پاورپوینت کامل چند و چونی در اقتصاد مقاومتی و وظیفه دانشگاه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل چند و چونی در اقتصاد مقاومتی و وظیفه دانشگاه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل چند و چونی در اقتصاد مقاومتی و وظیفه دانشگاه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل چند و چونی در اقتصاد مقاومتی و وظیفه دانشگاه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

زیر عنوان:

در گفت و شنفتی با حجت الاسلام و المسلمین دکتر مصباحی مقدم

اشاره

حجت الاسلام و المسلمین دکتر غلامرضا مصباحی مقدم، اقتصاددانی است که بیش از ۳۵ سال در زمینه اقتصاد، به ویژه اقتصاد اسلامی، پول و بانک و توسعه اقتصادی، تحصیل، تدریس، پژوهش، تالیف، سخنرانی، راهنمایی و مشاوره و داوری در زمینه پایان نامه های کارشناسی ارشد و دکتری، فعالیت داشته است. وی هم اکنون عضو هیئت تحریریه تعدادی از مجلات معتبر علمی – پژوهشی اقتصادی و عضو دو انجمن علمی اقتصادی، نماینده مجلس شورای اسلامی و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است. مدیریت گروه های اقتصادی تعدادی از مراکز دانشگاهی و نیز ریاست کمیسیون اقتصادی مجلس هشتم، از دیگر سوابق علمی و اقتصادی ایشان است.

حاصل این سوابق علمی در زمینه اقتصاد و اقتصاد اسلامی، انتشار بیش از ۸ عنوان کتاب(از جمله: درآمدی بر اقتصاد اسلامی، مبانی اقتصاد اسلامی، کلیاتی از اقتصاد اسلامی، مجموعه مقالات اقتصادی)، بیش از ۳۰ مقاله علمی، راهنمایی و مشاوره حدود ۷۰ پایان نامه کارشناسی ارشد و دکتری و تدریس سه دهه ای در دانشگاه های تهران، تربیت مدرس، علامه طباطبایی، امام صادق(ع)و موسسه عالی آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) قم و طراحی و اجرای دو دوره دکترای اقتصاد اسلامی و فقه الاقتصاد بوده است.

پیرو اعلام «اقتصاد مقاومتی» به عنوان سیاست جدید اقتصادی کشور توسط مقام معظم رهبری، گفت و شنفتی در این باره با حجت الاسلام و المسلمین دکتر مصباحی مقدم داشتیم که در تقدیم شما فرهیختگان می شود.

معارف

در ابتدا از عنایت شما به نشریه معارف سپاسگزارم و امیدوارم که گفتگوی مفیدی منعقد شود. چنانکه مستحضرید رهبر معظم انقلاب سال گذشته را «سال جهاد اقتصادی» نامیدند. امسال نیز از سوی ایشان به عنوان سال «تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی» نام گذاری شد. معظم له در دیدار اخیر خود با کارآفرینان برتر و فعالان اقتصادی(۸/۵/۹۱)، سیاست «اقتصاد مقاومتی» را مطرح کردند و آن را راه عبور از مقطع سرنوشت ساز کنونی برشمردند.

از آنجا که ابتدا باید «اقتصاد مقاومتی» به درستی تعریف و تبیین و سپس سیاست گذاری شود، با توجه به بیانات معظم له در دیدار دانشجویان (۱۷/۵/۹۱) که فرمودند: «اقتصاد مقاومتی… یک فکر است، یک مطالبه عمومی است. شما دانشجو هستید، استاد هستید، اقتصاددان هستید؛ بسیار خوب، با زبان دانشگاهی، همین ایده اقتصاد مقاومتی را تبیین کنید.» تعریف و تبیین شما از «اقتصاد مقاومتی» چیست و ویژگی ها و شاخص های اصلی آن را چه می دانید؟

من هم از شما که از راه دور تشریف آوردید و به زحمت افتادید، تشکر می کنم.

