پاورپوینت کامل حسنه دهر (بزرگداشت عارف کبیر آیت الله حاج سیدعلی آقا قاضی) ۵۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل حسنه دهر (بزرگداشت عارف کبیر آیت الله حاج سیدعلی آقا قاضی) ۵۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حسنه دهر (بزرگداشت عارف کبیر آیت الله حاج سیدعلی آقا قاضی) ۵۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل حسنه دهر (بزرگداشت عارف کبیر آیت الله حاج سیدعلی آقا قاضی) ۵۹ اسلاید در PowerPoint :

کنگره دو روزه بزرگداشت فقیه متأله آیت الله حاج سیدعلی آقا قاضی، ۱۵ و ۱۶ آبان ماه با پیام مقام معظم رهبری در تبریز، زادگاه آن عارف کبیر برگزار شد.

مسئول دفتر رهبر معظم انقلاب، بخشی از فرمایشات معظم له را در دیدار اعضای ستاد برگزاری این کنگره، به این شرح قرائت کرد:

سالک طریقِ خاص الخاص

«تجلیل از مرحوم آقای حاج میرزا علی آقای قاضی، ان شاء الله یکی از کارهای بسیار مفید و بزرگ است. مرحوم آقای قاضی ـ میرزا علی آقای قاضی ـ یکی از حسنات دهر است؛ یعنی واقعاً شخصیت برجسته علمی و عملی مرحوم آقای قاضی، حالا اگر نگوییم بی نظیر، حقاً در بین بزرگان کم نظیر است.

ایشان علاوه بر مقامات معنوی و عرفانی خودشان، شاگردان زیادی را هم تربیت کردند که این خیلی با ارزش است؛ شخصیت های بزرگی که ما بعضی از اینها را ملاقات و زیارت کردیم: مرحوم آقای طباطبایی، مرحوم آقای آسید محمدحسن الهی ـ اخوی ایشان ـ مرحوم آقای آمیرزا ابراهیم شریفی ـ که داماد مرحوم آقای قاضی بودند، در زابل بودند و جزو شاگردان برجسته آقای قاضی بودند ـ مرحوم آقای حاج شیخ عباس قوچانی، و در این اواخر هم مرحوم آقای بهجت؛ بزرگان دیگری مثل مرحوم آقای حاج شیخ محمدتقی آملی، مرحوم آقای حاج شیخ علی محمد بروجردی و شخصیت های متعدد دیگری هم بودند.

مهمترین مسئله در این باب، این است که ما در بین سلسله علمی، فقهی و حِکمی خودمان در حوزه های علمیه ـ در این صراط مستقیم ـ یک گذرگاه و جریان خاص الخاص داریم که می تواند برای همه الگو باشد، هم برای علما ـ علمای بزرگ و کوچک ـ هم برای آحاد مردم و هم برای جوان ها؛ می توانند واقعاً الگو باشند. اینها کسانی هستند که به پایبندی به ظواهر اکتفاء نکردند، در طریق معرفت و سلوک و توحید تلاش و مجاهدت کردند، کار کردند، و به مقامات عالیه رسیدند. و مهم این است که این حرکت عظیم سلوکی و ریاضتی را نه با طرق من درآوردی و تخیلی ـ مثل بعضی از سلسله ها و دکان های تصوّف و عرفان و مانند اینها ـ بلکه صرفاً از طریق شرع مقدّس آن هم با خبرویت بالا، به دست آوردند.

