پاورپوینت کامل مؤلفه های معنویِ اسلامی سازی دانشگاه ۱۰۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مؤلفه های معنویِ اسلامی سازی دانشگاه ۱۰۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مؤلفه های معنویِ اسلامی سازی دانشگاه ۱۰۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل مؤلفه های معنویِ اسلامی سازی دانشگاه ۱۰۳ اسلاید در PowerPoint :

زیر عنوان:

گروه اخلاق پژوهشکده علوم وحیانی معارج محقق: محمدربیع میرزایی

درآمد

پس از پیروزی انقلاب اسلامی، یکی از دغدغه های مسئولان نظام مقدّس اسلامی، قداست بخشی به مجامع علمی و دانشگاهی بوده و در این راه تلاش های بسیاری صورت پذیرفته است. در سه دهه انقلاب، هرگاه از این مقوله سخن به میان می آمد، برخی می پنداشتند که اصل اساسی در اسلامی سازی دانشگاه ها این است که باید به ظواهر اسلامی در محیط دانشگاهی صبغه بیشتری داد؛ مثلاً به نماز جماعت و قرائت ادعیه و زیارات اهتمام بیشتری ورزید و باید ظاهر دانشگاه، اسلامی بودن خود را نمایان سازد.

این ایده به جای خود، سخن به حقی است و محیط مطلوب در جوانی که مفطور به فطرت الهی است، تأثیرگذار خواهد بود؛ اما باید به این نکته توجه داشت که عقیده مزبور در تربیت اسلامی دانشجویان مؤثر است نه اسلامی کردن علوم و دانشگاه ها. بر این اساس، برای نیل به دانشگاه اسلامی باید عناصر اصلی دیگری را مورد توجه قرار داد.[۱]

پیش از هر چیز باید دانست که «منابع علوم» و «نیروی انسانی»، عناصر محوری فضای علمی کشور را تشکیل می دهند[۲] که برای اسلامی سازی دانشگاه ها باید در کنار اسلامی کردن محیط علمی (عناصر محیطی و ظاهری)، «متون درسی» و «اساتید و دانش پژوهان» نیز صبغه اسلامی داشته باشند.

در این نوشتار، برخی از مؤلفه های انسانی، علمی و محیطیِ تأثیرگذار بر اسلامی سازی دانشگاه ها، البته از حیث ارتباط آنها با بُعد معنویِ اسلامی شدن، مورد بحث و بررسی قرار می گیرد تا شاید تمهیدات امر فراهم گردد و گامی در مسیر مطلوب برداشته شود.

·مؤلّفه های انسانی

·۱. شناخت موانع و دفع رهزنان فکری

همان گونه که در تعالیم دینی به ما آموخته اند که تلاوت قرآن را با استعاذه از شیطان و پناه بردن به خدای رحمان باید آغاز کرد تا وسوسه های شیطانی در اثنای تلاوت و زمزمه کلام الهی، ابزاری برای مَشُوب شدن وحی الهی نگردد و رسالت کتاب خدا که تعلیم حکمت و تعالی ارواح است، کاملاً نقش خود را ایفا کند، راه صحیح بهره برداری از علوم هماهنگ با قرآن و هم آوا با سنّت معصومان(ع) نیز این است که در آغاز فراگیری آنها از نام و یاد خداوند غافل نَبُود و از خاطره های تلخ و تأسّف بار نفسانی به الهام های سودبخش الهی پناه بَرد؛ زیرا شیطان همواره در بستر صراط مستقیمِ علمی می نشیند تا عالمان را از فاهمه به واهمه و از برهان به مغالطه مبتلا سازد؛ چنان که همواره در مسیر صراط مستقیمِ عملی قرار می گیرد تا عاملان را از اخلاص به ریا و از حَسَنه به سیئه سقوط دهد: «وَإِنَّ الَّذِینَ لا یؤْمِنُونَ بِالآخِرَهِ عَنِ الصِّرَاطِ لَنَاکبُونَ».[۳] مهم ترین راه نفوذ ابلیس در مغزهای متفکر یک ملّت، این است که آنها در هنگام اِدراک معارف الهی به دامِ خیال، قیاس، گمان و وهم افتاده، گرفتار کمند مغالطه گردند و از نیل به حقایق راستین محروم شوند. گذشته از این، گرچه برای اغوای افراد عادّی، شیطان های متعارف اِنسی و جنّی کوشش می کنند، لیکن برای اضلالِ عالمان و اندیشوران، خودِ ابلیس به گمراه کردن مباشرت دارد.

