پاورپوینت کامل مقایسه اعتزال قدیم و جدید ۶۴ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مقایسه اعتزال قدیم و جدید ۶۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مقایسه اعتزال قدیم و جدید ۶۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل مقایسه اعتزال قدیم و جدید ۶۴ اسلاید در PowerPoint :

پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی

تلخیص و تنظیم: نشریه معارف

درآمد

نومعتزله که به نوعی احیاگر تفکر معتزلی در دو قرن اخیر محسوب می شود، دارای شباهت ها و نیز تمایزاتی با جریان تاریخی معتزله است. این نوشتار به بررسی وجوه تشابه و تمایز این دو می پردازد. با توجه به تقسیمی که در مقاله جریان شناسی نومعتزله گذشت، منظور از نومعتزله در اینجا معنای عام آن است.

وجوه تشابه معتزله قدیم و جدید[۱]

۱. شباهت در عقل گرایی

تفکر اعتزالی در واقع از همان ابتدا با نوعی تکیه بر عقل، سعی در تفسیر آموزه های دینی داشت. [۲]احمدامین مصری در تبیین عقل گرایی افراطی معتزله می گوید: «معتزله عنان عقل را برای بحث در همه مسائل رها کرده و به عقل این حق را دادند که درباره آسمان و زمین، خدا و انسان و. .. بحث کند و دایره مشخصی را برای غوص در آن مشخص نکردند.»[۳]

جریان فکری نومعتزله نیز که در ابتدا با طلوع سیدجمال الدین و شاگردش محمد عبده یکی از راه های خروج از انحطاط مسلمین را باز گشت به عقل و عقلانیت اسلامی دانسته، در تبیین عقلی آموزه های اعتقادی اسلام، تلاش فراوان نمودند، اما در ادامه، این جریان عقل گرایی در عالم اهل سنت از حالت اعتدال خارج و با افراط ها و انحرافاتی مواجه شد. در مقاله جریان شناسی به نگاه نومعتزله افراطی به عقل پرداختیم که از تکرار پرهیز می شود. البته بین عقل گرایی معتزله با نومعتزله تفاوت هایی نیز وجود دارد که در بخش وجوه تمایز به آن اشاره خواهد شد.

۲. شباهت در مقابله با شبهات سایر ادیان

یکی از عوامل توسعه و بسط تفکر اعتزالی، تلاش برای پاسخ گویی به شبهات و سؤالاتی بود که اسلام در مواجهه با سایر ادیان و ملل با آن روبرو می شد. با گسترش اسلام به سایر کشورها، مسلمانان به طور طبیعی در مجاورت صاحبان ادیان دیگر و اعتقادات آنها قرار گرفته و بیم آن بود که شبهات ملحدان و مشرکان در عقاید آنان تأثیر و ایمان آنان را متزلزل نماید. مذهب کلامی معتزله با شیوه عقلانی ای که داشت توانست در این راه توفیق هایی کسب نموده و در مواجهه با اندیشمندان سایر ادیان با این قبیل افکار مبارزه کرده و برای شبهات مطروحه پاسخ فراهم آورد.[۴]

با بررسی زمینه های پیدایش جریان فکری نومعتزله نیز در این زمینه، می توان به مشابهت های او با معتزله دست یافت. تاریخ نشان می دهد که تمدن اسلامی از حدود دو قرن پیش دچار تقابلی جدید و جدی با جهان غرب شده و این سؤال که چرا مسلمانان در مقایسه با غرب تا این اندازه دچار انحطاط و عقب ماندگی شده اند، ذهن بسیاری از متفکران اسلامی را به خود مشغول کرد. از سوی دیگر عده ای از مستشرقان مورد حمایت استعمار، مانند ارنست رنان و فرح انطوان، با حمله به عقاید مسلمانان و مطرح نمودن شبهات و مسائلی، اسلام را مانع پیشرفت مسلمانان و دینی مخالف با علم و پیشرفت معرفی کردند.[۵]

