پاورپوینت کامل گزیده پژوهش ها;در برنامه ۵۲;رابطه علم و دین ۷۵ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل گزیده پژوهش ها;در برنامه ۵۲;رابطه علم و دین ۷۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل گزیده پژوهش ها;در برنامه ۵۲;رابطه علم و دین ۷۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل گزیده پژوهش ها;در برنامه ۵۲;رابطه علم و دین ۷۵ اسلاید در PowerPoint :

۳۵

بنفشه سادات حسینی

شماره اشتراک ۱۰۱۷۵، از سمنان:

محدوده علم

امروزه در زبان پارسی و عربی کلمه علم به دو معنای متفاوت به کار برده می شود: ۱.
معنای اصلی: دانستن در برابر ندانستن است. طبق این معن، اخلاق، ریاضیات، فقه،
دستور زبان، مذهب، زیست شناسی و نجوم همه علم اند.

۲ـ کلمه علم در معنای دوم، منحصراً به دانستنی هایی اطلاق می شود که تجربه مستقیم
حسی در داوری یا گردآوری آن ها دخیل باشند و علم در برابر همه دانستنی هایی قرار می
گیرد که آزمون پذیر نیستند. اخلاق، عرفان، متافیزیک و… همه بیرون از علم به معنای
دوم قرار دارند.

رشد علم به معنای دوم، عمده از آغاز رنسانس به بعد است در حالی که علم به معنای
مطلق آگاهی، تولدش با تولد بشر می باشد.

علم از دیدگاه اسلام، نوعی آگاهی است که در آن، نورانیت باشد و مقصود از نورانیت،
همان اشراق انوار الهی در افق روح آدمی است. هرکدام از شاخه های علم و معرفت بشری
از علوم تجربی و ریاضی گرفته تا علوم انسانی و تاریخ، در صورتی علم محسوب می شوند
که ابزاری برای شناخت خدا و رسیدن به آستانه قرب و رحمت او باشند وگرنه این همه با
تمام گستردگی اش برای انسان نه تنها علم نیست که حجاب کبری محسوب می شود و به قول
امام خمینی: (چه بسا که علم توحید هم انسان را به جهنم ببرد.)۱

طاهره سادات خاتمی

شماره اشتراک ۵۹۶۲، از تهران:

علم آموزی، ویژگی انسان

جهان آفرینش، سراسر کتابی است پر از مجهولات و (علم) از این پوشیده ها و مجهولات
پرده برمی دارد. (دانش)، کشف علت ه، دریافت واقعیات و پاسخ به چراها و چیست ها
است، طراوت بخش روان، پرورش دهنده عقل و ارضاکننده حس کنجکاو و پرسش گر آدمی است.

میل به آموختن و رغبت به دانستن، یکی از نعمت های بزرگ الهی است که حق تعالی آن را
مختص انسان قرار داد و علم را هم چون جامه ای زیب، بر تن او برازنده ساخت، خواهش
دانستن و لذت فهمیدن را در نهادش گذارد تا با بهره گیری از این سرمایه گران، عقل را
بپرور اند، وسعت درک و فهم خویش را گسترش دهد و با اندیشه در پدیده های هستی، مسیر
خودشناسی، حق شناسی و بالاخره خداشناسی را طی کند و در پی عمل به دستورات و قوانین
الهی به مقام آدمیت و کسب مدال خلیفهاللهی نایل گردد.

لیلا اشعری

شماره اشتراک۵۶۹۱، از اندیمشک:

مرز تحصیل علم

باید توجه داشت که تحصیل علم، مرزی ندارد و منحصر به زمان کودکی و جوانی نیست; تا
آدمی زنده است باید از فراگرفتن دانش کوتاهی نکند و به این فرموده پیامبر گرامی
اسلام جامه عمل بپوشد: (از آغاز زندگی تا پایان آن، دانش بطلب.)۲

درباره سکاکی، صاحب کتاب معروف مفتاح العلوم، و هم چنین برخی دیگر از علما نوشته
اند که تا دم مرگ به مطالعه و تعلیم و تعلم اشتغال داشته اند. درباره (جاحظ) که یکی
از بزرگ ترین دانشمندان نامی اسلام است، گفته شده: (در حالی که کتاب روی سینه اش
بود، جان سپرد.)۳

هم چنین درباره ابوریحان بیرونی، که یکی از نامورترین حکما و ریاضی دان معروف اسلام
است، نوشته اند: (او در بستر مرض افتاده بود، یکی از فقهای زمان که با او از پیش
دوستی داشته، به عیادتش می رود. بیرونی از او درباره یکی از مسائل (ارث) سؤالی می
کند. فقیه برای رعایت حال او از جواب دادن خودداری می کند و می گوید: اکنون چه جای
سؤال است؟ بیرونی به او می گوید: ای دوست، کدام یک از این دو بهتر است: این مسئله
را بدانم و بمیرم، یا نادانسته و جاهل درگذرم؟! فقیه پاسخ مسئله را می دهد و از
خانه خارج می شود. پیش از آن که به خانه خود برسد شنید که صدای شیون از خانه بیرونی
بلند است، برگشت دید او برای ابد چشم از این جهان فرو بسته است.)۴

