پاورپوینت کامل برساحل سخن;پرسش ها و پاسخ های;عاشورا پژوهانه (قسمت اول) ۱۱۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل برساحل سخن;پرسش ها و پاسخ های;عاشورا پژوهانه (قسمت اول) ۱۱۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل برساحل سخن;پرسش ها و پاسخ های;عاشورا پژوهانه (قسمت اول) ۱۱۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل برساحل سخن;پرسش ها و پاسخ های;عاشورا پژوهانه (قسمت اول) ۱۱۳ اسلاید در PowerPoint :

۸

اشاره

سال گذشته گفتگویی تاریخ پژوهانه با محقق ارجمند حجت الاسلام و المسلمین مهدی پیشوایی پیرامون بخش حسّاس و مهم تاریخ اسلام یعنی واقعه کربلا، داشتیم؛ که در دو قسمت و با عناوین «نگاهی به مکتب عاشورا پژوهی» و «نگاهی به مکتب عاشورا از منظر اهل سنّت» در شماره های ۷۲ (دی ۱۳۸۸) و ۷۳ (بهمن ۱۳۸۸) به چاپ رسید؛ و مورد توجه اصحاب دانش و بیش قرار گرفت. در آن گفت و شنفت تاریخی، به علت ضیق وقت، همچنان تعدادی از پرسش های از پیش طراحی شده ما بی پاسخ ماند. از این رو در پایان از استاد خواستیم تا تتمه آن گفتگو را به صورت مکتوب به سرانجام برسانند؛ که البته ایشان کریمانه اجابت نمود.

استاد مهدی پیشوایی را که از اواخر دهه ۴۰ شمسی و با ماهنامه «درسهایی از مکتب اسلام» می شناسیم، همیشه چهره ای قرین تلاش های علمی ـ پژوهشی، به ویژه در حوزه تخصصی تاریخ اسلام، داشته است. همینک وی مدیریت گروه پژوهشی تاریخ موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) و سردبیری فصلنامه علمی ـ تخصصی «تاریخ در آینه پژوهش» را به عهده دارد. برخی از عناوین آثار استاد پیشوایی عبارتند از:

الف)کتابها: ۱. ارزیابی انقلاب حسین(ریشه‏های تاریخی و اجتماعی و نیز آثار و پیامدهای حادثه کربلا) ۲. امام حسن(ع) پرچمدار صلح و آزادی ۳. بحث هایی از فقه تطبیقی(با همکاری حجت الاسلام گودرزی) ۴. پیشوای آزاده، (زندگانی سیاسی و اجتماعی امام هفتم) ۵. تاریخ اسلام (از جاهلیت تا رحلت پیامبر اسلام )متن درسی حوزه و دانشگاه (جلد دوم این کتاب در قالب تاریخ خلفا در دست اتمام است) ۶. دورنمائی از زندگانی امام باقر(ع) ۷. سیره پیشوایان (زندگانی سیاسی و اجتماعی ائمه معصومین) ۸. شام، سرزمین خاطره‏ها ۹. شخصیت های اسلامی شیعه (زندگی نامه تعدادی از صحابه شیعی، مشترکاً با آیت الله جعفر سبحانی) ۱۰. شناخت شیعه (رد وهابیت) ۱۱. قهرمانان راستین (زندگینامه حدود ۲۰ نفر از یاران بزرگ پیامبر اسلام به صورت داستان، ترجمه از عربی به فارسی) ۱۲. مبارزات مسلمانان ترکستان (ترجمه از عربی به فارسی).