در پاسخ به این شبهات، دو رویکرد در عالم اسلام پدید آمد. برخی مانند سیداحمدخان هندی(۱۳۱۶-۱۲۳۲ق) تحت تأثیر جاذبه های صنعتی و مادی غرب، راه حل آشتی دین و مدرنیته و خروج مسلمانان از انحطاط را تأویل آموزه های اسلامی دانست. او در تفسیر ناتمام خود به نام «تفسیر القرآن و هو الهدی و الفرقان» برخی مفاهیم چون ملک و جن و روح الامین و وحی و معجزات و بهشت و جهنم را بر مبنای پوزیتیویسم رایج در غرب تفسیر نمود. در مقابل، جریان دیگری به مقاومت در برابر سیاست ها و تهاجمات استعمار غربی به اسلام و مسلمانان پرداخت. حرکت سیدجمال الدین(۱۳۱۴-۱۲۵۴ق) و محمدعبده(۱۳۲۳-۱۲۶۶ق) از این دست بود. [۶]سیدجمال الدین در مقاله ای با عنوان «تفسیر مفسر» و نیز کتاب معروفش با نام «الرد علی الدهریین» به نقد آراء احمدخان و همچنین نقد و ابطال عقاید داروین و دیموقراطیس که با شبهه افکنی های خود باعث تشکیک در باورهای مسلمانان و تضعیف ایمان آنان می شدند، پرداخت. محمدعبده نیز به شبهاتی که هانوتو و فرح انطوان و ارنست رنان مسیحی بر علیه عقاید اسلامی مطرح کرده بودند، پاسخ داد و عقاید مسیحیان و اشتباهات کلیسا را به چالش کشید.[۷] این جریانی است که هم اکنون نیز در قالب نومعتزله اعتدالی ادامه دارد. شاید بتوان محمد الغزالی(۱۹۱۷-۱۹۹۶)، محمد عماره و رمضان البوطی که اخیراً(۲۰۱۳) در حملات تکفیری ها به سوریه کشته شد، را از این قبیل دانست.

۳. شباهت در تلاش برای آشتی مذاهب اسلامی

یکی از زمینه های پیدایش تفکر اعتزالی وجود اختلافات عقیدتی و سیاسی در جامعه مسلمان بود. تفکر اعتزالی در پی این بود که با برطرف نمودن اختلافات مذاهب مختلف اسلامی، رویکردی معتدل در عقاید و آموزه های دینی ایجاد نماید؛ رویکردی که از تفریط مرجئی و افراط خوارجی در امان بوده و از سویی مانع سوء استفاده برخی فرصت طلبان از آموزه هایی چون جبرگرایی در جامعه اسلامی شود. چنانکه می دانیم روحیه تکفیری خوارج از سویی و روحیه ظلم پذیری مرجئه و مجبره، هر یک به نحوی در انحطاط مسلمانان مؤثر بوده است. این نوع افراط و تفریط ها همواره در طول تاریخ وجود داشته و توفیق استعمار در استثمار و استضعاف مسلمانان، خود حاکی از این حقیقت است.

از حدود دو قرن پیش کسانی پیدا شدند که این درد جوامع مسلمان را تشخیص داده و برای نجات امت اسلامی از این وضعیت، تلاش نمودند. اکثر نویسندگان، آغازگر این جریان را سیدجمال الدین اسدآبادی می دانند. مهمترین تأکیدات وی برای خروج مسلمین از انحطاط حول محور اتحاد مسلمین می گردد. از نظر وی اتحاد و همبستگی از مهمترین ارکان اسلام است که لزوم آن از بدیهیات است و نیازی به استاد یا کتابی برای تعلیم و ارشاد ندارد.[۸] وی از مذهب و قوم خود نیز دم بر نیاورد و صلای وحدت مذاهب اسلامی را سر داد. اثر کار او نه تنها در شرح و طبع نهج البلاغه توسط شاگردش عبده، بلکه سال ها بعد در «جماعه التقریب بین المذاهب الاسلامیه» که توسط روشنفکران سنی و شیعه برپا و منجر به فتوای تاریخی شیخ شلتوت(۱۳۱۱-۱۳۸۳هـ..) شد، دیده می شود.[۹]

۴. شباهت در فلسفه گرایی

یکی دیگر از وجوه تشابه بین معتزله و نومعتزله فلسفه گرایی آنان است. از نظر شهید مطهری «از صدر اسلام، شیعه بیش از دیگران به سوی این مسائل(فلسفه) گرایش داشته است. در میان اهل تسنن، گروه معتزله که به شیعه نزدیک تر بودند گرایشی بدین جهت داشتند؛ ولی چنانکه می دانیم مزاج اجتماعی جماعت، آن را نپذیرفت و تقریباً از قرن سوم به بعد منقرض شدند.. .. حتی در عصرهای اخیر نیز ایران که شیعه است از تمام کشورهای اسلامی دیگر، بیشتر به فلسفه عنایت داشت. سید جمال الدین اسدآبادی که تمایلات شیعی داشت و در ایران تحصیل فلسفه کرده بود، همین که به مصر آمد یک جنبش فلسفی در آنجا به وجود آورد.» [۱۰] ورود سید به مصر با تدریس دروس فلسفی همراه بود. افرادی همچون محمدعبده و سعدزغلول دور او گرد آمده و نزد او فلسفه اسلامی تعلیم می گرفتند.[۱۱]

