پاورپوینت کامل نگاهی برمکتب عاشورا از منظر اهل سنت;در گفتگو با استاد حجت الاسلام و المسلمین مهدی پیشوائی (قسمت دوم;پایانی) ۱۰۳ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل نگاهی برمکتب عاشورا از منظر اهل سنت;در گفتگو با استاد حجت الاسلام و المسلمین مهدی پیشوائی (قسمت دوم;پایانی) ۱۰۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نگاهی برمکتب عاشورا از منظر اهل سنت;در گفتگو با استاد حجت الاسلام و المسلمین مهدی پیشوائی (قسمت دوم;پایانی) ۱۰۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل نگاهی برمکتب عاشورا از منظر اهل سنت;در گفتگو با استاد حجت الاسلام و المسلمین مهدی پیشوائی (قسمت دوم;پایانی) ۱۰۳ اسلاید در PowerPoint :
۶
اشاره
در شماره ۷۲، اولین بخش گفت و شنود معارف با استاد پیشوایی را با محوریت نگرشی دوباره بر زوایای دیگری از واقعه بزرگ عاشورا و پاسخ به سئوالات و شبهات پیرامون آن، از جمله با مباحثی چون وجه تسمیه «عاشورا» و پیشینه و دلایل فرخندگی آن روز نزد برخی از فرقه ها، برشماری مهم ترین مقتل ها و منابع موجود در تاریخ نگاری و تحلیل قیام سید الشهداء(ع)، کیفیت گزارش های ریز و درشت و چگونگی نقل های آن واقعه، دیدگاه اجمالی اهل سنت درباره قیام حضرت اباعبدالله(ع)، و… تقدیم شد. اینک دومین و واپسین بخش آن گفتگو، پیش روی شماست.
معارف
استاد پیشوایی! شما به دیدگاه های مختلف و گاه متقابل علمای اهل سنت درباره قیام حضرت سیدالشهداء(ع) اشاره کردید؛ چنانکه ممکن است به تفکیک و تفصیل بیشتر این مبحث را مطرح فرمائید.
در یک نگاه کلی، علمای اهل سنت از ابتدا تا کنون، راجع به قیام و شهادت امام حسین (علیه السلام) نظر واحدی ندارند؛ همین که بدانیم اینها نظر واحد ندارند، بسیار مهم است.
علمای اهل سنت در این باره سه دیدگاه دارند: ۱. «افراط» ۲. «تفریط» (دو جهت متقابل) و ۳. «حد وسط».
گروه اول: یک عده از محدثین و مورخین اهل سنت، از یزید حمایت می کنند و قیام امام حسین(ع) را محکوم می نمایند و آن را خروج و شورش بر ضد خلیفه قانونی می دانند! در داخل این تقسیم بندی کلی، تقسیم بندی های دیگری هم هست و آن این است که بعضی از این عده، چون می بینند که جنایت بسیار بزرگی اتفاق افتاده که قابل انکار یا توجیه نیست، سعی در تبرئه یزید دارند و می گویند یزید دستور قتل حسین (ع) را صادر نکرده بود، بلکه عبیدالله ابن زیاد خودسرانه حسین(ع) را کشت! اینها به نوعی قضیه را دور می زنند و می خواهند صورت مسئله را پاک کنند. یکی از افراد این گروه، کتابی به نام «برائه یزید من دم الحسین»! نوشته است.
بنابراین گروهی از اینها جانب یزید را می گیرند و می گویند یزید خلیفه قانونی بود و مردم با او بیعت کرده بودند، یا حداقل، اهل حل و عقد با او بیعت کرده بودند؛ (چون اهل سنت بیعت اهل حل و عقد را قبول دارند و از نظر آنها اگر آنها با کسی بیعت کنند، کفایت می کند)؛ بنابراین حرکت حسین بن علی(ع) شورش و خروج بر حکومت قانونی و شرعی یزید بود! پس جنایت یزید در واقع، دفع شرّ و فتنه حسین (ع) بود!