بر همین اساس است که از هر راهی وارد می شود تا دانشمندان جامعه که پزشکان روحانی امّت اند، از مسیر حقّ و صدق، منحرف گردند یا لااقلّ در هدایت و روشن ساختن افکار مردم کامیاب نگردند و گروهی را نیز براثر کژراهه خویش منحرف سازند. در نهایت، اگر ابلیس پلید از جهات فوق طَرْفی نبست، می کوشد دانشمندان جامعه هیچ گونه خدمت فرهنگی به دولت ها و ملّت های متعهّد نگردند و به صِرف علوم نظری اکتفا کنند.

بنابر آنچه گفته شد، اساتید و دانشجویان دانشگاه ها باید برای رهایی از رهزن های فکری، اوّلاً از یاد خدا غافل نشوند و از وساوس شیطانی، به الهامات رحمانیِ پروردگار متعالی پناه برند و ثانیاً تعقّل و فاهمه را از تخیّل و واهمه، و برهان و استدلال را از سفسطه و مغالطه بازشناسند و ثالثاً به جایگاه حسّاس و تعیین کننده اهل علم در جامعه و اهتمام شیطان در انحراف آنان از راه های خاص، توجه ویژه داشته باشند تا به سلامت از این گردنه های خطیر و نَفَس گیر بگذرند و منشأ خدماتی برای امت اسلامی گردند.[۴]

·۲. علم توأم با اخلاق محوری

دانشگاه اسلامی، آنگاه تحقّق خواهد یافت که علوم تدوینی اش مخالف رهنمود وحی و عقل برهانی نباشد و اساتید و دانشجویانش در بخش عقاید، اخلاق و اعمال، به گناه شخصی و اجتماعی گرایش نداشته باشند. لازمه چنین امری، وجود دروسی است که قلمرو و محتوای آن از نفوذ شبهات واهی و بدآموزی های مستور یا مشهور مصون باشد و نیز رفتار و گفتار و نوشتار و کردار مسئولان، اساتید و دانشجویان، از عصیان یا نسیان عمدی که در حدّ خود تخلّف رسمی محسوب می گردد، محفوظ بماند که در این صورت، سیرت و سنّت متعلمان به سمت علم و اخلاق گرایی سوق می یابد و از شیوه مشئوم مدرک پرستی دور می گردد و دانش، برای تقرّب به ساحتِ قدسِ دانش آفرین آموخته می شود؛ چنان که از صاحب مذهب تشیّع این سخن نورانی مأثور است که همه علوم مردم را در چهار چیز یافتم: نخست اینکه پروردگارت را بشناسی؛ دوم آنکه بدانی تو را برای چه آفرید؛ سوم آنکه بدانی از تو چه چیزی خواسته است و چهارم اینکه بدانی چه چیزی تو را از دینت خارج می کند (وَجدتُ عِلمَ الناسِ کلَّهُ فی اربع: اوّلها اَن تَعرفَ ربّک، والثانی اَن تَعرفَ ما صَنَعَ بک والثالث ان تَعْرفَ ما أراد بک والرابع اَن تعرفَ ما یخرجک عن دینک).[۵]

پس علمی نافع است و برای اسلامی شدن مراکز فرهنگی، به ویژه آموزش عالی، راهکاری مناسب است که هم جنبه علمی آن ملحوظ شود، هم صبغه عملی و اخلاقی آن مورد توجه قرار گیرد؛ تا مبادا قلم به دست نابخردان افتد و حکم ناصواب صادر و اجرا گردد؛

چون قلم در دست غدّاری بود بی گمان منصور بر داری بود

چون سفیهان راست این کار و کیا لازم آمد یقتلون الانبیاء[۶]

و مبادا حکم در اختیار فرد گمراه قرار گیرد که وبال، کمال به حساب آید و چاه، جاه تلقی شود و سقوط، صعود به شمار آید و حماقت، عقلانیت محسوب گردد[۷]؛

حکم چون در دست گمراهی فتاد جاه پندارید در چاهی فتاد

طفل راه فقر چون پیری گرفت پَی روان را غولِ ادباری گرفت

احمقان سرور شدستند و زِبیم عاقلان سرها کشیده در گلیم[۸]

