پاورپوینت کامل آیا پیامبر اکرم(ص) در تولید وحی نقش داشته است؟ ۵۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل آیا پیامبر اکرم(ص) در تولید وحی نقش داشته است؟ ۵۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آیا پیامبر اکرم(ص) در تولید وحی نقش داشته است؟ ۵۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل آیا پیامبر اکرم(ص) در تولید وحی نقش داشته است؟ ۵۷ اسلاید در PowerPoint :

نظریه

حقیقت این است که دکتر سروش در بیان نظریه خود دچار اختلاف و تناقض گویی می شود و نمی توان اطراف آن را در نقطه ای و به صورت نظریه واحدی گردآورد و به اصطلاح آن چنان به نعل و به میخ می زند که اگر به نقطه ای اعتراض شود بتواند از آن بگریزد. اینک سخنان او را در چند فراز نقل می کنم:

۱. تجربه ای بسان تجربه شعرا

دکتر سروش می گوید: وحی الهام است و این همان تجربه ای است که شاعران و عارفان دارند هر چند پیامبر آن را در سطح بالاتری تجربه می کند و در روزگار مدرن ما وحی را با استفاده از استعاره شعری می فهمیم چنان که یکی از فیلسوفان مسلمان گفته است “وحی بالاترین درجه شعر است”.

تحلیل

این نظریه، نظریه جدیدی نیست؛ بلکه همان است که مشرکان مکه قرآن را از این راه تفسیر می کردند و می گفتند: همان طور که امروالقیس در پرتو الهام معانی و الفاظ را می آفریند محمد نیز از همین طریق آفریننده معانی و الفاظ آیات است. مسلماً مقصود آنان از شعر، شعر منظوم نیست بلکه یافته و تخیلات انسان از طریق تفکر چه در قالب نظم و چه در قالب نثر. قرآن این نظریه را از آنان نقل می کند و به نقد آن می پردازد: “وَیقُولُونَ أَئِنَّا لَتَارِکوا آلِهَتِنَا لِشَاعِرٍ مَجْنُونٍ؛۱ می گویند: آیا ما خدایان خود را به خاطر یک شاعر دیوانه رها کنیم!” و نیز می فرماید: “أَمْ یقُولُونَ شَاعِرٌ نَتَرَبَّصُ بِهِ رَیبَ الْمَنُونِ؛۲ ” گویند: او شاعر است و ما در انتظار مرگ او هستیم”.

گاهی قرآن را از سه راه توجیه می کردند و آن را ساخته فکر پیامبر دانسته، گاهی می گفتند: افکار پراکنده است و گاهی می گفتند به خدا دروغ بسته و سرانجام می گفتند: شاعری است که تخیلات خود را در این قالب ها ریخته است: “بَلْ قَالُوا أَضْغَاثُ أَحْلامٍ بَلِ افْتَرَاهُ بَلْ هُوَ شَاعِر؛۳ بلکه می گفتند: افکار آشفته ای است بلکه آن را به دروغ ساخته و پرداخته است بلکه او شاعری بیش نیست”.

قرآن در نقد این نظریه می گوید: “وَمَا هُوَ بِقَوْلِ شَاعِرٍ قَلِیلا مَا تُؤْمِنُونَ؛۴ آن سخن شاعری نیست شما اندک ایمان می آورید”.

و در آیه دیگری می فرماید: “وَمَا عَلَّمْنَاهُ الشِّعْرَ وَمَا ینْبَغِی لَهُ إِنْ هُوَ إِلا ذِکرٌ وَقُرْآنٌ مُبِینٌ؛۵ ما به او شعر نیاموختیم و سزاوار او هم نیست و آن جز یادآوری و قرآنی آشکار نیست”.

بالأخره آنان پیامبر را با شعرا در یک صف قرار داده بودند. محتوای نظریه مورد بحث نیز بیش از این نیست هر چند کلمه “در سطح بالاتری” را به آن افزوده است، ولی در مجموع از یک منشأ سرچشمه می گیرد.

