پاورپوینت کامل توحید در نگاه امام علی (ع) ۹۴ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل توحید در نگاه امام علی (ع) ۹۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل توحید در نگاه امام علی (ع) ۹۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل توحید در نگاه امام علی (ع) ۹۴ اسلاید در PowerPoint :
۵۸
با توجه به نام گذاری امسال به سال امیر مومنان بر آن شدیم بحث تـوحـیـد را از منظر امام علی(ع) بررسی کنیم تا عرفان حق را از بـیـان رادمردی مطالعه کنیم که ذات باری را با تمام وجود یافته و صلای (لو کشف الغطإ ماازددت یقینا)۱ را با ندای (لم اکن لاعبد ربـا لم اره)۲ به هم آمیخته و یک جا به گوش عارفان نواخته است. کـسـی کـه لـقـای الهی را در دنیا درک کرده و به مرتبه فنای فی الـلـه صـعـود نـمـوده، بهتر می تواند از خدا و صفات جمالش سخن بگوید.
در نـوشـتـار پیش بیان کردیم که در قرآن کریم بر اثبات وجود حق تـعـالـی هم چون کتاب های کلامی، دلایلی اقامه نشده است و این به دو دلیل است:
اول این که، خداگرایی و خداپرستی در جوهره جان انسان ها گذاشته شـده و بـا فـطرت عقل و دل در آمیخته است و از این رو نیازی به برهان ندارد؛
دوم ایـن که، اکثر قریب به اتفاق مخاطبان قرآن در عصر نزول آن، اهـل کـتـاب و مشرکان بوده اند و هیچ یک از این گروه ها درباره اصـل وجـود بـاری تـعالی تردیدی نداشته اند تا قرآن با آنان به مـقـابـلـه بـرخیزد. افراد اندکی هم که بر اثبات وجود خدا دلیل مـنطقی مطالبه می کرده اند، شاید نظر آن ها جست وجوی دلیل روشن تری بوده است.
قرآن شریف از وجود گروهی که به حسب ظاهر از منکران مبدا و معاد بـه حساب می آمدند، خبر می دهد. اینان که به دهریون معروف اند، (دهـر) و (طـبـیـعت) را مانند ماتریالیست های جدید همه کاره می دانـسـتـنـد. قـرآن مـجـید می فرماید: (وقالوا ما هی الا حیاتنا الـدنیا نموت و نحیا و ما یهلکنا الا الدهر وما لهم بذلک من علم ان هـم الا یظنون۳؛ آنان چنین پنداشتند جز زندگانی دنیای ما چیز دیـگـری نـیست، می میریم و زنده می شویم، و ما را جز طبیعت هلاک نمی کند. و به این هیچ دانشی ندارند و جز گمان نمی برند.)
اکـثر قاطع دهریون، مخاطبان اهل کتاب و مشرکین بوده اند که اصل مـبـدا و مـعـاد را قـبـول داشـتـند، با این حال پرستش بت ها و مـعـبـودهـای سـاخـتگی را واسطه فیض می دانستند: (ما نعبدهم الا لـیقربونا الی الله زلفی۴؛ ما آن ها را نمی پرستیم جز برای این که ما را به خدا نزدیک سازند.)
دهـریها به یک حیات و سپس مرگ، بیش تر عقیده نداشتند، در صورتی کـه مـشـرکین به حیات بعد از مرگ معتقد بودند؛ لیکن خرافه ها و پـیـرایـه هـایـی بـسـتـند و به معاد جسمانی مبتنی بر زنده شدن استخوان ها نیز ایراد گرفتند.
