پاورپوینت کامل روش شناختی تدریس معارف اسلامی ۵۵ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل روش شناختی تدریس معارف اسلامی ۵۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل روش شناختی تدریس معارف اسلامی ۵۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل روش شناختی تدریس معارف اسلامی ۵۵ اسلاید در PowerPoint :
درس معارف و ضرورت تدریس آن در دانشگاه ها، ارزش داوری، ابتکارانه با مسائل برخورد کردن، استفاده از روش هی تلفیقی و. .. از جمله مباحثی است که در مصاحبه با آقای دکتر فرامرز قراملکی دانشیار دانشگاه تهران مطرح گردیده است.
ضمن تشکر از آقای غلامحسین گرامی مدیر محترم گروه معارف مرکز تدوین که زحمت این مصاحبه را بر عهده داشتند.
امید آن می رود که مطلب پیش رو مورد استفاده قرار گیرد.
با تشکر از فرصتی که در اختیار نشریه قرار داده اید لطفاً در خصوص معارف و ضرورت آن در عالم دانشگاهی و دانشجویی صحبت را آغاز فرمائید؟
اگر شما تحقیقاتی را که امروزه در زمینه ی مدیریت موفق، انجام شده ملاحظه کنید متوجه می شوید، کسانی مثل “کالینز” که درباره موفقیت شرکت ها و مدیران کرده اند، معتقدند که “جهان بینی” رکن اصلی موفقیت است.
پزشک، یا مهندس یا مدیر، همه وصف عارض بر انسان بودن است، یعنی در درجه اول ما آگاه مهندس، مگر این که الیناسیون رخ دهد و شما واقعیت خود را با شغل خودتان اشتباه بگیرید. اما اگر نهیب هشدار دهنده ی مولوی را شنیده باشیم که:
در زمین دیگران خانه مکن کار خود کن، کار بیگانه مکن
کیست بیگانه تن خاکی تو کز برای اوست غمناکی تو
و اگر این غمناکی ها یعنی دغدغه ها را منحصر در دغدغه ی حرفه ای و شغلی نکنیم خواهیم دید که ما هر جا باشیم انسانیم و انسان نمی تواند خالی از نگرش باشد.
نگرش عناصر مختلفی دارد، که یک عنصر آن جهان بینی است و عنصر دیگرش ارزش داوری ست. انسان در هر سطوحی، از زندگی شخصی- شغلی گرفته تا زندگی سازمانی هم جهان بینی دارد هم ارزش داوری و جالب اینست که علی رغم تحولات فکری بشر از قرون باستان به وسطی و از وسطی به مدرنیزه و از مدرنیزه به پست مدرنیزم، اصل این دو مقوله وجود دارد، ولی شکل و مدل های آن تفاوت کرده است. جهان بینی و ارزش داوری زیرساخت تمدن هاست به گونه ای که اگر جهان بینی ها و ارزش داوری ها ناموجه و نامعقول باشند، در هویت آدمی تشویش رخ می دهد لذا معقولیت و خردمندی اقتضا می کند که کردار و گفتار انسان معقول باشد و معقولیت کردار و گفتار هم، از یک جهان بینی و ارزش داوری منسجم نشأت می گیرد. فکر نکنید که تنها در کشور ما معارف اسلامی تدریس می شود، در دنیا به بحث های جهان بینی و ارزش داوری اهمیت داده می شود. و این از نیازهای وجودی ماست نه نیازهای عارضی. دانشجو و استاد مابه لحاظ وجودی به جهان بینی و ارزش داوری نیازمند است و اگر به این نیاز پاسخ صحیح داده شود خدمت بسیار بزرگی به انسانیت شده است.
کسانی که با بودن دروس معارف اسلامی در سطح دانشگاه چندان موافق نیستند حتماً کتاب “ساختن برای ماندن” کالینز را بخوانند و ببینند که چطور ماندن سازمان ها و بنگاه ها در بحرانی ترین شرایط، ریشه در جهان بینی منسجم آنها دارد. آقای کالینز در کتاب دیگری که هنوز به فارسی ترجمه نشده به نام از خوب به عالی۱ می نویسد: “آدم های درست برای شرکت موفقیت می آفرینند”۲ این نتیجه تحقیقات جامعه شناختی و اقتصادی محققی است که ۱۵ سال در یک پروژه تحقیقاتی، شرکت های موفق را بررسی کرده و می گوید رمز موفقیت شغلی، درست بودن آدم ها است. به نظر می رسد جهت گیری دروس معارف اسلامی “مردم درست” است حال در عمل چقدر موفق است بحث دیگری است. اما ضرورت را باید در اصل بحث دید نه در شکل و نحوه آن اگر ما افق دیدمان جهانی باشد و موفقیت معطوف به آینده را دغدغه داشته باشیم، همه به ما خواهند گفت که این دروس به صورت جدی باید در سطح دانشگاه مورد توجه قرار گیرد. من شاهدی می آورم، امروز در ایران، صنعت به مثنوی روی آورده، کلاس های زیادی در بنگاه های صنعتی در این زمینه تشکیل می شود و خیلی واضح است که در بحران اشتغال باید به نیازهای وجودی انسان پاسخ داده روح او را صیقل دهیم.
مثنوی که صیقل ارواح بود بازگشتش روز استفتاح بود
مثنوی صیقل روح است و در دنیا مخاطب پیدا کرده است. مثنوی کاری نمی کند جز این که جهان بینی و ارزش داوری را به انسان می دهد و علوم معارف تمام تلاشش در این دو جمله خلاصه شده است: ارائه یک جهان بینی منسجم و متقن و ارائه نظام ارزش داوری.
