پاورپوینت کامل رویکرد عرفانی و نقلیدر تحلیل بطون قرآن ۵۳ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل رویکرد عرفانی و نقلیدر تحلیل بطون قرآن ۵۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل رویکرد عرفانی و نقلیدر تحلیل بطون قرآن ۵۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل رویکرد عرفانی و نقلیدر تحلیل بطون قرآن ۵۳ اسلاید در PowerPoint :
اشاره
عالمان شیعه سه رویکرد برجسته را در تبیین بطون قرآن در پیش گرفته اند. رویکرد اجتهادی ـ عقلی، رویکرد عرفانی ـ شهودی و رویکرد اجتهادی ـ نقلی.
نویسنده محترم در شماره ۹۵ (زمستان ۱۳۹۱) رویکرد اجتهادی ـ عقلی در تحلیل بطون قرآن را مورد نقد و بررسی قرار داد؛ که اینک به دو رویکرد دیگر می پردازد.
معارف
رویکرد عرفانی ـ شهودی
در این رویکرد با نگاهی عرفانی به قرآن، به جای کند و کاو در الفاظ و عبارات به بطون آن ها توجه می شود و هدف آن بیان حالات نفس و یافته ها و مقامات وی در انطباق با قرآن است؛ که بدین جهت از آن به «تفسیر انفسی» یا «آیات انفسی» در مقابل «آیات آفاقی» تعبیر می کنند.[۱] بنابراین معنای «تأویل عرفانی» کشف حقایق، عوالم، شناخت مراتب برای هدایت و راهنمایی سلوک انسانی و تربیت نفوس و شفای امراض و سیر الی الله و لقای پروردگار و وصول به مقام قرب الهی است.[۲]
این دیدگاه در مکتوبات مفسران عارف، نمود ویژه ای دارد. در این نوشتار، گزارشی از مبانی، روش ها و نتایج این دیدگاه، با تکیه بر آرای امام خمینی(ره)به عنوان یکی از بهترین مصادیق، ارائه می شود.
مبانی تأویل عرفانی
۱. قرآن حقیقتی فراتر از واژه ها: قرآن کریم کتابی است از طرف خداوند توسط جبرائیل بر قلب پیامبر نازل شده است.[۳] حال جای این پرسش است که قرآن پیش از نزول به صورت همین الفاظ و معانی بود یا این که حقیقت آن فراتر از معانی کنونی بوده و با توجه به محدودیت ظرفیت مخاطبان، از آن حقیقت تنزل کرده و به صورت الفاظ کنونی در آمده است؟
قرآن پژوهان دارای تفکر عرفانی فلسفی معتقدند قرآن دارای حقیقتی ماورای الفاظ است که به مقتضای ظرفیت مخاطبان خود به صورت کنونی تنزل یافته است.[۴] امام خمینی نیز قرآن را نزول یافته آن حقیقت متعالی می داند، ایشان می فرماید: «قرآن یک حقیقتی است»[۵] بنابراین «از مقوله الفاظ نیست، از مقوله اعراض نیست لکن متنزلش کردند برای ما».[۶]
اگر قرآن تنها همین واژه ها و صورت ظاهری بود این تنزل تجلّی وار بر قلب رسول خدا(ص) مفهوم نداشت: «قرآن اگر همین است که سی جزء، این طوری است که نمی شود یک دفعه وارد شود به قلب، آن هم این قلب های معمولی، [لکن] قلب یک باب دیگر است و قرآن یک حقیقتی است و این حقیقت هم به قلب وارد می شود»[۷]؛ پس صورت لفظی آخرین فرود قرآن است تا تعامل و فهم این حقیقت امکان داشته باشد. این واقعیت در جای جای مکتوبات امام خمینی(ره) مشهود است.
۲. ذو مراتب بودن قرآن و فهم آن: از منظر روایات، قرآن در ورای این عبارت از مراتب معنایی متعددی برخوردار است که از آن به ظاهر و باطن تعبیر شده؛ در نتیجه انسان ها به فراخور فهم علمی و سلوک عملی به مراتبی از آن معانی دست می یابند که مراتب نهایی فهم و تفسیر قرآن در اختیار اهل بیت(ع) می باشد؛ زیرا مخاطبان واقعی قرآنند. امام خمینی(ره)در تبیین این مبنا می نویسد: «قرآن دارای منازل، مراحل، ظواهر و بواطنی است که پایین ترین مرحله آن در پوسته الفاظ و گورهای تعینات قرار دارد، چنانکه در حدیث آمده است: «قرآن دارای ظاهر، باطن، حد و مطلع است».[۸]
البته از برخی روایات استفاده می شود که شماری از آیات قرآن در مقایسه با سایر آیات از مراتب معنایی عمیق تری برخوردارند.[۹] امام خمینی(ره)در تبیین تفاوت مراتب فهم از قرآن می فرمایند: «… از کریمه شریفه: «فَلَمَّا جَنَّ عَلَیهِ اللَّیلُ رَأَی کوْکبًا..».[۱۰] مثلاً اهل معرفت کیفیت سیر و سلوک معنوی حضرت ابراهیم(ع) را ادراک می کنند، و راه سلوک الی الله و سیر الی جنابه را تعلّم می نمایند و حقیقت سیر انفسی و سلوک معنوی را از منتهای ظلمت طبیعت که به «جَنَّ عَلَیهِ اللَّیلُ» در آن مسلک تعبیر شده، تا القای مطلق انّیت و انانّیت و ترک خودی و خود پرستی و وصول به مقام قدس و دخول در محفل انس، که در این مسلک اشارت به آن است «وجهّتُ وَجْهی للذّی فَطر السمواتِ…»[۱۱] از آن در می یابند و دیگران از آن سیر آفاقی و کیفیت تربیت و تعلّیم جناب خلیل الرحمن امت خود را، ادراک کنند و بدین منوال سایر قصص و حکایات، مثل قصه آدم و ابراهیم و موسی و یوسف و عیسی و ملاقات موسی و خضر، که استفادات اهل معارف و ریاضات و مجاهدات و دیگران هر یک با دیگری فرق دارد.