پاورپوینت کامل بازخوانی بشارت های انبیاء (ع)به ظهور و بعثت پیامبر آخرالزمان (ص) ۱۰۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل بازخوانی بشارت های انبیاء (ع)به ظهور و بعثت پیامبر آخرالزمان (ص) ۱۰۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل بازخوانی بشارت های انبیاء (ع)به ظهور و بعثت پیامبر آخرالزمان (ص) ۱۰۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل بازخوانی بشارت های انبیاء (ع)به ظهور و بعثت پیامبر آخرالزمان (ص) ۱۰۸ اسلاید در PowerPoint :
درآمد به تصریح قرآن کریم، علمای اهل کتاب مواردی از آیات کتاب آسمانی خویش را مخفی می کردند و بیان نمی نمودند، که پیامبر اکرم(ص) بسیاری از آنها را بازگو و از بیان بسیاری دیگر چشم می پوشید؛۱ این در حالی است که خدای متعال از آنان پیمان مؤکد گرفته بود که کتاب خدا را برای مردم تبیین کنند و از کتمان آن خودداری نمایند؛ ولی آنان در پیمان شکنی آشکار، به کلام خدا بی اعتنایی نموده، آن را “به بهای کمی فروختند”.۲ اهل کتاب گاهی اوقات به انگیزه های مختلف، از جمله حکَمیت پیامبر اکرم(ص) در رفع اختلافاتشان، به حضور آن عزیز شرفیاب شده، حکم مسئله ای را جویا می شدند و آن حضرت از “مخفی کرده شده های” کتاب مقدسشان جواب مسئله را بیان می فرمود؛ مانند حکم سنگسار۳و قصاص.۴ ناگفته نماند اینها در حالی بود که آن حضرت “امّی” بود و این کتاب ها جز برای علمای خاص اهل کتاب قابل دسترسی نبود و این دلیل و شاهد خوبی بر نبوت راستین او و حقانیت کتابش، قرآن مجید، بود.۵ از جمله موارد کتمان حقیقت به وسیله علمای اهل کتاب، آیاتی از کتب آسمانی یهود و نصارا ست که حاوی بعثت پیامبر خاتم(ص) و بشارت های به آن می باشد و خدای متعال در آیاتی از قرآن کریم به آن اشاره نموده است: “الَّذِینَ یتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِی الأُمِّی الَّذِی یجِدُونَهُ مَکتُوبًا عِندَهُم فِی التَّورَاهِ وَ الانجِیلِ…”؛۶ “الَّذِینَ ءَاتَینَاهُمُ الکتَابَ یعرِفُونَهُ کمَا یعرِفُونَ أَبنَاءَهُم وَ إِنَّ فَرِیقًا مِّنهُم لَیکتُمُونَ الحَقَّ وَ هُم یعلَمُونَ”؛۷ “مُحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَ الَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَی الکفَّارِ رُحَمَاءُ بَینَهُم تَرَاهُم رُکعًا سُجَّدًا یبتَغُونَ فَضلًا مِّنَ اللَّهِ وَ رِضوَانًا…”؛۸ مسلمانان در طول تاریخ، بشارت های کتاب مقدس به ظهور پیامبر اعظم(ص) را یا در لابه لای متون و یا در قالب کتاب اختصاصی تدوین کرده اند؛۹ در این نوشتار به بازخوانی چند مورد از این بشارت ها بسنده می کنم. لازم به ذکر است با مراجعه به کتاب مقدس با فقرات گوناگونی درباره بشارت به پیامبر خاتم روبه رو می شویم، که در برخی، به ظهور حضرت مسیح(ع) و حضرت مصطفی(ص) در کنار هم، و در برخی، تنها به مبعث موعود آخرالزمان(ص) اشاره شده است؛ بنابراین مباحث خود را در دو بخش قرار می دهم: الف. نمونه ای از بشارت های پیامبران به ظهور دو پیامبر بزرگ الهی؛ ب. نمونه ای از بشارت های پیامبران درخصوص مبعث پیامبر خاتم(ص). الف) بشارت های پیامبران به ظهور عیسی(ع) و حضرت محمّد(ص) ۱. بشارت اشعیا(ع) مورد نخست از بشارت های پیامبران الهی به بعثت ختم رُسُل، اشاره جناب اشعیا به ظهور حضرت عیسی(ع) و حضرت محمّد(ص) است. به گفته ابوریحان بیرونی، در کتاب اشعیای پیامبر، سخنان بسیاری است که اشاره به ظهور پیامبر اسلام(ص) دارد؛ وی تنها یکی از آن بشارت ها را ذکر کرده و “معنا یا شبیه به معنا”ی قول اشعیا را چنین بیان داشته است: خداوند به آن حضرت فرمان داد که دیده بانی را بر منظره بفرستد تا آنچه را که می بیند به او خبر دهد؛ پس دیده بان گفت من الاغ سوار و شترسواری را می بینم که یکی از آن دو رو کرده و با صدای رسا و بلند می گوید بابل به هم ریخت و بت های تراشیده شده آن در هم شکست”.