اگر می گوید: شعرا از خود الهام می گرفتند ولی پیامبر از مقام ربوبی الهام می گرفت در این صورت عطف این دو به هم عطف مباین به مباین است و در نتیجه تشبیه مخل و ناروا می باشد.

از این بگذریم بالأخره این نظریه چه دلیلی دارد؟ آیا شاهدی هم بر آن دارید؟ متأسفانه این مصاحبه سرتاسر طرح یک رشته تصورات و مفاهیم است بی آنکه برای اثبات آن دلیلی اقامه شود. اگر واقعاً قرآن در حد یک اندیشه شعری هر چند در سطح بالاتر است پس چرا تحدّی کرده ولو با آوردن یک سوره؟ کدام شاعر در طول عمر خود تحدی می کند و می گوید: احدی نمی تواند تا روز رستاخیز غزلی مانند غزل های من بیاورد.

در اینجا باز می توان به صاحب این نظریه گفت: همین تفسیر و توجیه شما درباره قرآن جز یک نوع تجربه شعری چیز دیگری نیست، یعنی نفس شما این اندیشه را پرورش داده و بر صفحه ذهن آورده و بر نوک قلم و سر زبان جاری ساخته است بی آنکه واقعیتی در پشت آن نهفته باشد.

اگر واقعاً شعر و شاعری و آنچه در این ردیف است فاقد ارزش جاودانه است سخن شما نیز از همین سنخ است.

۲. پیامبر آفریننده و تولیدکننده قرآن است

در مورد دیگر می گوید: استعاره شعر به توضیح این نکته کمک می کند پیامبر درست مانند یک شاعر احساس می کند که نیرویی بیرونی او را در اختیار گرفته، اما در واقع یا “حتی بالاتر از آن در همان حال شخص پیامبر همه چیز است آفریننده و تولیدکننده بحث در باره این که این الهام از درون است یا از برون حقیقتاً اینجا موضوعیتی ندارد؛ چون در سطح وحی تفاوت و تمایزی میان درون و بیرون نیست”.

تحلیل

این کلمات و جمل می رساند که صاحب نظریه قرآن را تجلی شخصیت درونی پیامبر(ص) می داند که در اصطلاح به آن “وحی نفسی” می گویند. توجیه وحی در مورد پیامبران از طریق مسئله تجلی شخصیت باطن نخست از طرف گروه های تبشیری، یعنی کشیشان و خاورشناسان اظهار شد و بیش از همه خاورشناسی به نام “در منگهام” در این باره گرد و خاک کرده است. وی با تلاش های کودکانه ای می خواهد برای قرآن منابعی معرفی کند که یکی از آنها تجلی شخصیت درونی اوست.

آنچه احساس شاعران را از احساس پیامبران جدا می سازد همان است که آقای سروش برای آن موضوعیتی قائل نشده است. شاعران منبع الهام را درون و انبیا منبع الهام را برون از خود می دانند ولی متاسفانه این بزرگ ترین نقطه تفاوت را ایشان بسیار سهل و آسان گرفت و گفت: “بحث درباره این که آیا این الهام از درون است یا از برون حقیقتاً موضوعیتی ندارد” در حالی که نقطه بارز تفاوت این دو الهام در همین است.

افرادی که در مسائل فلسفی و عرفانی دست توانایی ندارند نمی توانند مرز این دو نوع الهام و دو نوع احساس را از هم جدا سازند لذا همان مشرکان عصر رسول خدا نیز به خاطر عدم توانایی در درک تفاوت این دو نوع احساس با خود فکر می کردند که چگونه ممکن است فردی از برون خود الهام بگیرد و مامور هدایت مردم شود. قرآن این اندیشه را از آنان چنین نقل می کند:

“أَکانَ لِلنَّاسِ عَجَبًا أَنْ أَوْحَینَا إِلَی رَجُلٍ مِنْهُمْ أَنْ أَنْذِرِ النَّاسَ وَبَشِّرِ الَّذِینَ آمَنُوا أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَ رَبِّهِمْ قَالَ الْکافِرُونَ إِنَّ هَذَا لَسَاحِرٌ مُبِینٌ؛۶ آیا برای مردم مایه شگفت است که بر شخصی از خود آنان وحی فرستادیم تا مردم را هدایت کند و به گروه های با ایمان بشارت بده که در درگاه الهی سابقه نیک و راست دارند ولی افراد کافر او را ساحر و جادوگر می خوانند”.

