پاورپوینت کامل جوان و آرامش(۲) ۱۰۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل جوان و آرامش(۲) ۱۰۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل جوان و آرامش(۲) ۱۰۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل جوان و آرامش(۲) ۱۰۳ اسلاید در PowerPoint :

۷۷

در قـسـمـت اول از ایـن بحث گفته شد که رسیدن به آرامش، در گرو شـنـاخت اضطراب و
نگرانی و مبارزه با علل آن است. از این رو با اسـتـفاده از آیات قرآن و روایات
معصومین(ع) و سخنان دانشمندان ریـشـه هـای نـگرانی را مورد بررسی قرار داده و در
بحث راه های درمـان نـگـرانی و تحصیل آرامش به یک عامل اساسی که همان تقویت ایـمـان
اسـت، اشـاره کـردیـم و از زوایای مختلف به نقش اضطراب زدایی و آرام بخشی ایمان
پرداختیم.

ادامه بحث

ایمان، انسان را در برابر عوامل تهدیدکننده حیات او به یک موجود غـیـر قابل شکست
تبدیل می کند. در مواردی که دشواری های زندگی، شـخصیت انسان را نشانه می گیرد،
اتکای به خداوند در روح او اثر عـمیق و غیرقابل انکار می بخشد. نوع برخورد و وضعیت
روانی مردم مـومـن بـا عـکـس العمل و وضعیت روحی افراد مادی و بی ایمان در بـرخـورد
با حوادث، قابل مقایسه نیست. به یکی از بانوان مسلمان در مـدیـنـه خبر رسید که در
جنگ احد سه تن از عزیزان خود را از دسـت داده اسـت. پس از شنیدن این خبر او برای
حمل اجساد کشتگان خـود بـا شتری عازم جبهه احد گردید. پیکر بی جان عزیزانش را بر
شـتـری حمل کرد و به مدینه بازگشت. در نیمه راه به عایشه، همسر رسـول اکـرم(ص)
برخورد کرد. همسر پیامبر پرسید: از رسول خدا چه اطـلاعـی داری؟ ایـن بانوی مصیبت
دیده با متانت و آرامش خاصی که از ایـمـان مـحکم و استوارش سرچشمه می گرفت، پاسخ
داد: من مژده ای بـرای شـما دارم و آن این که در جنگ به پیامبر آسیبی نرسیده اسـت و
در بـرابـر چـنین نعمت گران قدر و بزرگی هر گونه مصیبتی کـوچـک و قـابل تحمل است.
همسر پیامبر از او پرسید: این اجساد، چه کسانی هستند؟ در پاسخ گفت: یکی جسد شوهرم و
دیگری جسد فر زندم و سومی جسد برادرم است و همه را با خود به مدینه می برم تا به
خاک بسپارم.۱

مکاتب مادی هرگز نتوانسته اند چنین زنان و مردان فداکاری تربیت کـنـنـد، حـال این
که در تاریخ اسلام از این وقایع زیاد دیده می شـود. دیل کارنگی می گوید: (پدرم زیر
بار قرض و گرفتاری و فلاکت و بـدبـختی رفته بود که سلامت خود را از دست داد. پزشک
به مادرم گـفـت: بیش از شش ماه از عمر پدرم باقی نمانده است; پدرم مکررا تـصـمیم
گرفت به وسیله طناب به زندگی خود خاتمه بخشد یا خود را تـسلیم امواج رودخانه کند.
سال های بعد پدرم برای من تعریف کرد و گـفـت: یـگانه عاملی که در آن موقع من را از
انتحار بازداشت، ایـمان راسخ و استوار مادرت بود. او عقیده داشت: اگر خداوند را
دوسـت بـداریم و از اوامرش اطاعت و پیروی کنیم، همه کارها اصلاح خـواهـد شـد. حـق
بـا مادرم بود; سرانجام همه کارها اصلاح شد[ و ]پـدرم چـهل و دو سال دیگر به خوشی
زندگی کرد. دین به من ایمان و امید و شهامت می بخشد و هیجان و اضطراب و ترس و
نگرانی را از من دور می کند.)۲

