پاورپوینت کامل سیمای استاد معارف در آئینه بیان و بنان استاد شهید مطهری ۹۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل سیمای استاد معارف در آئینه بیان و بنان استاد شهید مطهری ۹۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سیمای استاد معارف در آئینه بیان و بنان استاد شهید مطهری ۹۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل سیمای استاد معارف در آئینه بیان و بنان استاد شهید مطهری ۹۱ اسلاید در PowerPoint :
درآمد
نقش و جایگاه اساتید معارف اسلامی در مواجهه فعالانه در فرآیند پیدایش، پالایش و پیمایش فرصت ها و نیز تبدیل چالش ها به فرصت ها برجسته و ممتاز است. در عصر حاضر، فرصت هایی چون «تحول فرهنگی و مدیریت آن»[۱]، «جنبش تولید علم، حوزه ها و زمینه های فرهنگی آن»[۲]، «نو اندیشی و آزاد اندیشی علمی و فرهنگی»[۳]، «بروز و ظهور خلاقیت و ابتکار در حوزه های نرم افزار و سخت افزار»[۴]، «احیاء غرور ملی، تعصب انقلابی و غیرت دینی»[۵]، «اصلاح طلبی و احیاگرایی دینی» و. .. از یک سو و چالش های مُهلک اعتقادی و اخلاقی از سوی دشمن در پروسه تهاجم فرهنگی که در همه جا از جمله در دانشگاه ها با آرایش نظامی فرهنگی بسیار خطرناک با اهداف شوم سلبِ هویت ملّی، انقلابی و دینی و نیز استحاله فرهنگی به جِّد و جهد تعقیب می شود، میدان فسیح و آزمون خطیر را برای اساتید و مبلغان معارف اسلامی فراهم آورده که با اغتنام فرصت ها، رویکرد بحران پذیری و بحران ستیزی را با درایت و تدبیر و با تلاشی خستگی ناپذیر، به شایستگی مدیریت کرده و بر چالش ها و تهدید ها فائق آیند. از آن جا که افکار و آثار استاد شهید مطهری یکی از بهترین و مهم ترین منابع و مآخذ نرم افزاری در استفاده بهینه از فرصت ها و مدیریت هوشمندانه تبدیل چالش ها به فرصت هاست، می طلبد که به بازخوانی و واکاوی دانشنامه معارف گستری استاد که مملوّ از طرح ها و ایده های فاخر و بدیع است پرداخته و با مجاهدت های علمی و عملی، رسالت عظیم معرفت بخشی و بصیرت افزایی را در میان نسل جوان به ثمر رسانیم. احاطه و تسلط استاد مطهری به «زبانِ زمان» و «زبانِ جوان» از رموز کامیابی و موفقیت ایشان در تدریس و تبلیغ معارف اسلامی است که مهم ترین ره آورد آن تبدیلِ چالش تقابل به فرصتِ تعامل در جریان تنازع افکار ناشی از گسست نسل هاست. ایشان معتقد بودند که متولیان فرهنگی و متصدیان تعلیم و تربیت به انتظارات نسل امروزی توجه کنند، چون با انتظارات نسل گذشته تفاوت اساسی دارد. مقاله حاضر، عصاره ای از ایده ها و تجارب ارزشمند استاد شهید مطهری در عرصه تعلیم و تربیت است که در چند بخش، تدوین شده است.
الف) اصول استادی معارف
آنچه مسلّم است استاد معارف باید در مراحل سه گانه «تأسیس، تجدید و تحکیمِ» پایه های اعتقادی و اخلاقی دانشجو کوشا باشد که این مهم جز در پرتو اهتمام و عنایت به اصولِ استادی که در واقع متضمن دانش، منش و روش است، قابل تحقق نیست. زیرا هرگونه کم توجهی به این اصول و بالتبع عرضه آموزه های دینی در شکل و قالبی نامناسب، موجب طرد و گریز و تنفیر مخاطب خواهد شد.
اصولِ حاکم بر شخصیت استاد معارف عبارتند از:
۱. جاذبه معنوی و روحانی استاد
تأثیر معنوی استاد معارف در تکوّن و تکامل شخصیت شاگرد و نیز اعتلا و ارتقای روحی و اخلاقی وی غیر قابل انکار است. در عموم دروس متعارف و متداول دانشگاه خصوصاً دروس معارف اسلامی، توجه شاگرد پیش و بیش از مقامات علمی استاد، معطوف به فضایل و کمالات اخلاقی اوست و اگر بگوییم عمده ملاک و معیار قوّت و موفقیت در انگیزه بخشی و اثرگذاری در روح و روان شاگرد، آراستگی به مکارم اخلاقی و سجایای روحانی است، سخن به گزاف نگفته ایم. جوان به واسطه بهره مندی از عواطف و احساسات پاک و بی آلایش و به مقتضای فطرت و وجدان بیدار و آگاه، در جستجوی معنویت و روحانیت است. تجربه، کاشف از این حقیقت مسلّم است که فعل اخلاقی استاد (مثبت یا منفی) و نیز بازخورد یا پس خوراند آن، هیچ گاه از صفحه قلب و جان جوان پاک نمی شود. ممکن است شاگرد ناکامی استاد را در اقناعِ علمی اندیشه جستجوگر و کنجکاوانه خویش فراموش نماید اما در ارضای تمایلات معنوی و روحانی هرگز!
