پاورپوینت کامل دین و سیاست؛ گسست یا پیوست؟ ۹۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل دین و سیاست؛ گسست یا پیوست؟ ۹۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل دین و سیاست؛ گسست یا پیوست؟ ۹۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل دین و سیاست؛ گسست یا پیوست؟ ۹۲ اسلاید در PowerPoint :
دکتر حمیدرضا شاکرین (استادیار و مدیر گروه علمی منطق فهم دین، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی)
اشاره
مقاله پیشِ رو، از مقالات برگزیده «نخستین همایش اسلام و مسیحیت ارتدوکس» است که به همت جامعه المصطفی العالمیه، در سال ۱۳۹۰ برگزار گردید.
اینک با تشکر از نویسنده محترم، متن ویراسته مقاله تقدیم می شود. معارف
درآمد
روزگار معاصر بیش از هر زمان دیگر، نسبت دین با عرصه های مختلف حیات بشری را مورد چالش و پرسش قرار داده است. در این میان رابطه دین و سیاست یکی از جدی ترین عرصه های مطالعه و بررسی است. مقاله حاضر بر آن است که دو دیدگاه رویارو در این عرصه را، که یکی به گسست دین و سیاست فتوا داده و دیگری پیوند آن دو را صلا می دهد، مورد بررسی قرار دهد.
تعاریف:
دین
دین در لغت، معانی گوناگونی دارد؛ چون: کیش، طریقت، شریعت و. .. [۱] در اصطلاح نیز اندیشوران و متفکران تلاش های زیادی در جهت ارائه تعریفی از «دین» کرده اند. هر یک از اندیشمندان از منظر خاصی به دین نظر کرده و تعریفی همسو با همان زاویه نگرش به دست آورده اند. تعاریفی که در این باب بیان شده بالغ بر صدها تعریف است که به گونه های مختلفی تقسیم پذیرند[۲]. لیکن آنچه به اجمال در اینجا مراد است مجموع نظام اعتقادی، ارزشی و رفتاری است که خداوند برای راهنمایی و هدایت بشر به پیامبران وحی، کرده است و آنان بر اساس مأموریت الهی خویش به بشر ابلاغ کرده و به تبیین آن همت گماشته اند. بر اساس این تعریف، ادیان ابتدایی چون پری آنیمیسم، آنیمیسم و هر دین دیگری که دارای بنیاد آسمانی نیست؛ همچون بودیسم، کنفوسیونیسم، هندوئیسم و ادیان التقاطی چون سیکیسم و. .. از گردونه خارج و موضوع بحث، تنها ادیان وحیانی می شود. در میان ادیان وحیانی نیز بحث حاضر عمدتا ناظر به دین مبین اسلام، یعنی آخرین شریعت آسمانی است.
سیاست
سیاست نیز چنان دست خوش تعاریف بسیار گردیده که گفته اند به عدد اندیشمندان و عالمان سیاست، تعریف از سیاست متکثر و متنوع است. در این جا به پاره ای از تعاریف یاد شده اشاره می شود:
۱. «دوورژه» سیاست را علم قدرت می داند که توسط دولت به شکلی به کار می رود تا نظم اجتماعی را تنظیم کند.
۲. «ریمون آرون» فرانسوی اخذ تصمیم درباره مسائل ناهمگون را سیاست می خواند.
۳. «هارولد لاسکی» سیاست را «مطالعه دولت» بر می شمرد.
۴. «ژوونل» سیاست را مطالعه اعمال قدرت و نفوذ ذکر می کند.
۵. «مک آیور» سیاست را همه جانبه و حکومت را مسأله اصلی سیاست می انگارد.
۶. «لنین» می گوید: «سیاست بیان متبلور و متمرکز اقتصاد است، یعنی آن که بازتاب مبارزات طبقاتی که شامل محو شدن سلطه یک طبقه و به قدرت رسیدن طبقه دیگر در هر مقطع تاریخی و اجتماعی است».[۳]
آن چه گذشت نشان می دهد که در نگرش غربی، سیاست به کلی از عنصر هدایت، اصلاح و ارشاد جامعه و خیر برین و فرجامین انسان تهی است. لیکن در عرف مسلمانان سیاست به گونه دیگری تعریف می شود:
۱. «تهانوی» می گوید: «سیاست جست و جوی خیر و صلاح مردم از طریق ارشاد و هدایت آنان به راه نجات بخش در دنیا و آخرت است».[۴]
۲. غزالی در رابطه با علم سیاست می نویسد: «… علمی که زیست مسالمت آمیز و سودآور را در صحنه مادی و معنوی می آموزد، سیاست است».[۵] از همو نقل شده است: «… و سیاست در استصلاح مردمان ]است[ و نمودن بدیشان راه راست را، که نجات دهنده است در دنیا و آخرت…. »[۶]
۳. حضرت امام خمینی(ره) هر چند در مقام ارائه تعریف ویژه ای از سیاست به معنای دقیق کلمه نبوده اند، اما از سخنان ایشان می توان این تعریف را به چنگ آورد که: «سیاست همان هدایت دینی جامعه از طریق اصلاح خلق در بعد وسیع است».[۷]
دیدگاه ها
در نسبت بین دین و سیاست گمانه های مختلفی رخ نموده که اهم آنها عبارتند از:
۱. تباین یا تمایز و جدایی دین و سیاست.