ارزش داوری چیست؟
ارزش داوری یعنی رفتار افراد دائماً سنجشهای ارزشی می شود، انسان ها همیشه حکم هایی می دهند که محمول آنها خوب و بد است. این یعنی ارزش داوری پدر نسبت به فرزند، فرزند نسبت به پدر و جامعه نسبت به همدیگر ارزش داوری می کنند. همانطور که احکام مربوط به هست و نیست، نظام می خواهد که نامش جهان بینی است ارزش داوری نیز نظام می خواهد.
ارزش داوری نیاز به یک ترازوی همگانی دارد که این ترازو خود نیاز به یک نظام معرفتی دارد به نام علم اخلاق. شما هم در دانشگاه درواقع یک نظام اخلاقی ارائه می دهید که البته ممکن است نظام اخلاقی شما از نظر ضعف و قوت، تمامیت و سازگاری، مورد بحث باشد. ظاهراً بشر هم هیچ گاه بدون نظام جهان بینی و نظام ارزش داوری نبوده و نخواهد بود اگر چه ممکن است نظام ها مختلف باشند. سهراب سپهری سخن جالبی دارد: “زندگی چیزی نیست که لب تاقچه ی عادت از یاد من و تو برود”. لب تاقچه عادت یعنی حرفه، اجتماع، تحصیل و زندگی چیزی نیست که آدمی در تحصیل تمام وقت برای دانش پزشکی، مهندسی و غیره آن را از دست بدهد.
برای رسیدن به این هدف باید به چه مباحثی در دروس معارف اسلامی بپردازیم؟
در جامعه ی ما در مورد اینکه در گروه معارف “چه بگوئیم” چند رخنه و آسیب روش شناختی وجود دارد. یک آسیب این است که ما بین مشکل و مسأله خلط کرده ایم. در حد مشکل حرف می زنیم نه در حد مسأله ما باید مسائل را بگوئیم نه مشکلات را. نکته ی دیگر این که انتخاب مسائلی که در دروس معارف بحث می شود از نوع (پسیو)۳ است یا (اکتیو)۴ یعنی آیا ما انفعالی مسائلی را مهم پنداشته ایم و دنبال آنها رفته ایم یا مسائلی را ابتکارانه پیش کشیده ایم. این ها دو وادی مختلف اند. بحث کلام جدید یا قدیم را کنار بگذاریم، چرا که جدید و قدیم بودن بحث کلام فریبنده است. چگونه است که در جامعه و فرهنگ ما فمینیزم، سکولاریزم، پلورالیزم مسائل عینی ما شده اند اما مسائلی که مسائل وجودی ما هستند کم تر مطرح می شوند و مورد توجه قرار می گیرند؟ اگر این نوع مسائل حل نشوند، جوان ها در آینده با بحران های زیادی مواجه خواهند شد. مثلاً من کیستم؟ جایگاه من در هستی چیست؟ این ها اگر پاسخ داده نشود جوان به پوچی می رسد. وقتی بحثی از آن طرف آب می آید و جاخوش می کند، ما به دنبال آن می رویم. در حالی که برای نمونه علم و دین از مباحثی است که می تواند از جامعه ما هم برآید؛ چون در جامعه ما هم علم هست و هم دین. آدم احساس می کند نوع مباحثی که در علم و دین مطرح می شود، (سؤالات و تئوری ها) چندان قرابتی با جامعه ما ندارد، لذا خوب هضم نمی شود. از طرفی نسخه هایی که آنها برای ما پیچیده اند نیز نسخه هایی نیست که ما بتوانیم بپیچیم. این که چه بگوئیم قطعاً یک هنر است. شما ممکن است برای یک دوره ی معارف غنی، صدها هزار صفحه آماده و از آن گزینش کنید و صد صفحه مطلب ارائه دهید. مثلاً اگر در معارف از علم و دین بحث می کنید بدون تردید به زمینه های آن از نیمه قرن دوم نیاز مبرم دارید. اما آیا باید آنها را هم آموزش داد؟ ما باید برای انتخاب محتوا شاخص داشته باشیم و شاخص هم آموزش داد؟ ما باید برای انتخاب محتوا شاخص داشته باشیم و شاخص هم نباید شهرت مسائل در جامعه باشد چرا که شهرت فریبنده است. شاخص چیزی نیست جز نیازهای فعلی و معطوف به آینده دانشجویان که می توانید با یک مطالعه نظام مند یا حداقل سطحی تر به آن دست یابید. شما می توانید با زبانی زیبا مسائلی را مطرح کنید که مورد پسند جوانان باشد اما این کار، نباید فریبنده باشد. اگر شما بحث هایی را که مسائل وجودی جوانان هستند مطرح کنید قطعاً خواهید دید که هرجا باشید؛ با تشنگی کامل دنبالتان می آیند.
در نتیجه، حدس قریب به یقین این است که امروز بخشی از معارف اسلامی باید دنبال مسائل وجودی بشر و رازها و نیازهای وجودی او باشد که در همه ی متون دینی و عرفانی ما وجود دارند. وقتی مولوی می گوید “کیست مولا آن که آزادت کند” درواقع می فهمد که آموزه های ولایت و امامت و نبوت به کجا هادی است. شاید اگر همه ی کتاب های کلامی را بررسی کنید به چنین تحلیلی دست نیابید. آنوقت سخن “پل نویان” به یاد می آید که فیلسوفان و متکلمان ما برخلاف عارفان اهل عمل خیلی به زبان قرآن نزد
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 