پاورپوینت کامل دین مداری در دنیای غرب معاصر ۸۳ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل دین مداری در دنیای غرب معاصر ۸۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل دین مداری در دنیای غرب معاصر ۸۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل دین مداری در دنیای غرب معاصر ۸۳ اسلاید در PowerPoint :

سخنرانی دکتر لگنهاوزن واستاد کثیری

سخنرانی دکتر لگنهاوزن و استاد کثیری۱. استاد کثیری تحصیلات حوزوی خویش را تا سه سال درس خارج ادامه داد آثار زیادی از ایشان چاپ شده از جمله آثاری که در رابطه با حضرت امام خمینی(ره) و اندیشه ایشان است. پس از آن تا سال ۱۳۷۵ برای تحصیل در دکترای الهیات در اتریش مشغول تحصیل شد و موفق به دریافت دکترای الهیات گردید. از خصوصیت های ویژه ایشان که باعث می شود دوستان، بیشتر بتوانند از وجودش استفاده کنند تسلط ایشان به چند زبان دنیا است، انگلیسی، آلمانی، عبری، و عربی. ایشان در حال تدوین پایان نامه فوق دکترا در رشته هرمنوتیک است ایشان همچنین گواهی درس کاتولیک در تمام دنیا را دارد و استاد مهمان در دانشگاه اتریش و سوئیس می باشد وی همچنین عضو چند پروژه بین المللی مثل پروژه فلسفه دین، نظم جهانی، دین و خشونت است.

در شماره ۳۱ نشریه به زندگینامه دکتر لگنهاوزن اشاره شده است.۱

اشاره

در ماه گذشته نشستی علمی با موضوع پاورپوینت کامل دین مداری در دنیای غرب معاصر ۸۳ اسلاید در PowerPoint با حضور دو اندیشمند فرهیخته آقایان دکتر لگنهاوزن و دکتر کثیری در مدرسه حجتیه قم برگزار شد که چکیده این نشست علمی را ملاحظه می نمایید.

معارف

بعد از جریان ۱۱ سپتامبر و حوادثی که در آمریکا اتفاق افتاد دو نگاه در غرب نسبت به اسلام به وجود آمد نگاهی نیز در میان کشورهای اسلامی به وجود آمد و آن نگاه این بود که شاید با وجود این حادثه و نسبت دادن جریان ۱۱ سپتامبر به مسلمان ها باعث فشار شدیدی به مسلمان ها شود شاید غرب بتواند با سوء استفاده از این جریان به گونه ای شدید علیه اسلام تبلیغات کند تا شاید رشد اسلام در دنیای غرب را کاملاً متوقف کند. اما خوشبختانه با وجود تبلیغات زیادی که دنیای غرب علیه اسلام دارد هر روز در روزنامه ها، مجلات، سایت های اینترنتی و خبرگزاری های جهان شاهد گرایش دنیای غرب به اسلام هستیم.

اکنون سؤال این است که اساساً نگرش دنیای غرب به اسلام چگونه است و عواملی که باعث شد با وجود تبلیغات زیاد هنوز اسلام در غرب جزء بیشترین گرایش هایی باشد که مردم به آن روی می آورند چیست؟

ابتدا استاد لگنهاوزن به عنوان مقدمه مقداری درباره پاورپوینت کامل دین مداری در دنیای غرب معاصر ۸۳ اسلاید در PowerPoint توضیح فرمایند.

استاد لگنهاوزن: اولین چیزی که ما باید درباره دین مداری در غرب بدانیم این است که نمی توانیم به طور کلی بگوییم دینداری در غرب در چه وضعیتی است، طبق آمار در آمریکا مردم خیلی بیشتر از کشورهای اروپایی دین دار هستند.

