پاورپوینت کامل تأثیر امواج فمینیستی بر زنان ایران ۸۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل تأثیر امواج فمینیستی بر زنان ایران ۸۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تأثیر امواج فمینیستی بر زنان ایران ۸۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل تأثیر امواج فمینیستی بر زنان ایران ۸۲ اسلاید در PowerPoint :

درآمد

نخستین اعلامیه حقوق بشر در اوایل انقلاب کبیر فرانسه در ۱۷۹۱م با نام «حقوق مردان» منتشر شد و سپس مری ولستن کرافت، اولین کار اساسی در زمینه حقوق زنان را به نام «استیفای حقوق زنان» انجام داد. وی به همراه افرادی مانند سارا گریمکه، فرانسیس رایت، هاریت تیلور، و جان استوارت میل، گروه «فمینیست های لیبرال» را تشکیل می دهند. پیام اصلی آنها این بود که تباهی روند جامعه پذیری مانع رشد قدرت فکری زنان شده است و در نتیجه آنها برده وار باقی مانده اند. در نگاه فمینیست های لیبرال، تعقل فردی مهم تر از سنت ها و نهادهای مستقر در جامعه بود. آنها آموزش و پرورش همه جانبه به خصوص تفکر انتقادی را مهم ترین وسیله برای دگرگونی جامعه می دانستند. این گروه مانند دیگر اندیشمندان عصر روشنگری، طرفدار نظریه «حقوق طبیعی» بودند.[۱] بعدها اعلامیه همایش زنانه سنکا فالز ۱۸۴۸م در آمریکا منتشر شد که تکمیل اعلامیه حقوق بشر فرانسه به حساب می آمد. این اعلامیه به این مساله توجه دارد که تمام مردان و زنان مساوی خلق شده اند. تقریباً در همین دوران بود که «فمینیسم» برای طرفداران «برابری حقوق زن و مرد» به کار رفت. از آن پس، افرادی چون آگوست کنت و جان استوارت میل دیدگاه های تساوی طلبانه خود را در چارچوب تفکر اومانیسم مطرح کردند و از موقعیت زن ستیزی جامعه انتقاد کردند. وقوع انقلاب صنعتی سبب شد که کارخانه داران به زنان به عنوان نیروی کار ارزان توجه ویژه ای پیدا کنند و باطرح شعار «مالکیت زنان» در جذب بیشتر آنان به بازار کار تلاش کنند.[۲] در انگلستان از اوایل قرن بیستم جنبش طرفداری از حقوق زنان توسط پانک هورست آغاز گردید و زمینه ساز دستیابی زنان انگلیسی به حق رای در سال ۱۹۱۸م و زنان آمریکایی درسال ۱۹۲۰م گردید.

از نظر تاریخی، تکامل جریان فمینیستی به دو مرحله اصلی تقسیم می شود: مرحله اول از اوایل قرن نوزدهم تا اندکی پس از جنگ جهانی اول، تابستان ۱۹۲۰م است. ویژگی آن توجه به دستیابی زنان به حقوق مدنی و سیاسی برابر با مردان، به ویژه برخورداری از حق رای است. موج دوم بر خلاف موج اول که خواهان برخورداری از فرصت های برابر بود، با طرح شعار برابری کامل زن و مرد در تمامی حوزه های فرهنگی، اجتماعی و روانی، خواهان انقلابی اساسی در تمامی زوایای زندگی فردی و اجتماعی زنان شد؛ که علاوه بر طرح شعار برابری مطلق، بر آزادی مطلق زنان پای می فشرد. [۳]دستاوردهای مهم زنان اروپایی در این دوره عبارتند از: جداسازی روابط جنسی از تولید مثل، آزادی کامل زنان در امور جنسی از جمله حق تسلط بر بدن و روابط جنسی، کاهش ازدواج و زاد و ولد در مقابل افزایش آمار طلاق، ایجاد سازمان ها و نشریات زنانه، کسب قدرت سیاسی و اقتصادی.[۴]

ویژگی های عمومی فمینیسم در ایران

با ورود موج فمینیسم به ایران، در مجموع می توان این مشخصه های عمومی را برای آن برشمارد:

تاکید بر اشتغال زنان به عنوان راه نجات آنان: بر اساس این نگرش چنین تصور می شود که اشتغال رسمی زنان راه گشای مشکلات عمده ایشان است؛ چون زن با اشتغال رسمی صاحب درآمد می شود و به دنبال آن استقلال مالی پیدا می کند. این امر نه تنها منزلت اجتماعی وی را ارتقاء می دهد بلکه باعث می شود که زنان بتوانند به عنوان نیروهای کارآمد در فرآیند توسعه اقتصادی و اجتماعی قرار گیرند. پیامد این نگرش، تقبیح خانه داری و ناچیز شمردن آن است.