کـسـی کـه تلاش گسترده ای دارد وقتی ببیند از کارش قدرشناسی نمی شـود، دچـار رنـج و
انـدوه مـی گردد; اما مردان خدا و افراد با ایـمـان هـرگز انتظار پاداش و تشکر از
دیگران نداشته و به ثواب اخـروی چـشـم دوخـتـه انـد. سـوره (انـسان) درباره مدح اهل
بیت پـیـامـبـر(ص) بـه این جهت نازل شده که آنان بدون هیچ گونه چشم داشـتـی غـذای
خـود را بـه فقیر و اسیر و مسکین بخشیدند و چنین گـفـتـند: (انما نطعمکم لوجه الله
لانرید منکم جزاء ولاشکورا; ما تـنـهـا به خاطر خدا به شما غذا می دهیم و انتظار
پاداش و تشکر از شما نداریم.)۳

بـر این اساس علی(ع) می فرماید: (لایزهدنک فی المعروف من لایشکره لک فقد یشکرک علیه
من لایستمتع بشیء منه وقد تدرک من شکر الشاکر اکـثـر مـمـا اضاع الکافر والله یحب
المحسنین; به خاطر ناسپاسی افـراد، از کـار نـیک مضایقه نکنید، چرا که در عوض گاهی
کسی از تـو سـپاس گزاری می کند که از عمل نیکت بهره ای نبرده و چه بسا اثـر ایـن
شـکرگزاری بیش از ناسپاسی افراد ناسپاس است و خداوند نیکوکاران را دوست می دارد.)۴

ایـمـان، انسان را از منفی گرایی و بدبینی به مردم که خود عامل مـهـم اضطراب است،
باز می دارد. مومن به پیروی از قرآن، بدبینی را از گناهان بزرگ می داند و کار
دیگران را حمل بر صحت می کند. تـسـلـیم شدن در مقابل قضاهای حتمی و راضی شدن به
مقدرات که از آثـار ایمان است، زندگی را دل پذیر و مطبوع می سازد. علی(ع) می
فـرمـایـد: (انـکم ان رضیتم بالقضاء طابت عیشکم وفزتم بالغناء; اگـر بـه مـقـدرات
حتمی راضی شدید، زندگی شما شیرین و گوارا می شود و از غنا برخوردار می گردید.)۵

لـسـوفـان و روان شـنـاسان نیز به این اصل مهم تاکید کرده اند; ویـلیام جیمز می
گوید: (حوادث را آن طوری که هست بپذیرید و خود را آمـاده سـازیـد کـه هـمان طور
قبولش کنید، زیرا پذیرش آن چه اتـفـاق می افتد اولین قدم در مغلوب کردن نتایج مصایب
و بدبختی هـا است).۶ البته این توصیه ها در پاره ای از موارد با توجه به تـفـاوت
روحـیـه افـراد کم و بیش اثر مثبت دارد، ولی هرگز بدون پـشـتـوانـه ایـمان و مذهب
در برخورد با حوادث سنگین و دردناک، افـکار پریشان و آشفته آرام نمی گیرد. کسی که
متکی به منطق دین اسـت، در نـظـام آفـریـنش هیچ چیز جز اراده خداوند را موثر نمی
دانـد و مـعـتـقد است که رنج های خارج از اختیار انسان از جانب پـروردگـار مهربان و
برای تطهیر قلب و ارتقای درجه مقدر گردیده اسـت. از ایـن رو هـرگـز اجازه نمی دهد
که مصایب و مشکلات، قدرت روحـی او را فـلـج نماید و در هر شرایطی کشتی وجودش را به
ساحل آرامـش و صـفـا مـی رسـاند. در روایت است که امام باقر(ع) برای عـیادت از جابر
بن عبدالله انصاری به منزل ایشان تشریف بردند و از حـال وی جویا شدند. جابر گفت:
حالتی یافته ام که پیری را بر جــوانـی و بـیـماری را بـر تـن درستی و مرگ را بر
زندگی ترجیح می دهم.

حضرت فـرمـودند: اما ما خاندان پیامبر چنین نیستیم; اگر خداوند بـیـماری یا تن
درستی، جوانی یا پیری، مرگ یا زندگی را برای ما اراده فرماید، از دل و جان می
پذیریم.۷

باباطاهر می گوید:

یکی درد و یکی درمان پسندد

یکی وصل و یکی هجران پسندد

من از درمان و درد و وصل و هجران

پسندم آن چه را جانان پسندد

به راستی چه عنصری جز ایمان می توانست بانوی قهرمان کربل، حضرت زیـنـب(ع) را در
بـرابر انبوه مصیبت ها چنین مقاوم سازد، آن جا کـه می گوید: (ما رایت الا جمیلا; جز
زیبایی ندیده ام).۸ آرامش و وقـار و تـسلط زینب(س) بر روح و کلمات خود آن چنان بود
که گویا هیچ اتفاقی نیفتاده است.

