پاورپوینت کامل مطالعات آکادمیک اسلامی در آمریکا ۵۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل مطالعات آکادمیک اسلامی در آمریکا ۵۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مطالعات آکادمیک اسلامی در آمریکا ۵۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل مطالعات آکادمیک اسلامی در آمریکا ۵۱ اسلاید در PowerPoint :
اشاره
متن زیر مقدمه ای است که پروفسور ویلیام چیتیک بر سومین ترجمه از کتاب «The Vision of Islam» اثر مشترک ایشان و خانم ساچیکو موراتا به زبان آلبانی، تقریر کرده اند؛ که دو ترجمه نخست آن به فارسی و ترکی بوده است. وجهه دانشگاهی کتاب مذکور باعث شد تا در چند دانشگاه جهان غرب به عنوان متن درسی انتخاب شود. این مقدمه که ترجمه آن را روزنامه اطلاعات منتشر کرد، در واقع نگاهی تحلیلی به سنت مطالعات آکادمیک اسلام شناسانه در مراکز علمی آمریکا دارد و به نوعی حوزه ها، حدود و کاستی های آن را می نمایاند؛ که البته می تواند مورد توجه مجامع علمی و اهالی اندیشه و مخاطبان فرهیخته معارف قرار گیرد. اینک نوشتار فوق الذکر با جرح و تعدیل و ویراستی جدید، پیش روی شماست.معارف
درآمد
در سال ۱۹۸۳ من و خانم ساچیکو موراتا به شغل مشترکی استخدام شدیم تا در برنامه مطالعات ادیان دانشگاه دولتی «نیویورک» در استونی بروک لانگ آیلند ـ با فاصله۸۰ کیلومتر از نیویورک ـ به تدریس بپردازیم. تقریباً در تمام دانشگاه های آمریکا برنامه ها یا دپارتمان های مشابهی وجود دارد. بیشتر این دانشکده ها پس از جنگ جهانی دوم تاسیس شدند. تا پیش از آن، دانشگاه ها «مدارس الهیات» (با فحوای الهیات مسیحی) داشتند؛ کالج ها نیز دانشکده «الهیات» (باز با محتوای مسیحی) داشتند. این مدارس و گروه ها، فرقه ای بودند؛ یعنی اساتید به باورهای مسیحی اعتقاد داشتند و فکر می کردند که به هر شخص باید آموزه های مسیحی را بیاموزانند. همزمان مدارس دینی مسیحی و یهودی نیز فعال شدند ـ و اکنون هم هستند ـ که کارگزاران دینی، یعنی کشیش ها و خاخام ها را تربیت می کنند.
حوزه مطالعات دین به دلایل چندی پایه گذاری شد، اما این دلایل شامل پیشبرد آموزش های مسیحی یا یهودی نبود؛ بلکه هدف آشنا کردن دانشجویان با جهان واقعی ای است که در آن زندگی می کنیم؛ و همچنین آشنا شدن آنها با توسعه تحقیقات در ریشه های فرهنگی و تاریخی مسائل جهان معاصر است. مطالعات ادیان به طور عام بر روی «دین» متمرکز می شود، نه بر یهودیت و مسیحیت؛ بنابراین توجه اصلی آن به ادیان بزرگ جهان است که شامل هندوئیسم، بودیسم، کنفسیوس و تائوئیسم نیز می شود. محققان این حوزه بیان کرده اند که دین، بخش اصلی تاریخ و پیشاتاریخ حیات بشر بوده است؛ همچنین آموزش ماهیت دین باید بخشی از هر نظام آموزشی سالم باشد. علاوه بر این، اگر ما به دنبال فهم ماهیت انسانی خود و همچنین رشد ارزش های انسانی مان هستیم، محتاج فراگیری آنیم که چرا دین در طول تاریخ در جامعه نقش محوری داشته است؟
رهیافت های دین پژوهی
محققان حوزه مطالعه ادیان روش ها و رهیافت های بسیار گوناگونی را به کار می گیرند. برخی از آنها به شدت «تقلیل گرا» هستند، یعنی معتقدند که دین می تواند کاملاً با اصطلاحات اجتماعی، اقتصادی و شاخص های روانشناسی تبیین شود. در این دیدگاه، هیچ چیز متعالی، آسمانی و حقیقی، دین را از سایر نهادهای بشری جدا نمی کند. دین تنها پدیده دیگر انسانی و اجتماعی است که می تواند به کارکرد خود اجتماع، نیاز روانی انسان، ستمکاری و تدلیس طبقه حاکم «تقلیل» یابد. در تفاسیر متأخر «تقلیل گرایان»، دین به مثابه کارکرد پیوندهای عصبی یا ژنی است و دانشمندان چنین می انگارند که دین باید برخی مزیت های تکاملی را عرضه نماید، در غیر این صورت باید از مدت ها قبل متروک می شد. به هر صورت، دین در تفکر آنان اساساً خیال و وهم است! تمام «تقلیل گرایان» در این ایده مشترکند که دین با فراگیری افزون تر علم توسط مردم از میان خواهد رفت!
