پاورپوینت کامل طوری بگویید که دانشجو به انقلاب معتقد شود ۳۱ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل طوری بگویید که دانشجو به انقلاب معتقد شود ۳۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل طوری بگویید که دانشجو به انقلاب معتقد شود ۳۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل طوری بگویید که دانشجو به انقلاب معتقد شود ۳۱ اسلاید در PowerPoint :

گفتگو با دکتر محمدمهدی عبدخدایی دبیر کل جمعیت فداییان اسلام

مصاحبه کننده: حجت شعبانی

اشاره:

محمدمهدی عبدخدایی (متولد ، مشهد) را می توان آخرین بازمانده نسل اول «جمعیت فدائیان اسلام» در ایران دانست. وی که مرید «شهید سیدمجتبی نواب صفوی» رهبر فدائیان اسلام بود، دکتر حسین فاطمی معاون نخست وزیر و وزیر امور خارجه دکتر مصدق را در ۱۵ سالگی با کلت کمری ترور کرد؛ که البته هم مضروب و هم ضارب از این ماجرا جان سالم به در بردند.

مناسبت ۲۷ دی ماه، سالروز شهادت «نواب صفوی، طهماسبی، واحدی و ذوالقدر» بهانه ای فراهم آورد تا گفتگوی کوتاهی با این استاد گروه معارف اسلامی دانشگاه آزاد اسلامی تهران جنوب منعقد کنیم؛ که تقدیم شما فرهیختگان می شود.

به نظر جناب عالی ضرورت مطالعه تاریخ معاصر ایران، از مشروطه تا انقلاب اسلامی، چیست؟

راجع به علم دو نظریه وجود دارد. مادیون علم را این گونه تعریف کردند: «علم آن چیزی است که در تجربه های مکرر نتیجه مساوی بدهد». با این تعریف سه چیز علم است: «شیمی، فیزیک، ریاضی»، اما مرحوم استاد شهید مطهری یک تعریف جدیدی از علم ارائه دادند: «علم یعنی آگاهی به مجهول»؛ یعنی آنچه که پیش ما مجهول است باید به آن آگاهی پیدا کنیم.

بر خلاف آن چیزی که خیلی ها می گویند تاریخ قابل تکرار است، تاریخ مو به مو قابل تکرار نیست. شما هیچ گاه شخصیتی مثل پیغمبر اسلام؟ص؟ پیدا نمی کنید که سرزمین مکه، با آن بی سوادی و جاهلیت و آن شرایط عجیب، تکرار شود؛ یا روزی که امام خمینی؟ره؟ به ایران آمدند و آن استقبال بی نظیر شد، قابل تکرار نیست. درست است که تاریخ قابل تکرار نیست؛ اما انیشتین می گوید: «تاریخ زنجیره ای به هم پیوسته است که نمی شود حلقه های وسط را جدا کرد؛ همه به هم متصلند». یعنی امروز که ما داریم زندگی می کنیم نتیجه تاریخ زندگی پدران ماست. آنها که قرارداد و اصول ترکمانچای را پذیرفتند، شاید ما امروز بیاییم و نفی شان کنیم، اما باید بدانیم علل عقب ماندگی ما این است که از گذشته بی خبریم. اگر از گذشته با خبر باشیم دیگر اشتباهاتی که گذشتگانمان مرتکب شده اند را مرتکب نمی شویم؛ بلکه از تجربه های آنها استفاده می کنیم.

انقلاب جزو تاریخ این مملکت است؛ اگر باخبر شدیم چرا انقلاب شده؟ چگونه انقلاب شده؟ من و امثال من چرا حرکت کردیم و مرگ بر شاه گفتیم؟ حتماً انقلاب را نسل آینده به روشی راه می برند که بتواند پیشرفت کند و از آن کشور عقب مانده یک کشور مترقی و پیشرفته بسازند.

الان دانشگاه های ما، علوم ما، پیشرفت ها و دستاوردهای ما در زمینه علوم مختلف پزشکی، انرژی هسته ای و در تمام زمینه ها خوب است؛ که البته نقص و ضعف هایی هم داشته که انکار نمی کنیم. به همین جهت دانستن تاریخ برای ما ضرورت دارد؛ دانستن تاریخ معاصر و به ویژه تاریخ انقلاب هم ضرورت دارد چرا که به طور کلی نسل آینده پی به ضعف های گذشته خود می برند.

آیا رهبران فداییان اسلام دارای بینش علمی و شخصیت معرفتی قابل ملاحظه ای بودند؟ لطفاً شمّه ای از جلوه و شخصیت علمی شهدای فداییان اسلام را بیان کنید؟

متأسفانه برخی، فداییان اسلام را به عنوان تروریست معرفی کرده اند، در حالی که ایشان تروریست نبودند. ترور یعنی ایجاد وحشت کردن. این واژه از دل انقلاب کبیر فرانسه بیرون آمده و افرادی، عده ای دیگر را ترور می کردند. ترور این طور بود که درست در لحظه ای که تروریست می خواست کسی را از بین ببرد، مورد را به او نشان می دادند؛ بنا بر این وقتی که تروریست بعد از عملیات دستگیر و به دادگاه می رفت، تبرئه می شد! چون می گفتند: قتل یک امر مسبوق به سابقه است و آدم مسبوق به سابقه ای هم این فرد را نکشته! البته بعد این قانون در فرانسه عوض شد. در کل مگر فدائیان اسلام چند نفر را از بین بردند؟ یکی احمد کسروی بوده که اگر می ماند، با آن دین جدید «پاک دینی» که داشت و با آن اختلافاتی که در تشیع به وجود آورده بود، امروز ایران به عنوان قطب مخالف استکبار جهانی نبود؛ بلکه دقیقاً وضع ایران تغییر می کرد. دوم هژیر وزیر دربار بود. من یک جمله از آیت الله طالقانی برایتان می گویم که بر سر قبر مصدق با صراحت لهجه گفت: فداییان اسلام یک اقدام انقلابی کردند که وکلای مردم به مجلس رفتند. اقدام اول هژیر را کشتند. اقدام دوم انقلابی این بود که رزم آرا را کشتند و نفت ملی شد.

بین فداییان اسلام و دکتر مصدق اختلاف افتاد؛ من رفتم پیش نواب صفوی در زندان قصر و گفتم: می خواهم احکام اسلام را اجرا کنم تا برادران من را آزاد کنند. سپس رفتم پیش دکتر مصدق گفتم حکومتت را اسلامی اعلام کن. گفت: من آخرین دولت نخواهم بود؛ درخواست حکومت اسلامی را بگذار برای بعد. به همین دلیل امام خمینی؟ره؟ با صراحت می فرمود «مسلم نبود» چون دکتر مصدق سیاستمداری بود که از نردبان مسلمان ها بالا می رفت و شمشیر به روی