همین سلسله مرحوم آقای قاضی ـ مجموعه این بزرگواران که از مرحوم حاج سید علی شوشتری شروع می شود ـ همه شان مجتهدین طراز اول بودند. یعنی مرحوم آسید علی شوشتری که شاگرد شیخ[اعظم مرتضی انصاری] بود و استاد اخلاقی و سلوکی شیخ بود ـ در فقه و اصول شاگرد شیخ بود، در سلوک و اخلاق استاد شیخ بود [و] شیخ می آمد از ایشان استفاده می کرد ـ بعد از فوت مرحوم شیخ که یک مدت خیلی کوتاهی هم [ایشان بعد از شیخ ] زنده بودند، درس شیخ را از همان جایی که بود شروع کردند. شاگردانی که در درس مرحوم حاج سید علی شوشتری شرکت کردند، می گفتند ما فرقی ندیدیم بین شیخ و بین او؛ یعنی مقام او از لحاظ علمی و فقهی در این مرحله است. شاگرد برجسته ایشان، مرحوم آخوند ملاحسینقلی همدانی است که از لحاظ عرفانی و معنوی و سلوکی حقیقتاً در عرش است، یعنی عظمت مقام مرحوم آخوند ملاحسینقلی همدانی قابل توصیف نیست؛ ایشان از لحاظ ملایی و علمی ـ که ایشان جزو شاگردان شیخ بودند ـ جزو شاگردان درجه یک شیخ در علم فقه و اصول بودند؛ ولی معنای سلوکی و عرفانی و توحیدی بر زندگی ایشان غلبه کرد، چون در این طریق مشی می کرد. شاگردان ایشان ـ که اساتید مرحوم آقای قاضی باشند ـ مثل مرحوم حاج سید احمد کربلایی، مرحوم حاج شیخ محمد بهاری و افرادی از این قبیل، اینها همه افرادی بودند که از لحاظ فقهی در رتبه بالا بودند؛ یعنی مرحوم حاج سید احمد کربلایی جوری بود که مرحوم میرزا محمدتقی شیرازی احتیاطات خودش را به ایشان مراجعه می کرد و قطعاً [ایشان ] در معرض مرجعیت بود؛ امّا خود ایشان امتناع کردند ـ گله کردند که چرا احتیاطات را به من مراجعه می کنید، اجتناب کردند ـ و در همین عالم معنویت بودند. مرحوم جدّ ما ـ مرحوم آقای آسید هاشم نجف آبادی ـ دیده بود، درک کرده بود مرحوم آسید احمد را؛ می گفت ما وقتی سحر یا شب می رفتیم طرف سهله یا از سهله برمی گشتیم، صدای گریه این مرد ـ آسید احمد ـ از داخل خانه اش که سر راه بود شنیده می شد. اینها یک حالات اینجوری ای داشتند.

خب، مرحوم آقای قاضی هم شاگرد اینها است. ایشان البته هم شاگرد پدرشان مرحوم آقای آسید حسین هستند، هم ـ بعد که می آیند نجف ـ شاگرد مرحوم آسید احمد بودند، ده سال یا دوازده سال هم شاگرد مرحوم سید مرتضای کشمیری بودند؛ البته در این کتابی که آقازاده مرحوم آقای قاضی ـ مرحوم آسید محمدحسن ـ نوشتند، می گویند ایشان پیش مرحوم آسید مرتضای کشمیری تلمذ نمی کرده، از مصاحبت او استفاده می کرده؛ لکن در همان کتاب یا در نوشته های مرحوم آقای آسید محمدحسین طهرانی دیدم ـ یادم نیست الان کجا خواندم ـ مرحوم آقای قاضی می گوید من نماز خواندن را از آسید مرتضای کشمیری یاد گرفتم. شما ببینید معانی این کلمات چقدر عمیق است. ماها هم نماز می خوانیم و خیال هم می کنیم که نمازِ خوب می خوانیم. این مردِ عارفِ بزرگی که سال ها پیشِ پدرش در تبریز تربیت شده بود و پیش رفته بود، وقتی می آید نجف [و] ده سال پیش مرحوم آسید مرتضای کشمیری می ماند، می گوید من نماز خواندن را از او یاد گرفتم. آن وقت شاگردهای مرحوم آقای حاج میرزا علی آقای قاضی نقل می کنند که ایشان با همه [گرفتاری ] ـ خیلی گرفتار بوده در زندگی، عائله سنگین و فقر و مشکلات ـ وقتی وارد نماز می شد، از همه دنیا غافل می شد؛ یعنی آنچنان غرق در ذکر و خشوع و توسّلْ در حال نماز بود که از همه عالم فارغ می شد. خب، این یک گذرگاه فوق العاده ای است؛ گذرگاه خاص الخاص است. برای ماها از این جهت حجّت است که ما بفهمیم این هم هست؛ این مقامات، این حرکت، این سلوک، این خلوص در راه خدا هست.