با تأمل در سیر علمی و معنوی زندگانی استاد مطهری، تأثیر معنوی و روحانی استاد بیش از تأثیر علمی در شاکله وجودی و تشخّص معنوی ایشان موثر بوده است. شهید مطهری در مقام تکریم و تجلیل از اساتید خود که همه از فحول و اساطین علمی و عملی روزگار بودند، پیش از آنکه از مقامات علمی آنان سخن بگوید، از درجات معنوی و اخلاقی و میزان تأثیرگذاری آنان در روح و روان خود گفته است. به عنوان نمونه در مورد آیت الله بروجردی(ره) می گوید: «مردی بود در حقیقت با تقوا و به راستی موحّد»[۶] و یا در ستایش از شخصیت الهی امام خمینی (ره) چنین گفته: «راستی که او روح قدس الهی بود…»[۷]. درباره علامه طباطبایی (ره) نیز آورده «حضرت استادناالاکرم، علامه طباطبایی روحی فداه… به راستی مجسّمه تقوا و معنویت است. در تهذیب نفس و تقوا مقامات بسیار عالی طی کرده ]است[»[۸].
۲. قدر و منزلت شناسی استاد
قداست و عظمتِ مکانت استاد معارف را باید در عظمتِ رسالت او جستجو کرد. به موجب آیه کریمه «وَ مَنْ أَحْیاهَا فَکَأَنَّمَا أَحْیا النَّاسَ جَمِیعاً»[۹] قدر و منزلت معلّم روحانی و اهمیت رسالت خطیر او شناخته می شود. چنان که امام صادق (ع) در تفسیر این آیه شریفه می فرماید: « مَنْ أَخْرَجَها مِن ضَلالٍ اِلی هُدی فَکأَنّما اَحیاها و مَنْ أَخْرَجَها مِن هُدی اِلی ضَلالٍ فَقَدْ قَتَلها»[۱۰].
بر این اساس هدایت به نحو ایصال اِلی المطلوب و تخلّص از اَغلال و سلاسل شهوات و منیات و حجب کبار ظلمانی و سرانجام، تربیت انسان الهی و ربّانی و صعود و عروج به عالی ترین مدارج کمال، اعطای حیات طیبه ای است که مطلوب و مقصود معلّم و مبلّغ معارف الهی می باشد. بنابراین نقش و اهمیت استاد در مراحل سه گانه تربیت که عبارتند از: مرحله کشف و شناسایی «دفائن العقول»[۱۱]، مرحله استخراج و مرحله هدایت آن، برجسته است. بلوغ عقلانی و تکامل روحانی شاگرد در پرتو تخلّق به اخلاق الله و تأدب به آداب الله، ره آورد رسالت عظیم استاد معارف است.
نکته ای در تأثیرگذاری بر مخاطب
آراستگی ظاهر و استفاده از تمام آرایه ها و نمایه های مقدس موجب غنا و پویایی هر چه بیشتر این رسالت عظمی می گردد که از آن جمله تلبّس به کسوت روحانی است. متأسفانه در برخی موارد مشاهده می شود که برخی از اساتید معارف که از دانش آموختگان در مدارج عالی حوزه اند، از این ظرفیت معنوی استفاده نمی کنند و بعضاً راه تخلّص را از این تکلّف!!! با توجیه ها و تفسیرهای غیر موجه می جویند.
به راستی آیا لباس روحانیت تکلّف است یا تشرّف؟! چرا با وجود بیش از سه دهه از انقلاب، حضور استاد معمّم معارف در برخی دانشگاه ها، با نگاه های آمیخته با تحیر و تردید دانشجو توأم باشد و اساساً وجود استاد روحانی برای دانشجو در محیط دانشگاه، امری غریب و نامأنوس به حساب آید؟!