۱۰ این خبر، بر ظهور مسیح(ع) که بر الاغ سوار می شد و پیامبر اعظم(ص) که بر شتر سوار بود بشارت می داد؛ نیز با ظهور پیامبر خاتم(ص) بود که بابل در هم ریخت، بت هایش در هم شکست، کاخ هایش متزلزل و سلطنتش برچیده شد. بنابراین قول اشعیا بشارت بر بعثت خاتم النبیین(ص) و حوادث مربوط به آن است؛ ولی اهل کتاب با علم به این موضوع، تغافل نموده، در مصداق شترسوار تردید ایجاد کردند. عبارت کتاب مقدس چنین است: زیرا خداوند به من چنین گفته است: “برو و دیده بان را قرار بده تا آنچه را که بیند اعلام نماید. و چون فوج سواران جفت جفت و فوج الاغان و فوج شتران را بیند آنگاه به دقّت تمام توجّه بنماید.” پس او مثل شیر صدا زد که “ای آقا من دائماً در روز بر محرس ایستاده ام و تمامی شب بر دیده بانگاه خود برقرار می باشم. و اینک فوج مردان و سواران جفت جفت می آیند و او مزید کرده، گفت: بابل افتاد افتاده است و تمامی تمثال های تراشیده خدایانش را بر زمین شکسته اند.۱۱ گفتنی است امام رضا(ع) نیز در مجلس مناظره و احتجاجی که با جاثلیق مسیحی و رأس الجالوت یهودی داشتند به این موضوع اشاره و برای بعثت پیامبر آخرالزمان(ص) به آن استناد نمودند.۱۲ آن حضرت در این مجلس چند بار به کلام اشعیا(ع) متمسک می شود: نخست کلام آن پیامبر را درباره “الاغ سوار و شترسوار” نقل می کند و آن دو (جاثلیق و رأس الجالوت) استناد آن را به او تأیید و تصدیق می کنند؛۱۳ بار دوم به کلام حضرت مسیح در این باب اشاره می کند، که جاثلیق استناد آن را به حضرت عیسی(ع) تأیید می نماید؛۱۴ و دیگربار امام رضا(ع) در خطاب به رأس الجالوت به قول اشعیا(ع) استناد می کند، که در اینجا هم وی بر استناد امام صحه می گذارد و تفسیر آن کلمات را از آن حضرت جویا می شود.۱۵ ۲. بشارت موسی(ع) دومین مورد از بشارت های پیامبران بر رسول خاتم(ص) فقرات “تثنیه” است. کتاب مقدس از قول حضرت موسی(ع) نقل کرده که قبل از وفاتش به بنی اسرائیل برکت داده، چنین گفت: “یهُوَه از سینا آمد، و از سعیر بر ایشان طلوع نمود. و از جَبَل فاران درخشان گردید. و با کرورهای مقدسین آمد، و از دست راست او برای ایشان شریعت آتشین پدید آمد.۱۶ در کتاب حبقّوقِ پیامبر نیز به “جبل فاران” تصریح شده است: خدا از تیمان آمد و قد وس از جبلِ فاران سِلاه. جلال او آسمان ها را پوشانید و زمین از تسبیح او مملّو گردید.۱۷ قاموس کتاب مقدس “تیمان” و “تیما” را، که در فقرات مختلف کتاب مقدس به کار رفته اند، به معنای “صحرای جنوبی” بیان کرده است. به نوشته این کتاب، اکنون هم در میانه دمشق و مکّه قریه ای به نام “تیما” هست. قاموس به استناد عهد عتیق۱۸ این واژه را نام قبیله ای از اسماعیلیان و از اولاد تیما ذکر کرده که در بلاد عرب سکونت داشتند.۱۹ در “اشعیا”۲۰ نیز ذیل عنوان “وحی درباره عرب” از “جنگل عرب” و “زمین تیما” نام برده شده و در مصباح المنیر تصریح شده که تَیماء جایی است نزدیک بیابان حجاز.