هیچ اهل بُروز مکاشفات و مانند اینها هم نبودند؛ خب خیلی چیزها از آنها نقل شده ـ نقلیات موثقی که در مورد عجایب زندگی مرحوم آقای قاضی که به نظر ماها عجایب است نقل شده، یکی دو تا نیست؛ موثق هم هست، آدم یقین پیدا می کند از صحّت طُرقی که دارد ـ لکن اصلاً اینها در زندگی این بزرگوارها اهمیتی ندارد، نقشی ندارد. خود ایشان هم به شاگردهایشان می گفتند؛ اگر چنانچه یک حالت مکاشفه ای برایتان دست داد اعتناء نکنید، کارتان را بکنید، ذکرتان را بگویید، آن حالت خشوع را حفظ بکنید؛ یعنی مقامات اینها این است. بالاخره خیلی مهم است که شخصیت های اینجوری احیاء بشوند، شناخته بشوند، معرفی بشوند؛ منتها در معرفی اینها از آدم های خبره استفاده کنید؛ یعنی کسانی بیایند درباره اینها حرف بزنند که بتوانند مقامات اینها را ـ لااقل در لفظ، در زبان ـ برای ماها بیان کنند که ما یک استفاده ای ببریم، بهره ای ببریم؛ والّا صِرف [بیان ] مقامات علمی و فقهی ـ که در حد اعلی اینها داشتند ـ کافی نیست برای معرفی امثال شخصیتی مثل مرحوم آقای حاج میرزا علی آقای قاضی.. ..»

آیتِ عظمای حق

آیت الله جوادی آملی در پیامی تصویری به کنگره بزرگداشت آیت الله سیدعلی آقا قاضی، به شرح مضامین بلند عرفانی و اندیشه آن مرحوم پرداخت و تصریح کرد:

«این بزرگوار همانند عرفا و فقهای بزرگ شیعه، انسانیت انسان را تا حدّ امکان به خوبی شناختند…. عارف کسی است که این معانی را بعد از فهمیدن بیابد و این راه ها را بعد از فهمیدن برود؛ و به راه بسنده نکند بلکه زاد راه تهیه کند و راه را به پایان برساند. وقتی راه را به پایان رساند و به مقصد رسید از آن به بعد دیگر سخن از راه نیست؛

از باده، مغز تر کن و آن یار نغز جو

تا سر رود به سر رو و تا پا به پا بپو[۱]

از آن به بعد می کوشد که با مقصود، دیدار داشته باشد مقصد را در سایه شهود مقصود مزین کند. مرحوم آیت الله آقاسیدعلی قاضی(ره) آن گونه که مشایخ ما مرحوم علامه طباطبایی و مرحوم آقا شیخ محمدتقی آملی که از نزدیک خدمتشان مشرّف شدیم و این بزرگواران محضر آن بزرگوار را ادراک، تلمذ و تلقّی کردند، می فرمودند این راه ها را خوب شناخت؛ هم راه را، هم مقصد را، هم مقصود را.

بیان ذلک این است که ما سه بخش داریم که هر کدام از آنها به دو شعبه فرعی تبدیل می شود: ۱. «اخلاق» ۲. «عرفان شهودی» ۳. «عرفان وجودی» مرزهای اینها جداست.

… اخلاق این است که انسان تلاش و کوشش می کند با تقوا، زاهد، عابد و عادل بشود، از دوزخ فرار کند، به بهشت شوق داشته باشد، اهل سعادت باشد، این حرف ها را می فهمد، باور می کند، مطابق اینها عمل می کند؛ این مرز اخلاق است. خود این اخلاق دو قسمت فرعی دارد: ۱. اخلاق نظری ۲. اخلاق عملی. «اخلاق نظری» بررسی و مطالعه کردن، درس گفتن و درس خواندن و مباحثه کردن همین کتاب های نظری است که از دیرزمان نوشته شده بود؛ مانند جامع السعادات نراقی و مانند آن. اخلاق عملی این است که انسان وارد صحنه عمل می شود این مراحل را یکی پس از دیگری طی می کند تا متخلِّق به اخلاق الهی می شود. این شخص در راه است یعنی زادراه تهیه می کند وقتی گفتند: «تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیرَ الزَّادِ التَّقْوَی»[۲] یعنی در راه هستی؛ راه، زاد می طلبد وقتی انسان به مقصد رسید دیگر سخن از زاد نیست. تقوا در آنجا معنای خاصّ خود را دارد؛ اگر می بینید بزرگانی این حرف را گفتند تا نوبت به حکیم سبزواری رسید فرمود تقوا سه قسم است تقوای

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.