ب) مقالات: بیش از ۲۰۰ مقاله علمی و تخصصی یا ترویجی از ایشان در نشریات مختلف به چاپ رسیده است، از جمله: ریشه‏های تاریخی و زمینه‏های اجتماعی عاشورا؛ نقش جبرگرایی در توجیه حادثه عاشورا؛ اربعین حسینی در نگاه تاریخی؛ از سلطان عبدالحمید تا وارثان آتاترک؛ ابو ایوب انصاری در جنگ قسطنطنیه؛ ارزشهای اخلاقی در مسلخ سیاست جهانی؛ پیشاپیش حوادث؛ دوره فتنه و شبهه؛ راههای نفوذ اسرائیلیات در تاریخ اسلام؛ گفت وگو میان اسلام و مسیحیت؛ نقش شیعه در تمدن اسلامی؛ مبارزات و انقلاب های شیعیان (سلسله مقالات ترجمه و اقتباس از کتاب «جهاد الشیعه‏» تألیف دکتر سمیره مختار اللیثی)؛ «طلوع و غروب امپراتوری عثمانی» (سلسله مقالات)؛ نقد دیدگاه گلدزیهر درباره آگاهی پیامبر از آینده دین خود؛ تاملی در آثار و اندیشه های ابن خلدون؛ نقد و نظری بر کتاب«تاریخ اسلام» تالیف دکتر محمود طباطبایی؛ نقد و ارزیابی کتاب «تاریخ اسلام؛ از بعثت تا غیبت» تألیف دکتر زرگری نژاد.

و اما آنچه پیش روی شماست، گفت و شنفت صریح و مکتوب ما با عاشوراپژوه ارجمند استاد حجت الاسلام و المسلمین مهدی پیشوایی بر اساس برخی شبهات مطرح پیرامون قیام سیدالشهداء×است؛ که امیدواریم گامی در تبیین زوایای دیگری از این واقعه بزرگ تاریخ اسلام باشد.

معارف

آیا امام حسین× با معاویه بیعت کرده بود؟ در صورت منفی بودن پاسخ، علت عدم قیام آن حضرت بر علیه معاویه چه بود؟ و در صورت پاسخ مثبت، پس چرا با یزید هم بیعت نکرد؟

امام حسین× پیمان صلح برادرش امام حسن× با معاویه را امضا کرده بود و به آن پیمان پایبند بود. یکی از مواد اصلی پیمان این بود که حسن بن علی‘ خلافت را به معاویه واگذار می کند و او تا زنده است خلافت می کند، اما حق واگذاری خلافت را بعد از خود به هیچ کس ندارد و بعد از او خلافت به حسن بن علی‘ و بعد از او به حسین بن علی‘ می رسد. بنابراین یزید و خلافت او اصلاً مطرح نبود و معاویه بعدها به فکر ولیعهدی یزید افتاد، و چون این امر با وجود امام حسن× و با توجه به مفاد پیمان نامه صلح ـ که گفته شد ـ عملی نبود، معاویه اقدام به مسموم کردن امام مجتبی× و شهادت او کرد و سپس کم کم ولیعهدی یزید را مطرح نمود که ماجرای دیگری دارد. نتیجه اینکه بعد از مرگ معاویه، مدت صلح نامه تمام شده بود و امام حسین× هیچ تعهدی در برابر یزید نداشت.البته باید توجه داشت که طرح ولیعهدی یزید در زمان امامت امام حسین× ـ بین سال های ۵۰-۶۰ هجری ـ بود و یزید نه تنها شخصاً صلاحیت اخلاقی و عملی برای خلافت نداشت، بلکه مسئله ولیعهدی مربوط به حکومت کسری و قیصر بود. در اسلام سابقه نداشت و یک بدعت آشکار بود، از این رو امام حسین× سال ها پیش از آغاز حکومت یزید و در زمان خلافت معاویه، ولیعهدی او را نپذیرفت و به این عنوان با او بیعت نکرد. بنابراین به رسمیت نشناختن حکومت یزید توسط امام حسین×، بعد از مرگ معاویه صورت نگرفت، بلکه از سال ها پیش صورت گرفته بود.

چرا امام حسین×با اینکه می دانست دشمن به سخنانش بی اعتناست، تا لحظه آخر آنان را نصیحت می کرد و برای آنها دل می سوزاند؟!