اقتصاد مقاومتی در شرایطی مطرح می شود که یک کشور، یک ملت، یا یک گروه و مجموعه از ناحیه دشمنان خود مورد تعرض اقتصادی قرار بگیرد. «مِنْ قُوَّه» در آیه شریفه «وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّهٍ» (انفال/۶۰) اطلاق دارد و نشان دهنده این است که برای مقابله با دشمن باید از هر نیرویی استفاده کرد. آنچه که ابتدا به ذهن مخاطب می رسد این است که این نیرو، نیروی نظامی باشد، ولی «مِنْ قُوَّه» حکایت از این می کند که هر نیرویی است؛ چون گاهی جنگ اقتصادی است، گاهی تبلیغاتی، گاهی سیاسی و…. امروز ما با تشدید تحریم ها، در صحنه یک جنگ اقتصادی قرار گرفته ایم.

سال گذشته را هم مقام معظم رهبری سال «جهاد اقتصادی» اعلام کردند؛ البته به سال های قبلش هم که برگردیم، شعارهای سال حکایت از این دارد که ما داریم به سمت یک وضعیت اقتصادی می رویم؛ که باید بر منابع، ظرفیت ها و توانایی های خودمان تکیه کنیم. تأکید بر همت مضاعف و کار مضاعف، تأکید بر اصلاح الگوی مصرف، تأکید بر مبارزه با اسراف و تبذیر در سال های اخیر، نشان دهنده این حقیقت است. البته بعضی از این شعارها شاید فارغ از پیش بینی یک جنگ اقتصادی است، اما دیگر شعار «جهاد اقتصادی» خیلی شفاف است که ما یک جنگ اقتصادی در پیش داریم. البته باید دولت مردان و مسئولان کشور از خیلی جلوتر به فکر چنین وضعیتی می افتادند و اقتصاد مقاومتی را پایه ریزی می کردند. به خاطر دارم سال ۱۳۸۴ درآمد نفت یکباره افزایش پیدا کرده بود و دولت محترم در پی این بود که هر چه بیشتر از درآمدهای ناشی از نفت استفاده کند. همان وقت ما اشاره کردیم که اتکای بیشتر بر درآمد نفت نه تنها هنر نیست بلکه زیانبار است؛ چون این درآمدی است که از بیرون سیستم اقتصادی به آن تزریق می شود و درآمدی که از بیرون به سیستم تزریق شود اثرش، رشد نقدینگی است. از آنجا که پول، پرقدرت است و اگر ظرفیت لازم برای جذبش نباشد، آسیب می زند ـ که متأسفانه این را هم شاهد بودیم ـ شاهد رشد تورم شدیم؛ به گونه ای که تورم در پایان سال ۱۳۸۴ برابر با ۳/۱۰%، پایان سال۱۳۸۵ برابر با ۱۸%، و سال ۱۳۸۶برابر با ۲۵% شد و همین طور افزایش پیدا کرد. الان آخرین گزارشی که بانک مرکزی ارائه کرده تورم یک ساله از خرداد سال گذشته تا خرداد امسال ۵/۲۲% است. وقتی هم می فهمیم که روند مثبت است یا منفی ـ به معنای اینکه رو به افزایش است یا رو به کاهش ـ که تورم هزینه های تولید کننده را بررسی کنیم. ظاهراً آخرین اخبار و آمار نسبت به هزینه های تولیدکننده، روش کاهشی را نشان می دهد. این جای امیدواری دارد در عین حال که رشد نقدینگی در چهار ماهه اول سال ۹۱ بر خلاف انتظار و بر خلاف معدل سال های گذشته خیلی بالاست؛ این هم یک نقطه نگرانی است. آخرین آمار در این مورد هم رشد ۶/۷% از آغاز سال تا پایان تیرماه است که نقدینگی رشد کرده است. حال آنکه همین مسئله سال گذشته ۷/.% بوده است، یعنی خیلی بالای ده برابر این رشد! و اگر به همین روال پیش برویم خیلی خطرناک است. امیدواریم که دولت و بانک مرکزی به فکر باشند و اجازه ندهند که تا پایان سال دیگر در خوش بینانه ترین شرایط نرخ رشد نقدینگی بالای ۲۰% برود؛ که اگر چنین نشود، تورم بسیار سنگینی را به جامعه تحمیل می کند.

