پاورپوینت کامل خود بنیاد انگاری جهان ۶۹ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل خود بنیاد انگاری جهان ۶۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل خود بنیاد انگاری جهان ۶۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل خود بنیاد انگاری جهان ۶۹ اسلاید در PowerPoint :
پرسمان
به راستی “راز وجود جهان چیست؟” و “جهان چگونه به وجود آمده است؟” از مهمترین پرسش های فلسفی انسان در طول تاریخ بوده است.
درآمد
در پاسخ به این پرسش، دو دیدگاه عمده در برابر یکدیگر خودنمایی کردهاند: یکی “انگاره خدا بنیادی جهان” و دیگری “گمانه خودبنیادی جهان”. انگاره نخست مورد تأکید ادیان، مورد تأیید اکثریت قریب به اتفاق انسانها در ادوار مختلف تاریخ، و مورد حمایت بسیاری از مکاتب فلسفی است. گمانه دوم نیز هر از گاهی، نظر کسانی را به خود جلب نموده و کوشیدهاند تا تبیینی علمی و فلسفی از آن ارایه کنند. برآنیم در نهایت ایجاز و اختصار، به ترتیب این دو دیدگاه را بررسیده و میزان کامیابی هریک را در بوته سنجش گذاریم. پس در این شماره به “گمانه خود بنیادی جهان” می پردازیم.
گمانه خود بنیادی جهان
در رابطه با اینکه چگونه می توان جهان را خود بنیاد و بی نیاز از علت خارجی انگاشت، انگاره های مختلفی رخ نموده و یا قابل فرض است؛ که عمده آنها گمانه های زیر میباشد: ۱. ازلی انگاری جهان ۲. خودسامانی جهان ۳. ضرورت ذاتی ماده ۴. همکنشی اجزای جهان.
ازلی انگاری جهان
در این نگاه جهان واقعیتی ازلی و همیشه موجود است و لاجرم نیازی به پدید آورنده ندارد. ازلی انگاری جهان به دو گونه قابل فرض است: ازلیت جهان به شکل کنونی و ازلیت ماده. اکنون به بررسی هر یک از دو فرض یاد شده میپردازیم.
الف. ازلیت صورت جهان
مراد از ازلیت صوری جهان این است که جهان به صورت موجود و با شکل کنونیاش ازلی و همیشه موجود بوده و لاجرم خودبسنده و بی نیاز از آفریننده و صورت بخش است.
نقد
این فرض امروزه حتی در میان ماتریالیست ها نیز طرفداری ندارد، زیرا حقایقی که علم و تجربه درباره سیر تحولات تدریجی جهان، پیدایش زمین و دیگر کرات منظومه شمسی، روند پدید آیی حیات بر پهن دشت گیتی و… در اختیار بشر نهاده با همه تفاوتهایی که دارند در یک اصل متفق القولند و آن ابطال فرض بالاست.
هم اکنون در میان دانشمندان دو مدل رقیب در تبیین چگونگی رسیدن جهان به وضع کنونی شایع است: یکی مدل نوسانی جهان۲ و دیگری نظریه مهبانگ۳. بر اساس مدل نخست، جهان در طی چرخه تکرار شونده ای از انبساط و انقباض تکوین می یابد. و بر اساس مدل مهبانگ تنها یک انفجار عظیم رخ داده و پس از آن جهان همواره در حال انبساط است، این انبساط تا آنجا ادامه می یابد که جهان سرد شود و بمیرد.
بنابراین بر اساس هیچ یک از نظریات رایج نمی توان جهان را با وضع موجود آن ازلی به حساب آورد. به عبارت دیگر هر دو نظریه برآنند که جهان پیش از این وضعیتی دیگر داشته و در فرآیندی طولانی، طی میلیونها یا میلیاردها سال به تدریج به وضع کنونی تغییر شکل داده است.
ب. ازلیت ماده نخستین
انگاره دیگر بر آن است که ماده نخستین و به عبارت دیگر اجزای سازنده جهان ازلی است، بنابراین جهان در بنیاد نخستین خود بی نیاز از آفریننده است.
