پاورپوینت کامل «تفکر»؛ جان ناپیدای جامعه ۹۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل «تفکر»؛ جان ناپیدای جامعه ۹۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل «تفکر»؛ جان ناپیدای جامعه ۹۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل «تفکر»؛ جان ناپیدای جامعه ۹۰ اسلاید در PowerPoint :
زیر عنوان:
در گفتگو با دکتر رضا داوری اردکانی
پیش درآمد
در واپسین روز از نخستین ماه پاییز سال ۱۳۹۰، در معیت دکتر عین الله خادمی، جناب ابوذر رجبی و همکارم امیر والی، رأس ساعت مقرر در ساختمان نوبنیاد «فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران»، به دیدار «فیلسوف فرهنگ» شتافتیم؛ تا از عرصه «تفکر»، مرتبه «تعقل و فلسفه اسلامی» و «دغدغه» او به نمایندگی از جامعه فرزانه ایرانی، بشنویم.
دکتر داوری را، که به حق از ستارگان درخشان منظومه فکری معاصر ماست، بسی فراتر از آنچه می پنداشتیم، دیدیم. مواجهه منطقی و حساب شده این آموزگار دانای روزگار ما با هر چیز، درس آموز است؛ و انسان می فهمد که او بسیار می فهمد؛ زیرا نه تنها به حکم ازلی ـ که در کار گلاب و گل نیز هست ـ، که خود بسیار می اندیشد. هم سخنی رؤیایی با وی، این کمترین را به سیر خیال انگیز در دالان زندگی و زمانه مشاهیر تاریخی فلسفه برانگیخت، تا لختی در محضر او، لذت درک مجلس حکما را تجربه کرده باشد.
و اما، رضا داوری، زاده سال ۱۳۱۲ شمسی در اردکان یزد است. وی پس از اخذ دیپلم از دانشسرای مقدماتی اصفهان و استخدام در وزارت فرهنگ (آموزش و پرورش فعلی)، به سال ۱۳۳۴ در رشته فلسفه دانشگاه تهران به تحصیل پرداخت و در سال ۱۳۴۶ به درجه دکتری نائل آمد و در سال ۱۳۶۲ «استاد تمام» فلسفه دانشگاه تهران شد. پروفسور داوری که از بدو تأسیس فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران تاکنون، عضو پیوسته آن بوده است، از سال ۱۳۷۷ ریاست آن را به عهده دارد.
در پرونده استاد داوری، این افتخارات ثبت است: استاد نمونه دانشگاه های کشور(سال ۷۶-۱۳۷۵)، استاد ممتاز دانشگاه تهران، چهره ماندگار فلسفه(۱۳۸۱)، کسب نشان درجه یک دانش (۱۳۸۴)، کسب عنوان «فارابی شناس برجسته ایران» و دریافت تندیس ویژه فارابی در نخستین جشنواره بین المللی فارابی(۱۳۸۶)، برگزیده بخش حوزه و دانشگاه جشنواره ملی نوآوری و شکوفایی برای طرح «تاریخ فلسفه اسلامی»(۱۳۸۷) و. …
همچنین، در سوابق کاری دکتر، عناوین ذیل قابل ذکر است: سرپرست کمیسیون ملی یونسکو در ایران (۱۳۶۱-۱۳۵۹)، عضو هیئت مدیره و نایب رئیس انجمن آکادمی های علوم آسیا (۲۰۰۶-۲۰۰۲)، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی (۱۳۶۳ تاکنون)، رئیس دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران (۱۳۶۰-۱۳۵۸)، مدیرگروه آموزشی فلسفه دانشگاه تهران (۱۳۶۵-۱۳۶۲)، عضو هیئت امنای دانشگاه تهران (۱۳۷۴ تاکنون)، سردبیر نشریه «نامه فرهنگ» (۱۳۸۵-۱۳۷۱)، سردبیر نشریه «فرهنگ» (۱۳۸۰-۱۳۷۵)، مدیرمسئول نشریه فرهنگستان علوم (۱۳۷۹ تاکنون)، مدیرعامل «انتشارات علمی و فرهنگی» (۱۳۷۶-۱۳۷۵)، عضو هیئت امنای فرهنگستان های جمهوری اسلامی ایران از بدو تأسیس تاکنون، عضو شورای عالی یونسکو در ایران (۱۳۷۸ تاکنون)، عضو شورای عالی برنامه ریزی آموزشی (۱۳۶۳ تاکنون)، عضو هیئت امنای بنیاد ایران شناسی (۱۳۷۶ تاکنون)، رئیس هیئت حمایت از کرسی های نظریه پردازی، نقد و مناظره علمی(۱۳۸۸-۱۳۸۲)، عضو انجمن علمی تاریخ فلسفه، و….