شرایط تورمی، آن شرایطی است که ناخواسته منابع به جای اینکه به سمت تولید هدایت شوند به سمت واسطه گری و دلالی هدایت می شوند؛ چون تولید آن قدر با صرفه نیست که دلالی با صرفه است! در شرایط تورمی که نقدینگی سنگینی به جامعه وارد می شود، این نقدینگی را ظرفیت های تولید نمی تواند جذب کند. البته این انگیزه برای اینکه به این سمت هدایت شود، تنها از ناحیه بنگاه های اقتصادی نیست، بلکه حتی تولید کنندگان هم اگر نقدینگی جدیدی به دستشان بیاید گاهی این گونه است که به جای اینکه به تولید تزریق کنند به واسطه گری تزریق می کنند! چون برگشتش سریع و سودش بالاتر است؛ در حالی که تولید برگشتش کندتر و سودش پایین تر است. در شرایط تورمی، هوس دست یافتن به درآمد زود بازده و شیرین، مانع از این می شود که وجوه به سمت تولید هدایت شود. ما نقدینگی بیشتر را ایجاد می کنیم برای اینکه تولید را بالا ببریم. در شعار دولت مردان گاه می بینیم که می گویند ما می دانستیم تورم داریم، اما نقدینگی را بالا بردیم تا اشتغال ایجاد شود، چون برای ما اشتغال مهم تر از تورم است! در حالی که با این کار نه اشتغال ایجاد می شود و نه تورم مهار می گردد.

گاهی از ناحیه مسئولان اجرایی کشور دیدگاهایی مطرح می شود که غیرعالمانه و غیرکارشناسانه است؛ مثلاً می گویند نقدینگی ربطی به تورم ندارد! این برای کسی که با الفبای اقتصاد آشنا باشد اظهارنظر خیلی عجیبی است. مگر می توان عامل پولی را در تورم نادیده گرفت؟! وقتی که وسایل پرداخت دو برابر شود، بدون اینکه امکانات محصولات تولیدی دو برابر شده باشد، ما نباید شاهد تورم باشیم؟! یعنی پول بیشتر شده و با بیشتر شدن پول رشد تولید افزایش پیدا نکرده، در این صورت تورم قطعی است. این خوش خیالی است که بعضی ها تصور کنند در اقتصاد ایران نقدینگی عامل تورم نیست. تجربه و علم، غیر از این را نشان می دهد. تجربه شده را نباید تجربه کرد؛ زیرا «مَن جرّبَ المُجرّب حَلّت بِها النّدامَه».

با توجه به وضعیتی که داریم: درآمد نفتی ما کاهش پیدا کرده، مشمول تحریم شدید نفتی هستیم، به کشتی های حامل نفت ایران اجازه پهلو گرفتن در بخشی از بنادر دنیا را نمی دهند، کشتی های نفتی ما را بیمه نمی کنند و حتی با پرچم ایران امکان انتقال نفت را نمی دهند، پس در این شرایط سخت چاره چیست؟ آیا دست هایمان را بالا ببریم و اعلام کنیم در مقابل خواسته های نامشروع قدرت های استکباری تسلیم هستیم؟! این با عزت انقلاب اسلامی و با عزت مندی ملت ایران نمی سازد و اگر خدای نکرده بعضی ها تصور کنند باید در مقابل یک چنین فشارهایی کوتاه آمد و تسلیم شد، یقین بدانند که کوتاه آمدن در همین حد متوقف نخواهد شد و این فشارها در این قالب منحصر نخواهد شد. همه سیاستمداران دنیا می دانند که امروز مسئله انرژی هسته ای ایران مسئله روشن و شفافی است و شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی هم هیچ گونه انحرافی در غنی سازی اورانیوم در ایران مشاهده نکرده است. گزارش های ۱۶ مرکز پژوهشی و نظریه پردازی در آمریکا هم نشان می دهد که ما هیچ گونه انحرافی از مسیر صلح آمیز و علمی انرژی هسته ای نداریم و برخلاف تبلیغات واهی، به فکر انرژی هسته ای نظامی نیستیم؛ ولی در شعارهایشان مدام تکیه می کنند که ما نخواهیم گذاشت ایران به بمب اتم دست پیدا کند! وقتی نظام جمهوری اسلامی ایران چنین عزم و اراده ای ندارد، این شعار چیزی جز سالوس و فریب افکار عمومی نیست. پس معلوم می شود که اینها هیچ حجتی ندارند؛ و این را ما در بعضی مذاکرات هم که با سیاستمداران اروپایی داشتیم مطرح کردیم و آنها هم قبول دارند و می گویند برای ما روشن است ولی چه کنیم که اتحادیه اروپا تصمیم گرفته تا وقتی که ایران این مسیر را طی می کند ولو اینکه انرژی هسته ای شما صلح آمیز است، ما تحریم را ادامه دهیم! آنها نمی خواهند جمهوری اسلامی ایران از نظر علمی پیشرفت کند چون آنچه که دستاورد ما در این راستا بوده رشد علمی است و دست یافتن به فناوری بسیار پیشرفته در انرژی اتمی، نانو تکنولوژی، لیزر، پزشکی، داروسازی، مسائل دانش هوافضا و دست یافتن به ماهواره، در هر زمینه ای که ما وارد شده ایم از نظر آنها عرصه ممنوعه است. بنابراین کوتاه آمدن ما در مقابل فشارهای بیگانگان، حدّ یقفی نخواهد داشت.

