پاورپوینت کامل خدا را ببین، دل را بچاپ! ۲۲ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل خدا را ببین، دل را بچاپ! ۲۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل خدا را ببین، دل را بچاپ! ۲۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل خدا را ببین، دل را بچاپ! ۲۲ اسلاید در PowerPoint :

اشاره “طرح تربیت مبلغ استاد قرائتی”، از طرح های موفق مرکز آموزش معاونت امور دفاتر، اساتید و مبلغان، جهت ارتقاء سطح آگاهی و بینش تبلیغی مبلغان نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها بوده است. حجت الاسلام والمسلمین استاد محسن قرائتی در این طرح به ایراد نکات بسیار ظریف تبلیغی پرداختند که با توجه به مطالب کاربردی و مفید این جلسات مناسب دیدیم گزیده درس گفتار ایشان را جهت استفاده مخاطبان محترم نشریه معارف تدوین نماییم. نشریه معارف فتح سه قله با خنده خط شکنی رمز موفقیت است. در تبلیغ چه کسی گفته است ما تنها بگریانیم، مگر ما گاز اشک آوریم؟! خنده جزو فرهنگ ماست و ما از آن غافلیم. بنده سه قله را با خنده فتح کردم که خدمتتان عرض خواهم کرد: ۱. فتح (حوزه) قم: ۱۵سالم بود که طلبه شدم. خدمت حضرت آیت الله گلپایگانی(ره) رفتم و گفتم: آقا آمدم قم یک اتاق به بنده بدهید، می خواهم درس بخوانم. آقا گفت چی می خوانی؟ گفتم: جامع المقدمات خواندم، می خواهم سیوطی بخوانم. آقا یک نگاه کرد گفت: ما نمی توانیم به شما اتاق بدهیم! گفتم چرا؟ گفت: شرط طلبه این است که ریش و عمامه داشته باشد و لمعه خوانده باشد، یا در حال خواندن لمعه باشد. برگرد کاشان درس بخوان بعد بیا! به آقا گفتم اجازه می دهید یک مَثَل برای شما بزنم گفت: بزن! گفتم یک نفر در کاشان کثیف بود رفت حمام. لخت که شد برود داخل حمام، چون خیلی کثیف بود همه گفتند اَه، اَه، اه…. قهر کرد نرفت تو حمام، گفتند چرا قهر کردی؟ گفت: می روم حمام بعد می آیم حمام!! شما هم می گویی برو کاشان درس بخوان بعد بیا قم! ایشان خندید و گفت: بیا اینجا؛ من به شما اتاق می دهم. بنابراین شرط عمامه، ریش و لمعه رفت هوا. ۲. فتح تلویزیون: روزی شهید مطهری(ره) به ما زنگ زد گفت پاشو برو صدا و سیما! تا وارد شدیم آقای قطب زاده به ما گفت اینجا جای سخنرانی نیست؛ پاشو برو! اینجا دو تا آخوند را بیشتر راه نمی دهیم، یکی امام خمینی و آقای طالقانی! گفتم: می خواهید اینجا روضه بخوانم که نتوانند لبشان رو جمع کنند؟ تلفن کردند هنرمندان آمدند، ۲ ساعت اینها را خنداندم. بعد به هم نگاه کردند گفتند تو تلویزیونی هستی! بیش از ۳۰ سال در صدا و سیما ماندم، آن هم با خنده. ۳. فتح ستاد اقامه نماز خدمت مقام معظم رهبری رسیدم گفتم: پادگان ها که آخوند (عقیدتی سیاسی) دارند، دانشگاه ها هم نهاد رهبری دارند، سازمان تبلیغات هم همین طور. ما می خواهیم برای بچه مدرسه ای ها ستاد نماز درست کنیم. آقا گفت: خیلی خوبه وفّقَکُم الله. گفتم: یک مقداری پول می خواهیم. گفت: حرف پول را نزنید، بروید برای خدا این کار را بکنید! گفتم: اباالفضل هم برای خدا جنگید، اما اسبش که جو می خواست! می شود به اسبش بگویی قصد قربت کن! ایشان خندید و گفت چقدر می خواهی؟ گفتم: ده میلیون. گفتند به بنده بدهند. فرق آخوند و غیر آخوند مردم می گویند: کدخدا را ببین ده را بچاپ، آخوند باید خدا را ببیند و دل را بچاپد! دلها دست خداست؛ قرآن می فرماید: “مَحَبَّهً مِنِّی”۱ “فَاجْعَلْ أَفْئِدَهً مِنَ النَّاسِ تَهْوِی إِلَیهِمْ”۲ و “وَجَعَلَ بَینَکمْ مَوَدَّهً”۳. سیاست آخوند، بر وزن “ورامین”! اصولاً آخوندِ خوب آخوندی است که سیاستش بر وزن “ورامین” باشد! ورامین اگر همه اش بود، ورامین و یک شهر است. اگر واوش قطع شد می شود “رامین” و اسم یک انسان است. “راء” آن قطع شد می شود “امین” که یک صفت پسندیده است. اگر “الف”ش قیچی شد، می ش