پاورپوینت کامل فرهنگ عربی زدایی و عربی زدایی فرهنگی ۵۴ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل فرهنگ عربی زدایی و عربی زدایی فرهنگی ۵۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل فرهنگ عربی زدایی و عربی زدایی فرهنگی ۵۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل فرهنگ عربی زدایی و عربی زدایی فرهنگی ۵۴ اسلاید در PowerPoint :
درآمد
زدودن لغات عربی از فرهنگ و ادبیات فارسی که سابقه ای دیرینه دارد، با انگیزه های مختلفی صورت می گیرد؛ گاه با هدف پاسداشت زبان فارسی و گاه در قالب ملی گرایی و احیای ادبیات ایران باستان؛ که در هر صورت می تواند آثار زیان باری برای فرهنگ و تمدن اسلامی به وجود آورد، که البته برخی از آثار آن هم اکنون ظاهر شده است. «تغییر زبان» در واقع تحول فرهنگ، علم، دین و هویت یک تمدن است. زدودن بی رویه لغات عربی از زبان فارسی، علاوه بر اینکه می تواند سبب دوری ما از ادبیات دینی و قرآنی شود، انقطاع از هویت تاریخی ایرانی را نیز به دنبال دارد.
اهمیت زبان
خط و زبان بر مراد آدمی دلالت دارد و مبنای تفکر اوست. هنگامی که تلقی انسان از عالم و آدم و مبدا آنها تغییر کند، خط و تفکر او نیز متحول میشود؛ همچنان که در عصر رنسانس و ادوار پیشین چنین تحولی رخ داد[۱] و مصلحانی مانند کنفوسیوس به جهت اخلاقی و نیز به دلیل خاصیت سحرآمیز و عرفانی کلمات، به تغییر الفاظ پرداختند.[۲] از آنجا که زبان با تفکر آدمی ارتباط وثیق دارد، اگر زبان ملتی ویران شود نسبت به گذشته خود تذکر پیدا نمیکند.[۳] زبان یک ملت فقط زبان تکلم نیست، بلکه آیینه فرهنگ، علم، دین و هویت تاریخی یک ملت است. زبان با همه ابعاد انسان ارتباط دارد و از این رو وقتی تغییر کند، سایر شئونات انسانی نیز تغییر میکند.
اهمیت زبان عربی
زبانها برای انتقال معانی و حقایق، قابلیت یکسانی ندارند. چنان که قابلیت انسانها برای دریافت معارف متفاوت است، قابلیت زبان ها نیز به عنوان یکی از ابعاد انسان، از حیث قوت و صلابت، رسایی و جذابیت، متانت و ظرافت، اعتدال و موزونی، حسن همنشینی حروف و کلمات، متفاوت است. ابوریحان بیرونی می گوید: «علوم را از همه سرزمین های جهان به زبان عرب ها نقل کرده اند؛ آنها خود را آراسته اند، دلبسته شده اند و زیبایی های آنها در شریان ها و رگ ها دویده است؛ هر چند که هر ملتی گویش خود را زیبا میپندارد، به آن خو گرفته و به هنگام نیاز، همراه معاشران و امثال خود آن را به کار میبرد. من این را با خود قیاس میکنم: اگر علمی به آن زبان (خوارزمی) که مطلوب طبع من است جاودانه شود، چنان بیگانه نماید که شتر بر ناودان و زرافه در آبراهه. پس به زبان های عربی و فارسی پرداختم؛ در هر یک از آنها تازه واردم، به زحمت آنها را آموختم اما نزد من دشنام دادن به زبان عربی خوش تر از ستایش به زبان فارسی است. درستی سخنانم را کسی در مییابد که یک کتاب علمی نقل شده به فارسی را بررسی کند. همین که زرق و برقش ناپدید شد، معنایش در سایه قرار می گیرد، سیمایش تار میشود و استفاده از آن از میان میرود، زیرا این گویش فقط برای داستان های خسروانی و قصه های شب مناسب است.»[۴] البته هر چند به نظر می آید سخن ابوریحان بیرونی، کم لطفی در حق زبان فارسی است، اما در هر صورت مراد آن است که زبان عربی برای ادای مقصود رساتر و چیره دست تر است.
مولوی[۵] و حافظ[۶] نیز با اینکه از بزرگ ترین سخن سرایان زبان فارسی هستند و امروزه فخر و عزت زبان فارسی به وجود آثار ایشان است، اما به فضل و برتری زبان عربی اذعان می کنند. ابوحیان توحیدی در کتاب «المقابسات» میگوید: «ما زبان های زیادی را دیدهایم اما هیچ یک مانند بیان عربی نیست.»[۷]
یکی از دلایل اصلی عربی نویسی دانشمندان فارسی زبان، غنا، توانایی و قابلیت گسترده زبان عربی در انتقال معانی است. نزول قرآن کریم به زبان عربی افزون بر تاثیر موقعیت جغرافیایی مردم مکه، قابلیت های فراوان این زبان است، همان گونه که قرآن از ناحیه بهترین موجود بر قلب بهترین مخلوق نازل شده است، به همان منهج به بهترین زبان نیز نازل شده است.