آیه فطرت و خداشناسی
بعضی متفکران بر این باورند که در قرآن بر اثبات وجود آفریدگار آیـاتـی ذکـر شده است که روشن ترین آن ها را آیه ذیل است: (افی الـلـه شک فاطر السموات والارض۵؛ مگر درباره خدای متعال که خالق آسمان ها و زمین است، شکی هست؟)
در پـاسـخ می گوییم این آیه هیچ ارتباطی با منکران خدا ندارد و در صـدد اثـبـات وجود مبدا متعال نیست، زیرا در آغاز آیه (قالت رسـلـهـم) دارد؛ بـه این معنا که رسولان به اقوام مشرکین گفتند: آیـا در خـالقیت خدا شک دارید؟ شما که می دانید خدا خالق آسمان هـا و زمین است، چرا بت ها را معبود خود قرار می دهید؟! مشرکان در تـوحـید ذات و خالقیت تردیدی نداشتند، انحراف آنان در توحید عـبـادت بـود. ایشان در پی معبودهای محسوس و ملموس بودند و اگر گـاهـی آهـنـگ منکرانه ای از خود نشان می دادند، از روی عناد و دشـمـنـی بود. به همین دلیل در آیه ای به پیروان انبیا در قبال مـشـرکـان تـذکـر مـی دهـد: (ولا تسبوا الذین یدعون من دون الله فـیـسـبـوا الله عدوا بغیر علم۶؛ ناسزا نگویید به کسانی که غیر خـدا را مـی خـوانند، که آنان از روی دشمنی و جهل به خدا ناسزا خواهند گفت.)
در پـایـان آیه فطرت می فرماید: (یدعوکم لیغفر لکم من ذنوبکم۷؛ [رسـولان] شـمـا را بـه خـدا دعـوت مـی کـنـند تا گناهان شما را بـبـخـشـایـد). با توجه به این که مشرکان همواره از بت ها بخشش گـنـاهانشان را می طلبیدند، شاهد روشنی است بر مدعای ما که این آیـه در صدد نفی معبودهای ساختگی و دعوت به توحید در عبادت است نه اثبات صانع.
از منظر قرآن و برهان خلقت، هستی خدا از روشن ترین بدیهیات است و انکار خدا از اثباتش به مراتب مشکل تر است.
کی رفته ای ز دل که تمنا کنم تو را
کی بوده ای نهفته که پیدا کنم تو را
بیدلی در همه احوال، خدا با او بود
او نمی دیدش و از دور خدایا می کرد
توحید از منظر علوی
بـا تـوجـه به آن چه گذشت باید دید آیا نهج البلاغه نیز از شیوه قـرآنـی استفاده کرده است، و آیا براهینی که در اثبات خدا آمده به گونه مستقیم است یا خیر؟
نـگـارنـده بـر این باور است که حضرت علی(ع) نیز در نهج البلاغه شـیـوه قـرآنی را اتخاذ کرده است؛ به این معنا که تنها به آثار حـکمت و صنع و تدبیر پرداخته است تا بر ایمان خداباوران افزوده شـود، امـا در گـفـتار معمولی و بحث با منکران مبدا و معاد، بر اثبات خدای متعال به دلیل متوسل شده است.