اسـتاد مطهری یکی از آثار ایمان مذهبی را آرامش خاطر می داند و مـی گوید: (انسان
فطرتا جویای سعادت خویش است. از تصور وصول به سـعادت، غرق در مسرت می گردد و از فکر
یک آینده شوم و مقرون به مـحـرومیت لرزه بر اندامش می افتد، سخت دچار دلهره و
اضطراب می گـردد. آن چـه مـایه سعادت انسان می گردد. دو چیز است:

۱ـ تلاش

۲ـ اطـمـینان به شرایط محیط

موفقیت یک دانش آموز معلول دو چیزاسـت :

سـعـی و تـلاش خـودش[ و] دیـگر مسـاعدت و آمـادگـی محیط مدرسه و تـشـویـق و تـرغـیب
و تقدیر اولیای مدرسه. یک دانش آموز ساعی و کـوشـا اگـر به محیطی که در آن جا درس
می خواند و معلمی که آخر سـال نـمـره مـی دهـد اعتماد نداشته باشد و نگران یک رفتار
غیر عـادلانـه بـاشد، در تمام ایام سال دلهره و اضطراب سراپای وجودش را می گیرد.

امـا تکلیف انسان با خودش روشن است و از این ناحیه اضطرابی[ به او] دسـت نـمـی
دهـد، زیـرا اضطراب از شک و تردید پدید می آید. انـسـان دربـاره آن چه مربوط به
خودش است شک و تردید ندارد; آن چـه کـه انـسـان را بـه اضطراب و نگرانی می کشاند و
آدمی تکلیف خـودش را دربـاره او روشـن نـمـی بـیند، جهان است; آیا کار خوب فـایده
دارد؟ آیا صداقت و امانت بیهوده است؟ آیا با همه تلاش ها و انـجـام وظـیـفـه ه،
پایان کار محرومیت است؟ این جا است که دلـهـره و اضـطـراب در مـهیب ترین شکل ها رخ
می نماید[ .در این مـواقـع] ایمان مذهبی به حکم این که به انسان که یک طرف معامله
است نسبت به جهان که طرف دیگر معامله است، اعتماد و اطمینان می بـخـشـد، دلهره و
نگرانی نسبت به رفتار جهان را در برابر انسان زایل می سازد و به جای آن به او آرامش
خاطر می دهد.)۹

مرگ از دیدگاه بزرگان

ایـمـان بـه خـدا و روز قیامت نگرانی از مرگ را از بین می برد. افـرادی کـه به مبدا
و معاد ایمان دارند، از مرگ متنفر نیستند، چـون مـعتقدند که با فرارسیدن مرگ دروازه
جهان دیگری به رویشان گـشـوده مـی شـود و بـه زنـدگی ابدی و نعمت های جاویدان دست
می یـابـنـد. بـر این اساس عامل دیگر اضطراب که همان احساس پوچی و فـناپذیری است،
از میان می رود. مرگ در نظر مومن دریچه ای برای رسـیـدن به سرای دیگر و انتقال از
دنیای گذران به آخرت جاویدان اسـت. امام حسین(ع) می فرماید: مرگ برای شما همانند
پلی است که از محیط رنج و زحمت عبورتان می دهد و به بهشت وسیع و نعمت هایش مـی
رسـانـد. کدام یک از شما بی میل و ناراضی است که از تنگنای زندانی به کاخ مرفهی
منتقل گردد.۱۰

جـلال الـدیـن محمد بلخی در کتاب مثنوی آورده است که حمزه، عموی پـیامبر اسلام در
دوران جوانی وقتی به میدان جنگ می رفت، زره می پـوشـید تا بدنش از ضربات شمشیر و
نیزه دشمن مصون باشد; ولی پس از آن کـه دعـوت رسـول گـرامـی را اجابت نمود و اسلام
را پذیرفت تـغـیـیـر روش داد و مـوقـعی که برای جهاد با کفار و مشرکین به مـیـدان
کارزار می رفت، زره در بر نمی کرد. به او گفتند: تو در بحبوحه جوانی و در اوج قدرت
و نیرومندی زره می پوشیدی و به جنگ مـی رفـتـی و اکنون که پیر و ضعیف شده ای، بدون
زره مقابل دشمن ظـاهـر مـی شوی; مگر نه این است که خداوند در قرآن شریف فرموده
اسـت: (ولاتـلقوا بایدیکم الی التهلکه; با دست خود خویشتن را به هـلاکت نیفکنید)،
چرا تو با این کار متهورانه به استقبال خطر می روی؟ حمزه در پاسخ گفت:

