پاورپوینت کامل نگاهی دوباره به عاشورا پژوهی;گفتگویی با استاد حجت الاسلام و المسلمین مهدی پیشوائی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نگاهی دوباره به عاشورا پژوهی;گفتگویی با استاد حجت الاسلام و المسلمین مهدی پیشوائی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نگاهی دوباره به عاشورا پژوهی;گفتگویی با استاد حجت الاسلام و المسلمین مهدی پیشوائی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل نگاهی دوباره به عاشورا پژوهی;گفتگویی با استاد حجت الاسلام و المسلمین مهدی پیشوائی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

۶

اشاره

استاد حجت الاسلام و المسلمین مهدی پیشوایی را از اواخر دهه ۴۰ شمسی و با ماهنامه «درسهائی از مکتب اسلام» می شناسیم، که علاوه بر عضویت در هیئت تحریریه، چند سالی نیز مدیریت داخلی آن مجله را به عهده داشت. در طول این سالیان بس دراز، چهره ایشان همیشه قرین تلاش های پر ثمر علمی پژوهشی، به ویژه در حوزه تخصصی تاریخ اسلام، بوده است. همینک استاد، مدیریت گروه پژوهشی تاریخ موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) و سردبیری فصلنامه علمی تخصصی «تاریخ در اینه پژوهش» را به عهده دارد.

استاد پیشوایی سال ها، علاوه بر حوزه، در دیگر مراکز علمی به امر تدریس اشتغال داشته، مراکزی چون: دانشگاه علم و صنعت تهران؛ دانشگاه امام صادق(ع)؛ دانشگاه قم، مرکز جهانی علوم اسلامی؛ موسسه تعلیماتی و تحقیقاتی امام صادق(ع)؛ دارالشفاء قم؛ موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) و نیز با شبکه رادیو معارف، به عنوان کارشناس عالی تاریخ و سیره، در ارتباط بوده و هست.

عناوین برخی از آثار استاد پیشوایی به قرار ذیل می باشند:

الف) کتابها: ۱. ارزیابی انقلاب حسین (ریشه های تاریخی و اجتماعی و نیز آثار و پیامدهای حادثه کربلا) ۲. امام حسن(ع) پرچمدار صلح و آزادی ۳. بحث هایی از فقه تطبیقی(با همکاری حجت الاسلام گودرزی) ۴. پیشوای آزاده، (زندگانی سیاسی و اجتماعی امام هفتم) ۵. تاریخ اسلام (از جاهلیت تا رحلت پیامبر اسلام )متن درسی حوزه و دانشگاه (جلد دوم این کتاب در قالب تاریخ خلفا در دست اتمام است) ۶. دورنمائی از زندگانی امام باقر(ع) ۷. سیره پیشوایان (زندگانی سیاسی و اجتماعی ائمه معصومین) ۸. شام، سرزمین خاطره ها ۹. شخصیت های اسلامی شیعه (زندگی نامه تعدادی از صحابه شیعی، مشترکاً با آیت الله جعفر سبحانی) ۱۰. شناخت شیعه (رد وهابیت) ۱۱. قهرمانان راستین (زندگینامه حدود ۲۰ نفر از یاران بزرگ پیامبر اسلام به صورت داستان، ترجمه از عربی به فارسی) ۱۲. مبارزات مسلمانان ترکستان (ترجمه از عربی به فارسی).

ب) مقالات: نزدیک به ۲۰۰ مقاله علمی و تخصصی یا ترویجی از استاد در نشریات مختلف به چاپ رسیده است، از جمله: ریشه های تاریخی و زمینه های اجتماعی عاشورا؛ نقش جبرگرایی در توجیه حادثه عاشورا؛ اربعین حسینی در نگاه تاریخی؛ از سلطان عبدالحمید تا وارثان آتاترک؛ ابو ایوب انصاری در جنگ قسطنطنیه؛ ارزشهای اخلاقی در مسلخ سیاست جهانی؛ پیشاپیش حوادث؛ دوره فتنه و شبهه؛ راههای نفوذ اسرائیلیات در تاریخ اسلام؛ گفت وگو میان اسلام و مسیحیت؛ نقش شیعه در تمدن اسلامی؛ مبارزات و انقلاب های شیعیان (سلسله مقالات ترجمه و اقتباس از کتاب «جهاد الشیعه » تألیف دکتر سمیره مختار اللیثی)؛ «طلوع و غروب امپراتوری عثمانی» (سلسله مقالات)؛ نقد دیدگاه گلدزیهر درباره آگاهی پیامبر از آینده دین خود؛ تاملی در آثار و اندیشه های ابن خلدون؛ نقد و نظری بر کتاب«تاریخ اسلام» تالیف دکتر محمود طباطبایی؛ نقد و ارزیابی کتاب «تاریخ اسلام؛ از بعثت تا غیبت» تألیف دکتر زرگری نژاد.