از علمای قدیم اهل سنت که این نظریه افراطی و دور از واقعیت را مطرح می کند، «ابن العربی المالکی اندلسی» (م ۵۳۴ه) است (با ابن عربی مؤلف «فصوص الحکم» و «الفتوحات المکیه» اشتباه نشود). این یک واقعیت است که نوع علمای اهل اندلس، که علمای بزرگی هم بودند، انسان های بسیار کجی بودند؛ مثل ابن حزم اندلسی. این آدم به قدری تند و هتاک بوده که می گفتند زبان او لنگه شمشیر حجاج بن یوسف است! یعنی زبان او را به دو لبه قیچی تشبیه می کنند. اصلاً داد علمای خودشان هم از دست او بلند است.
در هر صورت ابن العربی آدم بسیار تندی است و اگر شنیده اید یا کم و بیش مطرح است که گفته اند: «خرج الحسین عن دینه، فقتل بسیف جده» این حرف ها از این مرد است؛ البته به این بیان نمی گوید، بلکه صغری و کبرایی می چیند که نتیجه و حاصلش این سخن سخیف می شود. می گوید: یزید خلیفه قانونی بود، چراکه مردم با او بیعت کرده بودند و حسین بن علی گرچه مرد خوبی بود! و پسر پیغمبر بود و عادل بود و…؛ ولی ای کاش به نظر خیرخواهان عمل می کرد! ای کاش به حرف عبدالله بن عباس، عبدالله بن عمر ابن خطاب و محمد حنفیه عمل می کرد و در مدینه می ماند و باغداری اش را می کرد و مورد احترام مردم نیز بود! تقصیر خود حسین بن علی(ع) بود که با آموزه های جدش مخالفت کرد! جدش به جماعت توصیه کرد اما او جماعت را بر هم زد و یزید را مجبور کرد تا جلوی فتنه را بگیرد! پس در واقع حسین ابن علی، به حکم جدش کشته شد! اینگونه مقدمه چینی می کند و به این نتیجه سخیف می رسد.
این ابن العربی کتابی به نام «العواصم من القواصم» یعنی حفظ کننده هایی که از حوادث کمر شکن جلوگیری کردند! می گوید که یکی از این حوادث، سقیفه است! می گوید سقیفه یک قاصمه و بحران کمر شکن بود، ولی با انتخاب ابوبکر، خطر برطرف شد و مسلمانان از خطر اختلاف بر سر خلافت حفظ شدند! باز می گوید حادثه ارتداد که پس از رحلت رسول خدا(ص) پیش آمد، یک حادثه کمر شکن بود ولی ابوبکر مسلمانان را فرستاد و این فتنه را برطرف کردند! ابن العربی سپس قیام امام حسین(ع) را نیز در این ردیف قرار می دهد و می گوید حرکت حسین بن علی نیز یک قاصمه بود! و اقدام یزید جلوی آن آسیب را گرفت. از این جا ساختار و بافت کتاب را می توانید دریابید که چگونه است و قیام امام حسین(ع) را کجا قرار می دهد و چه مفهومی به آن تحمیل می کند! این نمونه می تواند شاخصی از دیدگاه این گروه باشد.
گروه دوم: نقطه مقابل گروه اول، گروهی هستند که به شدت یزید را محکوم و تقبیح می کنند و از امام حسین (سلام الله علیه) دفاع و حمایت می کنند. می گویند: نه تنها لعن یزید جایز است، بلکه او واجب اللعن است. یزید نه تنها استحقاق لعن دارد، بلکه کافر است. سبط ابن جوزی از جدش ابوالفرج ابن جوزی نقل می کند که او در رد کسی که مانع لعن یزید بوده و لعن او را جائز نمی دانست، کتاب «الردّ علی المتعصب العنید المانع من لعن یزید». را نوشته است. سبط جوزی سپس می گوید که جد من از احمد ابن حنبل هم نقل می کند که او گفته است: یزید را می شود لعن کرد، چراکه خدا او را لعن کرده است؛ حال از من سؤال می کنید که من او را لعن می کنم یا نه؟! از او پرسیدند که خداوند در کجای قرآن یزید را لعن کرد؟ پاسخ داد: خدا در قرآن کسانی را لعن کرده که گناه یزید از گناه آنها بالاتر است؛ خداوند می فرماید: «فَهَلْ عَسَیْتُمْ إِنْ تَوَلَّیْتُمْ أَنْ تُفْسِدُوا فِی الأرْضِ وَتُقَطِّعُوا أَرْحَامَکُمْ * أُولَئِکَ الَّذِینَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ»(محمد/۲۲و۲۳) خدا کسانی که در زمین فساد می کنند و قطع رحم می نمایند را لعن کرده و قاطعین رَحِم را مفسد در زمین می داند و مفسد در زمین را مستحق لعن می شمارد، آیا قتل، بزرگ تر از فساد نیست؟!