بر طبق آمار در ایران تنها حدود نُه درصد از زنان فعال، اشتغال رسمی دارند، اما از دیدگاه فمینیست ها بیش از ۹۰% زنان خانه دار از نظر اقتصادی غیر فعال شناخته می شوند! این در حالی است که بخش عمده ای از زنان خانه دار، روستایی هستند و از آنجا که بیش از نود درصد نظام تولید کشاورزی در ایران را واحدهای بهره برداری خانوادگی تشکیل می دهند، زنان روستایی در فرایند تولید محصولات کشاورزی سهم بزرگی دارند. از طرف دیگر زنان خانه دار شهری نیز در انجام وظایف خانه داری نوین به طور یکسان فعالیت نمی کنند. معمولاً زنان قشر مرفه و حتی متوسط به بالا، از مستخدمینی استفاده می کنند که به طور دائم یا موقت وظایف عمده خانه داری آنها را انجام می دهند؛ از طرف دیگر، گروه زنان خانه دار شهری که از نظر درآمدی در قشر متوسط به پایین و فقیر جای می گیرند، اغلب به جز وظایف خانگی، فعالیت های غیر رسمی درآمدزا مانند خیاطی، گلدوزی، بافندگی، آرایشگری و.. . دارند که همگی به افزایش درآمد خانواده کمک می کند و گاه درآمد این نوع فعالیت ها از درآمد رسمی و معین مرد خانواده بیشتر است. پس زن خانه دار می تواند به طور موثری در افزایش درآمد خانواده کارآمد، فعال و مبتکر باشد.

طرفداران اشتغال زن که مدعی هستند زنان شاغل با کسب درآمد، استقلال مالی پیدا می کنند و می توانند در تصمیم گیری های عمده خانواده مشارکت کنند به این نکات باید توجه کنند که: اولاً صاحب درآمد بودن زنان شاغل الزاماً به معنی استقلال مالی آنان نیست و باید برای تعیین میزان همبستگی مثبت میان این دو متغیر «درآمد و استقلال مالی» تحقیقات عمیق جامعه شناختی صورت گیرد. اگر استقلال مالی به این معنا باشد که زنان شاغل قادرند درآمد خود را به نحوی که مایلند، خرج کنند، که مطالعات خلاف آن را نشان می دهد؛ زیرا زنان شاغل ناگریزند درآمد خود را برای تامین هزینه هایی مثل شهریه مهد کودک فرزندانشان، هزینه های خانوادگی و.. . مصرف کنند. ثانیاً نوع شغل، رتبه شغلی، میزان دستمزد، شغل همسر و به طور کلی سبک زندگی زنان در تعیین و افزایش میزان قدرت آنان نقش مهم تری ایفا می کند؛ مثلاً به نظر می رسد زنان کارگر در مقایسه با زنانی که مدرس دانشگاه هستند از نظر قدرت در خانواده در سطح برابر نیستند. ثالثاً مطالعات نشان می دهد که چه در جوامع غربی و چه در جوامع دیگر، با اشتغال زن از بار وظایف خانگی او کاسته نشده و وی مجبور است وظایف سنتی خود را نیز انجام دهد.