اما آنچه پیش روی شماست، گفتگویی است با این استاد برجسته تاریخ، با محوریت پاسخ به سئوالات و شبهات مطرح پیرامون واقعه عاشورا. امید است که مباحث این گفت و شنود، قدمی در تبیین زوایای دیگری از این واقعه بزرگ تاریخ اسلام باشد و مقبول ساحت مقدس سیدالشهداء (ع) قرار گیرد.

معارف

با تشکر از عنایت و حسن توجه شما به ماهنامه معارف، به عنوان اولین سئوال، وجه تسمیه «عاشورا» و «تاسوعا» چیست؟ آیا تاسوعا و عاشورا قبل از قیام سید الشهداء (ع) دارای سابقه و پیشینه ای خاص بوده است؟

بلی این دو روز نهم و دهم محرم پیش از ظهور اسلام به همین نام بین عرب معمول بوده است. عاشورا روز خوبی بوده اما بیشتر بین یهود مطرح بوده است. این بحث مطرح است که آیا عاشورا مشتق از «عشر» است و ریشه عربی دارد یا اصلش عبری است و جزو کلمات دخیل می باشد که اصطلاحاً با آن «مولّد» می گویند؛ یعنی وارد عربی شده؟ اگر چه روز دهم محرم پیش از اسلام به همین نام عاشورا نامیده و شناخته می شده ولی بیشتر بین یهود مطرح بوده چون یهود آن زمان معتقد بودند که خداوند متعال در چنین روزی حضرت موسی(ع) را پیروز کرد و در چنین روزی بنی اسرائیل نجات پیدا کردند. می گفتند حوادث خوب تاریخی برای یهود در این روز اتفاق افتاده و این روز را روزه می گرفتند. در منابع مختلف آمده که رسول خدا (ص) و مسلمانان وقتی به مدینه هجرت کردند، در مدینه و اطراف آن سه قبیله بزرگ یهودی زندگی می کردند، دیدند که این ها عاشورا را روزه می گیرند. گفتند: این روز برای آنها فرخنده است و منتسب به حضرت موسی (ع) می باشد و معتقدند پیروزی پیش آمده برای آنها و نجات آنان از دست فرعونیان در چنین روزی بوده؛ به این مناسبت روزه می گیرند. حضرت فرمود: آنها به موسی(ع) اولی از ما نیستند پس ماهم روزه می گیریم. مسلمانان هم روزه گرفتند و این زمانی بود که هنوز روزه ماه رمضان واجب نشده بود. روزه ماه رمضان که واجب شد، چون در اسلام روزه عاشورا تشریع نشده بود، متروک شد.