به طور کلی با این همه تحولات، دین دار در آمریکا خیلی زیاد است. کلیساهای بزرگ و مشهور در آمریکا مثل کاتولیک ها، لوتریک ها، کاردینکس ها که آنجا به کاریسپرتون مشهور است آنها هنوز طرفداران زیادی دارند ولی نسبت به سابق عضویت در برنامه های آنها کمتر شده مخصوصاً در دین کاتولیک شرکت در کلیساهای شهر نیویورک در روزهای یک شنبه به عنوان عشاء ربانی واجب است اما مردم کم شرکت می کنند کسانی هم که شرکت می کنند بی حال هستند حتی آنقدر کم شد که بعضی از کلیساها در نیویورک را تعطیل کردند. کشیش هم ندارند کشیش ها خیلی کم شدند الان برای کلیسای کاتولیک در نیویورک بخاطر اینکه خودشان کشیش ندارند، کشیش را از آفریقا می گیرند. در کنار کلیسای کاتولیک یک گروه مسیحی مغازه ای سوپری اجاره کردند و برنامه دارند. آنجا مردم بیکار نیستند، خیلی شوق دارند خیلی داغ خطبه می خوانند و این خیلی برای مردم جذبه دارد ولی از لحاظ علمی خیلی پایین هستند. تقریباً نصف کاتولیک ها در آمریکا بیشتر چپی هستند و نصف دیگر بیشتر جناح راست هستند. در بین کلیساها، کلیساهای مشهور عضویتش ضعیف تر و کمتر شده اما گروه های کوچک که بیشتر برنامه های عاطفی دارند هنوز در حال رشد هستند. درباره اسلام در آمریکا آنقدر تبلیغات بد درباره اسلام انجام می دهند که چند درصد مردم این چیزها را باور نمی کنند و بعضی از آنها تحریک می شوند که بیشتر درباره اسلام تحقیق کنند. در میان کسانی که تحقیق می کنند چند درصد مسلمان می شوند ولی به طور کلی تبلیغات ضد اسلام خیلی زیاد است و بسیاری از مردم از اسلام دیدگاه منفی دارند.

همین سؤال را از جناب دکتر کثیری داریم البته اگر صلاح می دانند مقداری درباره فرقه های مسیحیت توضیح بدهند تا مشخص شود پروتستان ها و کاتولیک ها چه کسانی هستند؟