۲. پیوند و رابطه تنگاتنگ آن دو. این دیدگاه در مواردی تا آنجا پیش رفته که دیانت را عین سیاست و سیاست را عین دیانت می شمارد.
اکنون به بررسی هر یک از دو دیدگاه یاد شده و دلایل و نتایج آنها خواهیم پرداخت.
گسست گرایی
در نگرش سکولار، دین و سیاست تمایز و گسستی جدی و چند جانبه دارند. اهم وجوه این گسست عبارتند از:
۱. تمایز در هدف
یکی از ادعاهای جداانگاران دین و سیاست دوگانگی این دو در هدف می باشد. در این نگاه هر یک از دین و سیاست دارای هدفی ویژه است که هرگز با یکدیگر تلاقی و ارتباط نخواهند داشت. دین رو به جهانی دیگر داشته و آموزه های خود را هماهنگ با خیر و سعادت روحی و آن جهانی تنظیم نموده، و سیاست وجهه همت خویش را صرف خوشبختی و کامروایی دنیای کنونی کرده است.
جان لاک می نویسد: «به نظر من حکومت عبارت از جامعه ای متشکل از مردمان است که فقط برای تحصیل، نگهبانی و ارتقاء منافع مدنی آنان بر پا گردیده است. منافع مدنی را من حیات، آزادی، سلامتی، دارایی و راحتی بدن و همچنین تملک اشیاء خارجی مانند پول، سرزمین، خانه و وسایل زندگی و مانند اینها می دانم.»[۸]
او در معرفی کلیسا به مثابه نهادی دینی چنین می گوید: «جامعه ای داوطلبانه از افراد که با توافق با یکدیگر با هم مجتمع می شوند تا مراسم عمومی عبادت پروردگار را به گونه ای که آنان فکر می کنند مورد پذیرش وی قرار گیرد و در طریق رستگاری ارواح آنان مؤثر باشد برگزار کنند».[۹]
۲. تمایز در قلمرو
تفاوت در هدف، لاجرم قلمرو دین و سیاست را نیز متمایز می سازد. جان لاک در پی مطالب فوق می نویسد: «هیچ یک از این دو راهی به قلمرو یکدیگر ندارند…»[۱۰] در نگاه لاک دین و سیاست از دو سو به شرح زیر تفاوت در گستره پیدا می کنند:
الف. دین جنبه فردی دارد و امری کاملا شخصی است، در حالی که حکومت دارای قلمرو اجتماعی است و در عرصه مناسبات اجتماعی فعالیت می کند.
ب. دین امری روانی و روحی و مربوط به حیات جاوید آدمی است؛ اما مسائل سیاسی و حکومتی مربوط به بعد خارجی و مادی و رفتار مشهود و زندگی این جهانی آدمی است.[۱۱]
۳. تمایز در روش
دین امری فردی و اختیاری است و شخص با میل و اراده خود به آن می پیوندد، در حالی که سیاست و حکومت با الزام و اجبار آمیخته است؛ بنابراین جمع این دو پدیده امکان پذیر نیست.
علی عبدالرازق یکی از سلسله جنبانان غرب گرایی و سکولاریسم در جهان عرب نیز با استناد به آیاتی از قرآن مجید بر جنبه فردی و اختیاری بودن دین و لاجرم گسست آن دو استشهاد کرده است![۱۲] این آیات عبارتند از: «مَا أَنْتَ عَلَیهِمْ بِجَبَّارٍ»[۱۳] «قُلْ لَسْتُ عَلَیکمْ بِوَکیلٍ»[۱۴] «إِنْ عَلَیک إِلا الْبَلاغُ»[۱۵] «لا إِکرَاهَ فِی الدِّینِ».[۱۶]
پیوند گرایی
در نگره پیوندگرا دین و سیاست پیوستگی ژرف و ناگسستنی دارند. در این نگاه همه آنچه در جدا انگاری دین و سیاست مورد استناد واقع شده ناشی از شرایط خاص فکری، فرهنگی و اجتماعی و تاریخی در جهان غرب[۱۷] و نوعی کوته اندیشی در باب دین و سیاست به حساب می آید. اکنون باید دید که آیا لزوماً دین و سیاست دو هدف و دو گستره جدا و بی ارتباط با یکدیگر داشته و یا بین آن دو همگرایی و اشتراک در هدف و همپوشی در قلمرو، هر چند در پاره ای از موارد، تصورپذیر است. از طرف دیگر باید دید اختیاری بودن گرایش به دین با الزامات اجتماعی قابل جمعند یا تعاند و انفصال ضروری و دائمی دارند. در این مقال بر آنیم که این مساله را از زبان آخرین دین آسمانی بازجوییم.