۲۱ مضمون فقرات “تثنیه”، در دعای سمات نیز وجود دارد: “…و بِمَجدِکَ الّذی ظَهَرَ عَلی طُورِ سَیناءَ فَکَلّمتَ بِهِ عَبدَکَ و رَسُولَکَ مُوسی بنَ عِمرانَ و بِطَلعَتِکَ فی ساعیرَ و ظُهُورِکَ فی جَبَلِ فارانَ بِرَبَواتِ المُقَدَسینَ…”. همچنین در کلام نورانی هشتمین امام معصوم از اوصیای پیامبر خاتم(ع)، بر فقرات تثنیه و حبقّوق تصریح شده و از آنها برای اثبات مبعث پیامبر اعظم(ص) استفاده شده است. امام رضا(ع) دو بار، یکی به نقل از “تورات” و دیگری از زبان حضرت موسی(ع)، به “کوه فاران” اشاره می کند، که در هر دو بار رأس الجالوت استنادات حضرت را تأیید می کند؛ امام، کلام حبقّوق پیامبر را چنین بیان و تفسیر می نمایند: فانه [حبقوق] قال -و کتابکم ینطق به: جاء الله تعالی بالتبیان [الاحتجاج: بالبیان] من جبل فاران، و امتلأت السّماوات من تسبیح أحمد و أُمّته، یحمل خیله فی البحر کما یحمل فی البر، یأتینا بکتاب جدید بعد خراب بیت المقدس، -یعنی بالکتاب: الفرقان [الاحتجاج: القرآن].۲۲ به گفته ابوریحان بیرونی صفاتی از قبیل “آمدن، طلوع کردن، درخشان شدن” -اشاره به فقرات تثنیه- نه لایق ذات باری تعالی است و نه لاحق صفات او- جلّ و علا؛ به دلایل اقامه شده در جای خود. پس اینها رموز است و مراد از آمدن حق از طور سینا اشاره به مناجاتش با موسی(ع) در آنجاست، درخشیدن او از ساعیر (کوه های فلسطین) ظهور عیسی است و آشکار شدن او از فاران، که محل زندگی و ازدواج اسماعیل بود، ظهور حضرت محمّد(ص) است که بر تمام اصحاب ادیان با جنودی از پاکان که از آسمان به امداد او آمدند، آشکار گشت. بیرونی سپس می نویسد: کسی که این تأویل را که عیان به آن گواهی می دهد انکار کند، از او درخواست می کنیم بر گمراهی های این قول دلیل اقامه کند و بطلان آن را نمایان سازد، و کسی که شیطان قرین او باشد، بد همنشین و قرینی است:۲۳. گفتنی است کوه فاران از کوه های مکّه است که به فرمایش امام هشتم(ع) بین آن دو، “یک یا دو روز” فاصله است و در کتاب مقدس تصریح شده است: پس از آن که ساره به حضرت ابراهیم(ع) گفت “این کنیز را با پسرش بیرون کن”، آن حضرت به فرمان الهی حرف ساره را عملی کرد و هاجر و اسماعیل(ع) را روانه کرد و آنان پس از طی مسافتی در “صحرای فاران ساکن شدند؛۲۴ البته این نبود، مگر به اراده و هدایت الهی؛ تا به این وسیله آنان در جایی ساکن شدند که روزی خاستگاه آخرین سفیر نجات بخش گردید. آری، حکمت الهی اقتضا می کرد که ساره، همسر سوگلی ابراهیم(ع)، موجب شود تا بزرگ منادی توحید، یکی از آزمون های عظیم الهی را عملی سازد و دل از همسر و فرزند خردسالش بریده، به فرمان الهی آنان را در “حرم أمن او و نخستین قطعه زمینی که خدا آفرید (مکه)، قرار دهد” امام صادق(ع))؛جایی که روزی با همین فرزندِ به خدا سپرده شده، مأمور بنای خانه خدا در آنجا گردید. این همان خانه ای است که طبق روایات، اوّل بار به صورت قبّه ای از نور بود که بر حضرت آدم نازل شد و در بقعه ای (قطعه ای از زمین) که حضرت ابراهیم خانه را بر آن بنا کرد، مستقر شد و تا واقعه طوفان نوح پیوسته در آنجا بود. هنگامی که دنیا غرق شد، خدای متعال آن را بالا برد و بقعه هرگز غرق نشد؛ به همین سبب آن خانه “البیت العتیق” (خانه قدیم) نامیده شده است.