برخی از محققانی که در این زمینه کار کرده اند، می گویند: روزی که آنها روزه می گرفتند در روز«کیپور» بوده که از روزهای متبرک یهود و از ماه های شمسی آنهاست و ثابت است که با عاشورا که قمری و در گردش است تطبیق نمی کند. در این محاسبه از یک نکته غفلت شده و آن این که باید ببینیم بین هجرت مسلمانان به مدینه تا وجوب روزه ماه رمضان، چقدر فاصله است؟ می دانیم که روزه ماه رمضان در سال دوم هجرت واجب شده و قبلاً اشاره شد که پس از تشریع روزه ماه رمضان، روزه عاشورا در میان مسلمانان متروک شد. بنابر این چه استبعادی دارد که یک سال، روز کیپور یهود با عاشورا مصادف شده باشد؟! ابوریحان بیرونی نیز در کتاب «الآثار الباقیه» در این زمینه بحث کرده است. بنده در این زمینه منابعی معرفی می کنم که علاقه مندان اگر خواستند راجع به سابقه عاشورا بیشتر مطلع باشند، به آنها مراجعه کنند. چند مقاله علمی داریم: یکی به عربی است به نام «یوم عاشورا فی اللغه والتاریخ و الحدیث» به قلم استاد محترم حجت الاسلام والمسلین حاج شیخ محمدهادی یوسفی غروی که در نشریه رساله الثقلین، سال اول، شماره ۲ منتشر شده است. مقاله دیگری که بسیار ارزنده است و به فارسی می باشد به نام «پیشینه عاشورا» به قلم حضرت استاد آیت الله رضا استادی در نشریه پیام حوزه، سال دوم، شماره ۱و ۲ چاپ شده است. همچنین مناسب است از کتاب مفید و ارزنده «صوم عاشورا بین السنه النبویه و البدعه الامویه» تألیف حجت الاسلام و المسلمین استاد نجم الدین طبسی یاد کنم. بنابراین روز تاسوعا و مخصوصاً عاشورا به همین نام شناخته می شده و روز فرخنده ای بوده و بعدها که حادثه تلخ و فاجعه شهادت امام حسین (علیه السلام) در این روز اتفاق افتاد این نام به یک مناسبت دیگری در تاریخ اسلام جا باز کرد.

آیا اولین ماه سال قمری بودن «محرم» می تواند یکی از دلایل فرخندگی روز عاشورا نزد برخی از فرقه ها باشد؟

نه، روز اول محرم فرخنده بود و اگر هنوز هم در بعضی از کشورهای اسلامی با حلول ماه محرم اظهار شادی می کنند، ربطی به عاشورا ندارد؛ بلکه به خاطر آغاز سال جدید قمری و سال شرعی مسلمانان است. هرچند در زیارت عاشورا می خوانیم «هذا یوم فرحت به آل زیاد و آل مروان» اما باید توجه داشت که بلافاصله می فرماید«بقتلهم الحسین» یعنی شادی آنها مربوط به روز «عاشورا» است نه محرم. البته اگر مطرح شده است که در بعضی نقاط در گذشته روز عاشورا را فرخنده می دانستند و شادی می کردند، این مربوط به بدعت بنی امیه است که روز شهادت امام حسین (سلام الله علیه) را عید گرفتند. در بیان امام رضا(ع) آمده که روزهای محرم ایام سرور دشمنان اهل بیت (علیهم السلام) خصوصا بنی امیه است و در زیارت عاشورا نیز به صراحت وارد است که «ان هذا یوم تبرکت به بنو امیه» یعنی «بنی امیه» آن روز را فرخنده اعلام کردند. در تاریخ آمده که به مناسبت شهادت امام حسین (ع) چهار مسجد در کوفه ساختند و این روز را فرخنده اعلام کردند!

درست است که بنی امیه هفتاد سال بعد از حادثه عاشورا از بین رفتند و رژیم و سلسله شان منقرض شد، ولی اثر سم پاشی هایی که کردند، باقی ماند؛ به طوری که حتی در قرون بعد، در مصر و دیگر جاها، روز عاشورا را روز فرخنده می دانستند و بسیاری از آنها توجه نداشتند که منشأ این فرخنده دانستن کجاست! اصل قضیه مانده بود ولی به ریشه و منشأش توجه نداشتند. ابن حاج مالکی که از محدثین اهل سنت و مصری بوده است، از مردم مصر عصر خویش گله و انتقاد می کند که این چه کاری است که شما مقیدید حبوبات و آذوقه سالتان را حتماً در روز عاشورا تهیه کنید؟! گویا مراسمی داشتند که خیلی از کارهای شادی آفرین را روز عاشورا انجام می دادند! چون محدث و فقیه بود می گوید این کار وجه شرعی ندارد و از نظر اسلام حدیثی در این باره وارد نشده است. چرا در مصر آن زمان این کار را می کردند؟ چون اصلاً توجه نداشتند که بقایای آن تفکر و بدعت بنی امیه است که در بعضی جوامع، بی توجه به منشأ آن، مانده بود. امروز هم اگر بعضی جاها باشد، گمان می کنم از این قبیل باشد.

