پاورپوینت کامل عایق کننده از سوی متکلم (بخش اول) (تأملی در کارگاه روش تأثیرگذاری، قسمت ششم) ۶۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل عایق کننده از سوی متکلم (بخش اول) (تأملی در کارگاه روش تأثیرگذاری، قسمت ششم) ۶۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل عایق کننده از سوی متکلم (بخش اول) (تأملی در کارگاه روش تأثیرگذاری، قسمت ششم) ۶۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل عایق کننده از سوی متکلم (بخش اول) (تأملی در کارگاه روش تأثیرگذاری، قسمت ششم) ۶۲ اسلاید در PowerPoint :

منظور از «عایق و عایق کننده» چیست؟

چنانچه می دانید در هر ارتباطی گاه ممکن است یک سری موانع در مسیر انتقال پیام ایجاد شود؛ فرض بفرمایید اگر شما اینجا حرف بزنید دیوار مانع است که پشت دیوار کسی صدای شما را بشنود یا در اتاق هایی که اکوستیک هستند و کاملاً صدا در درون آن خفه می شود و بیرون نمی رود و از بیرون هم صدا وارد نمی شود، این در و دیوار عایق یا عایق کننده شده اند یعنی مانع انتقال پیام اند.

منظور از عایق کننده ها در عرصه تدریس این است که گاه معلم دارد «حرف خوب» و حرف های صحیح می زند؛ منطق هم دارد و همه چیز درست هست، اما موانعی سر راه است که نمی گذارد کلام او بر مخاطب اثر بگذارد؛ نه اینکه او نشنود، می شنود ولی اثری بر او نمی گذارد. از آنجا که بحث ما در کارگاه تأثیرگذاری، اثرگذاری و اثرپذیری است، پس از این موانع با عنوان عایق یا عایق کننده نام برده ایم.

عایق کننده های متکلم

این عایق کننده ها دو دسته اند: بخشی از آنها از جانب متکلم ایجاد می شوند و او باید توجه کند و این عایق ها را در خودش از بین ببرد و بخش دیگری هم در مخاطب است و از سوی مخاطب اعمال می شود و مانع می گردد که مخاطب کلام استاد را بپذیرد.

تقابل

نکته ای که باید به عنوان مقدمه به آن پرداخت این است که هر جا تقابل باشد ـ به این معنا متکلم چه کارهایی را باید انجام دهد و چه کارهایی را نباید انجام دهد تا مانع عایق شدن مخاطبش گردد؟ که آدم ها رو در روی هم قرار بگیرندـ این تقابل مقداری مانع می شود که اینها از همدیگر حرف شنوی و اثرپذیری داشته باشند. مثلاً فرض بفرمایید من با یک نفر می خواهم بحث سیاسی کنم اگر او هم جناحی و هم حزبی من باشد با هم یک جور بحث می کنیم و حرفمان روی همدیگر یک جور اثر می گذارد ـ حتی اگر حرف من خلاف نظر او هم باشد ولی چون می داند من هم حزبی او هستم حرف مرا با این که خلاف نظرش هم هست می پذیردـ و اگر فرد از حزب مخالف بحث کند یک جور دیگر اثر می گذارد. من نظری می گویم و او خلاف نظر مرا می گوید! معمولاً اینجا که تقابل وجود دارد و دو گوینده با دو فکر مخالف روبروی هم هستند اثرپذیری آنها از یکدیگر خیلی کم می شود. هیچیک نمی خواهند سخن دیگری را ـ حتی اگر حق باشد ـ بپذیرند چون احساس می کنند شکست خورده اند و یا مثلاً چون احساس می کنند که طرف مقابل ممکن است پـٌر رو شود.

پس این تقابل ها خودش یکی از عایق کننده های جدی هستند. از این رو ما می گوییم: «تقابل ها را باید به تعامل ها تبدیل کرد» یعنی به جای اینکه بیاییم رقیب برای خودمان درست کنیم، رفیق درست کنیم. به خود القا نکنیم که طرفمان در مقابل ما هست و من باید حتما در برابر او موضع بگیرم! این فکر، غلط است.

