پاورپوینت کامل لطایف ومعارف;هنر کتاب نخواندن! ۵۷ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل لطایف ومعارف;هنر کتاب نخواندن! ۵۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل لطایف ومعارف;هنر کتاب نخواندن! ۵۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل لطایف ومعارف;هنر کتاب نخواندن! ۵۷ اسلاید در PowerPoint :
۲۴
درآمد
از قول ابوالفضل بیهقی نقل کرده اند که هیچ کتابی نیست که به یک بار خواندن نیارزد؛ یا هر کتابی به یک بار خواندن می ارزد.
حال آن که این قول از مشهورات بی اساس است! همه ما به تجربه دریافته ایم که بسیاری کتاب ها به یک بار خواندن نمی ارزند و بسیاری کتاب هاست که ارزش ورق زدن جدی هم ندارند! و برعکس بعضی از کتابهاست که مادام العمر می توان و می بایدشان خواند ـ برای ما مَثَل: قرآن کریم، احادیث نبوی، بسیاری از ادعیه، مثنوی معنوی، دیوان حافظ و سعدی و نظایر آنها ـ. طراوت این کتاب ها با تکرار خواندن، اگر افزوده نشود، کاسته نمی شود.
امروزه با پدیده ای که کارشناسان کتاب و کتابداران «انفجار مطبوعات» اصطلاح کرده اند، مواجهیم. با تولید انبوه کتاب، که نه فقط خواندن بلکه خریدن کتاب را هم دشوار کرده است. فراوانی و تولید انفجارگونه کتاب از یک سو برای کتاب دوستان و کتاب بازان و شیدایان کتاب خوشایند است؛ از سوی دیگر باعث تشویش خاطر آنان است که نمی دانند تکلیف ما با این همه کتاب چیست؛ و هنوز کتابهای پار و پیرار را نخوانده باید کتابهای جدیدتر را هم بخوانند! شک نیست که در این ترافیک شدید، به آسانی و بدون برنامه و نقشه و تدابیر لازم نمی توان راهی به دهی برد.
مراد از نقض کلام بیهقی
باری داشتم برخلاف سخن بیهقی می گفتم که کمتر کتابی است که به یک بار خواندن بیارزد. مراد این است که همه کتابها را همگان می خوانند، نه اینکه کسی یا کسانی بخواهند یا بتوانند فی المثل همه کتابهای منتشره یک سال را بخوانند. خوشبختانه تفاوت بینش ها و نگرش ها و سلیقه ها و تخصص ها به داد کتابخوانان می رسد و انتخاب اولیه را انجام می دهد؛ به طوری که یک عدّه فقط کتاب علمی، غالباً در یک رشته، می خوانند و یک عدّه در تمام عمرشان از کنار چنین کتابهایی نمی گذرند!
یک شانس دیگر هم که ما آورده ایم این است که در قیاس کشورهای پیشرفته، سطح تولید کتاب در ایران چندان بالا نیست! اگر تعداد عناوین منتشره سالانه در ایران در حدود ۱۵۰۰ باشد، کسی که یک بیستم این میزان را ـ بخرد و ـ بخواند، کتابخوان فعالی است؛ می شود هفتاد و پنج عنوان، یعنی تقریباً هر پنج روزی یک کتاب. اما یک انگلیسی یا فرانسوی اگر بخواهد یک بیستم انتشارات سالانه کشورش را ـ که تقریباً بالغ بر ۴۰ هزار عنوان در سال است ـ بخواند، باید سالی ۲هزار عنوان کتاب بخواند؛ یعنی هفته ای چهل کتاب که امکان عملی ندارد.
باری بیشتر کتاب خوانان طبق همان محدودیتی که ذوق و سلیقه و تخصص ایجاد می کند به بیش از یکی دو زمینه علاقه ندارند؛ مثلاً تاریخ، یا جغرافیا، یا ادبیات، یا علم ـ و درست تر بگوییم یکی از علوم و فنون ـ یا فلسفه و دین، یا یکی از هنرها و نظایر آن. و حتی در کشورهایی چون فرانسه و انگلیس که مثال زدیم سالانه بیش از ۲۰۰ کتاب در زمینه خاص مورد علاقه یک فرد بیرون نمی آید.
