پاورپوینت کامل قیام حسینی و نهضت خمینی ۶۳ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل قیام حسینی و نهضت خمینی ۶۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل قیام حسینی و نهضت خمینی ۶۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل قیام حسینی و نهضت خمینی ۶۳ اسلاید در PowerPoint :
اشاره
مفروض این نوشتار این است: قیام سرخ امام حسین(علیه السلام) بر پیروزی انقلاب اسلامی تأثیر گذاشته است. این مفروض بر اساس این کلام امام خمینی (قدس سره) است : انقلاب اسلامی ایران، پرتوی از عاشورا… است.[۱] بنابراین، در این مقاله، تلاشی برای اثبات تأثیر پذیری انقلاب اسلامی از قیام امام حسین (علیه السلام) صورت نمی گیرد؛ بلکه مقاله حاضر به دنبال نشان دادن ابعاد تأثیر فرهنگ شهادت طلب عاشورا بر وقوع انقلاب اسلامی و مشابهت های این دو قیام است.
مقدمه
اکنون به بررسی تأثیر قیام امام حسین( علیه السلام) بر عوامل اصلی پیروزی انقلاب اسلامی، یعنی مکتب اسلام، رهبری امام خمینی( قدس سره) و حضور مردم می پردازیم. انتخاب این عوامل به آن دلیل است که اغلب نوشته ها و گفته های مربوط به انقلاب اسلامی، این سه را علت اصلی پیروزی انقلاب اسلامی می دانند. به عنوان مثال:
الف) عامل اصلی که موجب بروز و پیروزی انقلاب اسلامی گردید اسلام زدایی شاه بوده است… مسلماً غیر از این نباید عامل وحدت بخش و حرکت آفرین رهبری دینی و مرجعیت والای امام خمینی را به فراموشی سپرد.[۲]
ب) «امام به عنوان نقطه اتصال مردم و اسلام، با درس از نهضت عاشورا، محتوای سیاسی انقلابی را به آن باز گرداند. بنابراین… مکتب اسلام، رهبری امام و حضور مردم، سه عامل اصلی به وجود آمدن انقلاب به حساب می آیند.»[۳]
اسلام حسینی
ارائه چهره جدیدی از اسلام که از آن به اسلام حسینی( علیه السلام) یاد می شود، از مهم ترین عوامل پیروزی انقلاب اسلامی است. در حقیقت، اسلامی را که امام حسین (علیه السلام) و امام خمینی( قدس سره) به کار گرفتند، با اسلام عبدالله بن زبیر و اسلام شریعتمداری تفاوت داشت. زیرا عبدالله بن زبیر و شریعتمداری قادر به انقلاب کردن و جاودانه شدن نبوده اند. اما واقعاً، چه تفاوتی بین اسلام آنان وجود داشت. توجه به موارد زیر، بخشی از تفاوت های این دو را نشان می دهد.
امام حسین (علیه السلام) در نامه ای به مردم بصره نوشت: «شما را به کتاب خدا و سنت پیامبر دعوت می کنم. زیرا در شرایطی قرار گرفته ایم که دیگر سنت پیامبر(ص) از میان رفته و جای آن بدعت قرار گرفته است.»[۴] امام خمینی( قدس سره) در ظرف دو دهه توانست چهره نوینی از اسلام بسازد، چهره ای مترقی، انقلابی، مبارز… این اسلام احیا شده همه آن چیزی بود که رژیم شاه نبود… با چنین تصویری از اسلام، او توانست میلیون ها نفر را در اعتراض و مخالفت با رژیم شاه به حرکت درآورد.[۵] اما اسلام حسینی(علیه السلام) و اسلام خمینی (قدس سره)، چه تفاوت هایی با اسلام یزیدی و اسلام پهلوی داشت. به برخی از این تفاوت ها بنگرید:
تقیه: تقیه که ریشه در قرآن و سنت دارد، یک حکم قطعی برای همه زمان ها و مکان ها نیست. به همین دلیل، امام حسین (علیه السلام) و امام خمینی (قدس سره) تقیه در آن شرایط خاص را حرام و قیام علیه حکومت یزید و شاه را آغاز و ادامه دادند.
