پاورپوینت کامل جوان، شادی و نشاط ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل جوان، شادی و نشاط ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل جوان، شادی و نشاط ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل جوان، شادی و نشاط ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

۸۸

یکی از نیازهای اساسی انسان، شاد زیستن است، زیرا انسان متعادل، خود و جامعه خود را
در پرتو آن می سازد؛ از این رو همه به دنبال شادی اند. البته اگر ما به اطراف خود
بنگریم، صحنه هایی از غم و شادی را به وضوح مشاهده خواهیم کرد که هر کدام در جای
خود لازمه زندگی بشر است.

بهار طرب انگیز، آبشارهای زیبا، گل های رنگارنگ، سرخی طلوع خورشید، صبح زیبا، نغمه
خوانی پرندگان قشنگ، رویش گیاهان، و از طرف دیگر، فصل خزان و برگ ریزان، لحظه غروب
خورشید، پژمرده شدن گل ها و ریزش شکوفه ها، بیماری و مرگ، تنگ دستی و حوادث تلخ، دو
روی سکه زندگی انسان را تشکیل می دهند.

گاهی غم، و زمانی شادی به سراغ انسان می آید، اما او فطرتاً از غم گریزان و به شادی
متمایل است. در این میان، جوانی که به مرحله شکفتگی، پویایی و نشاط دوران بلوغ پا
نهاده، بیش از دیگران به شادی می اندیشد و آن را با خود آرایی و… ظاهر می سازد.
این حق جوان است که در جامعه شاد باشد و از زندگی خود لذت مشروع ببرد.

قطعاً اسلام که دینی فطری و تأمین کننده صلاح دنیا و آخرت انسان است، مخالف شادی
نیست، بلکه حامی و پشتیبان آن نیز می باشد.

نظر به اهمیت این موضوع، در این شماره، نقش شادی در همه عرصه های زندگی، عوامل
فرح انگیز و شادی آفرین و دیدگاه اسلام را در باره شادی به بحث می نشینیم.
امیدواریم مورد استقبال جوانان قرار گیرد.

معنای شادی

شاد در لغت، به معنای خشنود، خوش حال، خوش وقت، بی غم، خوش و خرم زیستن، زندگی
کردن، و زندگانی کردن، و شادی به معنای شادمانی، خوش حالی، و خوش دلی آمده است.(۱)
علم روان شناسی تعریف های مختلفی از نشاط ارائه کرده است، اما به طور اجمال می توان
گفت: یکی از جنبه های هیجان، شادی است که با واژه هایی چون: سرور، نشاط و خوش حالی
هم معناست. در این جا به چند تعریف از شادی اشاره می کنیم:

«شادی، احساس مثبتی است که از حس ارضا و پیروزی به دست می آید. شادی، عبارت است از
مجموع لذت ها منهای دردها. شادی، ترکیبی از عاطفه مثبت بالا و عاطفه منفی پایین
است.»(۲)

شادکامی و نشاط، حالتی است که از آن به سرزندگی و آمادگی برای پیشرفت یاد می شود.
استاد مطهری در این باره می گوید: «سرور، حالت خوش و لذت بخشی است که از علم و
اطلاع به این که یکی از هدف ها و آرزوها انجام یافته یا انجام خواهد یافت، به انسان
دست می دهد. و غم و اندوه، حالت ناگوار و دردناکی است که از اطلاع بر انجام نشدن
یکی از هدف ها و آرزوها به انسان دست می دهد.»(۳)

ضرورت شادی

شادی برای انسان، یک امر ضروری است. در سایه شادی و نشاط، زندگی معنا و مفهوم خاصی
پیدا می کند و دل ها به هم نزدیک، و ترس و بدگمانی و ناکامی و نگرانی بی اثر
می گردد. شادی، نه تنها بر روح و روان انسان تأثیر می گذارد، بلکه جسم او را نیز
تحت تأثیر قرار می دهد، به طوری که گفته اند: حتی قادر است از رشد و نمای بیماری
سرطان (که در حالت کمون است) پیشگیری کند.(۴) ارسطو می گوید: شادی، بهترین چیزهاست
و آن قدر اهمیت دارد که سایر چیزها برای کسب آن هستند.(۵)