گروه های مخالف برای مبارزه با “وحی محمدی” در تمام اعصار توجیه ها و تصورهایی داشتند، ولی ماهیت توجیه ها و تفسیرهای باطل در تمام زمان ها یکی بود. چیزی که هست در عصر حاضر همان تهمت ها و ناسزاها همان توجیه ها و تفسیرهای بوجهلی و بوسفیانی تغییر قیافه داده و به صورت کالای نو و به عنوان یک تحقیق علمی عرضه شده است.

۳. مفاهیم از خدا و الفاظ از پیامبر

صاحب نظریه در عبارت های پیشین از طریق اجمال و تفصیل قرآن را تولید خود پیامبر و پیامبر را آفریننده قرآن دانست. اما در همین مصاحبه در جای دیگر می گوید: “پیامبر به نحو دیگری نیز آفریننده وحی است. آنچه او از خدا دریافت می کند مضمون وحی است. اما این مضمون را نمی توان به همان شکل به مردم عرضه کرد چون بالاتر از فهم آنها و حتی ورای کلمات است. این وحی بی صورت است و وظیفه شخص پیامبر این است که به این مضمون بی صورت صورتی ببخشد تا آن را در دسترس همگان قرار دهد”.

وی در این نظریه مفاهیم و معانی را از جانب خدا دانسته، ولی شکل و صورت را آفریده خود پیامبر می شمارد. و در نتیجه بخشی از اعجاز قرآن را که در زیبایی الفاظ و استواری تعبیر نمایان می شود انکار ورزیده و فقط معانی را از جانب خدا دانسته است.

بنابراین قرآن کار مشترکی میان خدا و پیامبر است؛ زیرا معانی از جانب خدا و صورت از جانب پیامبر می باشد تو گویی یک شرکت سهامی است که سرمایه از جانب خدا و صورت سازی از جانب پیامبر است.

تحلیل

اکنون باید پرسید که این نظریه نازل تر از نظریه نخستین است در آنجا همه چیز از آن رسول خدا بود جز یک رابطه ضعیف با خدا ولی در اینجا معانی بی صورت از جانب خدا و صیاغت و صورت از جانب پیامبر!

و نیز باید پرسید: دلیل شما بر این مشارکت چیست آیا خدای قادر بر انزال مفاهیم قادر بر صورت سازی نیست؟

از این گذشته خود قرآن بر خلاف این نظریه گواهی می دهد، زیرا کراراً به پیامبر امر می کند: چنین بگو مثلاً: “قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ” یعنی مفاهیم و صور هر دو از جانب خدا است.

۴. شرایط حاکم بر زندگی پیامبر تولیدکننده قرآن است

صاحب این نظریه گاهی خود پیامبر را مستقلاً تولیدکننده قرآن می داند و می گوید: او همه چیز است و نقش محوری دارد و گاهی نوعی مشارکت بین خدا و پیامبر را مطرح می کند، اما گاهی هم می خواهد بگوید شرایط حاکم بر زندگانی پیامبر تولیدکننده این مفاهیم و افکار و معانی است و به تعبیر دیگر زمان را آفریننده این محصول (قرآن کریم) می شمرد و می گوید: “تاریخ زندگی خود او، پدرش، مادرش، کودکی اش و حتی احوالات روحی اش در آن نقش دارند. اگر قرآن را بخوانید حس می کنید که پیامبر گاهی اوقات شاد است و طربناک و بسیار فصیح در حالی که گاهی اوقات پر ملال است و در بیان سخنان خویش بسیار عادی و معمولی… این جنبه کاملاً بشری وحی است”.

تحلیل

<

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.