اینجاست که انسان شهامت و شجاعت استاد بزرگ (مطهری) را در کسوت مقدس روحانیت در عصر غربت و انزوای سرد و تاریک روحانیت می ستاید. ایشان تلبس به لباس فاخر روحانیت را مایه فخر و مباهات، وزانت و اعتبار شخصیت علمی و معنوی خود دانسته و در پاسخ به این مدح و ستایش که: «اگر برای دیگران لباس روحانیت افتخار است، ایشان افتخار لباس روحانیت است.» با ناراحتی می گوید: من در تمام عمرم یک افتخار بیشتر ندارم، آن هم همین عمامه و عبا است. من چه کسی هستم که افتخار باشم! این تعارف های پوچ چیست که به یکدیگر می کنیم»[۱۲].
و یا در مورد مقام معظم رهبری مدظله العالی هیچ گاه فراموش نمی کنیم که از پذیرفتن دکترای افتخاری دانشگاه تهران استنکاف نمودند و فرمودند: افتخارم این است که طلبه ام.
۳. بیان معارف با محوریت قرآن
یکی از مهم ترین آفات و نقایص نظام تعلیم و تربیت که منشاء بروز و ظهور بسیاری از ناهنجاری های تربیتی و اخلاقی و نابسامانی های روحی و معنوی گردیده، خلأ معارف جامع قرآنی در متون درسی است. گر چه رویکرد قرآن محوری در نظام فعلی آموزش و پرورش و آموزش عالی کشور قابل تقدیر و تکریم است اما هم چنان گردِ مهجوریت بر تارک قرآن نشسته و با تمام تلاش های چند ساله اخیر در ایجاد و تحول نهضت قرآنی، هنوز هم زدوده نشده است. انتقاد شدید و صریح استاد مطهری متأسفانه با گذشت چندین دهه هنوز به قوت خود باقی است. ایشان عرف علمی معاصر را با دلائل و شواهد متقن و استوار و با میزان انصاف به نقد و چالش آورد و با تقبیح تفکر تقدیم و ترجیح کفایه الاصول بر قرآن، با ضرس قاطع اعلام می دارد «… ]چرا و چگونه[ کسی که کفایهالاصول آخوند ملا کاظم خراسانی را بداند احترام و شخصیت و موقعیت علمی و اجتماعیش بیش از کسی است که اهل تدبر و تفسیر قرآن باشد»[۱۳]؟! ایشان در ادامه به قول مرحوم آیت الله خویی در مورد علامه طباطبایی اشاره می کند که در فضای مهجور و متروک قرآنی با ایجاد کرسی درس تفسیر در حوزه علمیه قم، خود را «تضحیه» کرده و از نظر شخصیت اجتماعی ساقط شده است.[۱۴]
از دیدگاه استاد مطهری، اصول تربیت و اخلاق باید بر محوریت قرآن باشد و قرآن مقیاس و معیار همه منابع و مآخذ دینی[۱۵] و بُن مایه علوم انسانی است. لذا کوشید در غالب آثارش از معارف ناب و زلال قرآن استفاده کند. بخش معظمی از ظرفیت های نقلی که موجب غنا و پویایی آثار ایشان گردیده، متخذ از قرآن است، ضمن آن که استاد به صورت ممحض و منظم مباحث تفسیری را در قالب «آشنایی با قرآن» در چند مجلّد، با بیانی رسا و شیوا، سهل التناول در اختیار مخاطب قرار داده است که این خصیصه مهم از امتیازات ایشان محسوب و مورد تمجید و تحسین بزرگان از جمله امام خمینی(ره) قرار گرفته است. امام(ره) در پیام شهادت ایشان فرمودند: «]مطهری[ معارف قرآن را با شیرین ترین بیان و جاودانه ترین اثر به همه نسل ها آموخت».
۴. غیرت نسبت به ارزش ها و مبارزه با انحراف و التقاط
از دام ها و دانه های شیاطین، «شُبهه آفرینی» و «شهوت گستری»، در جامعه با غرض شوم دین زدایی و انهدام زیر ساخت های صراط مستقیم است. هدف دشمن در تهاجم فرهنگی را می توان تصرف اندیشه، روح و روان و اراده جوان به منظور تأثیرگذاری بر اعتقادات، باورها، ارزش ها، انتخاب ها و الگوهای رفتاری که در نهایت به سلب هویت ملّی و دینی و فرهنگی ختم می شود نام بُرد. (تبدیل هویت اصلی و حقیقی به هویت فرضی و عاریتی). در حال حاضر عمده رسالت اساتید و مبلغان معارف اسلامی، رصد دقیق حرکات موذیانه راهزنان دین و پاسخ مستند و مستدل، قاطع و محکم به شبهات القا شده از سوی دشمن در ذهن جوانان است.