گفت حمزه چون که بودم من جوان

مرگ می دیدم وداع این جهان

سوی مردن کس به رغبت کی رود

پیش اژدرها برهنه کی شود

لیک از نور محمد من کنون

نیستم این شهر فانی را زبون

آن که مردن پیش چشمش تهلکه است

امر لاتلقوا بگیرد او به دست

وآن که مردن پیش او شد فتح باب

سارعوا آید مر او را در خطاب۱۱

عـلی(ع) درباره مرگ چنین می گوید: به خدا قسم آن چه به من وارد شـده است، چیزی نیست
که برایم ناپسند باشد و برای مرگ جز مانند جـویای آب که به آب می رسد و خواهانی که
خواسته خود را دریابد، نیستم و آن چه نزد خدا است، برای نیکوکاران بهتر است.۱۲

بـرخورد ما با موضوع مرگ تا حد زیادی به شناخت ما از مرگ بستگی دارد. مـی توان گفت
عده ای بر اثر جهل و ناآگاهی از ماهیت مرگ، از آن مـی تـرسـنـد. کسی که از برق بی
اطلاع است، از دست زدن به کـلـید برق اجتناب می ورزد و سیم برق را دست کاری نمی
کند، چون مـی تـرسـد دچـار بـرق گـرفتگی شود. حضرت امام حسن عسکری(ع) می فـرمـاید:
امام هادی(ع) بر یکی از اصحابش که در آستانه مرگ بود وارد شـد، او می گریست و بی
تابی می کرد. حضرت به وی فرمود: ای بنده خدا این که از مرگ می ترسی، برای این است
که نمی دانی مرگ چـیست؟ سپس امام(ع) مرگ را به حمام تمیزی تشبیه فرمود که انسان
آلـوده ای وارد آن مـی شـود و او را از هر گونه غم و اندوه شست وشو می دهد.۱۳

نگرانی از مرگ گاهی بر اثر دل بستگی به زندگی دنیا و علاقه مفرط بـه مـال و مقام
است. مردی از امام مجتبی(ع) پرسید: چرا مرگ را نـاخـوشایند می دانیم و دوست نداریم؟
امام فرمود: این، به خاطر آن اسـت کـه آخـرت را ویـران و دنیای خود را آباد کرده
اید. از ایـن رو اکـراه دارید که از آبادی به ویرانی بروید.۱۴ اما مومن کـه از
تـعـلقات مادی رهایی یافته و برای کوچ کردن خود را مهیا ساخته و در انتظار لقاءالله
است، از مرگ خوف و هراسی ندارد.

۲. دعا درمانی:

ثـمـر نـرسـیدن تلاش ها در زندگی چه بسا ممکن است انسان را برای هـمیشه از پیروزی
نهایی مایوس گرداند، اما دعا چون بارقه امیدی اسـت کـه در کانون دل انسان می درخشد
و ابرهای یاس و اضطراب را از آسـمـان دل کنار می زند، دعاکننده خود را با قدرتی
مرتبط می بـیـنـد کـه مـشکل و آسان برای او مطرح نیست و گشودن بن بست ها بـرای او
کـاملا فراهم و میسر است. این امیدواری که از دعا برمی خـیزد همانند خون تازه ای در
شریان های جان آدمی جاری می شود و او را از نـگـرانی نجات می دهد. در سایه دعا و
مناجات با خدا و تـوجه به مبدا هستی احساس پوچی و بیهودگی از بین می رود. شواهد و
قـرایـن نـشـان مـی دهـد که حجم مشکلات روانی با پیش رفت تمدن صـنـعتی افزایش چشم
گیری پیدا کرده است و گویا این امور به قول الـکـسیس کارل: (کفاره ای است که ما
باید در ازای تمدن صنعتی و تـغـیـیـراتـی کـه در طرز زندگی ما داده است، ادا
کنیم)۱۵. دیل کـارنـگـی پـس از ارائه آماری از آمریکا که به طور متوسط هر سی وپـنج
دقیقه یک نفر انتحار می کند و هر دو دقیقه یک نفر دیوانه مـی شـود، می گوید: (اگر
مردم از تسکین خاطر و آرامشی که دین و عبادت به آدمی می بخشد نصیبی داشتند، ممکن
بود از اغلب این به خودکشی ها و بسیاری از دیوانگی ها جلوگیری کرد.)۱۶