شانس دیگری که کتابخوان ها در برابر انفجار مطبوعات آورده اند این است که بودجه و سایر امکانات خرید همه کتاب های دلخواه خود را هم ندارند، و غالباً در تنگنای زندگی آپارتمان نشینی ـ و عوارض ناشی از پدیده مشابه که «انفجار جمعیت» نام دارد ـ امروزه کمتر می توانند کتابخانه بی در و پیکر بلندبالایی برای خود تشکیل دهند؛ مگر اینکه نخبه گرا و انتخابگر باشند و به یکی دو زمینه اکتفا کنند و در آن یکی دو زمینه هم کتاب های اساسی را نگه دارند و هول و حرص بیش از حدّ و بی قاعده نزنند.
اما کتابخانه های ملی و عمومی هم در ایران به اندازه اروپا فعال و وارد زندگی و پاسخگوی نیاز کتابخوان ها نیستند؛ و فقط عده اندک شماری از محققان را به خود جلب می کنند. کتاب خانه های عمومی بیشتر استراحت گاه و پناهگاه از سرما یا گرما هستند، و کمتر کتابخوان حرفه ای می پرورند، یا کتابخوان حرفه ای را راضی نگه می دارند! در ایران فقط کتابخانه های کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان کارایی و پاسخگویی کافی دارند!
ضرورت شمّ کتابشناسی
البته هشیاری و حساسیت نسبت به آثار منتشره در یک زمینه، و شمّ کتابشناسی داشتن، برای هر خواننده ای اعم از محقق و متفنن مفید است. در زمینه های تحقیقی و علمی ـ فنی کنترل داده های کتابشناختی و قرار دادن آخرین اطلاعات جزئی و تفصیلی در اختیار پژوهندگان، جزو نخستین وظایف کتابخانه های تخصصی و مراکز اسناد و مدارک علمی است. در این زمینه ها، محققی که فی المثل درباره کاربرد لیزر در جراحی چشم کار می کند، لازم است که از آخرین مقاله هایی که در این زمینه یا نزدیک به این زمینه در سمینارها خوانده شده یا در مجلات منتشر می شود، نیز از چکیده ها و رساله های تحقیقی و تزهای دانشگاهی باخبر باشد، تا چه رسد به کتاب.
باری حداقل اقدام لازم که برای اطلاع از انتشارات جدید می توان کرد، یکی تماشای ویترین و قفسه های کتابفروشی هاست، که کاری خوشایند است ولی غالباً وقت فارغ و دل خوش می خواهد و همه کس امکان گشت و گذار در همه کتابفروشی ها و تماشای همه قفسه ها و ویترینها را ندارد. مطالعه لیست کتاب های منتشره جدید ـ نظیر آنچه در نشر دانش در می آید و کمابیش نیمی از انتشارات جدید را منعکس می کند ـ شقّ بهتری است. فهرست های فصلی یا سالانه یعنی کتابشناسی ملی ایران هم که در حال حاضر هنوز «روز آمد» نیست و به زودی فعال خواهد شد نیز قاعدتاً این کار را در حدّ کاملتری انجام می دهد. لطف این فهرست ها این است که موضوعی است و می توان مستقیماً به سراغ زمینه مورد علاقه رفت؛ یا به جبران نخواندن کتاب های زمینه های دیگر می توان نگاهی به اسامی و عناوین آن زمینه ها انداخت.
چرا و چقدر باید کتاب خواند؟!