تاکید بر تقابل زن و مرد: بر اساس این نگرش زن و مرد دو موجود نابرابرند که با یکدیگر تضاد منافع دارند و مردان مقصر اصلی زیر دست بودن زنان هستند، که از طریق استثمار زنان در خانواده امتیازات اجتماعی را نصیب خود کرده اند. نتیجه چنین تفکری ایجاد تمایز خصومت آمیز میان زن و مرد است. چنین نگرشی را فقط می توان در دیدگاه رادیکال و یا افـراطی فمینیستی یافت. از نظـر این دیـدگاه، زنـان فقط از مردان متمایز نیستند بلکه تحت سلطه ایشان نیز قرار دارند و معتقدند که راه رهایی زنان از این مسئله تشکیل اجتماعات زنانه بدون حضور مردان است که بر پایه روابط خواهرانه و هویت زنانه شکل می گیرد.

باید توجه داشت که تبلیغ تمایز میان زن و مرد به صورت دو نیروی متخاصم، عمدتاً از ارزش های نظام مردسالاری نشات می گیرد و اگر جنبش زنان در ایران بخواهد بر این تمایز خصومت آمیز تاکید کند، مسلماً بر دشمنی زن و مرد دامن می زند و عواقب خطرناکی برای زنان و استحکام روابط خانوادگی دارد؛ یعنی اولاً به جای ایجاد فرصت همکاری و همراهی بین زن و مرد، آنها را از هم دور می کند و در دو جبهه مخالف قرار می دهد، ثانیاً مخالفان فمینیسم از این نکته در جهت تبلیغات منفی علیه آن استفاده کرده و زنان را موجوداتی انتقام جو، بی ظرفیت و سطحی قلمداد می کنند.

عدم توجه به تعدد و تنوع گروه های زنان در ایران: بر اساس این اصل که از اصول نظری اولیه در دیدگاه فمینیستی بوده، جنس دوم بودن زن یک مقوله واحد و جهانی است. این «زن عام و جهان شمول» همواره مورد استثمار مرد قرار گرفته است؛ اما از نظر شاخه های جدید فمینیستی، یک «زن عام و یکسان» در همه جهان وجود ندارد بلکه زنان بر حسب این که در چه قشر، نژاد، قوم، رتبه شغلی و مکان جغرافیایی قرار بگیرند، با یکدیگر متفاوت اند. این امر از دو نظر برای طرفداران حقوق زن در ایران حائز اهمیت است؛ اولاً با توجه به تعدد خرده فرهنگ های قومی، زبانی، مذهبی و منطقه ای در ایران اساساً نمی توان از یک گروه زنان واحد و عام بحث کرد. ثانیاً از آنجا که جامعه ایران یک جامعه در حال توسعه شناخته می شود، مسلماً نقش های سنتی عام زنانه، نیز در حال تحول است.[۵]

زن در نگاه روشنفکران

با ورود موج روشنفکری به ایران، مسئله زن به عنوان یک مسئله سیاسی مطرح شد؛ همچنانکه رضا شاه از مسئله زن به مثابه مسئله ای سیاسی در جنبش تجددخواهی خویش سود می برد.[۶] گروه های سیاسی – اجتماعی زنانه همچون “انجمن آزادی زنان”(۱۲۷۸ش)، “سازمان زنان” به ریاست اشرف پهلوی ( ۱۳۴۵ش) و در کنار آن ها، مطبوعات بسیاری همچون صور اسرافیل، ندای وطن، حبل المتین، مساوات و ایران نو، از سوی گروه های مختلف، به دفاع از حقوق زنان می پرداختند و روابط سنتی میان زن و مرد را زیر سئوال می بردند. برخی از مردان روشنفکر از جمله روزنامه نویسان و شاعران و نمایندگان مجلس همچون دهخدا، تقی زاده و ایرج میرزا از حقوق زنان حمایت می کردند.[۷]

در این ارتباط می توان سه گرایش را باز شناخت: اول: گرایش غیر مذهبی که به طورمستقیم و غیر مستقیم با الگوگیری از غرب سعی در کنار زدن سنت و گسترش بدون قید وشرط مدرنیته داشت. اوج این روند در شخصیت و فعالیت های کسانی چون اشرف پهلوی متبلور شد. دوم: گرایش چپ که محتاطانه اما پر رنگ تر از دیگران به این مسئله پرداخت. آنان نسبت به سنت، نه بی اعتنا، بلکه مقابله داشتند که حساسیت مردم را بر می انگیخت.[۸] سازمان هایی همچون حزب توده، جمعیت زنان و حزب زنان جزو این گروهند. [۹] سوم: گرایش نوگرایی دینی که از شهریور ۱۳۲۰ به بعد حرکتش را آغاز کرده بود و برخی از شخصیت های این جریان همچون دکتر علی شریعتی که مهم ترین تاکید او بر حضور اجتماعی زنان بود و از این زوایه از درون سنت به نقد سنت می پرداخت.[۱۰]