۲۵ چنین شد که هاجر و فرزندش در جوار اوّلین کانون یکتاپرستی و مهد توحید که قدمت آن به قدمت انبیا و مخلصین برمی گردد آرام گرفتند. ب) بشارت های پیامبران به ظهور حضرت محمّد(ص) ۱. بشارت ظهور پیامبری “مثل موسی(ع)” از بنی اسرائیل سومین نمونه از موارد متعدد بشارت ها به ظهور پیامبر اکرم(ص)، قول خدای متعال است که خطاب به موسی(ع) می فرماید: نبی ای را برای ایشان از میان برادران ایشان [بنی اسرائیل] مثل تو مبعوث خواهم کرد، و کلام خود را به دهانش خواهم گذاشت و هرآنچه به او امر فرمایم به ایشان خواهد گفت. و هرکسی که سخنان مرا که او به اسم من گوید نشنود، من از او مطالبه خواهم کرد.۲۶ به گفته بیرونی، آیا بنی اسحاق را جز بنی اسماعیل برادرانی هست؟ بدیهی است که جواب منفی است؛ بنابراین: مراد از پیامبری که به او اشاره شده، از نسل اسماعیل و همان وجود مبارک خاتم النبیین(ص) است. ناگفته نماند اسحاق(ع) دو پسر داشت: یعقوب(ع) (ملقب به اسرائیل) و عیسو (عیص)، که اینان دوقلو بودند و نخست عیسو -ملقب به “أدوم” (سرخ)- به دنیا آمد؛۲۷ بنابراین کسی می تواند اشکال کند و مدعی شود مراد از برادران بنی اسرائیل در اینجا، اولاد عیسو هستند که قرابت نزدیک تری با بنی اسرائیل دارند، نه اولاد اسماعیل(ع). بیرونی این اشکال را با طرح پرسشی دفع می کند: آیا بعد از حضرت موسی(ع) کسی از ایشان برخاست که “مثل او” باشد و صفات او را داشته باشد؟ البته جواب واضح است: نه از “أدومیان” و نه از نسل فرزندان دیگرِ حضرت ابراهیم(ع) -از همسر دیگرش، “قطوره”- یا پیامبری نبود و یا پیامبری “شبیه موسی” وجود نداشت؛ همان طور که خود یهودیان هم اذعان دارند که پیامبری مثل او نیامده است. فخر رازی در تأیید این مطلب می نویسد تنها پیامبر از نسل عیسو، حضرت ایوب(ع) بود که او هم قبل از حضرت موسی(ع) مبعوث شده بود و موسی نمی توانست مبشّر او بوده باشد.۲۸ البته سخن فخر رازی اگر برگرفته از “عوص”ی باشد که در ابتدای کتاب ایوب نبی است -در کتاب مقدس نویسنده این کتاب، موسی معرفی شده است- باید گفت که معلوم نیست این همان “عیسو” باشد؛ چنانکه این دو واژه متفاوت، گویای اختلاف بین آن دو است. فقره نخست ایوب چنین است: “در زمین عوص مردی بود که ایوب نام داشت. ..”. در احتجاج امام رضا(ع) با رأس الجالوت، آن حضرت به موضوع مورد بحث اشاره و بر ظهور “پیامبری از برادران بنی اسرائیل” تأکید نموده است. آن حضرت برای استناد به این امر خطاب به وی فرمود: آیا برای بنی اسرائیل برادرانی غیر از فرزندان اسماعیل می شناسی؟ نیز فرمود: آیا از میان برادران بنی اسرائیل پیامبری غیر از محمد(ص) نزد شما آمده است؟ که وی با تأیید کلام پیامبرشان، موسی(ع)، در برابر احتجاج آن حضرت پاسخی جز سکوت نداشت.۲۹ ناگفته نماند طبق ادعای مسیحیان مراد از این آیه، ظهور حضرت عیسی(ع) و بشارت به اوست؛ چنانکه در اعمال رسولان از قول پطرس نقل شده است: “زیرا موسی به اجداد گفت که خداوند خدای شما نبی مثل من، از میان برادران شما برای شما برخواهد انگیخت. کلام او را در هرچه به شما تکلّم کند بشنوید؛ و هر نَفسی که آن نبی را نشنود، از قوم منقطع گردد.”۳۰ ولی باید پرسید: آیا حضرت عیسی(ع) در صفات و ویژگی ها “مثل موسی(ع)” است؟ به طور مسلّم طبق اعتقاد خود مسیحیان، نحوه ولادت، وفات و موارد دیگر از زندگانی آن دو، نه تنها مثل هم نیست، بلکه تفاوت اساسی با هم دارد: به دنیا آمدن حضرت عیسی(ع) از مریم باکره بود، از دنیا رفتنش به دار آویختگی بود که بدترین شکل مرگ به شمار می رفت، شریعت موسی(ع) را تمام شده اعلام کرد و دین جدید بدون شریعت -یا با شریعت جزئی- آورد، برخلاف موسی جهاد و مبارزه ای انجام نداد و. ..