انواع تقابل ها در بحث عایق کننده ها، عبارتند از:

۱. تقابل سیاسی

بعضی از تقابل ها مثل تقابل سیاسی بیشتر مطرحند، معلمی که در کلاس، خط سیاسی خویش را بروز می دهد؛ روی آن اصرار می کند و می خواهد دانشجویان را به سمت و جناح خودش بکشد؛ خود این امر باعث دورشدن دانشجویان از او می شود. مثلاً من طرف دار گروه راست هستم و شما چپی هستی من زور بزنم تا شما را راستی کنم یا بر عکس و مرتباً زور بزنم تا شما را در جبهه خود وارد سازم، خود این بروز باورهای سیاسی استاد و این عملکرد او موجب می شود تقابلی ناخواسته ایجاد گردد.

دانشجویی که احساس کند مثلا استادی که در کسوت روحانی وارد کلاس شده حتما وکیل مدافع دولتمردان! است به این معنا که سعی می کند هر چه نابسامانی و غلط در میان عملکرد ایشان باشد را توجیهش کند؛ این دانشجو از استاد حرف شنوی نخواهد داشت چون استاد را در ذهن خویش در آن فضای تقابلی قرار داده و حق مدار بودن استاد در نگاه او زیر سؤال است. شما می دانید که در واقع جبهه بندی های سیاسی آدم ها را تا اندازه ای از حق دور می کند؛ گاه چون حزب من این را می گوید من هم می گویم و لو حق نباشد! دانشجو هم همین حس را دارد احساس می کند استاد حرف غیر منطقی می زند بنابراین به جای پذیرش سخن او موضع گیری می کند.

پس بخشی از تقابل ها سیاسی است؛ مثلا استاد طرفدار بسیج است آنها طرفدار انجمن اسلامی هستند همه این تقابل ها موجب می شود حتی آنجایی هم که بحث ربطی به مسائل سیاسی ندارد این تقابل ها اثرشان را بگذارند؛ دارید اخلاق می گویید ولی دانشجو که احساس می کند استاد طرفدار فرضاً فلان گروه است حرف حق او را نیز نمی پذیرد. به همین سادگی! عایقش کردیم و حال آنکه استاد می تواند با ظرافت، دقت و کیاست خویش کاری کند که این اتفاق نیفتد. نمی گوییم از ارزش ها و باورها و مسائل سیاسی خویش عدول کند خیر بلکه می گوییم: لازم نیست هر چه را که در درون دارد صریح و واضح و عیان مطرح کند؛ این فضا و این فرصت و موقعیت، زمان بیان این مسائل نیست شما می خواهید اخلاق بگویید چه کار دارید که مباحث سیاسی را به شکل جناح بندی و موضع گیری های خاص مطرح کنید؟! و یا حتی در حال تدریس دروس سیاسی چه نیازی هست که ما خود را طرفدار فلان حزب و فلان جناح نشان دهیم؟ خیر ما باید تمام تلاشمان بر این باشد که خود را حق مدار نشان داده و معیارهای صحیح را در اختیار دانشجو قرار دهیم.

۲. تقابل اعتقادی

نوع دیگر تقابل تقابل اعتقادی است، یعنی یک سری مسائل و باورهای افراد؛ مثلاً استاد با ملی گرایی مخالف است و مخاطب او ملی گراست. استاد می گوید: کوروش کی بود!؟ ولش کنید بابا! ـ فرض کنید حتی کوروش ظالم بوده گرچه من شخصاً دلیلی بر ظلم و ظالم بودن کوروش ندیدم ولی به فرض استاد این گونه گفت- از طرف دیگر مخاطب هم عاشق کوروش است و ملیت در نظر او یک حرف اساسی و مهم است؛ مثلا ایران باستان را بیش از بحث ایران اسلامی باور دارد؛ خوب او قطعاً در مقابل این استاد عایق می شود یعنی او دیگر پذیرنده کلام استاد نیست حتی در جایی که استاد حرف های غیر ملی گرایانه بزند. این یکی از انواع تقابل اعتقادی بود؛ مثال دیگر: من با یک استادی درس داشته باشم که این استاد شیعه است و من سنی هستم خود به خود هر چه این استاد بگوید من با دقت خیلی بیشتری گوش می دهم؛ نکند جایی برخلاف باورها و اعتقادات من حرف بزند و ذهن مرا شستشو دهد. خصوصا اگر دانشجو از کسانی باشد که مقداری به معتقدات خود پایبند باشد یعنی مسلمان شناسنامه ای نباشد؛ پس باید حواس استاد جمع باشد.