البته چنانکه در جریان شناسی نومعتزله گذشت جریانات عقل گرایی نومعتزله نیز به سه دسته قابل تقسیمند: گروهی همچون سیدجمال الدین و شاگردان نزدیکتر وی مانند محمدعبده با فلسفه اسلامی به تبیین و پاسخگویی به مسائل می پردازند و برخی نیز مثل محمد ارکون و محمد عابدالجابری که جزو نومعتزله به معنای خاص هستند، با مبانی فلسفه غرب در پی تبیین آموزه های دینند. در این بین معدودی، از جمله سیدقطب، الکواکبی، طنطاوی و. .. علم گرا و مخالف فلسفه و کلامند.

۵. شباهت در اعتقاد به اصول خمسه

معتزله به پنج اصل معتقد شدند؛ اصولی که قاضی عبد الجبار همدانی ضمن بیان آنها اشاره نمود که هر کس به این پنج اصل معتقد باشد، معتزلی است: «توحید، عدل، وعد و وعید، منزله بین المنزلتین، و امر به معروف و نهی از منکر». با گذاری در آثار نومعتزله می توان اذعان نمود که تقریباً آنان که به این بحث وارد شده اند، اجمالاً اصل توحید و عدل و فروعات آن را با تقریر معتزله می پذیرند؛ به عنوان نمونه در اصل توحید، ابن عاشور، عیناً به همان چیزی معتقد است که معتزله معتقدند.[۱۲]

حسن حنفی نیز که مدون کلام اعتزالی در قرن اخیر است در مورد نفی صفات از ذات [۱۳] و نفی رویت [۱۴] با همان ادبیات معتزلی سخن می گوید. او به صورت مشروح مسأله اختیار انسان را مورد بررسی قرار داده و عقیده معتزلی خویش را ابراز نموده است. [۱۵] محمدعبده نیز در «رساله التوحید» به تبیین این اصل از اصول معتزله پرداخته است.

تطبیق اصول خمسه در آثار نومعتزله از حوصله این مقال خارج است اما با بررسی آثار نومعتزله می توان اذعان نمود که تنها آموزه ای که به صورت فراگیر، تقریباً در آثار تمامی نومعتزلیان به چشم می خورد مسأله «اختیار و آزادی انسان» است. برخی نومعتزله غرب گرا چنان با مبانی انسان شناختی غرب به تبیین آزادی انسان پرداخته اند که نتیجه آن چیزی جز امانیسم و اصالت انسان نیست.

۶. شباهت در تقریب به شیعه

به اعتراف احمد امین، معتزله در اکثر آراء کلامی خود به جز در مسأله امامت، شباهت بسیاری به آراء شیعه دارد. این قرابت به حدی است که سلفی های متعصب از آن به «تواخی» تعبیر نموده اند. ذهبی می گوید: «از سال ۳۷۰ هـ تا کنون رفض و اعتزال تصادق و تواخی دارند.» [۱۶] ابن حجر عسقلانی(۷۷۳-۸۵۲هـ ق) در لسان المیزان با اصلاح قول ذهبی می گوید: «(شیعه و معتزله) همیشه از زمان مأمون(۱۷۰-۲۱۸هـ ق) تا کنون متواخی بوده اند.»[۱۷] ابو علی جبایی می گوید: «ما و شیعه در توحید و عدل موافق یکدیگر هستیم و اختلاف بین ما فقط در امامت است و واجب است که اجتماع کنیم تا ید واحدی شویم.»[۱۸] شرح ابن ابی الحدید معتزلی بر نهج البلاغه نیز شاهد دیگری بر این مدعا است.

این تمایل به ایجاد اتحاد با شیعه در میان برخی نومعتزله نیز به چشم می خورد. چنانکه گفتیم بعد از سیدجمال، شاگردش محمدعبده با مقدمه ای که بر نهج البلاغه[۱۹] نوشت، میزان اثرپذیری از استاد خویش را در تمایل به تفکر شیعی نشان داد. در ادامه این روند یکی از مهم ترین اتفاقات، فتوای تاریخی شیخ شلتوت(۱۳

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.