امام حسین× در واقع از سیره جدش رسول الله| و پدرش امیرمؤمنان علی× پیروی می کرد بررسی غزوات رسول خدا| و سه جنگی که برای امیرمؤمنان علی ×پیش آمد نشان می دهد که آن دو بزرگوار نهایت خویشتن داری را می کردند تا دشمن، ارشاد و هدایت شود و کار به قتال و خونریزی نرسد. امام حسین× بر این اساس می خواست احتجاج و اتمام حجت کند و راه هیچگونه عذر و بهانه ای برای آنها باقی نگذارد، هرچند یکنفر مانند حر بن یزید ریاحی هدایت یابد و حداقل شاهدان، سخنان او را برای غائبان نقل کنند و در مورد ستمگری امویان روشنگری شود و افکار عمومی داوری کند. چنانکه همین گونه شد، و مظلومیت آن حضرت آشکار گردید.

چه ضرورتی داشت که امام حسین×در ظهر روز عاشورا و در وسط میدان جنگ و در میان انبوه سپاه دشمن، نماز ظهر بخواند تا به این خاطر عده ای از یارانش شهید شوند؟!

اصولاً اختلاف امام حسین× با حکومت بنی امیه بر سر دین بود، آنها در دین بدعت ها گذاشته و تحریف ها به وجود آورده بودند. آنها پایبند به نماز و روزه و سایر آموزه های اسلام نبودند. این امر در صحنه کربلا نیز تبلور یافت. صحنه کربلا در روز عاشورا صحنه رویارویی کفر و ایمان بود در حالی که سپاه یزید به دنبال غنایم جنگی و دریافت انعام و جایزه از یزید بودند، یار وفادار امام، ابوثمامه فرا رسیدن ظهر را اعلام کرد و امام نماز خوف را در صحنه جنگ به جا آورد، نمازی که ستون دین است و از ارکان عملی اسلام به شمار می رود: «بُنِیَ الْإِسْلَامُ عَلَی خَمْسَهِ أَشْیَاءَ عَلَی الصَّلَاهِ وَ الزَّکَاهِ وَ الْحَجِّ وَ الصَّوْمِ وَ الْوَلَایَهِ» . آیا امام حسین× می توانست نماز را تعطیل کند؟ چه سندی برای قداست قیام امام حسین× از این بالاتر که او به نماز، این قدر اهمیت داد؟ البته امام حسین× طبق آیه ۱۰۲ سوره نساء که دستور اقامه نماز خوف در صحنه جنگ را بیان می کند: « وَ إِذا کُنْتَ فیهِمْ فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلاهَ فَلْتَقُمْ طائِفَهٌ مِنْهُمْ مَعَکَ وَ لْیَأْخُذُوا أَسْلِحَتَهُمْ فَإِذا سَجَدُوا فَلْیَکُونُوا مِنْ وَرائِکُمْ وَ لْتَأْتِ طائِفَهٌ أُخْری‏ لَمْ یُصَلُّوا فَلْیُصَلُّوا مَعَکَ وَ لْیَأْخُذُوا حِذْرَهُمْ وَ أَسْلِحَتَهُمْ وَدَّ الَّذینَ کَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِکُمْ وَ أَمْتِعَتِکُمْ فَیَمیلُونَ عَلَیْکُمْ مَیْلَهً واحِدَهً » نماز به جای آورد. طبق روایتی از امام صادق×، رسول خدا| نیز در غزوه «ذات الرقاع»، نماز را به همان کیفیتی که قرآن مجید بیان فرموده است، با رزمندگان اسلام به جای آورد. پس نماز امام حسین× به حکم قرآن مجید و طبق سیره جدش پیامبر| بود. البته طبق تحقیق تا پایان نماز امام و یارانش (بنا به نقل سید ابن طاووس) تنها یک نفر به نام «سعید بن عبدالله حنفی و بنا به نقل طبری شخص حنفی دیگری به شهادت رسید.

