پاورپوینت کامل پاسخ نقدی های دکتر محمدهادی قهاری بر کتاب «تفسیر موضوعی قرآن کریم تألیف جمعی از نویسندگان» ۵۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل پاسخ نقدی های دکتر محمدهادی قهاری بر کتاب «تفسیر موضوعی قرآن کریم تألیف جمعی از نویسندگان» ۵۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل پاسخ نقدی های دکتر محمدهادی قهاری بر کتاب «تفسیر موضوعی قرآن کریم تألیف جمعی از نویسندگان» ۵۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل پاسخ نقدی های دکتر محمدهادی قهاری بر کتاب «تفسیر موضوعی قرآن کریم تألیف جمعی از نویسندگان» ۵۱ اسلاید در PowerPoint :
گروه قرآن و متون اسلامی معاونت پژوهشی دانشگاه معارف اسلامی
تذکراتی پیش از پاسخ به نقد:
نقد کتاب های درسی تدوین یافته از سوی دانشگاه معارف اسلامی از جمله برنامههای مهم و همیشگی این دانشگاه است و هر ساله جلسات نقد کتب درسی در پنج گرایش قرآن و متون اسلامی، اخلاق اسلامی، انقلاب اسلامی، تاریخ و تمدن اسلامی و مبانی نظری اسلام برگزار میشود. نقد کتاب «تفسیر موضوعی قرآن کریم تألیف جمعی از نویسندگان» نیز در سال ۱۳۸۸ برگزار گردید.
معاونت پژوهشی دانشگاه معارف اسلامی ضمن تقدیر و تشکر از ناقدان محترم کتب درسی، همواره پذیرای انتقادهای استادان و دانشجویان دروس معارف اسلامی سراسر کشور بوده و خواهد بود.
قابل ذکر است که کتب درسی معارف اسلامی، استاد محور است. به این معنا که فهم دقیق و صحیح مطالب آن نیازمند اساتید فاضل و توانمندی است که مسئولیت مهم و حساس تدریس دروس معارف را بر عهده دارند. گروه قرآن و متون اسلامی معاونت پژوهشی دانشگاه معارف اسلامی ضمن تقدیر و تشکر از تلاش علمی جناب آقای دکتر قهاری توجه شما عزیزان را به پاسخ نقد ایشان بر کتاب «تفسیر موضوعی قرآن کریم، تألیف جمعی از نویسندگان» جلب مینماید:
پاسخ نقد اول:
نویسنده در سطر دوم ص ۳۱ آورده است: بی نیازی قرآن از این نوع شناخت معلول پیوند عواملی چند است که برخی به هویت ذاتی قرآن، پارهای به تلاش های مستمر پیامبر (ص) و مؤمنان راستین و برخی نیز به شرایط ویژه عصر نزول باز میگردد. بنابراین ناقد محترم باید به این مطلب توجه داشته باشند که از پیوند این عوامل بی نیازی قرآن به شناخت سندی ثابت میشود. لذا باید عوامل را یکپارچه و در کنار هم دید و از نقش تأییدی عوامل نسبت به یکدیگر غافل نشد.
اشکال ناقد این است که استدلال به خود آیات قرآن برای اثبات عدم تحریف قرآن دور و باطل است. پاسخ این است که اصل این کلام که «اثبات عدم تحریف قرآن با خود آیات قابل پذیرش نیست»، درست است، اما باید گفت که نویسنده در ص ۳۱ در مقام اثبات عدم تحریف قرآن نیست؛ بلکه در مقام اثبات بی نیازی شناخت سندی قرآن است و این دو با هم تفاوت ظریفی دارد. در ص ۳۰ کتاب آمده است: قرآن از این نوع شناخت بی نیاز است؛ چنان که هیچ گاه در انتساب سوره، آیه و یا بخشی از آن به آورنده اش، یعنی پیامبر اسلام(ص) تردید و تشکیکی رخ نداده است. پر واضح است که نویسنده در این جا به تواتر و اتفاق نظر همه مسلمانان در مورد حفظ قرآن از تحریف و کاستی استناد نموده است. همچنین استناد به آیات ۱۶- ۱۹ قیامت به عنوان شاهدی بر معصومیت پیامبر (ص) بر دریافت وحی انجام شده است و عبارت « تا به آنجا که خداوند خطاب به پیامبرش چنین می فرماید: «لا تُحَرِّک بِهِ لِسَانَک لِتَعْجَلَ بِهِ»[۱] در مقام بیان حساسیت ویژه نسبت به وحی است. و آیه را به عنوان شاهدی بر این حساسیت ویژه مطرح نموده است، نه دلیل مستقلی بر عدم تحریف.
صحت انتساب قرآن موجود (در دست ما) به پیامبر اسلام (ص)، اتفاق نظر همه مسلمانان در همه اعصار است؛ زیرا مسلمانان علیرغم اختلافات و انشعابات گوناگونی که داشته و دارند، هیچگاه در مورد قرآن موجود و اینکه این قرآن عیناً همان قرآن نازل شده بر پیامبراکرم(ص) است، کوچکترین اختلافی نداشتهاند و هرگز بر سر تغییر، حذف و یا زیادت آیات قرآن، نزاع و اختلاف ننمودهاند، بلکه عموم مسلمانان همواره در تمام استدلال های خود، به تمامی کلمات قرآن به عنوان منبع وحیانی و کتاب الهی، نگاه نموده و به آن استناد و استدلال کرده و می کنند. باتوجه به واقعیت و سیر تاریخی روشن قرآن، ملاحظه میشود که در هیچ درورهای از ادوار تاریخ اسلام، روند انتقال قرآن در میان نسل ها، دچار ابهام و پیچیدگی نبوده است.