از علمای دیگر اهل سنت که لعن یزید را جائز دانستند، «قاضی ابویعلی» است که از محدثان ایشان است. بنابراین دسته دوم کسانی هستند که لعن یزید را جائز می شمرند، چراکه یزید را فاسد می دانند و در این باره به شدت از امام حسین (سلام الله علیه) جانب داری می کنند.
از دیگر کسانی که لعن یزید را جائز می دانند، «تفتازانی» از علمای بزرگ اهل سنت است که صاحب کتاب کلامی «شرح المقاصد» می باشد. او در این کتاب، به دنبال بحث عدالت، به مبحث عدالت صحابه وارد می شود. می دانید یک اصل مسلم بین اهل سنت است که می گویند همه صحابه پیغمبر عادل بودند! تفتازانی چون وارد بحث صحابه می شود، به این مسئله می رسد که خود صحابه نیز با هم اختلاف و جنگ داشتند؛ پس اینها را چه کار کنیم؟ اینهایی که عادل بودند، خودشان با هم جنگ داشتند و همدیگر را می کشتند! سپس تفتازانی سعی در توجیه این معضل می کند و می گوید: حالا هر چه بوده، گذشته! ما دیگر نباید وارد بحث از عیوب آنها بشویم و نباید به آنها بد بگوئیم و لعن کنیم! بعد می رسد به لعن یزید و می گوید: اما بعضی از علمای ما لعن یزید را جایز نمی دانند، با اینکه می دانند او خیلی بیشتر از اینها استحقاق لعن دارد. بعد تفتازانی جمله ای دارد که بسیار جالب و تأمل برانگیز است؛ می گوید: می دانی چرا علمای ما از لعن یزید جلوگیری می کنند؟ برای این است که اگر لعن یزید را جایز بدانیم، رافضه از لعن یزید هم جلوتر می روند و بزرگتر از یزید را هم لعن می کنند! یعنی اگر این خاکریز را از دست بدهیم، رافضی ها، به سراغ خاکریزهای بعدی هم می روند. وی ادامه می دهد که اگر این مسئله نبود، حقیقتاً یزید مستحق لعن است! پس به خاطر اینکه نوبت به دیگران نرسد، بنا بر مصلحت خود گفته اند که لعن یزید جایز نیست. این اعتراف خیلی عجیبی است.
علاوه بر علمای قدیم، کسانی از معاصرین اهل سنت نیز پیرو این نظر هستند. در این باره از علمای معاصر می توانیم به نام «عبدالله علائلی» و «عباس محمود عقاد» اشاره کنیم. عباس محمود عقاد از نامدارترین دانشمندان و نویسندگان معاصر مصر است که حدود پنجاه سال پیش کتاب «ابوالشهدا، الحسین بن علی» را نوشت. پس از نگارش این کتاب، در مصر موجی ایجاد شد. عباس محمود عقاد سلسله کتابهائی با عنوان «عبقریات» یعنی زندگی نامه قهرمانان دارد. اگر چه کتابی که راجع به امام حسین(ع) نوشته به اسم «عبقریه» نیست ولی «ابوالشهدا، الحسین ابن علی» یعنی سرور و پدر شهیدان نامیده است. البته این کتاب تحلیلی را متناسب با فضای مصر نوشته بود. این کتاب تاریخی نیست، بلکه تحلیل تاریخ و قیام امام حسین (سلام الله علیه) است که در نوع خود، شاهکار است. این اثر سخنان و تحلیل های بسیار بسیار جالبی دارد. از امام حسین(ع) بسیار تجلیل کرده و یزید را به شدت محکوم می نماید.
«عبدالله علائلی» نیز که از نویسندگان بزرگ معاصر اهل سنت است، کتابی به نام «الامام الحسین» در سه بخش: «سمو المعنی فی سمو الذات؛ او اشعه من حیاه الحسین»، «تاریخ الحسین» و «ایام الحسین» نوشته است.