در شرایطی که آمار مبتلاین به افسردگی و بیماری های روحی رو به تزاید است، به طوری
که گفته اند: در جهان ۴۱۵ میلیون نفر از بیماری های روانی رنج می برند و در کشور ما
پنج میلیون نفر به افسردگی مبتلا هستند(۶) و تعداد زیادی از جوانان، به ویژه
دانشجویان با این بیماری دست به گریبان اند، همگان را متوجه رویکرد جدید به موضوع
شادی نموده است.

ویژگی های افراد با نشاط

در بحث نشاط، این سؤال مطرح است که ویژگی های افراد شاد چیست؟ آیا تنها لبخند زدن،
نشانه شادی است یا شادی علائم و نشانه های دیگری نیز دارد؟

برداشت های گوناگونی از شاد زندگی کردن مطرح شده است. ارسطو می گوید: مردم عادی،
لذت را شادی فرض می کنند. افراد موفق، عملکرد خوب را برابر با شادی می شمارند و
دانشمندان، زندگی متفکرانه و جست و جو گرانه را معادل شادی می دانند. زنوسیتیومی،
بنیان گذار فلسفه رواقی می گوید: شادی معادل با برآورده شدن آرزوهاست. جان لاک
معتقد است که شادی بستگی به تعداد لذات زندگی دارد. همچنین پرفسور مک گیل، شادی را
به لذت های تمایلاتِ ارضا شده مربوط دانسته است. برتراند راسل می گوید: رغبت،
همگانی ترین نشانه انسان شاد است. برخی از مردم هم، خندیدن دائمی و بگو مگو نداشتن
در زندگی را شادی می دانند.(۷)

شاید بتوان گفت قدر مشترک همه تعابیر فوق، احساس خوش بختی در زندگی شخصی و رضایت
مندی از زنده بودن است که در اصول زیر تجلی می کند:

۱ . قدردانی کردن از خوبی دیگران؛ ۲ . دیگران را به خوبی یاد کردن؛ ۳ . اعتراف به
ارزش های خود؛ ۴ . دوست شدن با مردم خوب و شاد؛ ۵ . لذت بردن از مواهب الهی؛ ۶ .
زندگی در حال؛ ۷ . انتظار شادی از خود و دیگران؛ ۸ . دوست داشتن دیگران؛ ۹ . چهره
گشاده داشتن؛ ۱۰ . خودآرایی و آراستگی ظاهر؛ ۱۱ . وقت شناس بودن؛ ۱۲ . مسئولیت
پذیری؛ ۱۳ . انتقاد پذیری؛ ۱۴ . رضایت از زندگی؛ ۱۵ . عفو و گذشت.

دین داری و شادی

بعضی تصور می کنند نمی توان هم دین دار بود و هم شادمان، از این رو ناگزیر باید یکی
را انتخاب کرد. استاد مطهری می گوید: بعضی از مقدس مآبان و مدعیان تبلیغ دین، به
نام دین با همه چیز به جنگ بر می خیزند؛ شعارشان این است: اگر می خواهی دین داشته
باشی، به همه چیز پشت پا بزن، دنبال مال و ثروت نرو، حیثیت و مقام را ترک کن، زن و
فرزند را رها کن، از علم بگریز که حجاب اکبر و مایه گمراهی است، شاد مباش و شادی
نکن، از خلق بگریز و به انزوا پناه ببر و امثال اینها.(۸) وی این نظر را خلاف منطق
اسلام می داند و می گوید: یکی از مختصات دین اسلام این است که همه تمایلات فطری
انسان را در نظر گفته و هیچ کدام را از قلم نینداخته است، و معنای فطری بودن قوانین
اسلامی، هماهنگی آن قوانین و عدم ضدیت آنها با فطریات بشر است.(۹)