·۳. شناخت رسالت سلوکیِ دانش پژوهی

رسالت سلوکیِ اندیشوران دانشگاه اسلامی باید یا پیروزی بر هوا و سلطه بر اغراض نفسانی و غرایز حیوانی باشد یا شهادت در راه تهذیب نفس و تسلیم خواسته های اهریمن درون و بیرون نشدن و به دام هوس، تن ندادن. بر این اساس، اگر دانش پژوهی توان چیرگی بر دشمن درون را یافت و در میدان تهذیب روح بر نَفْس مُسَوّله و اَمّاره فائق آمد، به فیض فوز عظیم نائل آمده است؛ و اگر بر امیال باطل خود پیروز نشد، اما لااقل به اسارت آن نیز تن نداد و تا پایان عمر در جنگ با دشمن و گریز از او به سر برد و سرانجام بدون تسلیم شدن، رحلت کرد، همانند قَتیل در معرکه نبرد، پاداش شهید را خواهد داشت.[۹]

بنابراین طالبِ علم در دانشگاه اسلامی، علاوه بر آگاهی از برنامه درسی خویش، باید به خوبی، هدف و رسالت معنوی و مسیر صیرورت روحانی و غایات و فضایل نفسانی را نیز بشناسد و با جمع میان تربیت عقلی و قلبی، به دو بال علم و عمل دست یابد تا به شایستگیِ پرواز در آسمان بی نهایت معارف وحیانی باریابد.

·۴. تفسیر توحیدی نظام کیهانی

هنگامی عالمان به هدفِ آفرینش بارمی یابند و به تبع آنها مراکز علمی و دانشگاهی صبغه دینی و اسلامی خواهند یافت که دانش آنان تفسیر طولی و توحیدی از نظام کیهانی باشد و سراسر صحنه خلقت را آیات حق بدانند تا خود که صلاحیت خلافت الهی را دارا هستند، هم مظهر علم خدا گردند و به مقدار توان خویش، اسرار و رموز هستی را کشف کنند و هم آنها را در راه صحیح و سودمند برای جوامع بشری تسخیر کنند.

سرّ آنکه برخی از اساتید و دانش پژوهان دانشگاه ها و دیگر مراکز علمی و صاحبان صنایع دانشی از توفیق سود رسانی به همنوعان خود استنکاف دارند و چندان مؤثر و مفید واقع نمی شوند، آن است که علمشان صبغه توحیدی ندارد و از گستره علم و قدرت بی کران خدای علیم بی خبرند.[۱۰]

·۵. کوشش عقلی و کِشش قلبی

شاید این تصور در اذهان برخی حاکم باشد که در فراگیری علوم، صرفاً تلاش و کوشش عقلی کفایت می کند و هیچ گونه عامل معنوی در آن دخیل نیست! حال آنکه کشش قَلبی به سوی معبود، علاوه بر اینکه در تقرّب به ربّ و رشد و تعالی روح سهم مؤثّری دارد، یکی از عوامل اصلی رشد علمی و خردورزی دانش پژوهان حقیقی است؛ زیرا نقش نفسِ امّاره در درون و شیطان وسوسه گر از بیرون، در بخش نظر و ادراک، کمتر از حدّ خیال و وهم، و در بخش عمل و تحریک، نازل تر از شهوت و غضب نیست. این بیان صریح خدای سبحان است که «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ یجْعَلْ لَکمْ فُرْقَانًا»[۱۱]؛ یعنی تقوای الهی سبب ایجاد نیرویی از جنس علم یا شهود در انسان می شود که در تشخیص حق از باطل و درست از نادرست و سره از ناسره، او را یاری می دهد.