تا آنجا که اطلاع داریم، عبدالله علائلی نه تنها سنی بود بلکه از کشور یزید و سرزمین حکومتی یزید، یعنی شام بوده است که در لبنان اقامت داشت. این کتاب شاهکار است. علمای ما به آن توجه دارند و به آن استناد می کنند. تحلیل های بسیار جالبی دارد؛ از جمله در چاپی که من دارم در صفحه ۳۴۷ تحت عنوان «مصرع فی سبیل الراجب» از قیام آگاهانه امام حسین(ع) بحث می کند. او معتقد است که امام حسین(ع) آکاهانه قیام کرد و از شهادت استقبال نمود و در راه انجام وظیفه و تکلیف، به شهادت رسید. خیلی زیبا قلم فرسائی می کند.
عالم دیگری که در این گروه از او می توانیم نام ببریم، «دکتر سید الجمیلی» است. او که ظاهراً در قید حیات است، اهل سوریه بوده و گویا در لبنان زندگی می کند. دکتر الجمیلی هم بیانی دارد که از امام حسین (سلام الله علیه) تجلیل می کند، به تعبیری که در ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی رائج است می گوید: «پیروزی خون بر شمشیر». می گوید در نهایت حسین بن علی(ع) اگر در میدان نظامی پیروز نشد ولی در رسیدن به هدف پیروز شد؛ چون شهادت حسین(ع) موجب تزلزل ارکان حکومت بنی امیه شد و سرانجام آنها در اثر شهادت امام حسین(ع) نابود شدند و از بین رفتند.
گروه سوم: دسته ای هستند که چون بین دو دسته گذشته قرار گیرند، معتدل می نمایند؛ به این ترتیب که هم یزید را فاسق می دانند و او را مستحق خلافت نمی دانند و هم به نوعی امام حسین (سلام الله علیه) را محکوم می کنند! از این گروه می توانیم «ابن خلدون» را نام ببریم. ابن خلدون در «مقدمه» اش در بحث امامت و ولیعهدی، مطلب ابن العربی مالکی را ردّ می کند و می گوید: این چه حرفی است که شما می زنید؟! شما می گوئید یزید خلافتش مشروع بود، پس «أین العدل»؟! یعنی حساب عدالت در خلیفه چه می شود؟! ما و شمایی که عدالت را در خلیفه شرط می دانیم، چه کسی عادل تر از حسین(ع) بود؟ پس ابن خلدون می خواهد بگوید خلافت حق حسین (ع) است؛ منتها ابن خلدون با آن مبنا و نگاهی که دارد می گوید: اما اشکالی که هست این است که محاسبات حسین درست نبود! او به دعوت عراقی ها بها داد و به وعده های آنها اعتماد کرد. حسین نیروی لازم را نداشت. و با نداشتن نیروی لازم رفت و شکست خورد.
اشکالی که به ابن خلدون و امثال او وارد می باشد، این است که اینها قیام امام حسین(ع) را قیام برای قدرت و ریاست تصور می کنند. البته حکومت دینی که لازمه آن ریاست است، مذموم نیست. اما گویا ابن خلدون حکومت را فقط ریاست تفسیر می کند. ابن خلدون، به قیام امام حسین(ع) از بیرون نگاه کرده، و به هدف امام حسین(ع) از آن توجه ننموده است. اگر از درون به این نهضت عظیم نگاه کنیم، متوجه می شویم که قیام امام حسین(ع) برای ریاست دنیایی نبود، بلکه حضرت(ع) در این باره احساس وظیفه و تکلیف می کرد؛ همان چیزی که عبدالله علائلی می گوید کشته شدن ایشان در راه انجام وظیفه و تکلیف بود.