[۱۲] و اهل بیت(ع) که مخاطب واقعی قرآنند نهایی ترین مراتب فهم و عمیق ترین ژرفای معنایی قرآن ویژه آنان است: «… قرآن همه چیز دارد… برای همه هم هست… لیکن آن استفاده ای که باید [از آن شود] آن استفاده را به حسب «انّما یعرف القرآن من خوطب به» خود رسول الله(ص) می برد.»[۱۳]
۳. وضع الفاظ برای روح معنا: روح یگانه و حقیقت واحد بین معانی طولی در تأویل عرفانی از ارزشی محوری و ریشه ای برخوردار است که کلید عروج به ساحت تأویل است؛ چون هر حقیقتی در ظاهر، مثال و نمونه تنزل یافته حقایق بالاتر است و لایه بیرونی با لایه درونی در اصل و روح حقیقت شریکند؛ زیرا لفظ برای روح و معنا و حقیقت واحد وضع شده است که در همه مراتب هستی به نحو حقیقت، نه مجاز به کار می رود. بر این اساس، روح معنا، بین همه مصادیق مشترک معنوی است؛ و مصداقی از مصادیق این لفظ در هستی مادی تحقق دارد، نه آن که منحصر در آن باشد.[۱۴]
واژه هایی مانند: میزان، لوح، قلم، عرش، کرسی، ید، وجه، کلمات الهی بودن مخلوقات و مانند آن در کلام خداوند، مجاز نخواهند و طبق رابطه طولی ظاهر و باطن اتحاد حقیقت واحد تشکیکی بین ظاهر و باطن را در پی دارد.[۱۵]
امام خمینی(ره)در این زمینه می فرمایند: «آیا در اثناء اشارات اولیاء(ع) و کلمات عرفا (رضی الله عنهم) به گوش تو خورده است که می گویند: الفاظ برای روح معانی و حقیقت آن وضع شده است؛ آیا در آن تدبّر و تأمّل کرده ای؟ به جان خودم سوگند، تأمّل در آن از مصادیق قول معصوم(ع) است که فرمود: یک لحظه فکر کردن بهتر از شصت سال عبادت است؛ زیرا این اصل، کلید همه کلیدهای معرفت و اصل همه اصول فهم اسرار قرآنی است و از ثمرات این تأمّل، فهم حقیقت خبر دادن و تعلیم در نشآت و عوالم است، زیرا تعلیم ها و خبر دادن ها در عالم عقول و عالم اسماء و صفات، غیر آن چیزی است که در دنیا دیده می شود… . باید به عمق و ژرفای کلام بار یافت. بنابراین در روند تأویل عرفانی هرگز تأویل به معنای خلاف ظاهر صورت نمی گیرد؛ زیرا دست یابی به روح معنا با پالایش زبان عرفی مألوف تنها در حیطه انصراف های مصادیق بدون آن که معنای اصلی واژه و کلام مورد دستبرد قرار گیرد خود همان روند ظهور گیری است. [۱۶] و [۱۷]
۴. همانندی قرآن، جهان و انسان: در دیدگاه عارفان، انسان، قرآن و جهان، نمودهای اسم اعظم خداوندند. بنابراین هستی، کتاب یا کتاب های الهی است که در آن آیات و سوره هایی وجود دارد. هستی، قرآن تکوینی و انسان، با همه کوچکی اش، همه هستی است. بنابراین انسان قرآن فشرده است. امام خمینی(ره) در جای جای نوشته های خود به این نکته اصرار می ورزد: «عوالم وجود و کشور هستی از غیب و شهود، همگی کتاب است و آیات و کلام و کلمات؛ و آن را ابوابی است تنظیم شده و فصل هایی است مفصّل و کلیدهایی است که ابواب با آن باز می شود و خاتمه هایی که کتاب به وسیله آنها به پایان می رسد و هر کلمه ای را حرف هایی و هر حرفی را زُبُری و بینّاتی است.»[۱۸] و درباره انسان می نویسد: «بدان که انسان، تنها وجودی است که جامع همه مراتب عینی و مثالی و حسّی است و تمام عوالم غیبت و شهادت و هر چه در آن است در وجود انسان پیچیده و نهان است؛
تو پنداری همین جرم صغیری
جهانی در نهاد تو نهان است
بنابراین آدمی با ملکیان، ملکی است و با ملکوتیان ملکوتی، و با جبروتیان، جبروتی»[۱۹]؛ «پس این کتاب تکوینی الهی و هم اولیاء الله، کتاب هایی هستند آسمانی و از نزد خدای حکیم علیم نازل شده اند و حاملان قرآن تدوینی هستند و کسی را یارای آن نبود که ظاهر و باطن این کتاب الهی را حمل کند مگر همین اولیاء مرضیین».[۲۰]
از دیدگاه امام به خاطر این همگونی قرآن، انسان و جهان هر سه سرّند.[۲۱] البته منظور از انسان، «انسان کامل» است که مصداق کامل اسم اعظم است[۲۲] و مصداق انسان کامل و اسم اعظم حقیقت محمدیه(ص) است که خلیفه الهی در تمام هستی است.[۲۳]
رویکرد اجتهادی ـ نقلی
با توجه به این که مست
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 