پاورپوینت کامل فرهنگ خدمت و احسان ۵۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل فرهنگ خدمت و احسان ۵۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل فرهنگ خدمت و احسان ۵۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل فرهنگ خدمت و احسان ۵۱ اسلاید در PowerPoint :

به بهانه سال خدمتگذاری به مردم

دانی که خدا چرا تو را داده دو دست؟

من معتقدم که اندر آن سرّی هست

یک دست به کار خویشتن پردازی

با دست دگر ز بی کسان گیری دست

حسّ بشری

دنیا، بستری برای ساختن خان آخرت است.

کار نیک، احسان به مردم، خدمت صادقانه به دیگران، لذّت بردن از کمک رسانی به محتاجان، ابزار و مصالحی است که “سرای آخرت” را برای انسان بنیان می نهد و آباد می سازد و این توفیقی است که در همه کس نیست و لطفی است الهی که بر دست برخی از بندگان شایسته جاری می شود و به مردم می رسد.

سیادت و سروری نیز به فرمود حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم در سای خدمت به مردم و دلسوزی برای آنان است.

“سید القوم خادِمُهم”۱.

گاهی بعضی از اعضای بدن “بی حسّ” می شود و هیچ درد و جراحت و آزاری را درک نمی کند. این “عصب مُردگی”، گاهی هم در اندام روح بشر پدید می آید. آدم ها هم گاهی “احساس” خویش را از دست می دهند و از رنج دیگران و محرومیت فقیران و نیازهای نیازمندان، تأثر و تألمی در خود حسّ نمی کنند و عضوی جدا شده از پیکر جامعه می شوند. این نیز نوعی “عصب مردگی انسانی” است.

اگر سعدی می گوید: “بنی آدم اعضای یک پیکرند. ..”.

الهام از فرمود حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم است که آدمی زادگان را همچون اعضای یک جسد دانسته که همه با هم پیوند دارند و

چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار

حال اگر با درد یک عضو، عضو دیگر احساس درد نکرد، یا جدا شد از آن پیکر است، یا دچار “بی حسّی” است، یعنی نوعی “مُردگی”!

تو کز محنت دیگران بی غمی نشاید که نامت نهند آدمی

همدردی با مردم

آنان که توفیق خدمت به دیگران دارند، حسّ حیات و عصب انسانیت آنان زنده و بیدار و فعّال است و در این خدمت، “لذت روحی” می برند و “نشاط معنوی” می یابند و به خدا نزدیک می شوند، البته با چاشنی خلوص و انگیز پاک.

به فرمود پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم: دو خصلت است که چیزی بالاتر از آن دو نیست: یکی ایمان به خدا، دیگری سود رساندن به بندگان خدا (… النّفعُ لِعباد الله).۲

اینان یک گروهند و بی خیالان بی درد و دور از مردم و بی عاطفه و خودخواه و خود محور هم گروهی دیگر؛ فاصل بین آنان نیز از بهشت تا دوزخ است.

به آنان چه که برخی، پول نسخه و ویزیت ندارند؛ برخی با حسرت، شاهد پرپر شدن عزیز خویشند و توان مداوا ندارند؛ از بی بضاعتی خانه خراب می شوند و از تنگدستی، ترک تحصیل می کنند و به دلیل ناداری و مسکنت، از تفریحات سالم و سفرهای تابستانی و زمستانی و تغذی کافی و لباس آبرومند محروم اند!

بعضی بر این مسلک اند که “من” راحت باشم، دیگران هر طور شوند، به من چه؟ “من” به رفاه و پول و امکانات برسم، اگر هزاران بینوای زمین گیر و اجاره نشینان فقیر و غصه دارانِ بیمار و بی دارو و خانواده های بی بضاعت و یتیمان بی سرپرست و مناطق محروم و اقشار آسیب پذیر وجود داشته باشند، به من چه ارتباطی دارد؟

اگر این “من” بت نیست پس چیست؟ و اگر این “منیت”، درد نیست پس چیست؟

آنان که کمر همت می بندند و “رنج خود و راحت دیگران” را می طلبند، چند قدم به مرز انسانیت نزدیک ترند و نشان می دهند که “انسان” اند و “احساس” دارند. خدمت به هم نوع، یک پله از هزار پل صعود تا قرب خدا و رسیدن به کمال مسلمانی است و بی دردی هم یکی از آن دردهاست که خود را نشان نمی دهد و رفته رفته، “هویت انسانی” را تحلیل می برد و از افراد، چیزی باقی نمی گذارد، جز مشتی تمنیات سیری ناپذیر و هیکلی با روحیات حیوانی و فاقد هر گونه “احساس بشری”، و. .. چه بیماری خطرناکی!