مرضیه ولی پور

شماره اشتراک ۸۰۴۴، از اهر:

قلم، عامل بیداری

آیات سوره علق وقتی نازل شد که در محیط حجاز که محیط جهل بود، کسی برای قلم ارزش
قائل نبود و مردم در جهل و بی سوادی غوطه ور بودند. پر واضح است که اصلاحات جوامع
انسانی از قلم های مؤمن شروع شد. فساد و تباهی اجتماعات نیز از قلم های مسموم و
فاسد مایه می گیرد. تمام تمدن ها و علوم و پیشرفت هایی که در زمینه های مختلف به
دست آمده، بر محور قلم دور می زند. قلم، عامل بیداری اندیشه ها و افکار و شکل گرفتن
مذهب ها و سرچشمه هدایت و آگاهی بشر است. بی دلیل نیست که قرآن به قلم و آن چه با
قلم نوشته می شود، سوگند می خورد.

پایه اسلام از همان آغاز بر علم و قلم گذارده شد. اقوام عقب مانده و جاهل به قدری
در علم و دانش پیش رفتند که آن را به همه جهان صادر کردند. به اعتراف مورخان اروپا
این نور علم و دانش مسلمین بود که به صفحه اروپای تاریک قرون وسطایی تابید و آن ها
را وارد عصر تمدن ساخت.۵

منظر غفاری جو

شماره اشتراک ۷۱۰۳، از شیراز:

عدم مانعیت دین در کسب علم

تمامی تلاشی که بشر برای پیشرفت های علمی خود انجام می دهد، باید متوجه هدفی ارزش
مند هم چون شناخت درست آفریدگار جهان و به جا آوردن شکر نعمت های بی کرانش باشد در
حالی که م، ناخواسته دنیازده شده ایم و دین و آخرت را فدای رفاه کاذب ناشی از علم
کرده ایم. آن گاه بدون هیچ استدلالی منطقی شعار جدایی دین از علم را سرمی دهیم و از
زیر بار تکلیف الهی شانه خالی می کنیم. اگر هدف چنین بود پس چرا انبیای الهی و ائمه
اطهار که سرچشمه علم لدنی الهی بودند، هیچ گاه اسیر چنین توهّماتی نشدند. شاید پاسخ
داده شود که آن ها معصوم بودند و لازمه پیامبر بودن یا امام بودنشان همین عصمت آن
ها بوده; در حالی که صراحتاً باید گفت: خیر، خداوند دانا و مهربان به دلیل عدل بی
منتهایش هیچ تبعیضی بین بندگان خویش قائل نشده و پیامبران و ائمه را در مجرای طبیعی
خلقت و در میان مردم عادی قرار داده و بارها آن ها را در مراحل سختی از ابتلا و
آزمایش قرار داده و شایستگی و حقانیت آن ها را برای سربلندیشان در آزمایش ها به
تمام مردم اثبات کرده، پس استدلال افرادی که دین داری را مانعی در کسب علم می بینند
رد می شود.

نجمیه جعفری سیریزی

شماره اشتراک ۵۱۰۹، از سیریز:

ولتر می گوید: (در دوران توحش و نادانی، پس از سقوط امپراطوری روم، مسیحیان همه چیز
را مانند: هیئت، شیمی، طب، ریاضیات و غیره از مسلمانان آموختند و از همان قرون
اولیه هجری ناگزیر شدند برای گرفتن علوم متداوله آن روزگار به سوی آنان روی
آورند.)۶

(دین اسلام وجود خود را به کشورگشایی ها و جوانمردی های بنیان گذارانش مدیون است،
در صورتی که مسیحیان به یاری شمشیر و تل آتش، آیین خود را به دیگران تحمیل می کنند.
پروردگارا! کاش همه ملت های اروپا روش ترکان مسلمان را سرمشق قرار می دادند. دینی
که محمد(ص) آورد، بی گمان از مسیحیت برتر بود; دینی است معقول و جدی و پاک و دوست
دار بشریت.)۷

برتراند راسل می گوید: (دین محمد، وحدانیّت ساده ای بود که با معضلات کلامی ستثبیتز
و سحلولز پیچیده و بغرنج نگشته بود، پیغمبر ادعای الوهیت نداشت و پیروانش نیز چنین
ادعایی در حق او نداشتند… وظیفه مؤمنین این بود که برای اسلام تا آن جا که ممکن است
جهان گشایی کنند، اما عذاب رساندن به مسیحیان و یهودیان و زرتشتیان منع شده بود.
قرآن این ملل را (اهل کتاب) می نامد; یعنی کسانی که پیرو تعالیم یک کتاب آسمانی
هستند… فرهنگ ممتاز دنیای اسلام گرچه در سوریه جوانه زد، به زودی در دو انتهای شرقی
و غربی آن یعنی ایران و اسپانیا شکوفه داد.)۸

حامد بخشی

شماره اشتراک ۱۰۱۲۰، از سنقر:

قلمرو شناخت علم و دین

جهانی که امروزه علم برای ما ساخته است، جهانی خشک، بی عاطفه، خشن، مرده و خاموش،
بی رنگ و بی نور و جمال است، جهانی به دور از هرگونه نرمش و انعطاف و جهانی عبث و
بی هدف که چرخه و دورِ آن دور باطل است، در حالی که بینش مذهبی به ما می گوید: خدا
از در و دیوار این عالم می بارد. از بام تا شام، تمام ذرات عالم هستی در حرکت و
پویش و جنبش و تسبیح اند. اگر بارانی هست برای راحتی انسان می بارد، اگر باد هست
برای مصلحت او می وزد، اگر آفتاب هست برای حاجت او می تابد، اگر ستاره هست برای
هدایت او می درخشد، اگر روز هست برای کار کردن اوست و اگر شب هست برای خفتنش.