پس با این شرایط و وضعیت اقتصادی کشور، که شما به خوبی آن را تشریح کردید، ما با «اقتصاد مقاومتی» به دنبال چه هستیم؟ با کمک این سیاست جدید اقتصادی چه می خواهیم بکنیم که بدون آن نمی توانستیم؟

اقتصاد مقاومتی به معنای تکیه کردن بر توانایی ها و ظرفیت های داخلی است. همان طوری که مقام معظم رهبری به عنوان شعار امسال، «تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی»را بیان فرمودند، اینها واژه هایی کاملاً معنادار است. بحث این است که ما باید روی پای خودمان بایستیم و هر گونه وابستگی خود به خارج را قطع کنیم. یکی از این وابستگی ها فروش نفت به خارج است. ما در بودجه، وابسته به فروش نفت هستیم؛ پس به این سمت برویم که وابستگی خود را به فروش نفت خام به خارج قطع کنیم. اگر این اتفاق بیافتد، بزرگترین اهرم اقتصاد مقاومتی به دست ما آمده و بزرگترین حربه دشمن برای تحریم های ما خنثی شده است. علاوه بر این، ما الان برای مواد اولیه بخشی از محصولات کشاورزیمان مثل دامداری و مرغداری و امثال آن، نیازمند واردات مواد اولیه هستیم. این واردات یک نوع وابستگی برای تولید کشاورزی و محصولات دامی و طیور ما ایجاد کرده است! مگر کنجاله سویا یا جو و امثال آن، چیز عجیبی است که ما در داخل نمی توانیم تولید کنیم و باید آن وارد کنیم؟! متأسفانه ۹۰% ما در این جهت وابسته به واردات هستیم! خیلی راحت کشاورزان ما در این جهت می توانند بسیج شوند. تولید سویا نیاز به آب زیاد و زمین پراستعداد ندارد، بیابان ها را می توان سویا کاشت، ظرف حداکثر سه ماه هم محصول می دهد. اگر ما این کار را در داخل انجام دهیم امکان صادراتش را هم خواهیم داشت. جالب این است که کشاورزان گندم کار و جوکار ما می توانند بعد از برداشت محصول خودشان، بلافاصله سویا بکارند و تا کشت بعدی گندم، سویا را برداشت کنند. پس لازم نیست نفت خام بدهیم و سویا بگیریم! این یکی از آن پاشنه آشیل هایی است که خودمان با دست خودمان ایجاد کرده ایم.