برداشت نادرست از آیه «فلیضحکوا قلیلاً و لیبکوا کثیراً جزاءً بما کانوا
یکسبون؛(۱۰) آنها باید کمتر بخندند و بسیار بگریند؛ این جزای کارهایی است که انجام
می دهند»، باعث شده که عده ای تصور کنند اسلام با خنده و مظاهرشادی، مخالف و طرفدار
گریه و اندوه است؛ در حالی که آیه فوق در مورد شادی خاصی است که منافقان به منظور
تضعیف اراده مسلمانان از خود نشان می دادند؛ کسانی که از شرکت در جنگ تبوک سرپیچی
کردند و با عذرهای واهی در خانه های خود نشستند و دیگران را هم دلسرد و منصرف
می نمودند و می گفتند: در این گرمای سوزان تابستان به سوی میدان نبرد حرکت نکنید.
آنان از این عمل خود، خوش حال بودند و قهقهه سر می دادند و بسیار می خندیدند. قرآن
مجید به منافقان اخطار می کند که باید کم بخندند و بسیار بگریند؛ گریه برای آینده
تاریکی که در پیش دارند. از این رو در آخر آیه می فرماید: این جزای اعمالی است که
آنها انجام می دادند.(۱۱) نتیجه این که آیه فوق، در صدد نفی شادی به صورت مطلق
نیست.

آیه دیگری که ممکن است شاهدی برای مذمت شادی تلقی شود، درباره داستان قارون است که
از زبان قومش می فرماید: «اذ قال له قومه لا تفرح ان الله لا یحب الفرحین؛(۱۲) به
خاطر بیاور هنگامی که قوم قارون به او گفتند: این همه شادی مغرورانه مکن که خداوند
شادی کنندگان را دوست ندارد»، در حالی که این آیه نیز، شادی خاصی را مذمت کرده و
آن، شادی مستانه و مغرورانه است که با گناه، غفلت و فساد همراه است.

شادی در سیره معصومان

موضوع شادی به عنوان یکی از نیازهای اساسی آدمی و عنصری تأثیر گذار در زندگی،
همواره مورد توجه پیشوایان دینی قرار گرفته است، به طوری که امیر مؤمنان علیه
السلام این حالت عاطفی را به «فرصت» تعبیر کرده است: «اوقات السرور خلسه؛(۱۳) مواقع
شادمانی، فرصت است»؛ یعنی فرصتِ اندوختن توانایی و نشاط بیشتر. آن حضرت یکی از صفات
مؤمنان را چهره بشاش و شاد داشتن دانسته و فرموده است: «المؤمن بِشره فی وجهه و
حزنه فی قلبه؛(۱۴) شادی مؤمن در چهره اش و اندوهش در دلش است.»

امام علی علیه السلام خود به این صفت آراسته بود. استاد شهید مطهری در این باره
می گوید: «علی، مردی بود بشاش، بر خلاف مقدس مآب های ما که همیشه از مردم دیگر بهای
مقدسی می خواهند، همیشه چهره های عبوس و اخم های در هم کشیده دارند و هیچ وقت حاضر
نیستند یک تبسم به لبشان بیاید؛ گویی لازمه قدس و تقوا، عبوس بودن است. مؤمن، اندوه
خودش را در هر موردی در دلش نگه می دارد، وقتی با مردم مواجه می شود، شادی اش را در
چهره اش ظاهر می کند. علی علیه السلام همیشه با مردم با بشاشت و با چهره بشاش رو به
رو می شد؛ مثل خود پیغمبر. علی علیه السلام با مردم مزاح می کرد مادام که به حد
باطل نرسد؛ همچنان که پیغمبر مزاح می کرد. یگانه عیبی که برای خلافت به علی علیه
السلام گرفتند این بود که گفتند: عیب علی علیه السلام این است که خنده روست و مزاح
می کند؛ مردی باید خلیفه شود که عبوس باشد و مردم از او بترسند.»(۱۵)