گویا هنوز این مسئله در برخی کشورها رایج است؟

تا آنجا که اطلاع داریم و در دائرهالمعارف فارسی زیر نظر مرحوم غلامحسین مصاحب آمده در برخی کشورهای عربی مثل تونس، مراکش و لیبی هنوز هم روز عاشورا روز جشن و شادی است و با مراسم خاصی برگزار می شود! مردم در این روز به زیارت امواتشان می روند، دسته های گل روی قبر مردگانشان می گذارند، به صورت همدیگر آب می پاشند و عروسک بازی و خیمه شب بازی می کنند! اگر از این مردم سئوال کنید که چرا این کار را می کنید، نمی توانند منشأش را بگویند. اگر بپرسند گفته می شود که اینها از سنت های محلی بربرها و اقوام بربر است که در شمال و غرب آفریقا ساکن بوده و هستند. پس اگر این گونه شادی ها در برخی جاها و بین اقوامی در بعضی از کشورها مطرح بوده یا هست از بقایای بدعت بنی امیه است.

لطفاً منابع مهم موجود درباره مقتل و تاریخ قیام و شهادت امام حسین (ع) را برای استفاده اساتید محترم معرفی کنید.

در ابتدا باید دانست که هیچ کدام از منابع موجود در مقتل امام حسین(سلام الله علیه) و تاریخ قیام شهادت سیدالشهداء (ع)، نمی تواند به صورت ایده آل باشد و انتظاری که امروز در جامعه هست را صد در صد تأمین کند؛ بلکه می شود گفت به صورت نسبی هم از نظر جامعیت و هم از نظر صحت می توان از آنها استفاده کرد. یکی از مقاتل خوب کتاب «الملهوف علی قتلی الطفوف» تألیف مرحوم سید ابن طاوس است. مفهوم عنوان کتاب، اشک چشم بر کشته شدگان ساحل کربلا، یعنی فرات است. سید ابن طاوس این کتاب را به صورت علمی برای حوزه و مجامع علمی ننوشته، بلکه چنانچه در مقدمه اش نیز تصریح فرموده، این یک مقتل سفری است که برای زوّار نوشته است. او در مقدمه این کتاب می گوید: «من پس از نوشتن کتاب مصباح الزائر در آداب زیارت اعتاب مقدسه، در نظر گرفتم کتابی سفری برای زائران اعتاب مقدسه در موضوع مقتل بنویسم». بنابراین او این کتاب را برای عامه مردم و زوار نوشته است، لذا این کتاب مبسوط نیست بلکه مختصر است و نیز معمولاً سند قریب به اتفاق قضایا را نیاورده است چون مخاطبان این کتاب اهل علم نبودند. البته از آنجا که سید ابن طاوس از اجلّه علمای شیعه بوده و کتابخانه بزرگی داشته به نوشته هایش اعتماد می کنیم. همزمان با الملهوف، جناب ابن نما نیز کتاب «مثیرالاحزان» را نوشته که سبک و سیاق آن با الملهوف یکی است.

یکی دیگر از منابعی که گرچه متعلق به دوران معاصر است ولی بسیار مغتنم است، «نفس المهموم» تألیف حاج شیخ عباس قمی است. قرائن نشان می دهد که مرحوم حاج شیخ عباس قمی با نوشتن این کتاب خواسته است آرزوی دیرینه استادش میرزا حسین نوری را محقق کند. مرحوم محدث نوری کتاب «لوءلوء و مرجان در شرط پله اول و دوم منبر روضه خوانان» را نوشته و از بعضی از مسائلی که صحت ندارد و تألیفاتی که بوده انتقاد کرده. گویا محدث نوری آرزو داشته مقتل صحیحی بنویسد، ولی نتوانسته به آن جامه عمل بپوشاند. قرائن نشان می دهد که مرحوم حاج شیخ عباس قمی با نوشتن مقتل «نفس المهموم» خواسته است آرزوی استادش را برآورده کند. محدث قمی، مردی بسیار بزرگ و جامع علوم مختلف بوده گرچه محدث شناخته می شود، ولی مورخ هم بوده، فقیه هم بوده، ادیب هم بوده. مرد بسیار مخلص و دقیقی بوده است. ما در آثار مرحوم حاج شیخ عباس قمی یا به اشتباه و لغزش بر نمی خوریم و یا بسیار کم است. از طرف دیگر او شهامت علمی داشته است. با این خصوصیات، نفس المهموم ایشان مقتل به نسبت جامعی است که به صورت نسبی نیاز ذاکران و کسانی را که در این حوزه فعالیت می کنند تا حد زیادی برآورده می کند.

