پاورپوینت کامل هنر، زیبایی و کمال دین ۵۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل هنر، زیبایی و کمال دین ۵۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل هنر، زیبایی و کمال دین ۵۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل هنر، زیبایی و کمال دین ۵۲ اسلاید در PowerPoint :

مفهوم زیبایی، هنر و کمال[۱]

«زیبایی» یا همان «جمال»، چیزی است که با دستگاه ادراکی انسان ملایمت داشته باشد، در حالی که «هنر»، خلاقیت این دستگاه است.

هنر و زیبایی هر دو زیر مجموعه مفهوم «کمال» هستند. در واقع، «کمال» گاهی به صورت «زیبایی» و گاهی به صورت «خلق زیبایی» ظهور می کند.

اگر بخواهیم مفاهیم هنر و زیبایی و کمال را در مدار دین ارزیابی کنیم، این کار فرهنگ خاص خود را می طلبد و اگر بخواهیم در سطح بین المللی آن ها را بررسی کنیم، باز فرهنگ مخصوص خود را دارد. آنچه در سطح بین الملل مطرح است این است که انسان را مدار و محور و اصل این جهان قرار می دهند و آنچه را که نیاز دستگاه ادراکی او تأمین کند، زیبایی و آفرینش و هنر می دانند. در این نگاه، چون دستگاه ادراکی انسان ها در اثر عادات، آداب، رسوم، سنن و اقلیم ها و فرهنگ های مختلف گوناگون است، لذا هنر و زیبایی هم در نظر آنها متفاوت است و به این ترتیب دیگر زیبایی و هنر بین المللی نخواهیم داشت؛ چرا که هر کس درک خاص خود را از هنر و زیبایی دارد و اگر درک خود را محور و مدار قرار دهیم، در ارزیابی زیبایی و هنر به یک معنای مشترک نمی رسیم.

با این مقدمه، ظاهرا مفهومی جامع برای هنر و زیبایی و هنرمند خواهیم داشت؛ چیزی که ملایم با دستگاه ادراکی ادراک کننده باشد، در نظر او «زیبا» است، و کسی که چنین شی ء هماهنگی را بیافریند «هنرمند» تلقی می شود. این مفهوم جامع، معیار و الگوی مشخصی نخواهد داشت، چون یک مفهوم ذهنی و نظری محض است که در انسان ها و حیوانات و در مردم اقلیم های گوناگون متفاوت است.

اما از آنجا که دین دایه جهان شمولی دارد و همه انسان ها را به یک حق و حقیقت دعوت می کند و آغاز همه را یکی، منتهای همه را یکی، مسیر همه را یکی و گوهر ذات همه را یکی می داند، بنابراین اول باید آن شی ء واحد را ارزیابی کنیم که آغازش یکی، انجامش یکی، مسیرش یکی و گوهرش یکی است و تنها بعد از ارزیابی این عناصر محوری چهارگانه است که مشخص می شود جمال و زیبایی این گوهر واحد چیست؟ تا از این رهگذر روشن شود که آفرینش چنین زیبایی و جمالی هنر است و هنرمند کسی است که بتواند چنین جمالی را که ملایم با این گوهر واحد است، بیافریند.

انسان ـ که در اینجا طلیعه بحث زیبایی و هنر در فضای دینی است ـ از منظر قرآن کریم بدنی دارد که به جهان طبیعت وابسته است و روحی دارد که به ماورای طبیعت وابسته است. در قرآن کریم، ذات اقدس اله خطاب به فرشتگان می فرماید: «إِنِّی خالِقٌ بَشَراً مِنْ طِینٍ * فَإِذا سَوَّیتُهُ وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی فَقَعُوا لَهُ ساجِدِینَ»

بنابراین بشر علاوه بر جنبه طبیعی، فطرتی دارد که به فراطبیعت وابسته است و از آنجا که طبیعت متغیر و متلوّن و گوناگون است، نمی توان جهت مشترکی برای جنبه طبیعی انسان ها فرض کرد. در واقع هر کس در هر اقلیمی که به سر ببرد، خلق و خوی و آداب و سنن او ـ بخشی که به بدن و طبیعت او بر می گردد ـ رها و آزاد است. هر غذایی که بخورد، هر وقت که بخوابد، هر زمانی که استراحت کند و هر وقت کار کند، مانعی ندارد. به خلاف جنبه فراطبیعی انسان که خداوند درباره آن می فرماید: «فَإِذا سَوَّیتُهُ وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی فَقَعُوا لَهُ ساجِدِینَ»

فرشتگان در پیشگاه آن جنبه فراطبیعی که همان روح الهی است کرنش دارند و این روح، میان همه ابناء بشر مشترک است. به همین دلیل، نه غربی دارد و نه شرقی، نه شمالی و نه جنوبی، نه استوایی و نه قطبی، نه سردسیری و نه گرمسیری. لذا فصول گوناگون و زمان های متنوع در او اثری ندارد، نظیر مسائل ریاضی؛ شما وقتی می خواهید ریاضیات را ارزیابی کنید، مثلا جبر و مقابله را حل کنید، نمی گویید این فکر غربی است یا شرقی، شمالی است یا جنوبی، چون این فراطبیعی است و علم حکمت و الهیات هم که مافوق ریاضی است، یقینا فراطبیعی است.