بـدون تردید مخاطبان خطبه های امیرمومنان دهری ها نبودند، بلکه مـومـنـان فاضل و رزمندگان و منافقان بودند که همه آنان در اصل وجـود حـضـرت حـق تردید نداشتند. بی شک نظم حیرت آور در ساختار مـوجـودات و حـکـمـت های به کار رفته در اندام آن ه، انسان را بـهـتر با مدبر و ناظم حکیم آشنا می کند. تکیه اصلی نهج البلاغه بر توحید ذات و صفات و هم چنین بیان آثار صنع و منزه ساختن ذات بـاری تـعـالـی از هرگونه صفات امکانی و زمانی است، و اگر گاهی وضـع اسـفـناک منکران را یادآوری می کند، به گونه فرعی است. به گـفـتـه شهید مطهری: (بحث های توحیدی نهج البلاغه را شاید بتوان اعـجاب انگیزترین بحث های آن دانست. بدون مبالغه این بحث ها… در حـد اعـجاز است… قسمتی از آن ها از نوع مطالعه در مخلوقات و آثـار صنع و حکمت الهی است. در این قسمت گاهی نظام کلی آسمان و زمـیـن را مـطـرح می کند. گاهی موجود معینی را مثلا سخفاشز یا سطاووسز یا سمورچهز را مورد مطالعه قرار می دهد۸…)
مـبـاحث الهیات در نهج البلاغه بیش تر جنبه تعقلی و فلسفی دارد. امـام الـحکما به قدری در عرصه الهیات اوج گرفته که امثال احمد امـیـن هـا گـرفتار توهماتی شده اند و گفته اند: عرب ها پیش از تـرجـمـه کـتاب های یونانی از این نوع مباحث بی خبر بودند، این سـخـنـان را بعدها آشنایان به فلسفه به صورت خطبه درآورده و به امـام عـلـی نـسـبـت دادنـد. غافل از این که از این معارف بلند عـقـلانـی، عـرب و عـجم اطلاع نداشتند. این علی است که آفاق فکرش مـافـوق زمـان و مکان قرار دارد و باب علم نبوت، آشنا به اسرار قـرآن و آمـوزگـار کـل بـشر است. مفاهیم بلندی که درباره توحید بـیان داشته نه پیشینیان بدان دست یافتند و نه حکیمان یونانی و غـیـر یـونـانی، چرا که حضرت علی(ع) به تعبیر خودش: (قله بلندی اسـت کـه چـشـمـه سارهای علم و حکمت از دامنش سرازیر شده و مرغ بلند پرواز اندیشه بشری به بلندای آن نرسیده است.)۹
امـام حـکـیـمـان در نهج البلاغه راه های معرفت الهی را از طریق ارائـه مـوضـوعـات مختلف بیان می دارد؛ گاهی عقل بشر را به نظم دقـیـق و سـاختار موجودات جهان متوجه می کند تا از این طریق به حـکـمت و اتقان صنع و تدبیری که در اندام هریک از آن ها به کار رفـتـه بـیـنـدیشند و معرفت پیدا کنند و زمانی هم از طریق درهم شـکستن تصمیم ها آنان را به سوی معرفت الهی رهنمون می سازد. با وجـود ایـن بیش تر مباحث توحیدی، جنبه تعقلی و فلسفی محض دارد، که در این جا سه طریق را بیان می کنیم:
راه اول: اتقان صنع و نظم و حکمت
عـلـی(ع) در این راه، منطق تجربی را به کار گرفته، اتقان صنع و هـدف مـنـدی را در ساختمان برخی از موجودات خرد و کلان و زمین و آسمان نشان می دهد که به چند نمونه بسنده می کنیم:
۱) مـورچـگان:
امام برای ورود به این بحث ابتدا به طور کلی سخن مـی گـویـد سـپـس سـاختمان مورچه را به تفصیل بیان می کند و می فـرمـایـد: (الا یـنـظـرون الی صغیر ما خلق کیف احکم خلقه واتقن تـرکیبه و فلق له السمع والبصر وسوی له العظم والبشر…۱۰؛ آیا بـه مـخـلـوقـات کـوچـک پـروردگار نمی نگرند که چگونه به آن ها اسـتحکام بخشیده و ساختار آن ها را از نظر نظم و ترکیب، متقن و اسـتـوار آفـریـده و بـه آنـان گـوش و چـشـم عطا کرده و پوست و اسـتـخـوانـشـان را نظام بخشیده است). سپس می فرماید: (به همین مـورچـه بـا جـثـه کوچک و اندام ظریفش بنگرید که چگونه لطافت و ظـرافـت آفـرینش او از قلمرو چشم تیزبین و درک انسان باریک بین خـارج اسـت. با وجود کوچکی اندام چه طور بر روی زمین می جنبد و بـرای بـه دست آوردن روزی تلاش می