پاورپوینت کامل غیابِ افسونگر (تأمّلی در نسبت تفکّر و تاریخ و هویّت) ۳۴ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل غیابِ افسونگر (تأمّلی در نسبت تفکّر و تاریخ و هویّت) ۳۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل غیابِ افسونگر (تأمّلی در نسبت تفکّر و تاریخ و هویّت) ۳۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل غیابِ افسونگر (تأمّلی در نسبت تفکّر و تاریخ و هویّت) ۳۴ اسلاید در PowerPoint :

چگونه می توان تاریخ معاصر ایران را فهمید؟

در تاریخ ایران شاهد ورود و امتزاج[۱] سنّت های[۲] «غیر» با فرهنگ ایرانی بوده ایم؛ که در فراشدی[۳] مبتنی بر گفتگو[۴] به ظهور افق [۵] تاریخی جدیدی منجر شده است. ورود اسلام به ایران و دیالوگ متفکّران ایرانی با فلسفه یونانی از این جمله اند، اما باید دقّت کرد که آخرین مواجه ما با دیگری (Other)، برگفتگوی فرهنگ ها ابتناء نداشته است و با قهر و استیلا و صورت بخشی یکسان ساز، توأم بوده است. پس از افول عصر صفویه که بارقه نوزایش شیعی و نشاط و طراوت تفکّر و هنر بود، از سویی ما از سرزمین تفکّر کوچ کردیم و رفته رفته با غیاب تفکّر مواجه شدیم و از سوی دیگر غرب خودآگاه، در حال بسط جهانی اش، با قهر نظامی در جنگ های ایران و روس با ما برخورد نمود. تاریخ ایران را از زمان آن جنگ ها تا کنون، نمی توان بدون تأمّل در ماهیّت غرب جدید، به فهم در آورد. پس از این نخستین تماس ما با غرب، ما شاهد استیلای وجه سیاسی و اقتصادی و نظام اندیشگی و فرهنگی غرب، در ایران هستیم. مطالعه ای اجمالی در تاریخ ۲۰۰ سال گذشته کشورمان، از جنگهای ایران و روس تا نهضت تحریم تنباکو و انقلاب مشروطه و نهضت ملّی نفت و انقلاب اسلامی، تصویر ایران را در جدال با قلمرو گفتار[۶] غرب جدید به خوبی نمایان می­سازد. امّا در میان نقاط عطف تاریخی گفته شده، انقلاب مشروطیت از اهمیّت ویژه ای برخوردار است؛ چرا که در این موقف تاریخی، ما با پرسشی بنیادین در تمامیت اش مواجهیم: ما با غرب جدید چه نسبتی داریم؟؛ پرسشی که همچنان متفکّران را به خود فرا می خواند. مشروطیت، پرونده ای همچنان مفتوح در تاریخ ایران و پرسشی همچنان در حال طرح است و از همین روست که می توان زمان حال را هم نقطه ای در تفصیل پرسش مشروطیت دانست. پس به طریق اولی، بایسته است که هر تحلیلی در باب عصر پهلوی هم در افق پرسش مشروطیت، به فهم در آید. این مقاله تأمّلی در شرایط امکان استقلال یا وابستگی، در وضع تاریخی ایران عصر پهلوی است.