تاریخچه عربی زدایی
مبارزه با زبان عربی در تاریخ ایران زمین از سوی حکومتها به اشکال مختلف وجود داشته است. حکومت هایی که با زبان عربی به مبارزه برمیخواستند متوجه این نکته میشدند که رواج زبان عربی در یک کشور سبب گسترش آیین اسلام میشود و اسلام نیز بر ضد استبداد و استعمار است، لذا با آن مبارزه می کردند. عربی زدایی و ستیز با زبان عربی در کشور فرانسه در همین جهت [جلوگیری از مبارزه با استعمار] بود.[۸]
خلفای عباسی از مخالفین سر سخت به کارگیری زبان عربی توسط ایرانیان بودند. آنها در همین جهت «شعوبیان» را که گرایشهای ضد عربی داشتند، تائید و تقویت می کردند.[۹] «ابراهیم امام» که پایه گذار سلسله بنی العباس بود، به ابومسلم دستور داد تا هر کس در ایران به عربی صحبت کند، بکشد.[۱۰]
در زمان مشروطه برخی از روشنفکران به بهانه ملی گرایی به تقویت سره نویسی و عربی زدایی روی آوردند. میرزا فتحعلی آخوندزاده، روشنفکر غرب زده با تألیف کتابی در صدد تغییر خط و الفبا در ایران بود. به اعتقاد او «الفبای عربی منشأ فقر، ناتوانی، عقب ماندگی فکری و استبداد سیاسی سرزمین اسلام است.»[۱۱]
در ترکیه تفکر عربی زدایی توسط آتاترک به طور جدی دنبال شد. آتاترک که در صدد اروپایی کردن کشور مسلمان ترکیه بود، با تغییر خط عربی به لاتین و حذف لغات و اصطلاحات عربی از زبان ترکی، به صراحت با زبان عربی به مخالفت برخاست. آتاترک تدریس زبان عربی را در ترکیه ممنوع کرد و به اقامه نماز به زبان ترکی دستور داد! متأسفانه نسل امروزی ترکیه تقریباً از سنت عظیم تاریخ اسلامی خود منقطع شده، قادر به خواندن خطوط عربی نیستند.
متأسفانه امروزه برخی از رسم الخط هایی که صورت رسمی پیدا کرده، ما را از رسم الخط قرآنی و عربی دور میکند. جایگزین کردن «ت» به جای «ط»، تبدیل «ی» مقصوره به «الف»، تبدیل رسم الخط های تنوین دار عربی نظیر: «مثلاً، کلاً و ابداً» به «مثلن، کلن و ابدن» برخی از این موارد است.
نقش رضاخان در عربی زدایی
رضاخان به منظور رواج باستان گرایی و جلوگیری از ترویج فرهنگ اسلام، پس از بازگشت از ترکیه و دیدار با آتاترک، دستور تشکیل «فرهنگستان ایران» را صادر کرد. این اقدام رضاخان که به بهانه «سره سازی زبان فارسی» صورت گرفت، در واقع برای احیای ملی گرایی و دور کردن ملت ایران از اسلام بود. «در دوران سلطنت رضاشاه، باتوجه به علاقه ای که رضاشاه نسبت به زرتشتیان ابراز می کرد و علت آن، ناسیونالیسمی بود که رجال فرهنگی آن عهد در قالب باستان گرایی افراطی به وی تلقین کرده بودند و نیز علاقه شدیدی که متقابلاً زرتشتیان نسبت به پهلوی اول ابراز می کردند و همچنین آزادی عملی که رضاشاه در نتیجه اسلام ستیزی به زرتشتیان و دیگر اقلیت های مذهبی داده بود، فرصت خوبی برای بزرگان زرتشتی فراهم آمد تا تحت عنوان علایق ناسیونالیستی و میهن پرستانه، حذف میراث واژگانی فرهنگ اسلامی – عربی رایج در ایران را، از این طریق دنبال کنند. از جمله این افراد، ارباب کیخسرو شاهرخ، از رجال زرتشتی صاحب نام آن دوره بود که در خاطراتش، ضمن اشاره به این موضوع، خود را نیز از جمله نخستین بانیان سره نویسی در نشریات ایران معرفی کرده است. انگیزه اصلی زرتشتیان از روی آوردن به سره نویسی باستان گرایی و کنار زدن مظاهر فرهنگ و تمدن اسلامی – عربی، باور داشت داده های تاریخی مربوط به پیشینه این آیین در ایران باستان بود»[۱۲] رضاخان دریافته بود که تغییر زبان یک ملت، تغییر فرهنگ آن ملت است. از این رو در صدد حذف لغات عربی از پیکره زبان فارسی بود. رضا خان فرهنگستان را مأمور کرد که اسامی شهرهای ایران را که عربی و ترکی بودند به نام های فارسی تبدیل کنند و آن اماکن پس از آن به نام های فارسی مشهور شدند.[۱۳] این فرهنگستان اگر چه به اسم سره نویسی آغاز به کار کرد، محوریت اصلی و مستمر آن عربی زدایی بود.[۱۴] علی اصغر حکمت، وزیر معارف حکومت پهلوی درباره جریان عربی زدایی در زمان رضاخان میگوید: «بعضی از مجامع، سعی می کردند لغات خارجی مخصوصاً کلمات عربی را از زبان ها و نوشته های رسمی برداشته و به جای آن ها، لغات و واژه های غیرمأنوس باستانی بگذارند یا واژه تازه ای، بی اصل وضع کنند.»[۱۵]
علامه طهرانی درباره حرکت عربی زدایی حکومت پهلوی میگوید: «فرهنگستان ادبیات ایران در زمان استعمار پهلوی در قالب حفظ آثار ملی با برانداختن لغات عربی در هاله لغات خارجی، مستقیماً بر نابودی روح اسلام میکوشید و اینک نیز در همان خط و مرز در تلاش است.»[۱۶]
عربی زدایی معاصر
امروزه جریان عربی زدایی نیز در لابه لای قالب های دیگری نظیر «فارسی را پاس بداریم
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 