۱. هدف دین
قرآن مجید در آیاتی چند پرده از راز رسالت انبیای الهی می گشاید و اهداف چندی را در این باره بیان می دارد؛ از جمله: خداپرستی و طاغوت گریزی؛[۱۸] تزکیه و تعلیم؛[۱۹] رستگاری جاودانه؛[۲۰] برقراری قسط و عدل در حوزه مناسبات انسانی؛ [۲۱] داوری عادلانه و رفع اختلافات[۲۲] امر به معروف و نهی از منکر، برداشتن قیود و رنجیرها. [۲۳] قیود و اغلال دست و پاگیر و مانع رشد و سعادت انسان اقسام و مصادیق مختلفی دارند که مفسرین به پاره ای از آنها اشاره کرده اند:
الف. تکالیف شاق و ساختگی غیرالهی؛[۲۴]
ب. قیود اجتماعی ناشی از نظام های سیاسی و اقتصادی فاسد؛[۲۵]
ج. عقاید پوچ و انحرافی و دربند کشنده خرد انسانی.
در نگاه قرآن، دین نگاهی جامع به همه ابعاد و ساحات وجودی انسان و عرصه های مختلف حیات بشر دارد. قرآن در کنار تصحیح عقاید و سعادت فرجامین، رهبری جامعه در راستای برقراری عدالت در جامعه بشری، مسئولیت قضایی و حل اختلاف و مشاجراتی که در مناسبات مختلف اقتصادی، سیاسی و اجتماعی پدید می آید و دیگر لوازم زندگی سالم اجتماعی را از اهداف دین و بعثت انبیا دانسته و بر انحصار سوگیری انبیاء نسبت به مسائل اخروی و بی توجهی به دنیا و یا فرعی انگاشتن آن که مورد اعتقاد سکولاراندیشان است خط بطلان می کشد. در نگرش قرآن دین جامع مصالح دنیوی و تأمین رستگاری آخرت در سایه توحید در همه ابعاد آن است.[۲۶] شهید مطهری با استناد به برخی از آیات فوق می فرماید:
«از زمان نوح (ع) هر پیامبری که آمده است و نظم مذهبی موجود را به هم ریخته، به نظم اجتماعی توجه داشته و در پی اصلاح بوده است… یعنی بر هم زدن یک نظم فاسد موجود و استقرار یک نظم عادلانه مطلوب، هدف همه رسالت ها و نبوت ها بوده، فقط این امر در اسلام ختمیه محرزتر و مشخص تر است.» [۲۷]
بنابراین منحصر نمودن هدف دین و بعثت انبیاء در امور روحی و اخروی به هیچ وجه با اهدافی که خدای تعالی برای بعثت انبیاء ذکر کرده سازگار نیست.
۲. هدف سیاست
در نگرش سکولار، چنانکه گذشت، هدف از سیاست و حکومت چیزی جز تأمین منافع مادی و دنیایی نیست. این گمانه برخاسته از تعریفی مادی و حیوانی از سیاست و برونداد نظام ارزشی سکولار می باشد و هیچ دلیلی بر انحصار هدف از دولت و سیاست در این عرصه وجود ندارد. در مقابل رویکرد اسلامی به سیاست چنین محدودیتی را برنمی تابد. در نگرش اسلامی هدف سیاست تلاش در جهت تأمین خیر و سعادت دنیا و آخرت می باشد. به عبارت دیگر دین و سیاست هر دو جلوه گاه اراده تشریعی خداوند در راستای هدایت و سعادت جامع و همه جانبه انسان است و لاجرم جدایی و تفکیک این دو در هدف و قلمرو کاملا ناممکن می نماید.
یکی از رازهای سوگیری دین به سمت خیر و صلاح این جهان و سوگیری سیاست دینی به خیر و سعادت فرجامین این است که برقراری جامعه و نظام صالح دینی بهترین زمینه ساز رشد تقوا و فضیلت و بردارنده موانع راه رستگاری است. اندک نگاهی به آموزه های اجتماعی دین نشان می دهد که در حکمت انبیاء مصالح دنیوی بشر به گونه ای طراحی شده که خیر و فلاح ابدی را نیز به همراه داشته و با آن ملائم است. بنابراین حتی اگر هدف نهایی انبیاء(ع) را چیزی جز توجه دادن و هدایت کردن به سوی مبدأ و معاد ندانیم، باز نمی توان نقش مقدماتی اصلاح امور دنیوی و برقراری نظام عادلانه اجتماعی در این زمینه را انکار نموده و به گسست بین نظام معیشت و خیر و سعادت جاودان فتوا داد.