با بررسی زندگانی علمی و تبلیغی استاد شهید مطهری، نمونه هایی از صلابت، مَهابت و رشادت استاد در برابر جریان های انحرافی و التقاطی، به وضوح قابل ملاحظه است و می توان گفت عمده جهت گیری و رویکرد تدریس و تبلیغ، تألیف و تحقیق ایشان، ناظر به صیانت از حریم معارف دینی و پاسخگویی به شبهات و برخورد انقلابی و عالمانه با جریان های انحرافی بوده است. به عنوان نمونه، در سال ۱۳۴۵ش مقالاتی در مجله «زن روز» بر ضد حقوق زن در اسلام منتشر می شد که موجب جریحه دار شدن عواطف دینی و سوءظن به اسلام شده بود. استاد، مقالاتی در پاسخ به آن مقالات نگاشتند که در همان مجله در پاسخ به آن مقالات به چاپ رسید. جالب است که استاد علی رغم مخالفت برخی از افراد اصرار داشتند که این پاسخ ها باید در همین مجله چاپ شود تا به دست خوانندگان آن مقالات انتقادی برسد. بعد ها آن مقالات به صورت کتاب «نظام حقوق زن در اسلام» درآمد.
لازم به ذکر است که ایشان بهترین راه مقابله با انحرافات فکری و صیانت از حریم معارف اسلامی را «گفتمان عالمانه» می دانستند و معتقد بودند که از اسلام و مقدسات و ارزش ها فقط با یک نیرو می شود پاسداری کرد و آن «علم» است.[۱۶]
۵. پرهیز از مداهنه و مصالحه در بیان حقایق
از مهم ترین آفات در عرصه بیان معارف اسلامی، روحیه تساهل و تسامح و کتمان حقایق در برخورد با انحرافات اعتقادی و اخلاقی است. انکار و کتمان حقیقت با پوشش مصلحت سنجی و مصلحت اندیشی، از بزرگترین مصادیق «غش» می باشد. «غش» تنها یک اصطلاح فقهی نیست که در باب معاملات استعمال شده باشد بلکه گاهی جنبه اخلاقی داشته و در باب مناسبات و روابط انسانی به کار می رود. بر این اساس «غش» فروپوشی، پنهان کاری و ناگفته گذاشتن حقیقت ها و واقعیت هاست که این خود یک منکر اخلاقی در حوزه تدریس و تبلیغ معارف اسلامی است. در مقابل «غش» سخن از «نصح» است. اصل معروف «المناصحه والنصیحه» در عرصه هدایت و ارشاد جامعه اسلامی است. نمونه بارز صفت مستحسنه «نصح و نصیحت»، ابوذر غفاری صحابی گرانقدر پیامبر اکرم(ص) بود که درباره او گفته شده «کان امشی الناس فی ارضه نصیحه لخلقه». او انحرافات و کج روی های دولت و ملت را بدون مجامله و مماشات بر ملا می کرد.
از خصائص ممتاز و برجسته استاد شهید مطهری در عرصه خطیر معارف گستری دین و مذهب، اظهارِ بلیغ حقیقت بر اساس منطق واقع گرایی در برابر تاکتیک مصلحت جویی بود. ایشان با نفی و طرد مصلحت اندیشی مبتنی بر حفظ منافع و مطامع اشخاص، احزاب و جریان های خاص اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، و. .. صریحاً می گوید: «آن چه به عنوان مصلحت اندیشی عنوان می شود که می گویند: مصلحت نیست گفته شود، هر چند حقیقت باشد، عقیده من بر خلاف این مصلحت اندیشی است. من مصلحت را در گفتن حقیقت می دانم»[۱۷]. ایشان در تنویر افکار و اذهان عمومی در جریان برخورد با انحرافات فکری، از جوّ حاکم بر جامعه، واهمه ای نداشت، جوّ غالب ناسالم را با شهامت روحی می شکست و گاه با دوستان نزدیک خود نیز در می آویخت. از بدایع، ظرایف و لطایف فکری و روحی استاد این بود که ضمن اعتقاد به حرمتِ کتمان حقایق، با عنایت به تنوع و گوناگونی ظرفیت معرفتی و معنوی مخاطبان و مراعات استعداد و توان دریافتی مخاطبان، معتقد بودند: «گفتن حقیقتی که سبب انحراف مردم از آن حقیقت شود نباید گفت؛ زیرا گفتن برای ارشاد مردم به حقیقت است نه برای این که وسیله دور شدن از حقیقت باشد.. ..در برخی موارد با توجه به برخی شرایط محدود و موقّت و معین برای فرار از سوءاستفاده، حقیقت را به خاطر خود حقیقت اظهار و مطرح نکنیم و در مواردی باید سکوت کنیم»[۱۸].
۶. اصلاح طلبی و احیاگرایی دینی
در عصر حاضر از مهم ترین رسالت اساتید معارف در حوزه دین پژوهی، تولید فکر دینی و به تعبیر دیگر ن
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 