در ضمن اضافه و تکمیل کنم که «نفس المهموم» را دو، سه نفر جداگانه ترجمه کرده اند. بنده ترجمه علامه ابوالحسن شعرانی را که نامش «دمع السجوم»، یعنی اشک ریزان است را بهترین ترجمه می دانم. امتیاز ترجمه مرحوم شعرانی این است که تعلیقات و توضیحاتی به عنوان توضیحات مترجم در پاورقی و گاهی در متن، دارد. علامه شعرانی گرچه مورخ نبوده ولی مرد بسیار بزرگ و جامعی بوده است. انتقال های بسیار ظریف و ارزنده و استنباط های بسیار مغتنمی دارد. مثلاً وقتی به اینجا می رسد که عاشورا چه روزی بوده؟ آیا دوشنبه بوده یا جمعه؟ می فرماید: با زیج که محاسبه کردم مثلاً روز دوشنبه بوده است. یعنی خودش وارد می شود و محاسبات دیگران را کنار می گذارد. او اهل محاسبات نجومی بوده است. تعلیقات ارزنده این کتاب، ارزش آن را بالا برده است. بنابراین پیشنهاد و یاد آوری می کنم کسانی که نتوانند از متن عربی نفس المهموم استفاده کنند، از «دمع السجوم» استفاده کنند. بنده خود به خاطر تعلیقات ارزشمند مرحوم علامه شعرانی از دمع السجوم استفاده می کنم. با این که متن نفس المهموم را نیز دارم.

مقتل دیگر، کتابی است که پژوهشگر جوان، حجت الاسلام محمد صحتی سردرودی نوشته است. او روایاتی که مرحوم شیخ صدوق در کتاب های مختلفش در باب حادثه عاشورا و شهادت امام حسین (سلام الله علیه) از ائمه(ع) نقل کرده را جمع نمود. شیخ صدوق مقتلی داشته که از بین رفته است؛ زیرا خودش گاهی می نویسد که ما این مطلب را در کتاب مقتل نوشتیم. متأسفانه آن مقتل از بین رفته و خود شیخ صدوق و دیگران، به صورت پراکنده مطالبی از آن نقل کرده اند؛ مانند مجلس سی ام و سی و یکم امالی صدوق که اختصاص به مقتل امام حسین (علیه السلام) دارد و به فارسی فصیح ترجمه شده که به نام «مقتل الحسین(ع)؛ به روایت شیخ صدوق» چاپ و منتشر شده که این مقتل هم مغتنم است.

در رأس منابع قدیمی، «مقتل ابی مخنف» بوده که در نیمه قرن دوم(۱۵۸ه‍ ) فوت کرده و خیلی از نظر زمان نگارش به حادثه کربلا نزدیک است؛ یعنی زمان نگارش کتاب (بین۱۲۰-۱۳۰هجری) به حادثه کربلا از زمان ما به مشروطیت نزدیکتر بوده است. مقتل ابی مخنف به صورت مابین الدفتین به دست ما نرسیده است این مجموعه در زمان طبری و شیخ مفید و سبط ابن جوزی وجود داشته و این چند دانشمند از آن بهره برده اند. در سه منبع یاد شده در حوادث سال ۶۰ و ۶۱ مقدار زیادی از گزارشهای ابی مخنف«وقعه الطف» آمده است. در زمان ما استاد معظم حاج شیخ محمد هادی یوسفی غروی گزارش های ابی مخنف را از این چند منبع تاریخی استخراج کرده که همراه با تعلیقات و توضیحات به نام «وقعه الطف» چاپ و منتشر شده است که منبع بسیار مغتنمی است. درست است که گزارش هایش محدود است ولی بسیار مغتنم است؛ چراکه از اصالت برخوردار است این کتاب به فارسی هم به نام «نخستین گزارش مستند از نهضت عاشورا» ترجمه شده است.