پاسخ به اشکال دلیل دوم: ناقد محترم مدعی است این مطلب ادعایی بیش نیست؛ در حالی که اگر به سرنوشت کتب مقدس پیشین دقت نمایند خواهند دید این مطلب صرف ادعا نیست. غرض نویسنده این است که بگوید نزول یکباره کتاب، بیشترین آسیب پذیری را نسبت به شبهات و تحریف ها دارد، اما در نزول تدریجی، با توجه به دقت و اهتمام رسول الله(ص) و اصرار مسلمانان بر حفظ قرآن، این امکان وجود ندارد.
پاسخ به اشکال به دلیل سوم: پاسخ این مطلب را در ادامه پاسخ به اشکال اول بیان نمودیم.
تذکر: موضوع اثبات بی نیازی سندی قرآن با مسئله تواتر ارتباط وثیق دارد و بدون در نظر گرفتن آن هر پاسخی ناقص است. مؤلف آن را پیش فرض پذیرفته شده دانسته است. همانطور که تذکر داده شد کتاب های درسی نظیر تفسیر موضوعی قرآن کریم استاد محور است و برای تبیین بحث نیاز به مطالبی دارد که استاد از معلومات خارج از کتاب برای فهم بهتر درس به دانشجویان بیان میکند. لذا در مواردی که باید مبانی و یا پیش فرض هایی بیان شود، اساتید محترم با دانش تفسیری خویش به تبیین بحث میپردازند و ابهامات محتمل را به خوبی بر طرف می سازند.
تذکر پایانیِ ناقد محترم در نقد اول، در ویراست دوم کتاب در دست اقدام است.
پاسخ نقد دوم:
تمسک به آیات قرآن برای اثبات وحیانی بودن قرآن، مبتنی است بر پذیرش عصمت حضرت رسول الله(ص). لذا اشکال های ناقد محترم بیشتر ناظر به بحث عصمت است که از مبانی بحث تفسیر است. در ضمن نحوه پردازش الفاظ در نقد دوم نسبت به ساحت قدسی پیامبر و استفاده ناقد از واژه «کج فهمی» درباره حضرت را، سهو قلم بر می شماریم.
ریشه اشکال ناقد محترم در چرایی کاربست قرآن به منظور اثبات وحیانی بودن آن است. تذکر این نکته بجاست که بلندای متن آیات عمده ترین شاهد بر آسمانی بودن آنهاست؛ همانکه در تحدی همگان را به عجز معترف ساخته است. لذا تمسک به خود آیات در کنار آیات تحدی قابل قبول است و اشکالی ندارد. در مرحله نازل تری می توان این بحث را درباره حجیت صدور نهج البلاغه دید. حجیت صدور قرآن از درونش میجوشد. قرآن از آغاز بیش از آنکه بر متن تکیه داشته باشد، بر گفتار تکیه داشت. از سوی دیگر زیبایی ساختاری و محتوایی قرآن به گونه ای بود که به محض نزول بر سر زبان ها می گشت و بر ذهن و جان ها می نشست. بر این اساس نقد دوم ناقد پذیرفته نیست. البته تغییری در ترتیب ادله مذکور در ص ۳۷ تا ۳۹ لازم بوده که در ویراست دوم اعمال خواهد شد.
پاسخ نقد سوم
پر واضح است که منظور از واژه «تفسیر» در عبارت «نیاز قرآن به تفسیر» معنای اعم تفسیر است که شامل تفسیر ظاهر و باطن می شود. یعنی مؤلف با این عنوان به چرایی بایستگی تبیین قرآن پاسخ داده و یکی از دلائل نیازمندی قرآن به تبیین را ژرفای نامحدود آن دانسته است؛ حال ممکن است این تبیین به صورت تفسیر اصطلاحی باشد و یا به صورت تأویل و یا جری و تطبیق و….
تذکر این نکته خالی از لطف نیست که اگر چه متبادر از واژه «ژرفای نامحدود»، مسأله بطن است؛ اما این معنا درباره خود الفاظ و ظاهر آیات نیز وجود دارد، به این معنا که داشتن ژرفای نامحدود بر فهم خود واژگان و تفسیر ظاهر آیات تأثیر گذار است. بر همین اساس است که مخاطبان قرآن در زمان نزول وحی، با آنکه زبانشان عربی بود از فهم برخی آیات به دلیل ژرفای آن ناتوان بودند و برای فهم آن به سراغ پیامبر (ص) و امیرمؤمنان(ع) می آمدند.
پاسخ نقد چهارم
در پاسخ به نقد چهارم می گوییم:
ناقد محترم اشتباه برداشت نموده است. مؤلف در اینجا تفسیر لواقح به لقاح گیاهان را به تفسیر نمونه استناد نداده است. پاورقی مرتبط با این مطلب شماره ۱ است؛ اما پاورقی شماره ۲ مربوط به این است که در تفسیر نمونه ذکر شده برخی صاحب نظران این مطلب (اشاره آیه به لقاح گیاهان) را اعجاز قرآن دانسته اند؛ نه اینکه نظر تفسیر نمونه این باشد. (دقت نمایید.)
پاورقی شماره ۳ نیز درست است و اشکال ناقد وارد نیست؛ زیرا مؤلف در ص ۱۵۷ می گوید: مفسران درباره تفسیر آیه ۲۲ سوره مبارکه حجر دو نظر دارند. در قسمت دوم نظریه کسانی که قائلند آیه درباره لقاح ابرها و بارور شدن آنها
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 