شاید این سؤالها برای کسانی مطرح باشد که بپرسند چقدر و چگونه باید کتاب خواند. پاسخ چقدر و چگونه را تجربه روشن می کند و به آن خواهیم پرداخت. اما شاید هنوز کسانی باشند که بپرسند چرا باید کتاب خواند؟ پاسخ این چرا خیلی روشن است:
نخست آنکه ما فقط به مدد کتاب می توانیم از پیشینه فرهنگی مکتوب بشر که بیش از ۳-۴ هزار سال سابقه دارد، آگاه شویم. دوم اینکه ما با همه معاصران خود مجاور یا از کار و بار و نتایج پژوهش های آنان باخبر نیستیم؛ لذا دورافتادگی و جداماندگی تاریخی و جغرافیایی را به امداد این وسیله معجزه آسا جبران می کنیم. کتاب حافظه جمعی و کتبی بشر است. اگر بر اثر یک واقعه خارق العاده و غیرمنتظره، مرکب کتابهای موجود در جهان محو شود، بشریت به بدویت هزار سال پیش خود برمی گردد!
باری در پاسخ به این سؤال که چقدر باید کتاب خواند؟ باید گفت: به قدر کافی! همانطور که در پاسخ این سؤال که چقدر باید کار کرد؟ چقدر باید خوابید؟ چقدر باید خورد؟ هم می توان همین جواب را داد. پاسخ عملی تر و تجربی تر این است که در زندگی امروز، این ما نیستیم که تعیین می کنیم چقدر باید کتاب خواند، بلکه باید دید پس از انجام کار روزمره و وظایف اجتماعی و خانگی و خانوادگی، چقدر وقت و دل و دماغ برای ماباقی می ماند، و از آن مقدار، چه مقدارش را می توان صرف کتاب کرد؛ به قول حافظ: «هروقت خوش که دست دهد مغتنم شمار».
چه نباید خواند؟!
مسأله «چه باید خواند؟» را چنانکه گفته شد، ذوق و تجربه و تخصص حل می کند. در برابر سیل انتشارات بیشتر، مسأله «چه نباید خواند؟» مطرح است! هنری میلر نویسنده بزرگ معاصر آمریکایی ـ که اتفاقاً منتقد بی محابای شیوه زندگی سر به هوا و پراسراف و مصرف آمریکایی است ـ در کتابی که از تجربه های کتابخوانی و کتابشناسی خود نوشت است، به هنر شگرفی اشاره می کند که همانا «هنر کتاب نخواندن است»؛ نه این هنر که نباید کتاب خواند ـ که خود ضایعه عظیمی است ـ بلکه این هنر که چه کتاب هایی را نباید خواند.
نگارنده این سطور نیز که اصولاً کتاب خوان فعّال و در مجموع موفقی نیست، گاه مانند بوتیمار در کنار انبوه کتابهای ناخوانده می ایستد و از بی اعتباری عمر و بی سوادماندگی خویش و ناخوانده ماندن آن همه کتاب اندوهگین می شود. بعد کتابی دیر مانده و ناخوانده کلاسیک یا نوینی را بیرون می کشد و تحت تأثیر اسم و شهرت کتاب و مؤلف و اهمیت تاریخی یا ادبی یا موفقیتش در بازار کتاب و خوش فروش از آب در آمدنش، آن را با هر زور و زحمتی می خواند و تازه در پایان این «ریاضت» در می یابد که روی دست خورده است و دریغ از راه دور و رنج بسیار!
مجذوب یا مرعوب کتاب؟!
بسیاری کتابها را فقط از روی شکل و بو، و به اصطلاح «وجنات» آنها باید فهمید که خواندنی نیستند! خیلی ها به جای آنکه مجذوب یک کتاب باشند، مرعوب اهمیت کلاسیک یا شهرت افواهی آنند، و با آنکه به ذائقه خود آن را ناگوار می یابند، گرفتار رودربایستی و ریای علمی ـ هنری یا «اسنوبیسم» می شوند و بدون هیچ حظّ روحی یا بهره علمی کتاب نامطبوع و نامأکول را به زور فرو می دهند؛ فقط ب
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 