ما در مقتلی که در حال تدوین آن هستیم، به این بحثها پرداخته ایم. ما نظریات مختلف را مطرح کرده و به اینجا رسیدیم که همه نظریه هایی که راجع به فلسفه قیام امام حسین (ع) مطرح شده، کنار بگذاریم تا ببینیم خود حسین بن علی(ع) در این باره چه می فرماید؟
شیوه درست آن است که چون بخواهیم، حرکت های رهبران و زمامداران بزرگ دنیا و کسانی که تحولات بزرگی در عالم به وجود آوردند، را بررسی کنیم، در ابتدا به سراغ آثار آنها اعم از یادادشت ها ، سخنرانی ها، اشعار، مصاحبه ها، و … برویم؛ چراکه اینها اسناد درجه اول هستند. خوشبختانه خطبه ها، سخنرانی ها، گفتگوها، رجزها و نامه های امام حسین(ع) در دست است. در هیچ کدام از اینها نمی بینیم که حسین بن علی(ع) بگوید ما پیروز خواهیم شد، نترسید با ما بیائید، پیروزی با ماست، ما پدر یزید را در می آوریم، و… . اصلاً چنین چیزی حتی یک نمونه هم نداریم.
در سخنان و موضع گیری های امام حسین(ع)، همه جا احساس تکلیف موج می زند؛ او می فرمود: وظیفه ما این است؛ تکلیف ما این است؛ بدعت زنده و سنت مرده است؛ بنی امیه حلال را حرام و حرام را حلال کردند؛ اینها با ظلم و ستم رفتار می کنند، اینها پیرو شیطان شده و از پیروی خدای رحمان منحرف گشته اند؛ … . امام حسین(ع) احساس وظیفه می کرد و در این احساس وظیفه، آن قدر جدی بود که می گفت اگر در این راه کشته شوم، باکی ندارم.
چون ابن خلدون، این منطق را توجه نداشته و با آن نگاه نگاه پیروزی سیاسی و نظامی و رسیدن به قدرت ظاهری به این واقعه نگاه می کند، می گوید محاسبات حسین بن علی (ع) اشتباه بود!
بنابر این جمع بندی و خلاصه می کنم که: نگاه اهل سنت به قیام امام حسین(ع) یک جور نیست؛ بلکه در یک تقسیم بندی کلی این ها سه دسته هستند: دو دسته نقطه مقابل هم قرار گرفته اند، و یک دسته حد وسط آنهاست. علاقه مندان اگر خواستند این نظریات را به تفصیل مطالعه کنند می توانند به کتاب «انقلاب کربلا از دیدگاه اهل سنت» به قلم دوست و صدیق ما حجت الاسلام و المسلمین دکتر عبدالمجید ناصری داوودی مراجعه کنند. طرح این کتاب را بنده دادم و ناظرش هم بودم. ایشان زحمت کشیده و تمام ابعاد و جوانب مسئله را در این کتاب گرد آورده و بررسی کرده است.
اشاره به مقتلی کردید که در دست تدوین دارید؛ ویژگی های این کار چیست و در چه مرحله ای است؟
مقتلی که به آن اشاره شد، تقریباً هشت سال است که نگارش و تدوین آن در گروه تاریخ مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (رحمه الله علیه) شروع شده است. کاری دست جمعی و گروهی است. یک تیم علمی بیش از ده نفره، نگارش آن را به عهده دارند و نظارت و مدیریت علمی آن با من است.
از ابتدا همه کارها شورائی بود؛ حتی طراحی و چینش فصول آن، و اینکه چه بحث هایی در آن مطرح شود و چه بحث هایی مطرح نشود. هر فصلی بر حسب تناسب و سابقه مطالعاتی و صلاحیت علمی، به یک محقق واگذار شد و بنده ارزیابی می کنم و برای اصلاح، به نویسنده ارجاع می شود. گاه، کار اصلاح شده را محقق دیگری نیز بررسی می کند. هر فصل که نهائی شد در شورای علمی گروه که بعضی از آنها جزء نویسندگان هستند مطرح و به دقت خوانده می شود. در ادامه، هر فصل نهایی شده را تکثیر و به همه اعضای شورا و گروه علمی می دهیم و با دقت و وسواس بیشتری نسخه را نهایی می کنیم.
این مجموعه در دو جلد طراحی و جنبه کاربردی در آن لحاظ شده است. جلد اول تا شهادت امام حسین (سلام الله علیه) و دفن شهداست؛ و جلد دوم مربوط به بعد از دفن شهداست که بحث اسارت اهل بیت، اربعین، پیامدهای قیام حضرت سیدالشهدا(ع) و چندین فصل جانبی دیگر را در بر می گیرد. در حال حاضر، جلد اول به مرحله نهائی رسیده و چند نسخه از متن نهایی را به محضر اعاظم حوزه که
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 