یکی از کارشناسان گزارش بسیار امیدبخشی از بخش کشاورزی ارائه کرده است؛ این گزارش حکایت از این دارد که در بخش کشاورزی با اینکه سرزمین ایران یک سرزمین نیمه خشک و کم آب تلقی می شود، امکان تأمین مواد غذایی برای سیصد میلیون نفر جمعیت در سال و امکان اشتغال سه میلیون نفر در این بخش، وجود دارد. شما ببینید چه ظرفیتی هست که ما از این ظرفیت بهره برداری مکفی نمی کنیم. کار را بدهیم دست چنین آدمی که این علم و اطلاعات را دارد؛ ـ البته گزارش او مبتنی بر صدها تحقیق بود که در داخل کشور انجام شده و محصول آن به صورت گزارش ها الان بایگانی می شود ـ اگر ما از این ظرفیت استفاده کنیم مثلاً در بخش صنعت مان از ظرفیت های صنعت مان استفاده کنیم ـ که الان صنایع و کارخانه های ما در حدود ۳۰ الی ۴۰% ظرفیت کار می کنند ـ می توانیم این ظرفیت را تا ۱۰۰% برسانیم آنگاه ببینید که چقدر اشتغال ایجاد می شود و چقدر محصول برای ما پدید می آورد.

مجری این سیاست اقتصادی جدید اعلامی از طرف مقام معظم رهبری یعنی اقتصاد مقاومتی، کیست؟

دولت.

به نظر شما مجریان و تیم اقتصادی کشور، در چهار چوب این گفتمان جدید اقتصادی رهبری، خود را تنظیم می کنند و همگام با آن و در راستای تحقق این سیاست، حرکت خواهند کرد و یا اصطکاک گفتمانی و عملی با آن پیدا نخواهند کرد؟

خداوند تبارک و تعالی در مورد حضرت آدم(ع) فرمود: «وَلَقَدْ عَهِدْنَا إِلَی آدَمَ مِنْ قَبْلُ فَنَسِی وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْمًا» (طه/۱۱۵) ما تا به حال که عزمی ندیده ایم؛ البته در شرایط جدید دیگر بحث خواستن و نخواستن نیست بلکه مسئولان و دولتمردان را ناگزیر می کند برای اینکه این وابستگی ها را کاهش بدهیم و از بین ببریم، به صورت جدی عزمی داشته باشند.

آیا همین چند فرمایش اخیر مقام معظم رهبری مبنی بر ضرورت رفتن به سمت «اقتصاد مقاومتی» در شرایط فعلی کشور، برای دولت الزام آور است یا باید نهادی قانون گذار مانند مجلس شورای اسلامی و یا مجمع تشخیص مصلحت نظام، آن را به صورت قانون در بیاورد و دولت را ملزم به اجرای این سیاست اقتصادی کند؟

ما معتقدیم جایگاه ولایت فقیه اقتضا می کند که وقتی رهبری رهنمودی را با توجه به رعایت مصالح عمومی، برای نظام می دهند، کفایت می کند که این رهنمود به صورت یک امر یا فرمان الزام آور و قانونی تلقی شود. اما اگر فرض مسئله را بر این بگیریم که چنین برداشتی از این رهنمود نمی شود، مجلس این آمادگی را دارد که آن را در قالب قوانین لازم الاجرا درآورد و به دولت ابلاغ کند. ولی «عزم» چیزی فراتر از این حرف هاست؛ نه نیاز به قانون گذاری دارد، و در نبود آن، در صورتی که قانونگذاری هم شده باشد، لزوماً مبدل به وجود و تحقق آن امر نخواهد شد.

آیا تدوین و اجرای این سیاست جدید اقتصادی، نیازمند تعریف ساختار و تأسیس تشکیلاتی ـ مثل شورای عالی اقتصادـ است و یا به مثابه روحی تازه است که در کالبد جسم فعلی نظام اقتصادی ما، دمیده خواهد شد؟

برداشت ما این است که این فرمایشات اقتصادی رهبری، روحی است که به جامعه و دولت و حاکمیت دمیده می شود؛ البته نه منحصر به دولت است و نه منحصر به حاکمیت، بلکه این انتظار رهبری از همه ملت است. اگر همه ملت شرایط اقتصادی مقاومتی را درک کنند و بدانند که امروز دیگر روزی نیست که مطالباتمان را بالا ببریم، بلکه امروز روزی است که باید کار و عزممان را افزایش دهیم، آن وقت انتظارات خودشان را هم کاهش می دهند.