بـر ایـن اسـاس در روایات اسلامی از دعا به عنوان سپر و سلاح یاد شـده است. علی(ع)
می فرماید: (الدعاء ترس المومن; دعا سپر مومن اسـت).۱۷ رسـول گـرامـی اسـلام(ص)
نـیـز می فرماید: (الدعاء سلاح المومن; دعا سلاح مومن است.)۱۸

بـدیـهی است که سپر و اسلحه از ابزارهای دفاعی انسان است و دعا بـه عـنـوان سـلاحـی
برنده در برابر شداید و سختی ها و ناملایمات زنـدگی و سپری نفوذناپذیر در مقابل
هجوم گسترده مشکلات تلقی شده اسـت. امـروزه روان پزشکی به این امر مهم پی برده و به
قول دیل کارنگی: (روان پزشکی همان چیزهایی را تعلیم می دهد که پیامبران تـعلیم می
دادند، چون پزشکان روحی دریافته اند که دعا و نماز و داشـتـن یـک ایمان محکم به
دین، نگرانی، تشویش، هیجان و ترس را کـه مـوجـب بـیم بیش تری از ناخوشی های ما است،
برطرف می سازد. یـکـی از پیشوایان علم مزبور می گوید: (کسی که حقیقتا معتقد به مذهب
است، هرگز گرفتار امراض عصبی نخواهد شد).۱۹

الـکـسـیـس کـارل، جـراح دانشمند و فیزیولوژیست محقق فرانسوی و گـیـرنـده بزرگ ترین
افتخار علمی جهان یعنی جایزه نوبل در مورد دعـا مـطـالـب سـودمندی دارد، او در
مقاله ای می نویسد: (دعا و نـمـاز قـوی تـریـن نـیـرویی است که انسان می تواند
تولید کند; نـیـرویـی اسـت کـه چـون قوه جاذبه به زمین وجود حقیقی و خارجی داد).۲۰
و در جـای دیگر می گوید: (نیایش را نباید با مردفین هم ردیـف دانـسـت، زیرا نیایش
در همین حال که آرامش را پدید آورده اسـت بـه طـور کـامـل و صحیحی در فعالیت های
مغزی انسان یک نوع شـگـفـتـگـی و انبساط باطنی و گاه قهرمانی و دلاوری را تحریک می
کـنـد).۲۱ گاندی که پس از بودا بزرگ ترین پیشوای هندوستان بود، مـی گـفت: (اگر دعا
و نماز نبود، من مدت ها قبل دیوانه و مجنون شده بودم).۲۲

دیـل کـارنگی می گوید: (دعا کردن سه احتیاج اصلی روان شناسی را کـه هـمـه کـس اعـم
از مومن و مشرک در آن سهیم است، برآورده می کند:

الـف) در مـوقع دعا کردن آن چیزهایی را که باعث زحمت و ناراحتی مـا شده است بر زبان
جاری می سازیم; دعا کردن همان عمل یادداشت کردن روی کاغذ را انجام می دهد.

ب) هـنـگام دعا کردن این احساس به ما دست می دهد که یک شریک غم پـیدا کرده ایم و
تنها نیستیم. تمام پزشکان روان شناس تایید می کـنـند که وقتی ما گرفتار هیجان و غم
های فشرده در سینه و تالم روحـی هـستیم، برای معالجه لازم است مشکلات و گرفتاری های
خود را بـرای کسی بگوییم و به اصطلاح درد دل خود را خالی کنیم. وقتی که مـا نمی
توانیم به هیچ کس دیگر بگوییم، همیشه می توانیم خداوند را محرم اسرار خود قرار
دهیم.

ج) دعا کردن انسان را وادار به کار می کند).۲۳

وقـتـی انـسان بتواند در تمامی حالات و لحظات با خدای خود راز و نـیـاز کـند و
دردها و نگرانی هایش را به او عرضه دارد و از او در غـلـبـه بر مشکلات مدد بجوید،
بدون شک از تنهایی بیرون خواهد آمـد. کسی که با ذکر

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.