کند. دانه ها را به لانه اش می بـرد و آنـهـا را در جـایـگاه مخصوصی نگه می دارد. در فصل گرما بـرای زمـسـتان ذخیره می کند. روزی مورچگان از خزانه غیب تضمین گـردیـده و خـوراک مـوافـق طبعشان خلق و فراهم شده است. خداوند مـنـان از او غفلت نکرده و از پاداش و تلاشش او را محروم نساخته است، اگرچه آن مورچه در اعماق سنگی سخت و هموار و یا در میان صخره خشک و بی آب قرار داشته باشد. اگر در مجاری خوراک و بـخش های بالا و پایین معده و گوارش آن و عضلاتی که برای حفاظت ایـن دسـتـگاه خلق شده و هم چنین در ساختمان چشم ها و گوش هایش بـیـنـدیشی، متعجب شده و به شگفتی خلقتش اعتراف خواهی کرد. هیچ آفـریـننده و قدرتی در آفرینش این حشره با خدا شریک نبوده است، و اگر طرق خرد را بپیمایی و به انتهای تحقیق برسی، منطق و دلیل بـه تو خواهد گفت: آفریننده این مورچه کوچک همان آفریدگار درخت عـظـیـم الجثه خرما است، زیرا با تمام تفاوت هایی که دارند، هر دو از ساختار دقیق و پیچیده و مشابهی برخوردارند.)۱۱
سـپـس مولا علی(ع) به حکمت آفرینش آسمان، هو، باد و آب، گیاه و درخـت و سـنگ، اختلاف شب و روز و جریان دریاها و کوه ها و بلندی قله ها و اختلاف زبان ها می پردازد و این گونه استنتاج می کند و گویا فریاد برمی آورد:
(وای بـر آن کس که ناظم و مدبر این ها را منکر شود و گمانه زند که این امور به گیاهان مانند که زارعی ندارند (خود رو هستند) و بـرای شـکل های متنوع آن ها مصور و خالقی نیست. اینان بر مدعای خـود دلـیلی نیاورده اند، آیا ممکن است ساختمانی بدون سازنده و حتی خبایثی بدون جنایت کننده اتفاق بیفتد.)۱۲
پـس از آن، افکار را به ملخ متوجه می کند که اگر بخواهند زراعت را زیر و رو می کنند و بشر را یارای آن نیست که از نفوذ ملخ ها در مزرعه ها جلوگیری به عمل آورد.۱۳
سپس بی درنگ چنین استنتاج می کند:
(… فـتـبـارک الـله الذی یسجد له من فی السموات والارض طوعا و کـرها…۱۴؛ مبارک و بزرگ است خداوندگاری که آن چه در آسمان ها و زمـیـن اسـت از روی مـیـل و اختیار و یا اکراه و اجبار او را سـجده می کنند و در مقابل ذات اقدس احدیت خضوع می کنند، صورت و جـبـیـن بـرایش به خاک می سایند، و طوق اطاعت و بندگی او را در حـال تندرستی و ناتوانی به گردن می اندازند و از ترس (مقام عدل و حکمت) او زمان اختیار خود را به وی می سپارند.)
۲) عجایب خلقت طاووس:
امیرمومنان علی(ع) می فرماید: (ومن اعجبها خلقاالطاووس الذیاقامه فـی احـکـم تـعـدیـل و نـضد الوانه فی احسن تنضید…۲۵؛ و شگفت انـگـیـزتـر آن پرندگان در آفرینش، طاووس است که خالق او را در مـوزون تـرین صورت آفرید که آن را در استوارترین هیئت پرداخت و رنـگ هـای آن را به نیکوترین ترتیب مرتب ساخت (به زیباترین رنگ هـا آن را رنگ آمیزی کرد)، شاه پرهای آن را با بال هایش روی هم قـرار داد، دمـی بلند و زیبا برایش ساخت. به هنگام حرکت به سوی جفت خویش آن را از هم می گشاید و هم چون چتری بر سر خود سایبان مـی سـازد که گویی بادبان کشتی است که ناخدایش آن را برافراشته و هـر لـحـظـه آن را بـه سویی می چرخاند. این همه زیبایی و رنگ آمـیـزی، او را در دریـایـی از غـرور فـرو مـی بـرد و با حرکات مـتـکـبرانه اش به خود می نازد و می بالد…۱۶ گاهی سر را برمی گـردانـد و بـه بال های رنگین و دم خود خیره خیره می نگرد و از زیـبـایی پوششی که بال و پرش به او بخشیده و طوق هایی که بر سر و گردن دارد. قهقهه سر می دهد، اما آن گاه که به پاهایش نظر می افـکـند، فریاد شیون و ناله جانکاهی سر می دهد که بر همه آشکار است. گواه صادق او دردی است که در درون دارد.)