«روز هشتم ذی الحجه ۶۰ هجری، با تبدیل حج تمتع به عمره تصمیم به قیام علنی علیه یزید گرفت و عزم خروج به سوی کوفه را داشت. عمرو بن سعید ایشان را از این کار خطرناک منع کرد و پرسید: «ای حسین از خدا تقیه نمی کنی؟ از جماعت بیرون می آیی و بین امت تفرقه می اندازی؟ امام (علیه السلام) در پاسخ، این آیه را قرائت فرمود: «…لِی عَمَلِی وَلَکُمْ عَمَلُکُمْ أَنْتُمْ بَرِیئُونَ مِمَّا أَعْمَلُ وَأَنَا بَرِیءٌ مِمَّا تَعْمَلُونَ؛[۶] عمل من برای من و عمل شما برای خودتان، شما از کار من بیزارید و من از کارهای شما بیزارم»[۷]
امام خمینی (قدس سره) نیز پس از حمله دژخیمان شاه به مدرسه فیضیه در سال ۴۲ در تلگرافی به آیات عظام نوشت: «اینان با شعار شاه دوستی به مقدسات مذهبی اهانت می کنند. شاه دوستی یعنی غارت گری، هتک اسلام، تجاوز به حقوق مسلمین، سوزاندن نشانه های اسلام، محو آثار اسلامیت، شاه دوستی یعنی تجاوز به احکام اسلام و تبدیل احکام قرآن کریم، شاه دوستی یعنی کوبیدن روحانیت و اضمحلال آثار رسالت، حضرات آقایان توجه دارند، اصول اسلام در معرض خطر است، قرآن و مذهب در مخاطره است، با این احتمال، تقیه حرام است و اظهار حقایق واجب (ولو بلغ ما بلغ)»[۸]
بدعت زدایی: اسلام امام حسین(ع) قیام کربلا و اسلام امام خمینی(ره) قیام پانزده خرداد، با بدعت گزاری دینی به مخالفت برخاسته اند. امام حسین (علیه السلام) در نامه ای به بزرگان بصره نوشت: «شما را به کتاب خدا و سنت پیامبرش دعوت می کنم همانا سنت مرده و بدعت زنده شده است.»[۹] امام خمینی (قدس سره) نیز در این باره فرمود: «ما باید سعی کنیم تا حصارهای جهل و خرافه را شکسته، تا به سرچشمه زلال اسلام ناب محمدی برسیم و امروز غریب ترین چیزها در دنیا همین اسلام است و نجات آن قربانی می خواهد و دعا کنید، من نیز یکی از قربانی های آن گردم.»[۱۰]
شهادت خواهی: اسلام حسینی (علیه السلام) و اسلام خمینی (قدس سره)، بر عنصر شهادت طلبی استوارند. در یکی از نیایش های امام حسین (علیه السلام) در روز عاشورا چنین می خوانیم: «خدایا! دوست دارم که کشته شوم و زنده گردم، هفتاد هزار بار در راه اطاعت و محبت تو، به خصوص اگر در کشته شدنم نصرت دین تو و زنده شدن فرمانت و حفظ ناموس شریعت تو نهفته باشد.»[۱۱] امام (قدس سره) نیز به تاثیر از قیام عاشورا گفت: «مرگ سرخ، به مراتب بهتر از زندگی سیاه است و ما امروز به انتظار شهادت نشسته ایم تا فردا فرزندانمان در مقابل کفر جهانی با سرافرازی بایستند.»[۱۲]
عدالت طلبی: حرکت امام حسین (علیه السلام) و قیام امام خمینی (قدس سره) بر پایه عدالت قرار داشتند. در زیارت اباعبدالله الحسین (علیه السلام) می خوانیم: «شهادت می دهم که تو به قسط و عدالت دستور دادی و به این دعوت کردی.»[۱۳] مسلم هم پس از دستگیری، خطاب به ابن زیاد فرمود: «ما آمده ایم تا به عدالت فرمان دهیم و به حکم قرآن فرا بخوانیم.»[۱۴] امام خمینی (قدس سره) سخنی مشابه به این سخنان دارد: «مگر خون ما رنگین تر از خون سیدالشهدا است. ما چرا بترسیم از این که خون بدهیم یا این که جان می دهیم؟ آن هم در ماجرای دفع سلطان جائری که می گفت مسلمانم. مسلمانی یزید هم مثل مسلمانی شاه بود. اگر بهتر نبود، بدتر نبود.»[۱۵]
تقابل رهبری الهی و طاغوت
امام حسین (علیه السلام) بارها به مقایسه یزید با خود و معاویه با علی (علیه السلام) پرداخت و از این مسأله برای برانگیختن مردم به قیام علیه یزید سود جست. در تائید این سخن، می توان به فرازی از کلام امام حسین (علیه السلام) استناد کرد: «به خدا قسم، من به خلافت شایسته ترم، پدرم بهتر از پدر اوست، جدم برتر از جد اوست، مادرم بهتر از مادر اوست و خودم بهتر از اویم.»[۱۶] امام خمینی (قدس سره) نیز با تأسی از قیام عاشورا، به مقایسه محمدرضا پهلوی با یزید بن معاویه پرداخت. البته، شباهت های فراوان موجود بین آن دو، مقایسه فرزند رضاخان و فرزند معاویه بن ابوسفیان را هم آسان تر و هم برای مردم قابل درک تر می ساخت.