استاد داوری اردکانی، علاوه بر ارائه بیش از ۴۰۰ مقاله علمی داخلی و افزون بر ۵۰ مقاله و سخنرانی در همایش های بین المللی، نظارت و راهنمایی بیش از ۱۰۰ رساله دکتری و کارشناسی ارشد، مدیریت و اجرای چندین پروژه علمی و تحقیقاتی کشوری از جمله طرح پژوهشی «بررسی وضعیت علم در کشور برای جهت گیری آینده» و نیز طرح پژوهشی «وضع فلسفه در ایران» را به عهده داشته و تاکنون نیز ده ها کتاب وزین به جامعه علمی تقدیم کرده است. برخی از آثار مکتوب استاد، به شرح زیر است:
«ما و تاریخ فلسفه اسلامی»؛ «فلسفه در روزگار فروبستگی»؛ «نگاهی دیگر به تاریخ فلسفه اسلامی»؛ «عقل و زمانه» (گفتگوها)؛ «سیاست، تاریخ، تفکر»؛ «علوم انسانی و برنامه ریزی توسعه»؛ «علم و سیاستهای آموزشی- پژوهشی»؛ «درباره علم»؛ «درباره غرب»؛ «فلسفه در دام ایدئولوژی»(ویراست «فلسفه در بحران»)؛ «فلسفه، سیاست و خشونت»؛ «ما و راه دشوار تجدد»(«نحن و عوره طریق الحداثه»)؛ «رساله در باب سنت و تجدد»؛ «فلسفه معاصر ایران»؛ «فلسفه و انسان معاصر»؛ «فلسفه تطبیقی»؛ «فارابی، فیلسوف فرهنگ»(«الفارابی فیلسوف الثقافه»)؛ «اندیشه و تمدن غربی»؛ «سیری انتقادی در فلسفه کارل پوپر»؛ «فرهنگ، خرد و آزادی»؛ «فلسفه در قرن بیستم» (ترجمه)؛ «دفاع از فلسفه»؛ «ناسیونالیسم و انقلاب»؛ «ناسیونالیسم و حاکمیت ملی»؛ «انقلاب اسلامی و وضع کنونی عالم»؛ «فلسفه چیست؟»؛ «سیر فلسفه» (کتاب درسی سال چهارم دبیرستان رشته فرهنگ و ادب)؛ «وضع کنونی تفکر در ایران»؛ «اوتوپی و عصر تجدد»؛ «فارابی مؤسس فلسفه اسلامی»(«الفارابی موسس الفلسفه الاسلامیه»)؛ «مقام فلسفه در تاریخ دوره اسلامی»؛ «مبانی نظری تمدن غربی»(«الفکر الغربی والحضاره الغربیه»)؛ «شاعران در زمانه عسرت»؛ «چند نامه به دوست آلمانی»(ترجمه)؛ و. …
استاد متواضعانه در ابتدای نشست ـ و نیز در پایان آن ـ از ما خواست که گفتگوی حضوری ما با ایشان که نزدیک یک ساعت و نیم به طول انجامید، پیاده نشود، بلکه پرسش های مکتوبی که پیشتر تهیه کرده بودم را گرفتند تا با تأمل پاسخ گویند؛ که البته چنین کردند و آنچه در ادامه ملاحظه می کنید، مرحمتی موعود ایشان است.
با توجه به اثر جدیدتان «ما و تاریخ فلسفه اسلامی» که در جواب «نحن و التراث» عابدالجابری و دفاع از فلسفه اسلامی به نگارش درآمد، تعریف شما از فلسفه اسلامی (مفهوم فلسفه اسلامی یا اسلامی بودن فلسفه و نقش دین اسلام در پیدایش آن) چیست؟ فلسفه را در منظومه علوم اسلامی در چه جایگاهی می دانید؟
اتفاقاً فصولی از آن کتاب برای پاسخ به پرسش مهمی که مطرح فرموده اید، نوشته شده است. این مطلبی نیست که من بتوانم در چند سطر بیان کنم و اگر بخواهم به تفسیر بپردازم باید همان مطالب کتاب را دوباره بنویسم. اگر به کتاب رجوع فرمایید و مشکل ها و ناهمواری هایش را تذکر بدهید ممنون می شوم؛ در آن صورت شاید بتوانم توضیح بیشتری دهم. اما برای اینکه پرسش را بی پاسخ نگذارم عرض می کنم که به نظر من اصل حاکم بر تاریخ فلسفه اسلامی، جمع دین و فلسفه است؛ و اینکه کسانی گفته اند فیلسوفان عالم اسلام با روی و ریا، دین و وحی را پذیرفته و آنها را با تکلّف وارد فلسفه کرده اند، اگر سخنشان از جهل برنیامده باشد اثر و نشان ایدئولوژی های کوچه بازاری دارد. صاحبان این سخنان کار فیلسوف را قیاس از خود می گیرند.