انسان فرزانه ای که از کوشش علمی و کشش قلبی، حظّ و بهره ای داشته باشد، هم از تحریک وهم و خیال در مقام نظر آگاه است و هم از بند شهوت و غضب در مقام عقل عمل، آزاد. چنین اندیشور پارسایی، مصون از رهزن بوده، پیرو راستین راهنمای غیبی است و چنین سالک صالح و وارسته ای، توان حمایت از مکتب وحی و هدایت سایر رهروان کوی دوست را خواهد داشت.[۱۲]

·۶. تقویت بُعد عملی با محبّت خدا و اولیا

همان گونه که فرشتگان الهی از تسبیح و تحمید و تهلیل و تکبیر خدا اغتذا می کنند، روح مجرّد انسانی نیز از حکمت و محبّت، تغذّی می کند تا هم شأن عقل نظری او با حصول معارف غیبی تغذیه گردد، هم شأن عقل عملی وی با شهد محبّت کامیاب شود؛ لذا برنامه اصلی رسول اکرم(ص) در چهره تعلیم کتاب و حکمت و تزکیه نفوس تجلّی یافت و اجر رسالت آن حضرت(ص) محبّت عترتِ جداناپذیر از قرآن کریم تعیین شد؛ بنابراین وِداد معلمان آسمانی و مودّت وحی الهی نخستین شرط فرشته خویی است.

چون جان لبریز از محبّت خدا و اولیای او فراتر از قلمرو زمان و گسترده تر از فلات زمین است، برای تعلّم وی نه زمان مخصوص معتبر است و نه زمین خاص شرط است؛ چنان که هیچ یک از علل و عوامل مادی مانع آن نخواهد بود؛ لذا نه تنها هر روز باید بر درجات علم افزود، چنان که از حضرت رسول اکرم (ص) منقول است: «روزی که بر دانشم افزوده نگردد، برایم مبارک نیست»[۱۳]، بلکه هر محفلی باید سبب ازدیاد معرفت و محبّت گردد. گذشته از این، به ما توصیه شده است که به آنچه آموخته اید، عمل کنید؛ چرا که اگر به علم عمل نشود، به جز افزایش دوری از خدای سبحان، ثمره ای نخواهد داشت: (تَعْمَلُوا بِمَا عَلِمْتُمْ فَإِنَّ الْعِلْمَ إِذَا لَمْ یعْمَلْ بِهِ لَمْ یزْدَدْ مِنَ اللَّهِ إِلَّا بُعْداً).[۱۴]

از آنچه گذشت، روشن می شود که علم و عمل بدان، وسیله تقرّب به خدا و یکی از مصادیق بارز آیه کریمه: «وَابْتَغُوا إِلَیهِ الْوَسِیلَهَ«[۱۵] است؛ زیرا چیزی که تحصیل آن مایه قرب به خدا و تعطیل آن سبب بُعد از اوست، حتماً وسیله مناسبی برای شناخت خدا و امتثال وظیفه الهی خواهد بود.[۱۶]

بنابراین اساتید و دانشجویان دانشگاه های اسلامی باید با همین نظرگاه به تدریس و تحصیل علوم بپردازند و علم و عمل توأمان و افزایش محبّت الهی و پیامبر اکرم و عترت مطهرش(ع) را سرلوحه خود قرار دهند تا مبادا اصلِ «تقرّب الی الله» فدای فرعِ «علم آموزی» شود و فرعِ «تحصیل» به جای اصلِ «تهذیب» نشیند.

·۷. ایمان راسخ

گرچه دانش، بنایی استوار است، اما تندباد حوادث، هر لحظه آن را به صَوبی سوق می دهد و از سویی بازمی دارد تا بتواند چنین کالای گران بهایی را به خدمت گیرد. استبداد اندیشوران خودخواه از یک سو، استثمار متکاثران سودجو از سوی دیگر، استعباد سیاست بازان مستکبر از جهت سوم و استحمار متحجّران راکد از جهت چهارم، همگی درصدد مُثْله کردن فرشته مظلوم علم اند.

مهم ترین عاملی که اصل حیات، سلامت، استقلال و آزادی دانش را تضمین می کند، همانا ایمان راسخ دانش پژوهان و عالمان است. گفتار گهربار امیرمؤمنان(ع) در این باره چنین است: (و بالإیمان یعمر العلم و بالعلم یرهَبُ الموتُ و بالموت تُختم الدّنیا و بالدّنیا تُحرزُ الاخره)[۱۷]؛ یعنی ایمان باعث آبادانی علم است و مردم به واسطه علم و معرفت، از مرگ می ترسند و با مرگ، زندگی دنیا پایان می پذیرد و به وسیله دنیا آخرت به دست می آید.