الان حتی در مجلس گاهی تصمیماتی گرفته می شود که نشان می دهد هنوز این مسئله را جدی نگرفته اند! در شرایطی که درآمد دولت کاهش پیدا کرده، در شرایطی که حتی تحقق بودجه جاری کشور ـ که غالباً نمی شود به آن دست زد و از آن چیزی کم کرد؛ لااقل از حقوق و مزایای حقوق کارمندان دولت نمی شود چیزی کم کرد ـ با سختی روبروست، در این شرایط ایجاد شغل جدید برای دولت خلاف اقتضای شرایط است. در این شرایط انتظار اینکه در قوه قضاییه، مجلس و دولت، ساخت و ساز جدید و عمرانی مفصل و هزینه های گزاف و جلسات تشریفاتی و سفرهای هزینه بر داشته باشیم، نیست. باید قبول کنیم که شرایط جدید با کاهش درآمدها و کاهش درآمدها با کاهش تخصیص ها روبروست. حتی دولت محترم اگر بحث از مهر ماندگار می کند یا می گوید که من می خواهم پروژه هایی را که ناتمام مانده در دوره خودم به پایان برسانم، این را باید متغیری تابع متغیر درآمد قرار دهد؛ یعنی در صورتی که درآمد محقق شود پروژه های مهر ماندگار به پایان برسد نه اینکه بگوید ما این پروژه ها را تمام می کنیم حال می خواهد هر اتفاقی که افتاد بیافتد! یا از هر جا که ممکن باشد این را تأمین مالی می کنیم! اگر بنا را هم بر این بگذاریم که استقراض از بانک مرکزی را بالا ببریم یعنی تورم و رشد نقدینگی بیشتر؛ و رشد پایه پولی بیشتر در چنین شرایطی، آسیب روی آسیب است که شامل حال مردم خواهد شد و باز هم مردم شاهد گرانی های بیشتری خواهند بود. ریشه گرانی ها در همین برداشت های از منابع بانک مرکزی است که معنا و مفهوم ساده آن چاپ پول است؛ و این اتفاق در مسکن مهر و در بعضی موارد دیگر رخ داده است! الان بانک مسکن ما بدهکارترین بانک کشور به بانک مرکزی است! همه اینها نشانه های این است که بدون اینکه منابع لازم باشد، تزریق می کنیم. یا مثلاً یارانه هایی که به خانوارها داده می شود، در سال، چهل هزار میلیارد تومان هزینه برمی دارد و درآمد ناشی از اصلاح قیمت ها ۲۸ هزار میلیارد تومان است؛ این مابه التفاوت ۱۲ هزار میلیارد تومانی از کجا می خواهد تأمین شود؟! اگر در این شرایط وعده کنیم که چون فشارهای تورمی بالا رفته، ما می خواهیم به مردم کمک های بیشتری هم بکنیم، چه مبنای کارشناسی وجود دارد؟! اینها شعارهایی است که باید متوقف شود. با مردم هم باید درست صحبت کرد «انّ الرائدَ لایکذب اهله» (بحار/ج۷/ص۴۷/ح۳۱) کسی که جلو افتاده و مردم را پشت سرخودش می کشاند، نباید نسبت به اهل خودش دروغ بگوید. اگر سر راه، دزدانی و سرگردنه گیرانی وجود دارند، نباید اهل کاروان را خام کرد بلکه باید اخطار و اعلام نمود که ما به زودی به یک جمعِ سرگردنه گیر خواهیم رسید، خودتان را برای مقابله با آنها آماده کنید. اگر بنا را بر این بگذاریم که هیچ اتفاقی نیفتاده و بگوییم آرام باشید، مسئله ای نیست، یک نوع فریب افکار عمومی و آنها را خام کردن است. من منکر نیستم که باید به خانواده های کم درآمد جامعه کمک کرد؛ اگر به یکی، دو، سه دهک پایین درآمدی جامعه برسیم و آنها را ازخط فقر بالا بیاوریم بسیار کار عالی است، اما معنایش این نیست که بگوییم به ۷۰، ۸۰% مردم جامعه همچنان می خواهیم یارانه ها بدهیم و یارانه های بیشتری هم می خواهیم بدهیم! این ها چیزهایی است که با اقتصاد مقاومتی نمی سازد.