پیامبر اسلام(ص) جهان را کشتگاه آخرت معرفی کرده و فرموده است: «اَلدّنیا مَزرعَهُ الاخِرَه». چنین نگرشی مستلزم سیاستگذاری و برنامه و روشی جامع است که به دنیای آدمیان جهتی برتر بخشد و در عین تأمین نیازمندی های دنیایی، خیر و سعادت جاودان را نیز در نظر گیرد و جهان را ناظر به آخرت اصلاح و آباد نماید.
۳. قلمرو دین اسلام
با مختصر نگاهی به قرآن مجید و دیگر نصوص دینی به خوبی می توان دریافت که آموزه ها و تعالیم اسلام همه عرصه های مناسبات انسانی را در نوردیده و اندک چیزی را در این باره فرو گذارد نکرده است. احکام اقتصادی و مناسبات مالی اسلام، حقوق جزاء و دستورات قضایی، تعیین خطوط اساسی سیاست خارجی و داخلی، تعیین دایره آزادی های انسان، تنظیم روابط دولت و ملت و. .. اموری هستند که از شرح و بسط آن مثنوی هفتاد من کاغذ شود. قرآن مجید در این باره می فرماید: «وَنَزَّلْنَا عَلَیک الْکتَابَ تِبْیانًا لِکلِّ شَیءٍ؛ ما کتاب (قرآن) را که بیانگر هر چیز است بر تو فرستادیم.»[۲۸]
در روایت از امام صادق(ع) آمده است: «خداوند در قرآن همه احکام مورد نیاز بشر را بیان کرده است. سوگند به خدا هیچ چیزی را که بشر به آن نیاز دارد، فروگذار نکرده است، تا کسی نتواند عذر آورده و بگوید: اگر این حکم مورد نظر خداوند بود، در قرآن بیان می شد، بدانید که آن حکم در قرآن آمده است.»[۲۹]
جامعیت و فراگیری آموزه های اسلامی از چنان وضوحی برخوردار است که مستشرقان غربی آشکارا از آن حمایت کرده اند. برخی از آنچه این محققان در این زمینه گفته اند به شرح زیر است:
جان دیون پورت می نویسد: «قرآن مطابق تحقیقات کومب با انجیل فرق دارد؛. …. قرآن مانند اناجیل نیست که فقط به عنوان میزان و شاخصی درباره عقاید دینی و عبادت و عمل درباره آن شناخته شده است؛ بلکه دارای مکتب و روش سیاسی نیز هست؛ زیرا. .. اساس دستگاه و سازمان سیاسی، روی این شالوده ریخته شده و هر نوع قانونی برای اداره امور کشور، از این منبع گرفته می شود. و بالاخره کلیه مسائل حیاتی و مالی با اجازه همین منبع و مصدر قانون گذاری، حل می شود.[۳۰]
ادوارد گیبون[۳۱] نیز آورده است: «قرآن… قانون اساسی، شامل رویه قضایی و نظامات مدنی و جزایی و حاوی قوانینی است که تمام عملیات و امور مالی بشر را اداره می کند… دستوری است شامل مجموعه قوانین دینی و اجتماعی، مدنی، تجاری، نظامی، قضایی، جنایی و جزایی. همین مجموعه قوانین از تکالیف زندگی روزانه تا تشریفات دینی از تزکیه نفس تا حفظ بدن و بهداشت و از حقوق عمومی تا حقوق فردی و از منافع فردی تا منافع عمومی و از اخلاقیات تا جنایات و از عذاب و مکافات این جهان تا عذاب و مکافات جهان آینده همه را در بر دارد».[۳۲]
مارسل بوازار,[۳۳] پژوهشگر – انستیتوی تحقیقات عالی حقوق بین الملل در ژنو – می نویسد: «در قرون وسطی هر موقعی رکودی در قوانین مسیحیت روی می داد صاحب نظران از حقوق اسلامی استفاده می کردند. در قرن سیزده میلادی در چند دانشگاه اروپا، مبانی فقه اسلامی مورد پژوهش قرار گرفت. اگر فلسفه تأسیس دانش حقوق بین الملل را دگرگونی در روابط ملت ها و جلوگیری از تجاوز زورمندان و توانگران و برابری و برادری انسان ها بدانیم؛ باید اذعان کنیم که پیغمبر اسلام(ص) بنیانگذار حقوق بین الملل بوده است».[۳۴
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 