علم بدون ایمان، همچون خانه ای سست بنیان است که شاکله اش با کوچک ترین حادثه، ویران می شود و عالم و دانشمندی که به چنین علمی بسنده کند، بدون هیچ پناهگاهی، متحیّر و سرگردان خواهد بود و این کلام گهربار امیر بیان(ع) است که فرمود: (رُبّ عالم قد قَتَلَه جَهْلُه و عِلْمُه مَعه لاینْفَعه)[۱۸]؛ چه بسا دانشمندانی که در عین عالم بودن، جهالتشان عامل نابودی آنان شده و علم مزعومشان بدانان نفعی نمی رساند.

بر این اساس، از دانشگاه اسلامی متوقّع است که اساتید و دانشجویان را به سوی ایمان راسخ و تدریس و تحصیل توأم با علم و تقوا و تهذیب نفس و خوف از خدا و دوری از خواسته های هوا و قربانی کردن هرگونه ظاهرفریبی و اغواگری و امر به سوء نفس سوق دهد، نه صِرف آموزش و یادگیری پاره ای علوم نظری و غفلت از فضایل و رذایل نفسانی، بدون نظرداشت به ابعاد اخلاقی و تربیتی آنها.[۱۹]

·مؤلّفه های علمی

·۱. اسلامی سازی متون و علوم دانشگاهی

منشأ استبعاد «اسلامی شدن دانشگاه ها و علوم و متون دانشگاهی»، محصول غفلت یا تغافل از نصوص و متون جامع و اصول کلّی دین مبین اسلام است؛ چه اینکه بسیاری از رشته های فکری، از خلال آیات قرآن کریم یا روایات عترت طاهرین(ع) استظهار می شود. یکی از ویژگی های بایسته نظام اسلامی این است که مراکز علمی آن باید صبغه اسلامی داشته باشد و عناصر محوری دانشگاه ها را اصول فکری و مسائل ارزشی اسلام تشکیل دهد.

اگر هر علم مبرهنی را (اعم از علوم تجربی و انسانی) تفسیر صحیح و تبیین درستِ آیتی از آیات نظام هستی بدانیم، تدریس چنان علومی باید در راستای تشریح متن دینی و تفسیر کلمات الهی باشد؛ بنابراین از جهات متعدد می توان حوزه فکری و استدلالی دانشگاه های یک جامعه اسلامی را مطابق همان نظم دینی تنظیم کرد.[۲۰] بر این اساس، یکی از زمینه های اسلامی شدن دانشگاه ها تغییر نوع نگرش به محتوای علمی دروس دانشگاهی است؛ برای مثال قرار گرفتن عقل به مثابه منبعی در درون مجموعه معرفت دینی، نه در مقابل آن، می تواند سهمی به سزا در اسلامی کردن، بلکه اسلامی شدن علوم دانشگاهی ایفا کند.

علوم، آنگاه اسلامی می شوند که عقل مانند نقل، حجّت دینی باشد و حکم دین را برساند؛ آنگاه محصولات عقلی نیز به معنای وسیع آن که شامل علوم طبیعی، انسانی، ریاضی و فلسفی می شود، مطالب دینی را خواهند رساند، نه چنان که برخی پنداشته اند، بیگانه و متمایز از دین باشند.[۲۱]

اگر عقل و نقل همانند دو دلیل عقلی یا دو دلیل نقلی، هماهنگ با هم دیده شود، در محاسبه یا محاکمه، هرگز عقل برهانی، علم بشری شمرده نخواهد شد، بلکه آن نیز با نقل معتبر، علم الهی دانسته می شود که خدای سبحان از درون به انسان می آموزد؛ چنان که نقل معتبر را از بیرون به او تعلیم می دهد.

پس می توان با تدوین متون درسی مأخوذ از عقل و نقل، صبغه اسلامی شدن دانشگاه را تأمین کرد؛ زیرا اگر مطالب علمی با انضمام «هُوَ الأوَّلُ وَالآخِرُ«[۲۲] و تبیین مبدأ آفرینش و غایت خلقت نظام موجود، تکمیل شود، هماره از آیات الهی سخن به میان می آید و روح دینی در متون درسی دمیده می شود. آنگاه هم حوزه به کمال خود بار می یابد و پرورش یافتگانِ جامع معقول و منقولِ مرتبط با دانشگاه ها نادر نخواهند بود و هم دانشگاه به جمال خویش نائل می شود و متخصّصانِ متعهد و اندیشوران متعبّدِ بسیاری خواهد داشت.[۲۳]

هرگز نمی ت

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.