، و اگر زن خادمه باشد، و اگر از شوی اول خود فرزند نداشت او را «سذر زن» می دانستند… ۵. زنی که بدون رضایت پدر و مادرش به شوهر می رفت، در میان زنان پست ترین پایه را داشت و او را «خودسرای زن» یعنی زن خودسر می گفتند و از پدر و مادر خود ارث نمی برد مگر پس از آن که پسرش به سن بلوغ برسد و او را به عنوان «اوگ زن» به عقد در می آورد. [۲۳]
ارث از منظر مستشرقان
یکی از اشکالات مستشرقان بر قرآن کریم موضوع نصف بودن ارث زن در برابر ارث مرد است. برخی از مستشرقان وقتی که در این مساله داد سخن می دهند و نقص سهم الارث زن را وسیله تبلیغ و هیاهو علیه اسلام قرا ر می دهند، موضوع مهر و نفقه را پیش می کشند. می گویند چه لزومی دارد که ما سهم زن را در ارث از سهم مرد کمتر قرار دهیم و آنگاه این کمبود را به وسیله مهر و نفقه جبران کنیم؟ چرا لقمه را از پشت سر به دهان ببریم؟ از اول سهم الارث زن را معادل سهم الارث مرد قرا ر می دهیم تا مجبور نشویم با مهر و نفقه آن را جبران کنیم.
پاسخ به مستشرقان
اولاً این دایگان مهربانتر از مادر، علت را به جای معلول و معلول را به جای علت گرفته اند. اینها خیال کرده اند مهر و نفقه معلول وضع خاص ارث زن است، غافل از اینکه وضع خاص ارثی زن معلول مهر و نفقه است. ثانیاً گمان کرده اند آنچه در اینجا وجود دارد صرفاً جنبه مالی و اقتصادی است. بدیهی است اگرتنها جنبه مالی و اقتصادی مطرح بود دلیلی نداشت که مهر و نفقه ای در کار باشد و یا سهم الارث زن و مرد تفاوت داشته باشد.و از یک طرف احتیاجات و گرفتاریهای زیاد زن از لحاظ تولید نسل در صورتی که مرد طبعاً از همه آنها آزاد است، از طرف دیگر قدرت کمتر او از مرد در تولید و تحصیل ثروت و از جانب سوم استهلاک ثروت بیشتر او از مرد، به علاوه ملاحظات روانی و روحی خاص زن و مرد و به عبارت دیگر روانشناسی زن و مرد و اینکه مرد همواره باید به صورت خرج کننده برای زن باشد و بالاخره ملاحظات دقیق روانی و اجتماعی که سبب استحکام علقه خانوادگی می شود، اسلام همه اینها را در نظر گرفته و مهر و نفقه را از این جهات لازم دانسته است.و این امور ضروری و لازم، به طور غیر مستقیم سبب شده که بر بودجه مرد تحمیل وارد شود. از این رو اسلام دستور داده که به خاطر جبران تحمیلی که بر مرد شده است، مرد دو برابر زن سهم الارث ببرد. پس تنها جنبه مالی و اقتصادی
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 