پاورپوینت کامل موضوع پژوهش;مقطع دیپلم و بالاتر; رابطه عقل و دین ۳۹ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل موضوع پژوهش;مقطع دیپلم و بالاتر; رابطه عقل و دین ۳۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل موضوع پژوهش;مقطع دیپلم و بالاتر; رابطه عقل و دین ۳۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل موضوع پژوهش;مقطع دیپلم و بالاتر; رابطه عقل و دین ۳۹ اسلاید در PowerPoint :

۱۷

در کلام جدید، بحث عقل و دین جایگاهی خاص و مهم دارد. اساسی ترین مسئله در این
زمینه این است که آیا رابطه عقل و دین تعارض است یا تعاون؟

البته باید توجه داشت که بحث عقل و دین جزء مسائل کلام جدید نیست، بلکه از کهن ترین
مسائل کلامی است که از دیرباز دغدغه بشری بوده است. آن چه از آثار افلاطون و ارسطو
و سقراط و دیگر حکیمان و دانشمندان پیشین فهمیده می شود این است که این بحث سال ها
پیش از میلاد مسیح(ع) هم مطرح بوده است و در قرون وسطا کسانی از مسیحیان چون:
(آگوستین قدیس، توماس آکویناس و فلوطین) این بحث را به صورت جدی پی گرفتند، در دوره
رنسانس و پس از آن هم تاکنون شخصیت هایی چون: (کانت، ویتگنشتاین، کی یک گارد و…)
این بحث را تعقیب کردند و در اسلام هم دانشمندانی از فلاسفه، متکلمان، عرفا و
محدثان وارد این مقوله شده و بحث کرده اند; بنابراین، نسبت دین و عقلانیت همیشه
مورد عنایت دانشوران بوده و درباره آن نظرهای گوناگون و متفاوتی ابراز شده است.
مباحث مربوط به آن نیز، گاه با عنوان (وحی و عقل)، گاه با عنوان (عقل و نقل)، گاه
(عقل و شریعت) و گاه (عقل و ایمان) در کتاب ها آمده است.۱

آیا عقل۲ در قلمرو دین جایگاهی دارد یا خیر؟ اگر دارد، آیا همتای دین است یا بالاتر
و یا پایین تر از آن؟ آیا عقل، نقشی در نظام عقیدتی دینی دارد؟ و آیا عقل، مقدم است
یا عقیده و ایمان؟

در حوزه اندیشه بشری، سه دیدگاه کلی در این زمینه وجود دارد:

الف) برخی از افراط گرایانِ حوزه الهیات از آغاز ظهور مسیحیت با ادعای برتری ایمان
گفتند: وحی از سوی خدا به بشر عطا شده تا جای گزین همه معارف شود و چون خدا با ما
سخن گفته و راه و برنامه به ما داده، نیازی به تفکر عقلی و فلسفی نداریم.

ب) در برابر این گروه، یک دسته به اصالت عقل معتقدند و می پندارند که انسان با چراغ
عقل می تواند مسیر خود را روشن کند و راه کمال را بپیماید و به سعادت برسد و نیازی
به شریعت و دین ندارد. دین برای مردمِ عامی است نه متفکران و خردمندان.

ج) دسته سومی نیز هستند که دیدگاه معتدل و واقع گرایانه دارند و معتقدند: بین عقل و
وحی، و عقل و ایمان هم آهنگی وجود دارد و هریک نقشی خاص در راه یابی انسان به واقع
ایفا می کنند. اینان می گویند: ایمان و علم و عقل، دو نوع معرفت جدای از هم هستند
که هریک وظیفه ای خاص دارند و هیچ یک جای گزین دیگری نمی شود، زیرا ایمان، پذیرفتن
چیزی است که خدا آن را وحی کرده است۳ و علم، پذیرش چیزی است که به گونه ای طبیعی در
پرتو عقل کشف می شود.۴ در واقع، انسان باید با استفاده از این دو منبع، به حیات
انسانی و معنوی برسد و سیر کمال را ادامه دهد.