چرا کسانی چون جابر بن عبدالله انصاری، محمد بن حنفیه، عبدالله بن عباس و عبدالله بن جعفر (همسر حضرت زینب) در کربلا و همراه امام حسین× حضور نداشتند؟

جابر بن عبدالله و عبدالله بن عباس در آن زمان نابینا بودند. اما موضع گیری محمد بن حنفیه و عبدالله بن جعفر جای بحث و بررسی دارد. به نظر می رسد این دو نفر مخالف بیعت امام حسین× با یزید بودند و راه آن حضرت را راه حق می دانستند و هرگز طرفدار بنی امیه نبوده اند اما تفکر انقلابی نداشتند و ریسک پذیر نبودند. و شاید در عین طرفداری از امام، روش مخالفت او را قبول نداشتند.

امام حسین× با چه سرعتی حرکت می کرد که در عرض سه هفته خود را به کوفه رساند؟! چرا که از هشتم ذیحجه تا اول محرم ۲۲ روز است؛ در ضمن، فاصله بین مدینه تا مکه ۴۷۰ کیلومتر می باشد و از مکه تا کربلا نزدیک ۲۵۰۰ کیلومتر! آیا این داستان نمی تواند ساختگی و مصنوعی باشد؟!

با ذهنیت نادرستی که سؤال کننده داشته قضایا و مسافت ها با هم خلط شده و تصویر آشفته ای ارائه شده؛ از این رو سؤال ها و ابهام ها به وجود آمده است. باید توجه داشت که امام حسین× به قصد عراق از مکه حرکت کرد نه از مدینه زیرا امام× در ۲۸ رجب سال ۶۰ هجرت ، به قصد مکه حرکت کرد و سوم شعبان به مکه رسید و از آن زمان تا هشتم ذیحجه در مکه اقامت داشت و به دنبال نامه های دعوت زیادی که از کوفیان رسید، امام ۸ ذیحجه از مکه حرکت فرمود. پس مسافت بین مکه و مدینه از این محاسبات ، در سؤال حذف می شود. حال ببینیم مسافت بین مکه تا کربلا چقدر است. اینکه در سؤال آمده است که این فاصله ۲۵۰۰ کیلومتر بوده، معلوم نیست مأخذش چیست، فاصله بسیار کمتر از این است. بر اساس مطالعات و بررسی های جغرافیایی جدید با ابزارهای امروزی، فاصله بین مکه تا کربلا حدود ۱۴۰۰ کیلومتر است نه ۲۵۰۰کیلو متر! از طرف دیگر ورود امام و همراهان به کربلا ـ بنابر مشهور ـ دوم محرم بوده است، پس ۲۴ روز در راه بودند. حال اگر مسافت ۱۴۰۰ کیلومتر را به ۲۴ تقسیم کنیم در هر شبانه روز چیزی حدود ۶۰ کیلومتر به دست می آید. آیا قافله حسینی در هر شبانه روز، حتی با احتساب استراحت و نماز و امثال آن نمی توانستند ۵۰-۶۰ کیلومتر راه را طی کنند؟ به ویژه آنکه امام نسبتاً سریع حرکت می کرد و از پیگیری مسیر حرکت امام بر می آید که آن حضرت در بعضی از منازل بین راه، یک شبانه روز و در برخی دیگر تنها یک روز و در بعضی جاها چند ساعت توقف می کرد و در بعضی از آنها تنها برای اقامه نماز توقف می نمود و در بعضی از منازل اصلاً توقفی نداشته است.

امام حسین× که عازم کوفه بود، پس چگونه به کربلا رسید؟! در صورتی که کربلا تا کوفه حدود ۲۰۰ کیلومتر فاصله دارد؟!