تا بدین جا مشخص شد که حقیقت انسان یک گوهر اصیل و مشترک است و می توان با او به زبان بین المللی سخن گفت. زبان مشترک بین المللی نه فارسی است و نه تازی، نه رومی است و نه ترکی، چون از دل برمی خیزد نه از گل. ذات اقدس اله، هم زیبایی و جمال را مشخص کرد و هم هنر را. خداوند می فرماید آنچه را اشخاص و انسان ها و حیوان ها، ملایم با دستگاه ادراکی خودشان می دانند، معیاری ندارد؛ زیرا این ها به تن بر می گردد. به همان دلیل که یک عندلیب از صدای خود لذت می برد، به همان دلیل حمار هم از صدای خود لذت می برد. زاغ اگر قار قار می کند یا عندلیب، هر دو نواخوان کوی حق هستند. هم زاغ ثناگویی حق می کند و هم عندلیب.

اما آنچه دین می تواند ارائه کند و بین المللی هم می تواند باشد، آن است که فطرت پذیر و دلپسند باشد. برای روشن شدن این مسئله، قرآن کریم اصل زیبایی و هنر را تبیین می کند. قرآن هر چه را که به وجود هستی برمی گردد ـ نه به اعتبار و قرارداد ـ آن را کمال می داند و آنچه را که از همین سنخ و صبغه است و در کمال او سهم مؤثری دارد، آن را زیبایی می داند و اگر کسی بتواند چنین کمالی را ارائه کند، او را هنرمند و چنین کاری را هنر می شمارد. بنابراین از منظر قرآن، آنچه به هستی برمی گردد، کمال و جمال و زیبایی تلقی می شود و هنر، ارائه دادن آن زیبایی است. هنرمند هم کسی است که بتواند زیبایی و جمال وجودی را ارائه کند، نه زیبایی قراردادی را؛ بعضی از امور، زیبایی دارند اما فقط زیبایی قوای حسی است. مثلاً قوه بینایی لذت می برد ولی قوه عقل می رنجد. به عنوان نمونه در روایات ما آمده است که «ایاکم بخضراء دمن». پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله به مردان مجرد فرمودند که در عین حال که ازدواج و نکاح سنت من است، ولی از گل های زیبایی که در زباله ها می روید پرهیز کنید. عرض کردند: «خضراء دمن» چیست؟ فرمودند: «آن دختران زیبا که در خانواده های غیر اصیل رشد می کنند». این ها گل های زیبایی هستند که از زباله ها روییده اند و زیرشان متعفن است.

در این مثال، زیبایی باصره موجود است اما زیبایی عاقله مفقود، چرا که عقل انسان می رنجد.

بنابراین چیزی که به کمال هستی برمی گردد، زیبایی و جمال حقیقی است و ذات اقدس اله، همان طور که در دعای سحر و سایر ادعیه آمده است، جمال محض و جمیل محض است؛ «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک مِنْ جَمَالِک بِأَجْمَلِهِ وَ کلُّ جَمَالِک جَمِیلٌ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک بِجَمَالِک کلِّهِ» ذات اقدس اله، هستی محض و جمیل محض است. هر جا زیبایی موجود است، به هستی برمی گردد و هر جا نقص وجود دارد، به عدم برمی گردد.

اینکه ما می گوییم فلان تابلو زیبا نیست، یعنی باصره ما از دیدن آن می رنجد. یعنی آن لذت را از دست می دهد و این از دست دادن لذت، رنج است. به عبارت دیگر، هر چه به اصل هستی بر می گردد، مصداق کمال و جمال وجودی است، پس ذات اقدس اله که هستی محض است، زیبایی محض هم است. در واقع، خداوند ما را در بهترین ماه ها و در بهترین فرصت های ماه مبارک رمضان یعنی سحر، به جمال خوانی خود دعوت کرده است. این کمال و جمال محض، وقتی نظام کیهانی را خلق و تشریح می کند یقینا این نظام، نظام زیبایی خواهد بود. در قرآن کریم آمده است: «اللّهُ خالِقُ کلِّ شَیءٍ» یعنی هر چه مصداق شی ء است، مخلوق خداست و چیزی نیست که در جهان، شی ء به او اطلاق شود و آفریده خداوند نباشد. در آیه دیگری می فرماید: «الَّذِی أَحْسَنَ کلَّ شَیءٍ خَلَقَهُ» یعنی هر چه آفرید زیبا آفرید؛ همه چیز حسن و زیباست و نقصی در او نیست، چرا که زیبایی هر موجودی به آن است که دستگاه و سازمان درونی او با هدفمندی او هماهنگ باشد، یعنی راهی که در پیش دارد، هدفی که پیشاپیش اوست و دستگاه داخلی او با هم هماهنگ باشند، به طوری که بتواند با پیمودن این راه به آن هدف برسد. چیزی که بی هدف است، زیبا نیست. چیزی که راه و هدف دارد ولی ابزار ندارد که بتواند آن راه را طی کند تا به هدف برسد، آن هم زیبا نیست.

اینکه خداوند فرمود همه چیز را زیبا آفرید و از این زیباتر ممکن نیست، سرّش همین است. پس در یک آیه فرمود: «اللّهُ خالِقُ کلِّ شَیءٍ» و در آیه دیگر فرم

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.