پاورپوینت کامل بازتفسیر عملی أُولِی الأمْر در خاورمیانه جدید اسلامی ۴۱ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل بازتفسیر عملی أُولِی الأمْر در خاورمیانه جدید اسلامی ۴۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل بازتفسیر عملی أُولِی الأمْر در خاورمیانه جدید اسلامی ۴۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل بازتفسیر عملی أُولِی الأمْر در خاورمیانه جدید اسلامی ۴۱ اسلاید در PowerPoint :

فرمول “زیست شرافتمندانه”

“میزان الحراره” ملت های مظلوم منطقه خاورمیانه، به نقطه جوش، نزدیک شده است. دیگر روز غرش استبداد و لرزش ملت های استبداد زده و استعمارگَزیده، به سر آمده است. امروز روز خیزش جهان عرب است؛ خیزشی برای اعاده حیثیتِ از دست رفته!

امروز “یوم الحساب” حکام عربی است که خود را فعال مایشاء می پنداشتند. خشم ملت های تحقیر شده، هر روز مزبلستان دیکتاتوری خودکامه را شخم می زند، و بذر عدالت را، در شوره زار مانده از بیداد استبداد و استعمار، می افشاند. مردم منطقه در پی آنند که چون ز دست شان برآید، دست به کاری زنند که غصه تاریخی آنان سر آید. مردم خاورمیانه در پی دراندازی طرحی نو هستند.

“Game over؛ بازی تمام”، این پیام ملت های تازه بیدار شده ای است که سال ها نادانسته، بازی خورده غرب بودند. غرب ناخواسته به ساعات غروب جولان خود در سرزمین های اسلامی، نزدیک و نزدیک تر می شود. خاورمیانه امروز، دیگر خاورمیانه دیروز نیست؛ بلکه “خاورمیانه جدید اسلامی” است. آمریکا دریافته است که دیگر نباید بر ستون لرزان حکام دست نشانده عرب، تکیه دهد و بر دیوارهای کثیف دیکتاتورهای منطقه، یادگاری بنویسد!

دیگر مردم، تسلیم محض وضع موجودی که با سرانگشتان اولیاء موهوم آنها رقم خورده شود، نیستند؛ بلکه آنان به تجربه آموخته اند که چون اراده کنند، می توانند روز عدالت گریزان را به شب تار روسیاهان، بدل نمایند. اصل “اراده”، فرمول “زیست شرافتمندانه” توده ملت هاست؛ که خداوند خود فرموده: “إِنَّ اللَّهَ لا یغَیرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّی یغَیرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ”.۱

الاسلام هو الحل

امروز باید عصر اصل “الحکم لمن غَلَب” را پایان یافته دانست. جهان عرب، رفته رفته، در حال گذار از عصر مشروعیت حکومت های “من غلب”، به عصر “مشروطه” است؛ آن هم مشروطه ای فراتر از اراده حاکمان. حکومت های منطقه فهمیده اند که دیگر به سختی می توانند به ضرب زر و زور و تزویر، برپا شوند و بپایند؛ بلکه باید مشروط به ارزش های انسانی و آموزه های دینی باشند.

خاورمیانه جدید، مهد میلاد دوباره شعار پر رمز و راز “الإسلام هو الحل” است؛ شعار مشترک همه بلاد به پاخاسته اسلامی، که در کنار خواسته مشترک دیگرشان ـ”ارحل یا فرعون”ـ سر داده می شود.

“الاسلام هو الحل” نه تنها یک شعار، که “اسم رمز” مبارزان جنبش إخوان المسلمین و دیگر گروه های مبارز مناطق اسلامی است. این شعار، دقیقاً نام کتاب استاد مصطفی مشهور، مرشد و رهبر سابق إخوان می باشد؛ که سال ها پیش از این به نگارش در آمده و خود جنبشی را برپا کرد. دیگر مبارزان اسلامی، به تأسی از آن، کتاب ها نوشتند؛ از جمله “هل الإسلام هو الحل؟” دکتر محمد عماره، “اضواء علی شعار الإسلام هو الحل” دکتر محمد مرسی، “ماذا نعنی بشعار الإسلام هو الحل؟” دکتر محمود غزلان، و نیز “متی یکون الإسلام هو الحل؟” استاد راشد غنوشی، رهبر جماعت اسلامی تونس، که با سقوط بن علی، پس از سال ها تبعید، به تونس بازگشت.