بی شک مقایسه یزیدبن معاویه با محمدرضا شاه در شرکت و حضور مردم در براندازی رژیم پهلوی نقش ویژه داشته است. این واقعیت را می توان در سند زیر از مجموعه اسناد منتشر شده سفارت آمریکا(=لانه جاسوسی) تحت عنوان نخبگان و توزیع قدرت در ایران یافت:
«روحانیون مسلمان کشور از جمله جسورترین منتقدین شاه به حساب می آیند… در وعظ ها، نشریات و مراسم مذهبی شاه را مورد انتقاد قرار می دهند. در یکی از بحث های مرسوم احساسی، شاه را با یزید که مسئول قتل امام حسین (علیه السلام) در قرن هفتم بود، مقایسه می نمایند. این رویداد تاریخی شیعه، هسته اصلی اسلام مرسوم در ایران بود و هرساله در صدها نقطه از کشور با برپایی نمایش های دراماتیک نحوه شهادت امام حسین (علیه السلام) و خانواده اش را در اذهان زنده می کنند.»[۱۷]
چرا چنین مقایسه ای به پیروزی انقلاب اسلامی در ایران مدد رساند؟ به آن دلیل که حاصل این مقایسه آن بود که در یک سو امام خمینی (قدس سره) را به جای امام حسین (علیه السلام) و محمدرضا پهلوی را به جای یزیدبن معاویه می دیدند. از این رو، همان طوری که قیام امام حسین (علیه السلام) بر ضد یزید واجب بود، قیام بر ضد یزید زمان نیز واجب بود. به راستی هم قضاوت مردم در باره این شباهت ها(= مقایسه شباهت بین این دو) درست بود. زیرا، بین امام خمینی (قدس سره) و امام حسین (علیه السلام) نیز همانند محمدرضا پهلوی و یزید بن معاویه شباهت های زیادی وجود داشت. به دو نمونه از این شباهت ها اشاره می کنیم:
۱ . قیام فی سبیل لله: امام حسین (علیه السلام) در پاسخ به سخنان ضحاک بن عبدالله مشرقی که می گفت: کوفیان آماده جنگ با تو هستند. فرمود: «حَسبِی اللّهُ وَ نِعْمَ الوَکیل؛ خدا برای من بس است و او خوب پشتیبان و تکیه گاهی است.»[۱۸] مقام معظم رهبری در این مورد، درباره امام خمینی (قدس سره) فرمود: «بزرگ ترین ستایش برای رهبر عزیز، همین است که او را عبدالله یعنی بنده خدا و تسلیم اراده پروردگار یاد کنیم.»[۱۹]
۲ . تکلیف گرائی: هنگامی دو نفر از سوی حاکم مکه برای امام حسین (علیه السلام) امان نامه آوردند، تا به این وسیله مانع از ادامه سفر امام (علیه السلام) به عراق شوند، امام (علیه السلام) فرمود: «در خواب، پیامبر خدا را دیدم، به چیزی فرمان یافتم که در پی آن خواهم رفت، به زیانم باشد، یا به سودم.»[۲۰] مشابه چنین برخوردی را در مورد قطعنامه ۵۹۸ از امام خمینی (قدس سره) شاهد بوده ایم. ایشان در این باره فرمود: «شما را می شناسم، شما هم مرا می شناسید. در شرایط کنونی آن چه موجب (این) امر شد (قبولی قطعنامه) تکلیف الهی ام بود.»[۲۱]
نقش محوری مردم
نقش مردم در دو قیام حسینی (علیه السلام) و خمینی (قدس سره) غیر قابل انکار ا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 