استاد کثیری: سؤال، بسیار کلی است ولی تلاش می کنم در حد امکان پاسخ جامعی ارائه کنم. از نظر جغرافیای دینی اروپای غربی از سه بخش اصلی تشکیل شده است. شمال اروپا عمدتاً پروتستان هستند؛ اروپای میانی، مخلوطی از پروتستان و کاتولیک هستند و اروپای جنوبی تقریباً همگی کاتولیک هستند. اروپای شرقی هم تقسیم بندی دارد در آنجا عمدتاً کلیساهای ارتدوکس فعال هستند. ارتدوکس با شعبه های مختلفی که دارند یعنی ارتوپروتستان، ارتوکاتولیک و ارتوارتدوکس. کلیساهای قومی در اروپای شرقی خیلی فعالند مثلاً کلیسای ارمنی که دارای فرهنگ و زبان ارمنی است لزوماً پروتستان نیستند بلکه در بین آنها هم پروتستان و کاتولیک و هم ارتدوکس وجود دارد. سؤال درباره دین است نه الهیات. بین دین و الهیات تفاوت از زمین تا آسمان است. مردم امروز در دنیا و مخصوصاً در اروپا با دین زنده هستند و زندگی می کنند نه با الهیات. در سه حوزه مختلفی که عرض شد چون انسان ها ضعف الهیاتی داشتند امروز دینشان منحصر به نوعی مراسم یعنی دین داری در شکل اجتماعی شده است حضور در کلیسا برای یک بار در هفته است. دین مداری در شکل خانوادگی اش به این است که در منزل یک خانواده مذهبی موقع غذا خوردن صلیب می کشد یعنی دین به این نوع مسائل فروکاهیده شده است. لذا می بینیم کلیساهای زیادی در شمال اروپا وجود دارند و حتی در اروپای میانی که اجاره داده می شوند فروخته می شوند. در انگلیس و فرانسه الان کلیساها فروخته شده و مسجد شده است. نگهداری بعضی از کلیساها هزینه دارد لذا به مسلمانان هدیه می کنند برای اینکه اگر هدیه نکنند بازار کهنه فروشی و دست دوم فروشی می شود لذا می گویند باز هم اگر نماز خوانده شود بهتر است از اینکه بازار کهنه فروشی شود. بعد از ۱۱ سپتامبر، بالاترین آمار حضور در کلیسا را مسیحیان داشتند. زیرا سرمایه داران سیاسی امروز مردم را با ترس، زنده نگه می دارند نه مثل اسلام که مردم را با امید زنده نگه می دارد. این یکی از تفاوت های ماهوی بین تفکر اسلامی و تفکر مسیحیت است که امروز در صحنه وجود دارد. اگر انسان ها را با خوف، انرژی بدهند کار صحیحی نیست لذا بعد از ۱۱ سپتامبر در ونگیسکو برای اولین بار مردم پروتستان کاتولیک به کلیسا رفتند. کلیسایی که احترامی به آن نمی شد پر شده بود حتی بیرون هم ایستاده بودند. ولی دوباره بعد از یکی دو ماه این روند افول کرد. دین در غرب شبیه آن صورت و تصویری که ما در جهان اسلام داریم نیست بلکه دین اروپایی لزوماً با مبانی الهیاتی استوار نیست و به نوعی مراسم فرو کاهیده شده است لذا امروز گفته می شود که جای مسیحیت را شرکت های اقتصادی مانند آدیداس پٌر کردند. الان آدیداس یک دین است، زیرا قهرمان دارد، آداب و رسوم و شعائر دارد آنقدر مهم است که عکس قهرمانان به سینه ها آویخته می شود و در منازل مورد تکریم هستند این شکل های جدید دین باوری و دین مداری است در دانشکده ها هم مثل قرون وسطی و شاید بدتر از آن هنوز الهیات بافته می شود اصطلاحات بسیار مغلق و پیچیده در آنجا به صورت کتاب درآمده و تدریس می شود اما چون این آموزه های دینی بر اصول الهیاتی و عمیق استوار نیست آن چنان نقشی در جامعه ایفا نمی کند. اما انسان ها که طبق عقیده ما فطرتاً طالب خدا هستند چه می کنند؟ امروز برای ادیان جایگزین درست شده ما درباره آب و هوا می گوییم در تهران، این هفته هوا حرکت ندارد، دود پایین آمده، هوا سنگین شده، در بحث ادیان هم امروز دچار یک چنین حالتی هستیم یعنی امروز تحلیلگران مسائل دینی که در این امور با سیاستمداران هم اندیشی و هم فکری می کنند در تحلیل این امر مانده اند که چرا امروز این تحلیل و جابجایی دینی در غرب و همین طور در شرق صورت گرفته است امروز در غرب عقاید ادیان شرقی بیش از پیش شده که طبیعی هم می باشد چون اولاً انسان کنجکاو است، دنبال حقایقی می گردد که فطرت خویش را سیراب کند و چون در ادیان بومی این خلأ وجود دارد که نمی تواند پاسخی به نیاز او بدهد دنبال ادیان جایگزین می گردد دوم اینکه مسائل سیاسی باعث شده که بعضی از ادیان را آورده اند تا در اروپا به عنوان نیاز اروپا جا بیندازند؛ مثلاً امروز در اروپا بودیسم و هندوئیسم خیلی تبلیغ می شوند؛ علاقه به اسلام بیش از قبل شده. برعکس در کشورهایی مثل چین، ژاپن، کره، هند و حتی ایران، علاقه به مسیحیت بیش از قبل شده این به اجمال دو دلیل دارد اول کنجکاوی انسان ها دوم دلایل سیاسی. اما در عین حال که در غرب تلاش زیادی می شود که بودیسم و هندوئیسم در آنجا رشد پیدا کند و به راحتی به اینها مراکز فرهنگی و کلوپ های تبلیغی داده می شود اما مدارس اسلامی با چنین استقبالی مواجه نیستند نه تنها از مراکز اسلامی استقبالی به عمل نمی آید بلکه تلاش می شود با محدودیت های مختلف مسلمان ها را تحت فشار قرار دهند. یکی از کارهایی که می کنند مثلاً وقتی مرکز اسلامی در انگلیس درست شد نیمه دیگر این ساختمان خالی بود این را به هم جنس بازها دادند و الان کلوپ هم جنس بازی در آنجاست. امروز ادیان و مذاهب اصلی در اروپا سخت تحت تأثیر آمریکا هستند. امروز مذاهب بنیادگرای پروتستان آمریکایی در اروپا خیلی فعالند و این موجب نگرانی سیاستمداران و دینداران اروپایی شده است. در المپیک یونان از مذاهب آمریکایی به آنجا آمدند ده آنتن به تبلیغ مذاهب آمریکایی می پرداختند آتن مهد ارتدوکس است این مذاهب آمریکایی از یک سال قبل برای جام جهانی ۲۰۰۶ در مونیخ جا رزرو کرده اند که در ایام برگزاری فوتبال به تبلیغ مسیحیت بپردازند و این چندان موجبات خوشایندی اروپایی ها را همراه ندارد در کلیسا یک سؤال اساسی دارند چه کسی حجیت و فهم تفسیر کتاب مقدس را دارد؟ این سؤال مبانی مختلفی دارد یا از زوایای مختلفی به آن نگریسته می شود این نگرش به این سؤال باعث شده که در مسیحیت فرقه های مختلفی به وجود بیایند.