پس از انقلاب اسلامی نیز فعالیت های روشنفکری در ارتباط با مسئله زنان در قالب جریانات متفاوت دینی و غیر دینی ادامه یافت و گروه ها و نشریات مختلفی درداخل و خارج کشور به این موضوع پرداختند. اهداف و عملکردهای جریان های دفاع از حقوق زنان پس از انقلاب اسلامی را نیز می توان در قالب سه جریان پی گرفت: نخست، جریان سیاسی غرب گرا در دفاع از حقوق زنان است که از حربه دفاع از حقوق زنان به منزله ابزاری در مبارزه با نظام اسلامی سود می جوید. دوم، جریان غیر دینی دفاع از حقوق زنان (جریان سکولار) است که غالباً با انگیزه دفاع از حقوق زنان به مخالفت با قوانین و چارچوب های دینی می پردازد. سوم، جریان تجددگرایی دینی است که ضمن پذیرش فرهنگ اسلامی و ارزش های دینی انتظارش از دین و خصوصاً از فقه این است که خود را با اقتضائات و تحولات دنیای مدرن هماهنگ سازد.[۱۱]

علل طرح مسائل زنان از سوی روشنفکران

در جوامع مدرن «فرد گرایی» که از اساسی ترین بنیان های فکری مدرنیته بود به شکل گیری «فردیت زنانه» در میان زنان منجر شد و این شکل گیری به استقلال نسبی و تغییرشکل جنسی زنان انجامید. [۱۲] اساسی ترین عامل روی آوردن روشنفکران ایرانی به مسائل زنان و تساوی حقوق زن و مرد نیز بسط مدرنیسم و پیشبرد پروژه مدرنیزاسیون می باشد. در نگاه روشنفکران، تحقق الگوی آرمانی زن مدرن در کنار سایر الگوهای توسعه غربی، یکی از لوازم توسعه و پیشرفت همه جانبه کشور است. از طرف دیگر، روشنفکری دینی که با عینک «عقل مستقل و نقاد» به انسان، جامعه، جهان و دین می نگریست، به ناگریز به نقد موقعیت زنان در جامعه نیمه سنتی ایران پرداخت.[۱۳] عامل دیگر توجه به مسئله زنان از سوی روشنفکران ایرانی، بخشی از انگیزه آنان در پیشبرد یک جنبش اجتماعی بود. احکام و مسائل نیز به عنوان بخشی از دین و سنت در میدان نقد و بازتفسیر روشنفکران قرار می گیرد. یکی از روشنفکران دینی به روشنی می گوید: «در آمیختگی سنت و دین در ایران و این واقعیت که سنت توجیه خود را در دین جستجو می کرد، باعث می شد تا کسانی که به دنبال ارائه تفسیری مدرن از دین بودند با حامیان سنت درگیر شوند که بخشی از این درگیری در محدوده های مربوط به زنان به وقوع می پیوست.»[۱۴]

یکی از مسائل زنان در نگاه روشنفکران، نابرابری های مختلفی است که موقعیت زنان را فروتر از مردان قرار داده و آنان را از پیوستن به کاروان زن مدرن غربی بازداشته است. ایده مسئله زنان این نکته را پیش نگاری می کند که فرودستی و موقعیت حاشیه ای زنان، وضعیتی طبیعی نیست بلکه محدودیت های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی این وضعیت را به وجود می آورد و به آن استمرار می بخشد.[۱۵]

در بررسی مسائل زنان از دیدگاه جریان روشنفکری معمولاً هر دو طیف دینی و غیر دینی بر نابرابری های مشابهی دست گذاشته و به راهکارهای همگونی اشاره کرده اند. [۱۶] بنا بر این در سه محور به تبیین دیدگاه های روشنفکری می پردازیم:

الف) مسائل فرهنگی، آموزشی، تربیتی:

فرهنگ مردسال

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.