یکی از سئوالاتی که درباره حادثه کربلا تکرار می شود، این است که مورخان و تاریخ نویسان که آنجا حضور نداشتند، پس این همه اطلاعات و گزارش های ریز و درشت از این واقعه از کجا به دست ما رسیده است؟

جوابی که مطلب را خیلی در ذهن روشن می کند، این است که تعدادی از شهود حادثه تا سال ها زنده بودند و هر کدام مدت ها گوشه یا گوشه هائی از قضیه را نقل می کردند. خود خانواده امام حسین (ع) و اهل بیت (سلام الله علیهم) که در متن حادثه بودند عاشورا را گزارش کردند و نیز تعداد قابل توجهی از ابعاد حادثه عاشورا در قالب روایت از امامان معصوم (ع) نقل شده است و این گزارش ها از سه طریق در لابلای کتب تاریخ، مقتل و حدیث به دست ما رسیده است و اگر ما همین گزارش ها را بگیریم برای ترسیم و تصویر حادثه عاشورا کافی است. البته در هر سه مورد قدری توضیح می دهم : مثلا در مقاتل به نقل از حضرت سکینه و فاطمه، دختران امام حسین(ع) گزارش هایی از آن واقعه هست. از امام سجاد و امام محمد باقر (علیهما السلام) گزارش هایی رسیده است. از فاطمه بنت الحسین(ع) کیفیت ورود به مجلس یزید نقل شده. از امام محمد باقر (سلام الله علیه) نقل شده که ما دوازده نفر بودیم دستهای ما را به هم بسته و طناب به گردمان انداخته بودند. اینها هر کدام چند صحنه که خود دیدند و حضور داشتند را گزارش کردند. حتی از لشگریان عمر سعد نیز کسانی، گوشه هایی از این واقعه را گزارش کرده اند؛ مثلاً حُمید ابن مسلم در روز عاشورا جزو سپاه عمر سعد بوده و بسیاری از گزارش های ابی مخنف به همین حمید ابن مسلم منتهی می شود. ضَحّاک ابن عبدالله مِشْرَقی کسی است که با امام حسین (سلام الله علیه) قرار گذاشت که از حالا شرطمان این باشد که قول می دهم شما را یاری کنم، اما تا زمانی که یاری من برای شما فائده داشته باشد، و وقتی سودی نداشت، من مرخص باشم! و همین گونه هم شد که خود می گوید من در کنار حسین(ع) ماندم و جنگیدم تا آنکه جز من، همراه حسین(ع) باقی نماند. در این هنگام با اجازه او سوار اسبم شده از معرکه فرار کردم. این شخص یکی از شهود عینی واقعه است که تا زمان تنهائی امام حسین(ع) حضور داشته است. کس دیگری به نام عُقبه ابن سمعان نیز از شهود این قضیه است که غلام رباب همسر امام حسین (سلام الله علیه) بود. او را روز عاشورا اسیر کردند و خواستند بکشند. گفت من غلام هستم. گفتند غلام کی هستی؟ گفت من غلام رباب هستم. عمر سعد گفت این برده بوده، آزادش کنید و آزادش کردند. ابن اثیر در الکامل فی التاریخ می گوید: رباب یک سال در کربلا اقامت کرد؛ البته تصریح نمی کند که به شام نرفت و یکسره ماند یا در برگشتن از شام در کربلا ماند. آنچه اسناد، اعم از شعر و گفتگوهای نقل شده از او نشان می دهد این است که او پس از این واقعه و چه پس از بازگشت به مدینه، دیگر زیر سایه نمی رفت و می گفت من خودم آن صحنه را دیدم، پس نمی توانم در سایه استراحت کنم و همواره گریه می کرد.

عُقبه ابن سمعان غلام رباب، یک سند مهم تاریخی به جای گذاشته که به یک سم پاشی تبلیغاتی بنی امیه جواب می دهد و این پاسخ، مبنای دیگر پاسخ هایی است که بعدها شده است و آن این است که در برخی کتاب ها، به ویژه در کتب اهل سنت وارد شده که امام حسین (سلام الله علیه) پس از ورود به کربلا طی مذاکراتی رو در رو که با عمر سعد تا روز عاشورا داشت در آن جلسات به عمر سعد سه پیشنهاد داد و از او خواست که یکی از آن سه را بپذیر

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.