آری، خاورمیانه جدید، میلاد دوباره “الإسلام هو الحل” را جشن می گیرد؛ چراکه چیزی چون اسلام عزیز، نمی تواند موتور محرک ملل ستم کشیده، باشد. برپایی و از سرگیری اعتراضات میلیونی مردمی پس از اقامه نمازهای باشکوه جمعه و جماعات، در میادین بزرگ پایتخت های عربی، به ویژه در میدان التحریر قاهره و میدان لؤلؤ منامه، نشانه و شاهد صادق این مدعاست.

“بازتفسیر” عملی جهان تسنّن از “أُولِی الأمْر”

زمان بازبینی، بازخوانی و بازاندیشی قرائت لرزان برجای مانده از میراث مقدس گذشته، در جهان اهل سنّت، فرا رسیده است. باز هم توده مردم، پیش گامانه، قدم در راهی تازه نهاده اند تا با ترسیم آینده، اندیشه نخبگان را بر آن ره یافت، معطوف دارند! این بار “بازتفسیر” را توده مردم، نه مفتیان، با پای و قدم، نه با نوک قلم، و در میدان التحریر، نه در دفتر تفسیر، ثبت می کنند!

آری، بی گمان جهان تسنن در عمل به تجدید تفسیر و بازخوانی تفسیر سنّتی آیه “یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الأمْرِ مِنْکمْ”۲دست یازیده است؛ بازتفسیری که دیگر حاکمان، به ای نحو کان، مصداق “أُولِی الأمْرِ” شمرده نمی شوند؛ و البته دیگر مردم نیز قصد آن ندارند که به یک، و یا حتی هزار و یک توجیه، آیه مذکور را به قرائت توجیه گرانه پیشین بخوانند. گویا توده و، به تبع آن، نخبگان، به این باور رسیده اند که دیگر عصر “توجیه” حکومت های خودکامه به نام “تفسیر” قرآن و به کام حاکمان، به سر آمده است. دیگر هویت شکننده، سرکوب گر، خشونت طلب و فاسد حسنی مبارک، زین العابدین بن علی، معمر قذافی، علی عبدالله صالح، آل فلان و بهمان، مصداق عینی آیه ۵۹ سوره نساء، شمرده نمی شود. طغیان علیه توجیه تاریخی ـ به نام اندیشه سیاسی ـ سنّتی جهان عرب، تا بدان جا می رسد که دیگر توده برای حکم تحریم اعتراض بر علیه حکام خودکامه که از جانب مفتی های درباری الازهر صادره می شود، تَره هم خُرد نمی کنند!

مصر، بیشه اندیشه بیداری

انقلاب در قاهره، بی گمان بحران در تلاویو را رقم خواهد زد؛ چرا که مصر شاخص و میزانی برای کشورهای خاورمیانه است؛ چه بر پا باشد و چه درجا بنشیند!

مصر، قطب فکری و فرهنگی و قلب سیاسی کشورهای عربی، و اعظم بلاد عرب است. اگر چه این کشور آغازگر داستان اخیر خیزش یکپارچه کشورهای خاورمیانه نبود، اما بی گمان خاستگاه و الهام بخش بخشِ وسیعی از نحله ها و گروه های مبارز اسلامی منطقه بوده و هست. بسیاری از حرکت های بیداری قرن گذشته اسلامی ـ عربی، ریشه در اندیشه ها و جنبش های مصلحان و محییان مستقر در مصر دارند؛ چرا که مصر، بیشه اندیشه بیداری اسلامی در بیش از یک قرن اخیر بوده است. بی گمان ـ به تعبییر استاد شهید مطهری ـ سلسله جنبان این نهضت بیداری، سید جمال الدین اسدآبادی است که پایگاه بیداری خود را در جهان تسنن، بر بستر مناسب مصر بنا کرد؛ همچنان که ایران مرکز آگاه سازی های او در جهان تشیع بود. باید مرحوم حسن البناء مؤسس اخوان المسلمین را شاگرد مع الواسطه سید دانست که خود و جنبش اخوان را از آبشخور فکری و سیاسی سید سیراب می کرد. شعبه ها، شاخه ها و برگ های این جنبش ریشه دار، نه تنها سرزمین مصر، بلکه بسیاری دیگر از کشورهای اسلامی ـ عربی را نیز سایه گستر کرده است.

این کمترین، سخت باورمند است که ریشه تفکرات سید جمال، و پیش تر از آن، ”