کربلا در کنار و امتداد فرات در هشتاد کیلومتری شمال غربی کوفه قرار دارد، نه ۲۰۰ کیلومتری آن! چنانکه در نقشه جغرافیایی به خوبی مشاهده می شود، امام از جنوب به سمت شمال حرکت می کرد. در تاریخ و مقتل آمده است که در مسیر کوفه، سپاه حرّ از طرف عبیدالله بن زیاد در منزلی به نام «ذوحُسَم» به اردوی حسینی رسید و اعلام کرد که مأموریت دارد مانع حرکت او به سوی کوفه شود. امام به تهدید او ترتیب اثر نداد و عازم پیشروی شد، حرّ گفت پس به سمتی برو تا تو را به کوفه نرساند، تا دستور بعدی به من برسد، چرا که من مأمور جنگ با تو نیستم، بلکه مامور جلوگیری از ورود شما به کوفه هستم، به این ترتیب به پیشنهاد حر، امام و سپاه حر رو به شمال از ذوحُسَم به بعد به سمت چپ روانه شدند و پس از طی چند منزل به کربلا رسیدند و امام در آنجا اردو زد. حر نیز روبروی قافله حسینی اردو زد. موقعیت انشعاب مسیر امام از ذو حُسَم به بعد تا کربلا از مسیر مستقیم کوفه، در نقشه جغرافیایی، کاملاً روشن است به این گونه امام، بدون ورود به کوفه با انتخاب اضطراری راهی نیم دایره ای، از حدود ۵۰ کیلومتری کوفه عبور کرده در ۸۰ کیلومتری شمال غربی این شهر اردو زد.

اگر امام حسین×کوفیان را به خوبی می شناخت و بی وفایی آنان را دیده بود، پس چرا مسلم بن عقیل، پسر عموی خویش را به کوفه فرستاد تا حرکت و واکنش اجتماع کوفی را از نزدیک ببیند؟!

چون هزاران نامه از طرف کوفیان به امام رسید که طی آنها اعلام آمادگی برای بیعت با امام کرده بودند، از طرف دیگر، امام با حکومت یزید مخالفت کرده وارد مکه شده بود، و در مکه نیز احساس نا امنی می کرد، با بررسی همه گزینه ها، کوفه به شرط وفاداری بهترین بود! از طرف دیگر ردّ دعوت آنها بدون هیچ گونه بررسی درست نبود زیرا امام به نوعی احساس وظیفه و تکلیف می کرد. در واقع، اجابت دعوت مردم کوفه از طرف امام حسین× بی شباهت به قبول خلافت توسط علی×، پس از قتل خلیفه سوم نبود. علی× در آن شرایط مایل به قبول خلافت نبود، بلکه آن را نا موفق ارزیابی می کرد. اما چون با اصرار امت روبرو شد، پذیرفت. امام حسین× نیز احساس وظیفه می کرد. به تعبیر شهید مطهری، قبول دعوت مردم کوفه از طرف امام حسین× «همکاری و تعاون» بود، اما مخالفت با یزید و ایستادگی در برابر او، «تهاجم» به حساب می آمد. البته باید توجه داشت که کوفه باید به عنوان محل قیام در نظر گرفته شود، اما قیام حضرت، ماه ها پیش از رسیدن نامه های کوفه در مکه، آغاز شده بود و در واقع کوفیان پس از آغاز قیام، به امام پیوستند امام در اصلِ قیام نقش نداشتند، اگر اهل کوفه هم وجود نداشتند، امام حسین× با یزید بیعت نمی کرد، چنانکه سال ها پیش با ولیعهدی او بیعت نکرده بود و پیش از حرکت به مکه نیز در مدینه زیر بار بیعت او نرفته بود.

در گزارش های تاریخی می بینیم که بحران آب حداقل تا صبح روز عاشورا وجود نداشته است؛ بلکه سپاه امام× از ذخیره کافی آب برخوردار بوده اند؛ چنانکه در آن روز حضرت× و حداقل دو تن از اصحاب، به استحمام و تنظیف پرداخته اند! مسلماً اگر وضعیت به گونه ای بود که احتمال می دادند با معضل بی آبی، آن چنان که در مجالس عزاداری می شنویم، روبرو خواهند شد، آب را ذخیره می کردند تا کودکان از تشنگی بی تاب نشوند؛ اما آنچه گفته می شود و معروف است به گونه ای دیگر است! این تناقض را چگونه توضیح می دهید؟