غیاب تفکّر، غیاب تاریخ

تفکّر چیست؟ تاریخ چیست؟ تفکّر، شناخت واقعیّت[۷] است، چونان که هست. اما عزیمت گاه متفکّر در طریق معرفت نسبت به واقعیّت کجاست؟ در سیر فکری و نظری بر کجا باید تکیه زد؟ اساساً شناخت از کدام واقعیّت آغاز می گردد؟ آیا واقعیّتی نزدیک تر از “خود” به ما هست؟ شناخت خود چگونه میسّر است؟ با درون نگری؟[۸] فیلسوفانی چون ارسطو و فارابی انسان را موجودی مدنی بالطبع یا ذاتاً اجتماعی دانسته اند و فیلسوفی مثل هگل، شالوده رئالیته را بین الاذهانیت[۹] می داند. [۱۰] این بدین معنی است که انسان، خود را در آینه مناسبات اجتماعی اش می تواند بشناسد؛ دقیقاً همچون زمانی که من برای شناختن صورت ظاهری خود، در آینه می نگرم. این خودفهمی، شرط امکان برقراری هر نسبت و اساس شبکه نسبت هایی است که زندگی هر انسان با آن رقم می خورد، که در ذات خود اجتماعی است. وقتی تفکّر حضور دارد، افراد نسبت به خود در آینه بین الاذهانیت، آگاهی می یابند و با تاریخ، به مثابه عرصه تحقّق این بین الاذهانیت، پیوند برقرار می کنند. تحقّق این خودآگاهی بین الاذهانی؛[۱۱] جامعه[۱۲] نام دارد. امّا وقتی تفکّر غایب می شود، این خودآگاهی اجتماعی منتفی است و برقراری هر نسبتی با جهان غیر ممکن خواهد بود. در چنین وضعی، سنّت تاریخی که قلمرو تکوین هویّت یک قوم است از نظرها محجوب و پیوند با تاریخ، گسسته خواهد شد. پس حضور تفکّر، حضور تاریخ است و بالعکس و نسبت تضایف میان حضور و غیاب تفکّر و تاریخ وجود دارد. پس در غیاب تفکّر، تاریخ غایب است و جامعه ای به معنای حقیقی کلمه وجود ندارد که بتوان از هویّتش سخن گفت. غیاب تاریخ، تنها بریدگی از سنّت نیست بلکه محرومیت از فهم زمان حال را هم به دنبال دارد. چرا؟ چون زمان حال یا خود آغازی[۱۳] در تاریخ است که به رویدادهای پس از خود معنابخشی می کند و یا از پی آغازی معنابخش در تاریخ آمده است و نقطه ای از گستره بسط و تفصیل آن آغاز در تاریخ می باشد. آغاز، پرسشی بنیادین است که قومی را به خود فرا می خواند و پاسخ آن قوم به آن پرسش، تاریخ آنها را در برهه ای رقم می زند. به عنوان مثال، چونان که در تمهید بحث گفتیم، هستی زمان حال، تفصیل پرسش مشروطیت است و از همین رو برای هستی شناسی زمان حال باید به پرسش عصر مشروطیت بازگشت و آن را مورد بازاندیشی قرار داد. پس با غیاب تفکّر و گسست از تاریخ، در فهم زمان حال هم درمانده خواهیم شد. امّا فرجام ماجرا این نیست؛ چرا که زیست تاریخی و اجتماعی انسان، بافتی در هم تنیده از تاریخ و زمان حال و آینده و وحدت سه وجهی گذشته و حال و آینده است که با گسست تاریخی، به طور کامل از هم واشکافته می گردد[۱۴] پس قومی که بی تاریخ می شود در آینده هم حاضر نخواهد بود. قوم بی تاریخ، قدرت تفکّر ندارد و از بر عهده گرفتن هیچ عهدی بر نمی آید و فروبسته در عجز و ناتوانی خویش، به هر تحمیلی، آری می­گوید و تحت صورت بخشی دیگری خودآگاه، از خود بیگانه می شود.

از خود بیگانگی تاریخی و فراموشی هویّت

غرب جدید، هویّت خود را در رویارویی با شرق در مقام دیگری، بازشناخت و همچون خدایگان بر شرق غلبه یافت و با به رسمیت شناخته شدن از سوی شرق، به شرق، صورت غربی اطلاق کرد و شرق را از خود بیگانه ساخت. غرب در بسط جهانی اش، سنّت های “غیر” را از خود بیگانه می سازد و آنها را دچار انقطاع تاریخی و فراموشی هویّت می

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.