“ابن یمین” در دعوت به خدمت و همدلی و همدردی با همنوعان سروده هایی دارد، از جمله چنین می گوید:

نَبُوَد مهتری به روز و به شب باد خوشگوار نوشیدن

یا طعام لذیذ را خوردن یا لباس نظیف پوشیدن

من بگویم که مهتری چه بُوَد گر بخواهی ز من نیوشیدن

همگنان را ز غم رهانیدن در رعایات خلق کوشیدن

توفیق خدمت

لذت بعضی در “خیر رساندن” به مردم است. این، توفیق الهی است. چنان نیست که هر کس متمکن و موجه بود، به این آسانی و بدون وسوسه های شیطانی، بتواند از موقعیت و ثروت و توانایی خود در راه خیر و خدا پسندانه و اصلاح معیشت مردم و رفع نیازها بهره بگیرد. خادمان خالص و مخلص، ستارگان زمینی اند که برای آسمانیان می درخشند و حجت های الهی بر دیگران اند و خوشحال و خرسندند که مجرای فیض الهی و خیر رسانی به بندگان قرار می گیرند.

امام علی علیه السلام دربار این گونه انسان های خدوم و خیر که مورد عنایت خدایند می فرماید:

إن اللهَ خلق خلقاً مِن خلقهِ لِخلقه، فجعلهم للناسِ وُجوهاً و للمعروف اَهلاً، یفزعُ الناسُ اِلیهم فی حوائجهم، اُولئک الامِنُون یومَ القیامه”.۳

“خداوند، برخی از آفریده های خود را برای بندگانش خلق کرده است، آنان را مورد توجه مردم و شایست نیکوکاری قرار داده و مردم در نیازمندی هایشان به آنان روی می آورند. آنان روز قیامت، ایمن و آسوده اند”.

به قول صائب تبریزی:

ای رهروی که خیر به مردم رسانده ای

آسوده رو، که بار تو بر دوش سائل است

گاهی کسانی قصد نیکی به دیگران دارند، اما یا مجال نمی یابند، یا فرصت از دست می رود، یا عمرشان کفاف نمی دهد، یا وسوس شیطان نمی گذارد، یا دلبستگی به دنیا یا تنبلی و بی حوصلگی مانع پدید می آورد، یا امروز و فردا می کنند، یا عوامل دیگر مانع این کار خیر می شود؛ از این رو غنیمت شمردن فرصت های خیر رسانی و تباه نساختن فرصت مناسب، نشان هوشیاری در کسب سعادت است.

امام باقر علیه السلام می فرمود: “اذا هممت بخیر فبادر، فانک لا تدری ما یحدث”.۴

“هرگاه تصمیم به کار نیکی گرفتی، درنگ مکن و در انجام آن بشتاب، چون نمی دانی که چه پیش خواهد آمد!”

آنان که در راه خیر کوشایند، بندگان خاصّ پروردگارند که توفیق خدمت یافته اند. مدال “خدمت” بر سینه دارند و دلی پر مهر در آغوش، گروه خونشان با مردم یکی است و همسای دیوار به دیوار غم ها و شادی های مردمند. بار مردم را می بندند و گره از کارشان می گشایند. خدمت بی منت را عبادت می دانند و اجر و پاداش را تنها از خدا می خواهند، پر کارانِ کم ادّعایند، نه پر مدعاهای کم کار! شعار را کار نمی دانند و کار را هم عار نمی شمارند. هر چه دارند، از مال و مقام و نفوذ و وجهه و دانش و توان و تخصص، وقف بندگان خدا می کنند و این وقف نامه را به امضای خدا می رسانند و از اسارت دنیا رها می شوند.

کسی که تعلقات مادی و دلبستگی های دنیوی او را چنان اسیر ساخته که حاضر نیست از دارایی و توانایی خود، خرج راه خدا و خدمت به مردم کند، بیچاره و مسکینی است، در نِمای ثروتمندی، و اسیر و وابسته ای است، اما در شکل و شمایل آزاد!

خوشا پیشتازان میدان این مسابقه، که گوی خدمت به مردم را از رقیبان می ربایند و در دفتر خدا امتیاز بیشتری برای خود ثبت می کنند. به گفت “میرزا افسر”:

آن کسی را بستایید که اندر همه عمر بهر آسایش مردم قدمی بردارد

نیک مرد آنکه نگردد دل او هرگز شاد مگر از خاطر کس، بار غمی بردارد

رمز و راز محبوبیت

اینکه گفته اند:

هر چه کنی به خود کنی گر همه نیک و بد کنی

سخنی حکیمانه و منطبق با رهنمودهای آیات قرآن و احادیث پیشوایان دین است. بازتاب عملکرد خوب و حسنات انسان و خدمت به همنوعان، در پروند عمل و شخصیت دینی انسان متجلی می شود و هر کس خادم مردم باشد، به خود و سعادت و آیند خویش خدمت کرده است و همین رفتار، سبب محبوبیت نزد دیگران و حکومت بر دلها و نفوذ در جان ها می شود.

به فرمود حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم:

“جبلت القلوب علی من احسن الیها و بغض من اساء الیها”.۵

“دل ها (ی انسان ها) بر این سرشته شده که هر که به آن ها نیکی کند دوست بدارند و هر که به آنان بدی کند، دشمن بدارند”.

در این زمینه، کلام علی علیه السلام نیز چنین است:

“من بذل معروفه مالت الیه القلوب”.۶

“هر کس نیکی خویش را به دیگران نثار کند، دل ها ب

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.