پاورپوینت کامل اخلاق حرفه ای تدریس (قسمت سوم) ۴۹ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل اخلاق حرفه ای تدریس (قسمت سوم) ۴۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل اخلاق حرفه ای تدریس (قسمت سوم) ۴۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل اخلاق حرفه ای تدریس (قسمت سوم) ۴۹ اسلاید در PowerPoint :
زیر عنوان: از سری کارگاه های اخلاق کاربردی
حب و بغض در عرصه تدریس
حبّ یکی از فضایل است و البته در جایی می تواند در زمره رذایل قرار گیرد. بغض نیز یکی از رذایل است که البته در مواردی نیز می تواند یک فضیلت محسوب گردد. برای مثال حب آل محمد(ص) فضیلت است ولی حب اهل گناه زذیله است و بغض مؤمن گناه و حرام است ولی بغض دشمنان اهل بیت(ع) یک عبادت است. در فروع دین نیز تولی و تبری داریم. تبری یعنی داشتن بغض نسبت به دشمنان اهل بیت(ع) که هم ثواب دارد و هم واجب است.
اما من اکنون می خواهم با نگاه دیگری وارد بحث حب و بغض بشوم؛ حب و بغض در عرصه تدریس و انواع آن و نیز تاثیرات آن در امر آموزش و پرورش. برای مثال، گاه مشکلاتی که دانشجو ایجاد می کند می تواند برای استاد ایجاد کینه نماید و این کینه ها بعضاً مشکل ساز شوند. اما ابتدا به این حدیث توجه نمایید: حضرت پیامبر(ص) می فرماید: « ای ابوذر! اعمال اهل دنیا از هر جمعه تا جمعه دیگر در روز دوشنبه و پنج شنبه به حضرت حق تعالی عرضه می شود» بعد می فرماید: «هر بنده مؤمنی را خداوند می آمرزد مگر بنده ای که بین او و برادرش کینه است»؛ آن وقت خداوند متعال می فرماید: «پرونده اینها را بگذارید کنار» یعنی بخشیدن در کار نیست بلکه بگذارید مشکلشان را حل کنند بعداً به پرونده آنها رسیدگی می کنم. یعنی مادامی که در دل آنها کینه است آمرزشی در کار نیست!
حال اگر معلمی چنین چیزی نسبت به دانشجوی خود برایش اتفاق بیفتد و موجب دلگیری او شود و در دلش کینه ای ریشه بدواند آیا این امر بر عملکرد او آثاری دارد؟ مسلماً بله؛ در بروز تبعیض؛ مثلاً در نمره دادن یا ندادن، در رعایت عدالت و عدم عدالت؛ در ارفاق و عدم ارفاق. مثلاً من از دانشجویی خوشم نمی آید آیا به او ارفاق می کنم؟ اگر به بقیه هم ارفاق کنم قاعدتاً به او ارفاق نمی کنم چون از او خوشم نمی آید؛ حتی ممکن است نمره حق خودش را هم به او ندهم! بالاخره معلم هم یک انسان است و اگر خودش را نساخته باشد گرفتار این رذیله و تبعات مخرب و آخرت سوز آن خواهد شد.
حتی اگر من نسبت به یک نفر دلخوری داشته باشم و اسمش را هم کینه نگذارم در عملکرد من به عنوان استاد اثر می گذارد؛ برای مثال تعیین تکلیف سخت به دانشجو برای اذیت کردنش تا به اصطلاح حالش را بگیرد؛ یا حذف دانشجو از لیست دانشجویان به خاطر غیبت هایش؛ ووو در صورتی که هر چه دانشجو می گوید «شرمنده ام؛ ببخشید…»، استاد با تمسک به قانون می گوید: «قانون اجازه نمی دهد» در حالی که استاد می تواند با حفظ تمام ضوابط به نوعی مشکل او را حل کند. این بحث حتی در تکریم و احترام به دانشجو نیز اثر می گذارد؛ آن کینه می تواند موجب تمسخر و تحقیر و برخوردهای ناشایست بعدی دانشجو باشد؛ حتی ممکن است استاد را به سمت برخی از انواع حرام بکشاند؛ استادی که خودساخته نباشد این اتفاق ها برایش می افتد.
حبّ ناصواب در عرصه تدریس
حب ناصواب و آثار و انواع آن نیز مطلب دیگری است که باید به آن توجهی جدی داشت؛ برای مثال پارتی بازی در نمره دادن. به هر دلیلی در نمره دادن ملاحظه و هوای برخی دانشجوها را داشتن و بی ملاحظگی و عدم رعایت انصاف و عدالت در نمره دادن به دیگر دانشجویان. اینها پارتی بازی است که در اثر محبت ها یا بغض های ناصواب ایجاد می شود. نمونه دیگر: احترام و تکریم به کسی که خوشم می آید خیلی بیشتر است؛ دیگران را مثل عصا فرض می کند که وجودشان در کلاس کالعدم است. یا در اثر تبعیض و عدم توجه به خطاهای دانشجویی که به او عنایت دارد مشکلات و خطاهای ریز و درشت او را نمی بیند ولی خطاهای دیگران را زیر ذره بین می برد و حتی بزرگتر جلوه می دهد.