نقد
بر این گمانه اشکالات چندی وارد است که برخی از آنها به شرح زیر میباشد:
۱. از نظر علمی هیچ دلیلی بر ازلی یا غیر ازلی بودن ماده وجود ندارد. ممکن است برای اثبات ازلی بودن ماده نخستین به مدل نوسانی جهان استناد شود، همچنانکه برای اثبات ازلی نبودن آن به نظریه مهبانگ استناد شده است، لیکن چنین استدلالی با دو اشکال روبروست:
اشکال اول: زمانی یک نظریه از نظر علمی قابل استناد است که بر همه نظریه های رقیب فراز آمده و آنها را ابطال کند. در حالی که حتی اگر هیچ دلیلی بر تفوق نظریه مهبانگ در کار نباشد، حداقل اطلاعات علمی موجود دلیل قانع کننده ای بر تقدم یکی بر دیگری وجود ندارد. بنابراین استناد به چنین نظریه ای فاقد اعتبار علمی است؛ از همین رو مایکل پترسون، هاسکر، رایشنباخ و بازینچر بر آنند که: نمی توان به درستی معلوم کرد کدامین مدل درست است و در این باره باید در انتظار پیشرفت های بیشتر در عرصه فیزیک نجومی باشیم.۴
اشکال دوم: مدل نوسانی جهان لزوماً ازلیت ماده را نتیجه نمی دهد؛ بلکه هم با نظریه حدوث و محدودیت زمانی آن در گذشته سازگار است و هم با نظریه ازلیت ماده. تفاوت این مدل با نظریه مهبانگ در آن است که دومی فقط با حدوث ماده سازگار است و بر فرض صحت بر حدوث ماده گواهی می دهد، اما مدل نوسانی از این جهت خنثی است، و دلیل بر هیچ یک از دو انگاره رویارو (حدوث و ازلیت ماده) نتواند بود.
۲. حتی اگر ازلیت زمانی ماده صادق باشد، به تنهایی مستلزم غنا و بی نیازی از علت نیست. این مساله تابعی از ملاک حاجت به علت است. اگر ملاک نیاز به علت حدوث زمانی بود چنین گمانه ای به جا می نمود، در حالی که ژرفکاویهای فلسفی خلاف آن را ثابت میکند.۵ البته در اینکه هر حادثی نیازمند علت می باشد، تردیدی نیست؛ اما در نگاه فلسفی فرقی بین آن نیست که چیزی در زمان خلق گردد، یا از ازل به واسطه فیض ازلی جامه هستی به تن کرده باشد؛ چه در هر صورت وجود آن وابسته و متعلق به علت است.
بسیاری از فلاسفه و حکمای الهی نیز ماده را قدیم زمانی و در عین حال مخلوق باری تعالی دانسته و مسبوقیت آن به عدم زمانی را به منزله منع فیض ازلی دانسته اند. افزون بر آن بر اساس دیدگاه ملاصدرا زمان از توابع ماده و منتزع از حرکت و سیلان آن است و در این صورت وجود زمان پیش از ماده بی معنا است. بنابراین آنچه نگرش ماتریالیستی باید به اثبات رساند وجوب ذاتی ماده است، ولی ازلیت و مسبوق به عدم زمانی نبودن ملاک بی نیازی نیست.
خودسامانی جهان
انگاره خودسامانی بر آن است که جهان مبدأ نظم را در درون خود دارد. از این انگاره به عنوان “نظم ذاتی ماده” یاد شده است. چرا که در نگاه ماتریالیستی هستی مساوی با ماده است و جهان چیزی جز ترکیبات و آرایش ها و فعل و انفعال های خاصی از مواد تشکیل دهنده آن نیست و اجزای عالم همچنانکه علت قابلی و پذیرای نظم و آرایش های موجود هستند، علت فاعلی آن نیز می باشند. لاجرم هیچ علتی ورای اجزای مادی جهان برای نظم موجود گیتی لازم نیست.
نقد
گمانه فوق اشکالات متعددی دارد از جمله:
۱. به فرض بپذیریم که جهان خود سامان است و نظم ماده ذاتی است، لیکن چنین پنداری هرگز نیاز به علت هستی بخش را مرتفع نخواهد ساخت. به عبارت دیگر خودسامانی ماده مساوی با جهان خدایی و مخلوق نبودن ماده آنسان که مادهانگاران پنداشته اند نیست؛ چرا که خودسامانی بر فرض وجود است؛ در حالی که سؤال فلسفی از اصل وجود اجزاء تشکیل دهنده جهان است.
۲. خودسامان انگاری و نظم ذاتی ماده ناشی از خلط بین ماده در اصطلاح علم و ماده فلسفی است. شهید صدر در این باره می نویسد: “چیزی که در علم به عنوان اصلی ترین جزء مادی شناخته شده است اتم و اجزاء درون اتمی است. آنچه اکنون در علم ماده نخستین و بسیط ترین جزء به حساب می آید، در ژرفکاوی های فلسفی امری مرکب از ماده و صورت است. از همین رو نمی توان ماده علمی را مبدء اصلی پیدایش عالم به حساب آورد، چرا که آن خود مرکب از اجزایی است و هیچ یک از ماده و صورت بدون دیگری نتوانند بود، بنابراین نیازمند عامل پیشین دیگری هستند که عمل ترکیب را، که محقق وجودی ماده می باشد انجام دهد”.۶
۳. بررسی های فیزیک جدید نشان می دهد که:
۳/۱. ماده اصلی جهان حقیقت واحد مشترکی است که در پدیده های مختلف به اشکال گوناگون ظهور پیدا می کند.