بخش اول سؤال یعنی برخوردار بودن از ذخیره کافی آب، صحت ندارد. از روز هفتم محرم که آب فرات را به روی اردوی حسینی بستند، محدودیت آب وجود داشت و در این سه شبانه روز یک بار عباس بن علی‘ به دستور امام همراه سی سواره و بیست پیاده توانستند بیست مشک آب به خیمه ها برسانند. که طبعاً نمی توانست جوابگوی نیاز ـ حد اقل ـ هفتاد و دو نفر مرد، و تعدادی زنان و اطفال و مرکب ها باشد. اما اینکه با وجود کمی آب چگونه قابل قبول است که امام و یارانش به نظافت بدن خود پرداخته باشند که لازمه اش وجود آب ـ مازاد بر نیاز های ضروری ـ است؟ پاسخ این است که اصل قضیه، نظافت کامل و کافی نبوده است بلکه نص تاریخی می گوید: امام دستور داد مشکی «توره» (که به معنای بادیه یا کاسه ای بزرگ است) آماده کردند و آن را در آن ظرف به هم زدند و امام و همراهان، خود را با آن مشک خوشبو کرده برای شهادت آماده شدند. اما در برخی از منابع تاریخی قدیم، گویا ـ هنگام استنساخ توسط نسخه نگاران آن روز که گاهی دچار اشتباه در نسخه برداری می شدند یا هنگام حروف چینی و چاپ در ادوار بعدی ـ کلمه «توره» به «نوره» تصحیف شده و تصور شده که در آن ظرف، نوره آماده کردند. پس اصلاً نظافت به آن صورت نبوده. این، حاصل بررسی های جدید علمی ـ تاریخی است که در کتاب «تاریخ قیام و مقتل جامع سید الشهداء×» به قلم گروهی از تاریخ پژوهان زیر نظر اینجانب آمده است که متن آن در زیر ملاحظه می شود:

غلام عبدالرحمن عبد ربه انصاری می گوید: هنگامی که لشکر عمر بن سعد گرد آمده و رو به سوی امام حسین× آوردند، حضرت دستور داد خیمه برپاکردند و آنگاه به امر او در آن خیمه دربادیه ای بزرگ یا در کاسه ای، مُشک آماده کردند . آن حضرت وارد خیمه شد و مُشک بر بدن خود مالید و خود را خوشبو کرد. غلام می گوید: اربابِ من عبدالرحمان بن عبد ربه به همراه بریر بن خضیر همدانی بر در خیمه به نوبت ایستاده بودند. هرکدام می خواستند بعد از امام زودتر از دیگری وارد آن خیمه شوند. بریر با عبدالرحمان مزاح می کرد. عبدالرحمان گفت: دست بردار، حالا وقت مزاح نیست، بریر گفت: به خدا سوگند نزدیکان من می دانند که من نه در جوانی اهل شوخی بوده ام و نه در پیری ولی از آنچه در انتظار ماست خوشحالم و در پوست خود نمی گنجم. به خدا قسم میان ما و حوریان بهشتی فاصله ای نیست جز آنکه این گروه با شمشیر بر ما بتازند. غلام یاد شده اضافه می کند: چون امام حسین× از خیمه بیرون آمد ما داخل شدیم و خود را خوشبو کردیم. آنگاه امام× سوار بر مرکب شد و قرآنی خواست و آن را پیشاپیش خود قرار داد [و به میدان رفت].

بعضی معتقدند حضرت امام رضا× حادثه عاشورا را نسخ فرموده و به شیعیان تا روز ظهور امام زمان× اجازه حرکت انقلابی علیه ظلم را نداده اند! در این باره چه می فرمایید؟

چنین حدیثی با این مضمون از امام رضا× نقل نشده است، خوب بود در سؤال، متن حدیث و مأخذ آن ذکر می شد تا بتوان از نظر سندی و دلالی بررسی کرد. این گونه سؤالی که هیچ مستندی ندارد و فقط به اعتقاد بعضی، به یک امام معصوم نسبت داده شده، ارزش پاسخ گویی ندارد. اما در هر حال حادثه عاشورا نه نسخ شده و نه نسخ شدنی است، راه امام حسین× و مکتب انسان ساز و آزادی بخش او جاوید است و امروز هم پیام عاشورا و قیام حضرت

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.