آقای کثیری فرمودند امروزه گرایش به ادیان شرقی در اروپا و آمریکا بیشتر شده است با توجه به اینکه گرایش به اسلام در دنیای غرب بیشتر شده شما عوامل و گرایش به اسلام را در غرب چه می دانید؟ آیا معنویت و عرفان اسلامی باعث شده که غرب به اسلام بیشتر علاقه پیدا کند آیا عقلانیت دین اسلام باعث شد که غربی ها بیشتر گرایش پیدا کنند یا شما این بحث را با پشتوانه ای که جناب دکتر فرمودند و مباحث سیاسی می دانید؟

استاد لگنهاوزن: در آمریکا علاقه به عرفان اسلامی خیلی زیاد است و اصلاً هیچ مسلمان آمریکایی که از دین دیگری مسلمان شده باشد را ندیدم که به عرفان علاقه نداشته وقتی می گویم عرفان منظورم آثار قیصری نیست بلکه شعر مولوی را دوست دارند. ولی اینها تنها عامل برای علاقه به اسلام در آنجا نیست زیرا عوامل مختلفی وجود دارد در گروه های مختلف گرایش های متفاوتی می بینیم. یکی از دلایلی که سیاهپوستان در آمریکا علاقه به اسلام پیدا کردند مربوط به مظلوم بودن خود آنها در آمریکاست بعضی از سیاهپوستان گفتند ما می رویم کلیسا می بینیم آنها به حضرت مسیح که همیشه به صورت یک اروپایی در یک صلیب نشان می دهند عبادت می کنند ما نمی خواهیم یک سفیدپوست را عبادت کنیم پس می رویم مسلمان می شویم. حتی یک گروه کوچک را در آمریکا دیدم که می گفتند ما شیعه هستیم برای اینکه همه ائمه، سیاهپوست بودند و حضرت فاطمه(س) سیاهپوست بود ولی چون ابوبکر سرخ پوست بود پس ما شیعه شدیم. بعضی گفتند ما مسلمان شدیم چون همه چیز در اسلام واضح است چون از دعواهای الهیات خسته شدند گفتند ما اسلام را دوست داشتیم برای اینکه ساده است برای اینکه نکته های جزئی درباره الهیات را در آن نمی بینیم. بعضی مسلمان شدند چون علاقه داشتند گفتند رفتیم به مسجد و دیدیم مردم با هم مثل برادر هستند این برای ما جاذبه داشت.

از آقای کثیری خواهش می کنیم بحث را از حالت گرایش مردمی به طرف گرایش دانشگاهی ببرند سؤال را به این صورت مطرح می کنیم که این تمایل به اسلام و مطالعات درباره اسلام آیا در مباحث فکری و دانشگاهی غرب نیز مطرح است یا نه؟ آیا علاوه بر مؤسسات اسلامی که خود مسلمان ها در کشورهای اروپایی و آمریکا تشکیل دادند و در واقع در مورد دین اسلام یک سری مطالعاتی انجام می دهند آیا غربی ها خودشان تمایل دارند در مورد اسلام مطالعاتی انجام بدهند و اسلام را بشناسند؟

استاد کثیری: عرض کردم دو محور باعث شد که مردم به ادیان دیگر علاقه پیدا کنند ۱. رغبت طبیعی و کنجکاوی انسان ها به د