؛ ضمن این که بر اساس عقیده به الوهیت عیسی نه تنها هیچ شباهتی بین آن دو نیست، بلکه تغایر کلی و اساسی بینشان وجود دارد؛ چرا که “عیسی مسیح پیامبر نبود، بلکه یکی از سه خدا بود که برای آمرزش گناهان انسان ها به زمین آمد و. ..”. این در حالی است که پیامبر اسلام(ص) در همه موارد یاد شده شبیه موسی(ع) بود و هر دو “نبی”ی بودند مثل هم؛ البته به اضافه ویژگی های منحصر به “خاتم النبیین”، همچون “احمد” و افضل بودن از تمام انبیا و رسالت جهانی داشتن -که شامل بنی اسرائیل نیز می شود. ۲. درخواست داود برای بعثت پیامبر خاتم(ص) یکی از مواردی که حضرت رضا(ع) در احتجاج با رأس الجالوت عنوان کرده، استناد به فقره ای از دعاهای حضرت داود(ع) است. آن پیامبر والامقام عرضه می دارد: “اللهمَّ ابعَث مُقِیمَ السُّنَّهِ بَعدَ الفَترَه”؛ یعنی خدایا به پادارنده سنّت پس از دوران فترت را برانگیزان. امام رضا(ع) این دعا را به نقل از زبور برای آن عالم یهودی بازگو نموده، آنگاه پرسید: آیا پیامبری را به جز محمّد(ص) سراغ داری که پس از دوران فترت، سنّت حق را احیا کرده باشد؟ رأس الجالوت در پاسخ گفت: آری این درخواست، تمنّای داود است، ولی منظور او عیسی(ع) بود و روزگار او دوران فترت به شمار می آمد. امام رضا(ع) فرمود اشتباه کردی، همانا عیسی(ع) هرگز با سنت مخالفت نکرد و موافق سنت تورات بود تا اینکه خدا او را به سوی خود بالا برد. حضرت امام رضا(ع) در ادامه، به نقل از انجیل فرمود: همانا پسر زن شایسته (ابن البره) از میان مردم می رود و پس از او، فارقلیطا (“البارقلیطا”) ظهور می کند. او کسی است که از شدت و سختی ها می کاهد، هر چیزی را برای شما تفسیر و تبیین می کند و به پیامبریِ من گواهی می دهد – چنان که من به پیامبری او گواهی می دهم. من برای شما پند و “اَمثال” آوردم و او “تأویل” کلام حق را می آورد. پس از بیان این کلمات، حضرت از رأس الجالوت پرسید آیا به وجود اینها در انجیل باور داری و تأیید می کنی؟ او غیر از تصدیق و اذعان به آن، نتوانست کاری ازپیش بَرَد.۳۱ گفتنی است خدای متعال نیز به موضوع “فترت” و بعثت رسول گرامی اش(ص) پس از آن دوران، تصریح نموده و آن را اتمام حجّتی برای اهل کتاب قرار داده است: “یا أَهْلَ الْکتابِ قَدْ جاءَکمْ رَسُولُنا یبَینُ لَکمْ عَلی فَتْرَهٍ مِنَ الرُّسُلِ أَنْ تَقُولُوا ما جاءَنا مِنْ بَشیرٍ وَ لا نَذیرٍ فَقَدْ جاءَکمْ بَشیرٌ وَ نَذیرٌ وَ اللَّهُ عَلی کلِّ شَی ءٍ قَدیرٌ؛۳۲ ۳. بشارت مسیح(ع) به منجی آخرالزمان(ص) ۱. بشارت عیسی(ع) از دیدگاه مسیحیان پیروان عیسی مسیح(ع) پس از آن حضرت در صدد جمع آوری و تدوین رفتار و گفتار او برآمدند. از بین نوشتجات بسیار، تنها چهار انجیل (متی، مرقس، لوقا و یوحنا) رسمی و قانونی شناخته شد. “انجیل” (Gospel) نامی است که کلیسا در قرن دوم میلادی به این نوشته ها داده است.۳۳ انجیل واژه ای یونانی (evangelion) و مرکب از دو کلمه “ایو” به معنای خوش و “انجلیون” به معنای خبر است که در مجموع به معنای خبر خوش۳۴ و “مژده و بشارت”۳۵ می باشد؛ بشارت به فدا، مرگ و قیام عیسی مسیح که “برای ما انسان های گناهکار” انجام داد.۳۶در کتب عهد جدید این بشارت به عناوین مختلفی بیان شده است: انجیل،۳۷ بشا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 