اینها نتیجه افتراق میان صاحب نظران و تصمیم گیران اقتصادی است. در دیدار اخیر دانشجویان با مقام معظم رهبری، همین گله را جوانان دانشجو کردند و معظم له هم تأیید فرمودند که باید از نخبگان و کارشناسان برجسته اقتصادی و فرهیختگان دانشگاهی کشور در این زمینه استفاده شود.

این بیان حضرتعالی نشان می دهد که با توجه به وظایف حاکمیت، تیم اقتصادی دولت، و وظایفی که مردم در اقتصاد مقاومتی دارند، تحقق این مهم نیازمند یک مرکزیت یا محوریت به عنوان مرکز فرماندهی و نظارت بر حسن اجرای آن دارد. نظر شما در این مورد چیست؟

من معتقدم آن مرکزیت از جنبه هدایت کلی و سیاستگذاری، رهبری است. رهبری باید همچنان این هدایت کلی و سیاست گذاری را داشته باشند و راهبردهای خود را به بدنه اجرایی کشور و سه قوه ابلاغ بفرمایند، تا ما قدم به قدم با رهبری و تدابیر ایشان پیش برویم. اما اگر از این جایگاه فروتر آمدیم، این رئیس جمهور و دولت است که باید در میدان حاضر باشد و این رهنمودها را اجرایی کند و به صورت جدی دنبال نماید و البته چنین حرکتی باید با استفاده از نخبگان صورت بگیرد؛ فراتر از نخبگانی که امروز در دولت مشغول کار هستند یا با دولت به نحوی به عنوان مشاور همکاری دارند. این مهم نیازمند همراهی و همکاری مجلس شورای اسلامی است؛ که اگر بدون آن، حتماً با چالش ها و مشکلاتی روبرو خواهد شد. این همکاری می باید در قالب مشورت ها و جلسات مشترک بین مجلس و دولت باشد. خوشبختانه اخیراً چند هفته ای است که این رویکرد در دولت محترم پدید آمده و کارگروهی مشترک از مجلس و دولت تشکیل شده و بعضی مسائل را مورد توجه قرار داده اند از جمله گرانی ها و منشأ آن و بحث رفع این منشأ و کاهش قیمت محصولات و همین طور کاهش قیمت مواد اولیه ای که منتج به تولید این محصولات می شود. خوشبختانه تصمیمات خوبی درباره ارز نیز گرفته شد.

الان بخشی از ارز در دست مردم است که آن را نگه داشته اند برای روز مبادا! آنها از طرفی این احتمال را می دهند که قیمت ارز بالا برود، پس ارز را نگه می دارند که استفاده کنند و از طرفی با توجه به بالا بودن نرخ تورم می خواهند قدرت خرید خود را در قالب نگهداری ارز حفظ کنند. از طرفی عده ای واسطه و دلال هم در بازار هستند که ارز را به قیمت پایین تری می خرند و در بازار آزاد می فروشند. بعضی از این تقاضاها، تقاضای کاذب است؛ مثل تقاضای دلال ها، تقاضا برای نگهداری ارز جهت حفظ قدرت خرید، تقاضای نگهداری برای روز مبادا! وقتی ارز در یک بازار شفاف عرضه شود و قیمت ها به روز باشد این نرخ متعادل می شود و جلوی رشد منظم قیمت ها را می گیرد و موجب می شود که یک نرخ با ثباتی پدید بیاید. این روشی است که نتیجه رایزنی مشترک مجلس و دولت است که انشاالله اگر رئیس جمهور هم تأیید کند، می تواند مبنا در بورس قرار بگیرد و جلوی بخشی از نگرانی ها و افزایش قیمت ها را بگیرد.

با توجه به فرمایش حضرت

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.