این حقیقت از دیرباز مورد عنایت دانشوران بوده است. استاد زرین کوب می گوید:(با آن
که بین قلمرو وحی که عالم کشف و الهام است، با قلمرو عقل که اقلیم تجربه و برهان
است، نزد اکثر اذهان، جدایی به نحو بارزی محسوس است، محققانِ اصحاب دیانات، جمع بین
آن ها را ممکن بلکه متحقق دیده اند و حتی بی آن که وحی را بالضروره تابع عقل یا
محتاج تأیید آن بشمرند، عقل را در آن چه حاصل وحیِ انبیا است غالباً ممد و مؤید
یافته اند).۵ به نظر اینان، سعادت انسان وقتی تأمین می شود و حیات انسانی پیدا می
کند که از عقل و دین پیروی کند.

مفسر کبیر قرآن، علامه طباطبایی(ره)، در تفسیر آیه۳۱ سوره یونس (کیست که زنده را از
مرده و مرده را از زنده بیرون می آرد)، می فرماید: (مقصود از اخراجِ زنده، اخراج
انسان زنده از انسان مرده و به عکس خواهد بود و ما قبلاً بیان کردیم که حیاتِ
مخصوصِ به انسان عبارت است از این که انسان دارای نعمت عقل و دین باشد; پس منظورِ
اخراج انسان زنده از مرده و به عکس، این است که خدای تعالی از انسانی بی عقل و دین،
انسانی دارای عقل و دین و دارای سعادت انسانیت خارج می کند و به عکس از انسانی
دارای سعادت انسانیت، انسانی خارج می سازد که فاقد آن است.)۶

گرچه می توان گفت این آیه اسرار دیگری هم دارد; مثل این که مواد غذایی پس از جذب و
هضم می میرند، در عین حال از همین مواد مرده، اسپرم زنده تولید می شود که باعث
تکوین جنین انسان می شود; پس حیات از موت، و مرگ از حیات برمی خیزد.

رابطه عقل و دین در قرآن و روایات

قرآن مجید سه دیدگاه کلی را که در قالب موضع گیری در برابر وحی و دعوت پیامبران
ابراز می شده است در آیاتش منعکس کرده است:

۱. گروه ملحدان و کافران که وحی را ره آورد گمان و پندار مدعیان نبوت دانسته و
اصولاً اصالت و واقعیتی برای آن قائل نبودند تا آن را با عقل مقایسه کنند.

قرآن از بعضی از این گونه افراد نقل می کند که: (و هنگامی که آیات ما بر آن ها
خوانده می شود، می گویند: شنیدیم (چیز مهمی نیست) و اگر بخواهیم مثل آن را می
گوییم، این ها همان افسانه های پیشینیان است.)۷

از برخی دیگر نقل می کند که در برابر شعیب پیامبر(ع) موضع گرفته و گفتند: (ای شعیب!
بسیاری از آن چه را می گویی ما نمی فهمیم);۸ یعنی مطالب تو برای ما قابل فهم نیست.

از این گونه موضع گیری ها روشن می شود که ملحدان و کافران چیزی را که از ماورای
ماده نشأت گرفته باشد قبول نداشتند، زیرا آنان ابزار شناخت را منحصر در حس، و راه
شناخت را منحصر در اثبات و ابطال تجربی می دانستند و وحی را قبول نداشتند.

۲. گروه دوم کسانی هستند که وحی را به عنوان یکی از منابع شناخت پذیرفته اند، لکن
راه افراط و یا تفریط را پیش گرفته اند; گروهی عقل را معیار سنجش شرع دانسته اند،
هرچند عقل، منسوب به هوا و آلوده به هوس باشد و هر آن چه را که در ظرف فهم و درک آن
نگنجد رد می کنند. قرآن مجید درباره این طیف می گوید: (چنین نیست که هرگاه پیامبری
چیزی برخلاف هوای نفس شما آورد، در برابر او تکبر کردید (و از ایمان آوردن به او
خودداری کردید) پس عده ای را تکذیب کرده و جمعی را به قتل رساندید.)۹

اینان آن چیزهایی را که شرایع انبیا آورده و مطابق تمایلاتشان نبوده رد کرده و در
برابر پیامبران موضع خصمانه گرفتند. قرآن می گوید: (آن ها می گویند به خدا و پیامبر
ایمان داریم و اطاعت می کنیم، ولی بعد از این ادعا گرو