علم و دین به دو قلمروشناختی و معرفتی متعلق اند و دو قلمروِ زبانی دارند. زبان علم
از زبان دین جداست; زبان علم زبان گزارش است، اما زبان مذهب زبان ستایش است; زبان
علم زبان معلمان است، اما زبان مذهب زبان عاشقان است، زبان تعهد و تقدیس است. ما در
عالم مذهب کنار نمی ایستیم و بی تعهد و بی عشق هم چون تماشاگری سرد و ملول، تنها و
خشک به عالم نظر نمی کنیم. بلکه جزء عالم می شویم و به آن نظر می کنیم. از چشم خدا
به جهان می نگریم، هر گوشه و کنار آن را نشانه ای برای تفکر و تعقل می بینیم، با آن
هم دلی و هم زبانی می کنیم، باور می کنیم که جهان با این عظمت برای ما ساخته شده
است که از آن استفاده کرده و راه توحید و خداشناسی و شکر و سپاس را پیش گیریم.

ابر و باد و مه و خورشید و فلک درکارند

تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری

محمدحسین مردانی نوکنده

شماره اشتراک ۲۹۲۹، از بندر گز:

جایگاه تعالیم آسمانی

در معارف اسلامی از عقل به (رسول باطنی) و از نبی به (رسول ظاهری) تعبیر شده است و
این خود می رساند که در بینش اسلامی، عقل و وحی و علم و دین دو چیز مخالف هم که
قبول یکی مستلزم نفی دیگری است، نمی باشند; عقل و وحی هر دو موهبتی هستند از عالم
الوهیت به عالم انسانی تا با اتحاد و پیوند آن دو، کشتی حیات بشری بر دریای پر
تلاطم زندگی به ساحل نجات و سرمنزل نهایی رهنمون گردد.

البته باید توجه داشت که تعالیم آسمانی در مواردی است که یا عقل و دانش بشری در آن
جا به کلی عاجز و ناتوان است و یا نیازمند به راهنمایی کلی و نشان دادن خط صحیح
حرکت است، وگرنه در مواردی که عقل و اندیشه بشری به تنهایی می تواند گره از حل
مشکلی بگشاید، تعالیم آسمانی تکلیف را متوجه خود انسان کرده است تا به کار بستن
نیروهای درونی خویش در مسیر تکامل و حل مشکلات خویش گام بردارد.

عقل و دین حقیقت واحدی هستند و از یک منبع ازلی یعنی ذات احدیت سرچشمه گرفته اند.
اگر عقل به درستی حرکت کند و همه موازین برهانی را مراعات کند، هرگز به نتیجه ای
مخالف دین منتهی نمی شود. دین خداوند نیز هرگز حاوی مطلبی متعارض با ضروریات عقلی و
علمی نیست. ملاصدر، فیلسوف بزرگ اسلامی، در این باره می گوید: (عقل و دین در همه
احکام خود با هم تطبیق دارند و حاشا که احکام شریعت انور با معارف یقینی و ضروری
عقلی تعارض داشته باشد.)۹

سید علی طاهری

شماره اشتراک ۵۹۳۳، از بروجرد:

نیاز انسان به هنر، دین و علم

جرج سارتن، دانشمند مشهور جهان و نویسنده کتاب معروف تاریخ علم، در کتاب شش بال
خود، نارسایی و ناتوانی علم را در انسانی ساختن روابط بشر و نیاز فوری انسان را به
نیروی ایمان چنین بیان می کند: (علم در بعضی زمینه ها ترقیّات عظیم و شگفت کرده
است، ولی در زمینه های دیگر مثلاً سیاست ملی یا بین المللی که مربوط است به روابط
افراد انسان با یک دیگر، هنوز خود را ریش خند می کنیم.)

وی اعتراف دارد ایمانی که مورد نیاز انسان است ایمان دینی و مذهبی است، ولی درباره
نیاز انسان به مثلث (هنر، دین و علم) چنین می گوید:( هنر، زیبایی را آشکار می سازد
و همین جهت، مایه شادی زندگی می شود. دین محبت می آورد و موسیقیِ زندگی است. علم با
حق و راستی و عقل سر و کار دارد و مایه هوشیاری نوع بشر می شود. به هر سه این ها
نیازمندیم، ولی هرگز به تنهایی کافی نیستند; هم به هنر، هم به دین و هم به علم
نیازمندیم.)۱۰

ح

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.