بررسی شما، وضعیت علوم عقلی در دانشگاه های کشور را چگونه گزارش می کند؟ اساساً وضعیت تفکر به ویژه وضع فکر فلسفی – در جامعه و به ویژه دانشگاه های ما چگونه است؟
اکنون در دانشگاه هایی که رشته فلسفه دایر است، استادان شایسته ای داریم. ترجمه کتاب های فلسفه هم گرچه دشواری ها دارد، اما نسبت به ده، بیست سال پیش بهتر شده است؛ و باز هم بهتر خواهد شد. با این حال به آنچه هست نباید رضایت داد. تفکر در اینجا و در هیچ جای دیگر نشاط ندارد؛ و البته در جهان توسعه نیافته بی نشاطی بیشتر است. مع هذا توجه جوانان به فلسفه را نباید ناچیز دانست. من دانشجویانی را می شناسم که در شرایط گشودگی افق زمان و تاریخ می توانند در زمره اهل نظر درآیند.
آیا دغدغه های روزمره مردم می تواند مسئله اهل فلسفه باشد؟ آیا فلسفی بودن الزاماً به معنای تنها اندیشیدن از جوهر و عرض، یا ماده و صورت و یا اصالت وجود و یا ماهیت است؟ آیا اهل فلسفه می تواند به امور جزیی و عینی پیرامون خود – در کنار امور کلی و انتزاعی – مانند مسئله فوتبال و یا به تبعات موضع گیری فلان حزب سیاسی بیندیشد؟
در فلسفه از مباحثی که ذکر کردید، نمی توان صرفنظر کرد؛ اما کار فیلسوف تکرار مطالب فیلسوفان گذشته نیست. در فلسفه باید اندیشید که جهان کنونی چرا به صورتی که هست درآمده و در آینده چه بر سر این جهان و نوع بشر خواهد آمد؛ در این جهان انسان چه می کند و چه می تواند بکند؛ وقتی به کار خود نظر می کنیم تا چه اندازه گرفتار ضرورت ها هستیم و در چه مواردی با آزادی عمل می کنیم. فلسفه کاری به مسائل روزمره مردمان ندارد؛ اما چون نظم و سامان زندگی بر اساس تفکر استوار می شود و استحکام می یابد فیلسوفان به نحو بی واسطه به گشایش مشکلات مردم مدد می رسانند.
نکته ای هم در باب امور کلی و جزئی بگویم. وقتی روزنامه، خبر پیروزی یا شکست یک تیم فوتبال را می نویسد، خبرش عادی و هر روزی است؛ اما این که فوتبال در زندگی ما چه شأن و مقامی دارد بحث دیگری است. فیلسوف اگر نداند در جهان او چه می گذرد و این جهان به کجا می رود و تکلیف مردمان با چه چیزها معین می شود و در بحث های انتزاعی و رسمی فلسفه غرق باشد، پیوندش با جهان و گردش امور آن قطع می شود.
با توجه به تأملات دراز دامن شما در باب تفکر و جامعه، به ویژه در دو کتاب «سیاست، تاریخ و تفکر» و « فلسفه، سیاست و خشونت» اساساً نسبت میان تفکر و جامعه چیست؟
تفکر جان ناپیدای جامعه است. با تفکر جامعه نظم می یابد و روابط و قوانین آن معین می شود و مردم درمی یابند که چه باید بکنند و مآل کارشان چه می شود. تفکر با آزادی آغاز می شود و صورت می گیرد و در سایه تفکر است که نظم و قانون پدید می آید و استحکام می یابد و در نتیجه آزادی هم قدری محدود می شود. به تاریخ نظر کنید و ببینید که هرجا تفکر بوده است و هست کارها کم و بیش سامان دارد و آنجا که تفکر نیست امور هر روزی، هم دستخوش اختلال و آشوب است.
از نظر شما مهمترین پرسش ها و به تعبیری سَر پرسش ها و مسئله های امروز تفکر ما چیست؟ وظایف متفکران را در عصر حاضر چه می دانید؟ اساساً امروزی و اینجایی بودن تفکر، چه نشانه ای دارد؟
مهمترین پرسش، پرسش از زمان است. فلسفه، سخنِ وجود است و این سخن را از زبانِ زمان می توان شنید. زمان می تواند بما بگوید که چه نسبتی با وجود و ربّ الناس داریم و به ما بیاموزد که بپرسیم چه بوده ایم و چه کرده ایم و چه هستیم و چه می توانیم و باید باشیم و از عهده چه کارها برمی آئیم.