امام علی(ع) ساختمان شگفت پرندگان را دلیل (نظم) و (اتقان صنع) مـی دانـد. بـه قـول شهید مطهری این دلیل خیلی واضح است؛ (یعنی مـطـالعه در تشکیلات ساختمانی اشیا نشان می دهد که در ساختار آن ها عقل و حکمت دخیل بوده است.)۱۷
این خود یک دلیل مستقلی است که شایسته بحث و تحقیق است. (اتقان صـنـع) از مطالعه در ساختار موجودات به خوبی روشن می شود. حضرت عـلـی(ع) در نـهج البلاغه در موارد متعددی این حقیقت را به گونه مـبـسـوط بـیان کرده و از این طریق، اذهان را متوجه مدبر حکیم ساخته است.
راه دوم: شکستن همت ها و تصمیم ها
دومین راهی که نهج البلاغه درباره معرفت خدا مطرح کرده است، راه قـلـبی و تجربی است. علی(ع) می فرماید: (عرفت الله سبحانه بفسخ الـعـزائـم و حل العقود و نقض الهمم۱۸؛ من خدا را به وسیله فسخ شـدن تـصـمـیـم ها و باز شدن گره ها و شکستن همت های گرفته شده شـنـاخـتم). از این سخن معلوم می شود در ورای تصمیم ه، عقده، قـراردادهـا و همت ها قدرتی وجود دارد که می تواند اراده انسان و تـصمیم ها و قراردادها را درهم بشکند و از عزم و تصمیم اتخاذ شـده بـه گـونـه مـرموزی او را منصرف سازد. قرآن کریم نیز بدین حـقـیقت اشاره کرده است، آن جا که می فرماید: (واعلموا ان الله یحول بین المرء وقلبه۱۹؛ و بدانید که خدا میان آدمی و دلش حایل مـی گـردد.) اگـر مـشیت الهی تعلق نگیرد، هیچ اراده و تصمیمی و عقد و قراردادی تحقق پیدا نمی کند.
اگر تیغ عالم بجنبد ز جای
نبرد رگی تا نخواهد خدای
گاهی انسان ها در زندگی قاطعانه تصمیم سازی می کنند و یا اراده مـی کـنـنـد کاری را انجام دهند و هیچ گونه تردیدی در انجام آن نـدارنـد، امـا قـدرتی در جان آن ها پدید می آید که آنان را از تـصـمـیم باز می دارد و یا گره هایی در زندگی انسان ها به وجود مـی آید که هرگز راه حلی ندارد؛ لیکن ناگهان خداوند گره از کار انسان می گشاید و او را از بن بست نجات می دهد.
آیـا تـاکنون فکر کرده اید چگونه صاحب خانه شدید؟ آیا اندیشیده ایـد چگونه قرض سنگین شما پرداخت گردید؟ بسا آدمی در حال خشم و شـهـوت تـصـمـیـمی می گیرد که اگر عملی می شد، زندگی اش تباه و سـرنوشتش سیاه می گردید، لیکن یک قدرت غیبی او را از این تصمیم مـنـصـرف مـی کند و بین تصمیمش و عمل خارجی مانع ایجاد می کند. امـدادهـای غـیـب
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 