۳/۲. خواص اجسام مرکب مادی همه نسبت به ماده نخستین آن اجسام عَرَضی هستند. به عنوان مثال میعان آب صفت ذاتی هیچ یک از عناصر تشکیل دهنده آن نیست. از همین رو اگر آب را به دو عنصر اکسیژن و ئیدروژن تجزیه کنند، به صورت گازی نخستِ خود تبدیل می شوند. و هر صفتی که زوال پذیرد ذاتی نیست.
۳/۳. خواص عناصر بسیط نیز ذاتی ماده نیست، چرا که عناصر به یکدیگر تبدیل پذیرند. بنابراین ویژگی های اکسیژن، ازت، رادیوم و. .. ذاتی ماده آنها نیستند، چرا که ذاتی شیئی از آن سلب پذیر نیست.
۳/۴. خود صفت مادیت نیز بر اساس آنچه در فیزیک جدید مطرح شده صفتی ذاتی نیست، چرا که ماده شکل و گونه ای از انرژی است و ماده و انرژی به یکدیگر تبدیل پذیرند، بنابراین صورت مادیت امری ذاتی به حساب نمی آید.
شهید صدر بر آن است که اگر آموزه های فیزیک جدید را با نگاه فلسفی مورد توجه قرار دهیم به طور قاطع نتیجه می دهد که ماده نمی تواند علت فاعلی جهان و نظم و امور آن به حساب آید، چرا که ماده اصلی همه اجزاء جهان امر واحدی است و حقیقت واحد نمی تواند منشأ آثار و افعال مختلف و متباین باشد، وگرنه قوانین همه علوم بی اعتبار خواهند شد؛ چرا که قوانین علمی همه بر این اصل استوارند که پدیده های خاص و مشابه دارای آثار و نتایج ویژه و مشابه هستند. بنابراین، ماده نخستین که وجه مشترک همه پدیده ها و مظاهر هستی است، نمی تواند علت فاعلی جهان و نظم آن به حساب آید.۷
۴. به فرض نظم ماده ذاتی باشد این مسأله در مورد نظم داخلی ماده قابل تصور است، اما آیا نظم خارجی ـ یعنی آرایش گونه گون مواد جهان در ارتباط با یکدیگر به گونه ای که از آن جهانی با نظمی چنین شگفت و عظیم پدید آید ـ را می توان ذاتی ماده انگاشت؟ توجیه این مسأله بدون هدایت عاملی آگاه و هدفدار به غایت دشوار، بلکه ناممکن مینماید.
۵. دینامیسم و حرکت ذاتی ماده به فرض ثبوت نافی آفرینشگر، محرک و ناظم خارجی نیست. در حکمت متعالیه نیز به اثبات رسیده است که ماده مخلوقی ذاتاً متحرک و جهت دار است و آفریننده اش آن را به جعل بسیط سامانمند، متحرک و گذران و غایتمند آفریده است.۸ به عبارت دیگر در صورتی نظم و حرکت درونی دلیل بر نفی عامل خارجی است که ثابت شود آفرینش امری سیال و متحرک به جعل بسیط امکان پذیر نیست؛ در حالیکه این گمانه در نگاه فلسفی مردود است و دلایل فلسفی از سیالیت و حرکت ذاتی ماده در عین مخلوقیت آن به جعل بسیط خبر میدهد.
ضرورت ذاتی ماده
انگاره سوم آن است که ماده واجب الوجود بالذات است و وابسته به موجود دیگری نیست. بنابراین می توان ماده یا جهان را خودبنیاد انگاشت و دیگر نیاز به خالق و علتی فرا اینجهانی برای عالم نمی باشد.
نقد
زمانی این انگاره راست می آید که ویژگی های واجب الوجود بر ماده انطباق پذیر باشد؛ در حالیکه واقعیت چنین نیست. بررسی این مساله در گرو آشنایی با ویژگی های واجب الوجود و ماده و سنجش آنها با یکدیگر است.
ویژگی های واجب الوجود
پاره ای از ویژگی های واجب بالذات و علت نامعلول عبارت است از:
۱. واجب و غنی بالذات وجود صرف و محض است. در او هیچ جنبه عدمی راه ندارد و کمالی را فاقد نیست. بر این مطلب دلایل چندی گواه است؛ از جمله این که هر کمال مفروضی از دو حال خارج نیست: ۱. یا به نحو وجوب موجود است، پس عین ذات واجب است. ۲. یا ممکن الوجود است، پس در وجود خود نیازمند واجب است و هستی خود را وامدار اوست. و چون معطی شیئی فاقد آ
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 