اما زمان چیست و کجاست؟ پیداست که در اینجا مراد از زمان، زمانی است که سایه وجود است و نه زمان تقویم و ساعت. زمان تقویم و ساعت که زمان فانی و فانی کننده است. یکی از آثار و جلوه های زمان باقی است. در جایی که این زمان آشفته باشد، پیداست که درک و دریافت زمان باقی تا چه اندازه دشوار و بعید است؛ یا درست بگویم، وقتی نسبت مردمان با زمان باقی، سُست می شود، زمان تقویم هم آشفته و گسسته می شود و نسل ها از هم جدا می شوند و ترتیب و استمرار کارها به هم می خورد و حساب اوقات و کارها از دست می رود. پیداست که وقتی نتوان با زمان فانی کنار آمد، چگونه گوش ها توان شنیدن سخن زمان داشته باشند؟! یکی از نشانه های انس با زمان فانی، بسته نبودن گوش مردمان است. با این انس است که می دانیم کارمان را کی و کجا شروع کنیم و در چه زمان خاتمه دهیم. شاید این امر را ساده و جزیی و بی اهمیت بینگارید که چرا کمتر مجلس و جلسه ای هست که در ساعت مقرر تشکیل شود و پایان یابد و برنامه ها معمولاً در مدت و جهتی که برایش در نظر گرفته اند اجرا نمی شود؟! این امور را معمولاً جزیی و بی اهمیت می دانند و آن را به سهل انگاری برگزارکنندگان و متصدیان امر منسوب می کنند و قابل اعتناء نمی دانند؛ ولی وضعی که پیوسته در همه جا تکرار می شود و تقریباً ثابت است، به اشخاص ربطی ندارد؛ و البته چیزی که همه جایی و دایم باشد امر جزیی نیست. برای این که بتوان تناسب میان امور و وقت آنها را درک کرد باید از زمان پرسید؛ یعنی هم باید پرسید که زمان چیست و هم پرسش، باید پرسش زمان باشد. این پرسش شنیدنی و آموختنی نیست و وقتی اصیل و حقیقی است که گوش هم برای شنیدن آن باز شده باشد. گوشی که فقط سخن صاحبش را می شنود گوش بدی است. باید در طلب گوشِ مستعدِ درک سخن زمان بود. شناخت وقت و جای سخن ها و کارها را ارسطو و فارابی «فرونزیس» یا «فضیلت عقلی» خوانده اند؛ فضیلتی که در مرتبه بعد از فضیلت نظری و مقدم بر فضایل اخلاقی قرار دارد. فضیلت عقلی است. این فضیلت که در حقیقت ریشه در تفکر (اعم از وحی و شعر و فلسفه و بنیانگذاری نظام سیاست) دارد، عقلی است؛ که مقتضیات زمان و مکان را می شناسد و کارساز و راه گشاست.
تفکر و تولید علم، کار کیست؟ به عبارت دیگر متفکر کیست و ویژگی های او چیست؟ جهت گیری و نسبت متفکر با پیرامون خود و واکنش او در برابر مناسبات فرهنگ، جامعه مدرن و نسبت او با حاکمیت چه می تواند باشد؟
«علم» را می توان تولید کرد اما «اندیشه»، تولید نمی شود؛ زیرا کالای مصرفی نیست. علم هم تا این اواخر تولید نمی شد و با تحول تاریخی دهه های اخیر است که علم به اطلاعات قابل مصرف و خرید و فروش تبدیل شده است. این حادثه عینیت علم و تکنیک را ثابت می کند. تا زمانی که علم به تفکر، نزدیک تر بود از تولید آن نمی گفتند، اما به هرحال امروز علم هم مثل تکنولوژی تولید می شود؛ البته این تولید مستقل از تفکر نیست. یعنی تفکر نتایجی دارد که در علم و زندگی مردمان ظاهر و متحقق می شود. عالم بشری را متفکران راه می برند. انبیای مرسل در وحی خود احکام شریعت را می یابند و وضع می کنند. شاعران سخن حقیقت را که در جلوه جمال ظاهر شده است می شنوند و باز می گویند، اما فیلسوفان زبان زمان و آینده را در می یابند، یعنی فیلسوف در تفکر خود در می یابد که زمان با زندگی مردمان چه کرده و آنان چه نسبتی با زمان می توانند داشته باشند. در زمان کنونی و مثلاً در دیار ما، یک پرسش می تواند این باشد که ما با زمان غربی چه نسبتی داریم؟ آیا به کلی از آن آزادیم و در زمان و تاریخ خاص خود بسر می بریم؟ و در هر صورت سرانجام کارمان کجاست؟ مردمی که به جدّ، دست در حبل المتین کتاب آسمانی می زنند باید راه روشن و آینده درخشان داشته و بتوانند این راه و آن آینده را بشناسند و آن را لااقل به صورتی کلی و اجمالی تصویر کنند. مردمان وقتی می توانند با عزم و همّت در ر
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 