همین جا نکته ای مطرح می شود و آن اینکه حال اگر این استاد بیاید و با تعابیر بدی از باورهای اعتقادی مخاطب یاد کند مثل آنجایی که گفت: «کوروش کیه دیگه؟» این هم خیلی خطرناک است و عایق کننده جدی مخاطب. بگذازید مثالی بزنیم: مثلا راجع به خلیفه اول با بیانی حرف بزند که تو ذوق مخاطب بخورد. در نگاه او این افراد مقدسند یعنی خلیفه اول و خلیفه دوم را مقدس می داند، شما اگر اهانت کوچکی کنید همان اهانت کوچک شما باعث می شود دانشجو نسبت به شما بدبین شود و حتی گاه موضع گیری کند؛ موضع گیری در ذهن یا در خارج، یعنی ممکن است حرفی نزند و بترسد یا بخواهد رعایت کند و خجالت بکشد، ولی قطعا در ذهنش موضع می گیرد و همان موضع گیری ذهنی عایقش می کند پس مهم است که ما توجه داشته باشیم یکی از عواملی که خیلی در عایق کردن مخاطب تاثیر گذار است اهانت به باورها و اعتقادات اوست.

مثال دیگر: او به فلان هنرپیشه غربی که از نظر ما جلف و منحرف است علاقه دارد، اگر من به آن هنرپیشه اهانت کردم مخاطب از من بدش می آید چون این یک قانون است که اگر به محبوب کسی بد بگویید و اهانت کنید خود به خود او از شخص بدگو و گوینده سخنان زشت متنفر می شود و اگر متنفر شد دیگر اثرپذیری نخواهد داشت.

می بینیم که به این ترتیب به راحتی دانشجویمان را از دست می دهیم چرا؟ چون اشتباه کردیم؛ اهانت کردیم؛ عکس فلان هنرپیشه را روی لباس دانشجو می بینیم و می گوییم: «آن حیوان چیست که عکسش را روی لباست انداخته ای؟» که معلوم است در کلاس و در میان جمع اینگونه سخن گفتن چه تبعاتی خواهد داشت. نوع صحبت ها خیلی مهم است؛ شما می توانید بحث همان هنرپیشه را مطرح کنید ولی باورهای او را منطقی و استدلالی نقد کنید، رفتارهایش را مطرح و نقد کنید بگویید این شخص چنین افکاری دارد؛ این افکار با کجای فطرت و عقل انسان و شرافت انسانی سازگار است؟ اگر شما می خواهید با آن اهانتی که کردید او را از این شخص دورکنید! این گونه راحت تر و منطقی تر دورش خواهید نمود.

حال این اهانت می خواهد نسبت به علایق و باورها باشد یا اهانت به رفتار یا نوع پوشش و یا مثلا به مدل مویی که جوان برای خودش پسندیده، موهایش را سیخ کرده و روی چشمش ریخته؛ وقتی اهانت کنید او را از دست می دهید در حالی که وظیفه معلم این است که بچه ها را جذب کند نه اینکه آنها را یکی یکی از دست بدهد یکی را به این شکل، دیگری را به شکل دیگر؛ این چه معلمی است!؟ آخر کار شاید تعداد کمی بچه مذهبی دور او باشند! او که هنر نکرده است؛ آنها که خودشان در ساحل هستند و در حال غرق نیستند، شخصی که در ساحل است نجات دادن ندارد!.

عنوان بحث گم نشود؛ عایق کننده ها از سوی متکلم؛ یعنی معلم باید توجه کند که این رفتارها، گفتارها و روش های غلط در او دیده نشود. البته این نکته ـ یعنی انواع تقابل ـ جای بحث فراوانی دارد و ما تامل بیشتر در این موضوع را به عهده خواننده می گذاریم.

سوء ظن یا بد گمانی

یکی از عایق کننده ها از سوی متکلم همین نگاه بد او به مخاطب است متکلم اگر نگاهش نسبت به مخاطب منفی شد این نگاه منفی هم در گوینده و هم در شنونده اثر می گذارد. به بیان دیگر همان سوء ظن یا بد گمانی من نسبت به متکلم یک مانع جدی در امر تاثیرگذاری است.

فرض بفرمایید: وقتی دانشجو بلن

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.