رهیافت های دیگر، بسیار مثبت تر به دین می نگرند. «پدیدارشناسان» ساختار منحصر به فردی از اسطوره و نمادها را در دین یافته اند که آدمی به وسیله آن می تواند به فهم پرسش های غایی مسائل انسانی دست یابد. انسان شناسان نیز دین را چون شکل دهنده جهان بینی و صفات و شخصیت هر جامعه و مأمنی می دانند که آدمیان می توانند در حیات روزمره شان، معناداری را به وسیله آن بیایند.
«اسلام شناسی» در آمریکا
«اسلام شناسی» شعبه ای از مطالعات ادیان است. این رشته اساساً توسط مورخان یا زبان شناسان قرن نوزدهم، که عموماًً مسیحی یا یهودی بودند، توسعه یافت. آنها با اینکه به ندرت مایل به اعلام این بودند که اسلام دینی موثق است، به تفسیر آن بر اساس روش شناسی هایی که برای ادیان خودشان به کار می بردند، گرایش داشتند! آنها اسلام را ساده و بدوی می انگاشتند که به شیوه ای درهم پیچیده از مسیحیت و یهودیت جدا شده است! مطالعات علمی اخیر پیرامون اسلام، توسط «شرق شناسان» همان راه را دنبال کرده است. دنبال کردن چنان راهی، همان نوع خصومتی را که مشخصه دوران قرون وسطای مسیحی بر ضد اسلام بود، تقویت کرد؛ هر چند که شرق شناسان به ندرت رابطه خود را با مسیحیت اظهار کردند! به طور خلاصه، در بیشتر قرن بیستم، رهیافت آکادمیک غربی به اسلام، موافقت اندکی با اسلام یا مسلمانانی که تمدن اسلامی را ساختند، داشت؛ چنان که بیشتر محققان متأخر توجه کرده اند، شرق شناسان خواسته یا ناخواسته با جاه طلبی های استعمارگرانه و بهره جویانه قدرت های غربی همراهی و تبانی کردند. اندیشه های آنها در باره اسلام، به عنوان دین عقب افتاده و دست دوم، به تقویت اندیشه «مسئولیت مردان سفید پوست» و «جهاد برای صدور تمدن» ـ یعنی مدرنیته عرفی ـ به جوامع غیر غربی کمک کرد.
در دانشکده های ادیان آمریکای شمالی، اسلام همواره فرودست ترین و مغفول ترین دین بود. از هر دانشکده ای که تمایل به تعلیم یهودیت، مسیحیت، هندوئیسم، بودیسم و همچنین ادیان چینی داشت، محققان اندکی به [مطالعات] اسلامی تمایل داشتند. اما این روند، پس از واقعه یازدهم سپتامبر تغییر کرد؛ دلیلش این بود که بسیاری از کالج ها و دانشگاه ها ـ البته به دلایل اشتباه ـ مجبور به رسمیت شناختن این موضوع شدند که اسلام بخش مهمی از جهان ما را شکل می دهد؛ بنابراین به پرکردن شکاف ها در نظام آموزشی شان پرداختند. با این حال، وقتی ما در استونی بروک در سال ۱۹۸۳ شروع به تدریس کردیم، تقریباً همه متون، بررسی های تاریخی بود که از دوران «پیشا اسلامی» آغاز شده و به اسلام در دوران معاصر ختم می شد.
این متون و کتاب ها شامل فصولی در باره قرآن و مذاهب مختلف اسلامی بودند؛ که عموماً در حوزه ظواهر خلاصه می شد. ادعای عمومی محققان این بود که چیزی در آموزه اسلامی وجود ندارد و تنها کار با ارزش مسلمانان، انتقال فلسفه و علوم از یونان به غرب بود! براساس این منظر متعارف در باره تاریخ اسلامی، پس از قرون وسطی و توسعه غرب، تمدن اسلامی دیگر چیزی برای گفتن نداشت و تبدیل به اسب بازنده میدان تاریخ جهان شد! اسلام از ورود به شاهراه علم و توسعه فنی بازماند و همچنان به تکرار همان آموزه های قدیمی و ساده انگارانه دینی پرداخت. البته بنده وجود بسیاری از مورخان و شرق شناسان خوبی را که بر روی موضوعات خاص کار کرده و از اصالت و غنای تمدن اسلامی تمجید کرده اند، تکذیب نمی کنم؛ اما معمولاً تحقیقات چنین محققانی، برای حضور در متون آموزشی و مطالعه، نیازمند زمانی طولانی است.
زمانی که تدریس در باره اسلام را آغاز کردیم، اگر چه مجموعه ای از کتب خوب اسلامی وجود داشت، اما نتوانستیم یک کتاب راضی کننده آموزشی بیابیم که بتواند مبانی ای برای دوره مقدماتی آشنایی با اسلام، متناسب با دانشکده مطالعات ادیان، ارائه کند! برخی کتب شایسته از مورخان مشفق وجود داشت، و حتی کتاب «آرمان ها و واقعیت های اسلام» از سید حسین نصر نیز موجود بود که برای اصلاح تحریفات شرق شناسی تلاش کرده بود؛ اما هیچ یک از متون مقدماتی یا مطالعاتی تاریخ و تمدن اسلامی، تلاشی راستین برای شرح همنوایی درونی جهان بینی اسلامی به کار نبسته بود. تفکر اسلامی، بدون هیچ بررسی جامعی
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 