مخاطب شناسی
یکی از ویژگی های معلم مؤثر و موفق این است که مخاطبش را بشناسد؛ درست مثل پزشک حاذق که باید بیمار و ویژگی ها و علائم بیماری او را بشناسد. مخاطب ما در هر جمعی که باشد ویژگی های خودش را دارد؛ در دانشگاه مخاطبان قشر جوان هستند؛ تعدادی مذکر و تعدادی مؤنث در رشته های مختلف، صرف نظر از اینکه تقریبا همه جوانند. این هم باید مورد توجه باشد که سلایق، خصوصیات، ویژگی های خانوادگی، مادی، مذهبی، باورها، پیش زمینه های فکری و سطح آگاهی ها، علایق و. .. ایشان نیز متفاوت است. مثلاً یک گروه از دانشجوها و رشته های تحصیلی دارای افکار عمیق تر و ماهیت دقیق ترند مثل رشته های ریاضی و فلسفی و. .. ولی گروهی دیگر احساسی تر و یا هنری ترند مثل خانم ها و رشته های هنری. در همه موارد نوع سلایق و ذوقیات آنها و امور دیگری که ذکر شد در میزان اثرگذاری معلم تأثیر دارد؛ پس استاد بر حسب نوع و جنس مخاطب هم باید خود را آماده سازد.
برای مثال برای دانشجوی هنر، آوردن تمثیل هنری بهتر اثر می گذارد؛ ولی همان مثال برای دانشجوی دانشگاه شریف اثرگذاری دیگری دارد. می خواهم بگویم مخاطب باید نحوه تدریس و مواجهه استاد را تغییر دهد البته نه در اصل راهبرد بلکه در راهکار و روش ها و در ارائه مطالب و نقشه و طرح راه. حال اگر این یک امر مهم و اثرگذار است پس ما باید مخاطبان خود را بشناسیم. مخاطبان ما یعنی جوان ها ویژگی های خاص خود را دارند که به برخی از این ویژگی ها اشاره می کنیم:
پیامبر اکرم(ص) می فرماید: «الشباب شعبه من الجنون»[۱] یعنی جوانی شاخه ای از دیوانگی است. جوان ها هیجانی ترند و خود در پی تجربه اموراند و از این رو گاه کارهایی می کنند که دل مردمی که تجربه دارند و اینها را شناخته و عواقبش را دیده و یا روی آنها مطالعه کرده اند را به درد می آورد. آنها جوان را نصیحت می کنند ولی جوان نمی پذیرد. در روایت داریم: «جوانان شما مال دوره ای غیر از زمان شما هستند» یعنی به پدر و مادرها می گوید این طوری نیست که فکر کنید می توانید هر چه در دوره جوانی شما بوده را به جوان امروزی تسری بدهید و. .. این زمان چیزی به نام اینترنت و انواع سایت ها، ماهواره ها، و فضاهای مختلف در حال اثرگذاری بر جوانان وجود دارد؛ پس برنامه ما باید بر اساس واقعیات موجود و تابعی از این امور باشد.
البته بعضی از خصوصیات و ویژگی های انسان، عمومی و مشترک است یعنی اگر سال ها هم بگذرد عوض نمی شود مثل اینکه پیامبر(ص) می فرماید: «الشباب شعبه من الجنون» فرقی نمی کند، جوان این دوره و آن دوره و دوره های هزار سال قبل و بعد یکی است. لااقل این ویژگی های مشترک و ثابت را باید شناخت.
برخی دیگر ازا ین ویژگی ها را اشاره می کنیم: جوان ها احساساتی و هیجانی و پر انرژی و سطحی نگر و زودباورند. سطحی نگرند یعنی به راحتی قابل فریبخوردن اند گرچه ادعا دارند استدلال طلبند. حق مدارند؛ نه به معنی اینکه در تمام زندگی به حق رفتار می کنند بلکه به معنای اینکه روحیه او با حق عجین است و به شدت حق را می خواهد و حق خواه است؛ گرچه در مقصد و مصداق و هدف و راه اشتباه کند.
چند نکته مهم
یک بحث بسیار مهم که در کارگاه دیگری به نام «کارگاه تاثیرگذاری بر مخاطب» به طور مشروح به آن پرداخته می شود این است که ما باید حتی از ویژگی های به ظاهر منفی مخاطبان استفاده مثبت کنیم؛ برای مثال اغلب آدم ها جاه طلب، شهرت طلب، قدرت طلب و خودخواه اند. خودخواهی یا حب ذات را همه انسان ها دارند که البته در برخی افراد هدایت، تربیت و مهار شده است و در برخی دیگر به شکل وحشی و مهار نشده باقی مانده است. اکنون ما باید از این ویژگی انسان به نفع خودش بهره ببریم. از اینکه انسان ها منفعت طلبند حسن استفاده را ببریم. البته این هم روش دارد که در جای خود باید به آن پرداخته شود.
نکته دیگر؛ حضرت علی(ع) فرمود: «لایزال الناس بخیر ما تفا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 