پیشوایان دین در تقسیم بندی اوقات و نظم روزانه، برای مسرت و شادی جایگاه خاصی در
نظر گرفته اند. امام رضاعلیه السلام می فرماید: کوشش کنید اوقات روز شما چهار ساعت
باشد: ساعتی برای عبادت و مناجات با خدا، ساعتی برای تأمین معاش، ساعتی برای معاشرت
با برادران مورد اعتماد و کسانی که شما را به عیب هایتان آگاه سازند و در باطن به
شما خلوص دارند، و ساعتی را هم به تفریحات و لذایذ اختصاص دهید و با این بخش از
زندگی، قادر خواهید بود آن سه بخش دیگر را به خوبی انجام دهید.(۱۶)

در این حدیث، به نکته مهم تربیتی و روان شناختی اشاره شده و آن، تأثیر نشاط و
شادمانی در آمادگی روحی و روانی انسان است، زیرا آدمی در پرتو شادمانی، با نیرویی
مضاعف به فعالیت های روزمره خود می پردازد.

آن حضرت در حدیثی دیگر می فرماید: از لذایذ دنیوی (که قطعاً یک مورد از آنها
شادمانی است) نصیبی برای کام یابی خویش قرار دهید و خواهش های دل را از راه های
مشروع و حلال بر آورید، اما در این کار به مردانگی و شخصیت شما آسیب نرسد و زیاده
روی نکنید. در این صورت با استفاده از لذایذ دنیوی، بهتر به امور دنیای خویش موفق
خواهید شد.(۱۷)

اقسام شادی

نکته مهم و اساسی آن است که اسلام هر گونه شادی را تأیید نمی کند، بلکه برای آن حد
و مرزی قائل است. هر چند شادی یک هیجان طبیعی برای انسان قلمداد می شود و از این
حیث نمی توان آن را نوع نوع کرد، اما با توجه به عامل پدید آورنده، انگیزه شادی،
موقعیت زمانی و مکانی و عوارض دیگر، چه بسا بار مثبت و منفی پیدا می کند. از این رو
با نگرش دینی، شادی به دو قسم پسندیده و ناپسند تقسیم می شود:

الف) شادی پسندیده

از نگاه دین، شادی پسندیده آن است که جهت گیری الهی داشته باشد و یا مقدمه ای برای
انجام وظایف شرعی باشد، چون طبق نظام ارزشی اسلام، مطلوب واقعی، تقرب به خداست و
همه حرکات و سکنات و افعال انسان باید در راستای آن انجام گیرد تا تکامل حاصل گردد.
با توجه به معیار کلی گفته شده، می توان برای شادی پسندیده ویژگی های ذیل را بر
شمرد:

۱ . همراه با گناه نباشد؛ ۲ . با غفلت از خدا مقرون نشود؛ ۳ . اعتدال و میانه روی
در آن رعایت گردد.

اینک به چند نمونه از شادی های پسندیده اشاره می کنیم:

۱ . شادی در وقت اطاعت خدا: بهترین شادی برای مؤمن، لحظه ای است که خدا را بندگی و
اطاعت کرده و از این که توفیق انجام تکالیف را به دست آورده، احساس خوش حالی
می کند. امام علی علیه السلام می فرماید: سرور المؤمن بطاعه ربّه و حزنه علی
ذنبه؛(۱۸) شادی مؤمن به طاعت پروردگارش، و غمش بر گناه و عصیان است». پیامبر
اکرم صلی الله علیه وآله در وصیت خود به امام علی علیه السلام فرمود: ای علی! برای
مؤمن در دنیا سه خوش حالی است: دیدار با برادران دینی، افطار از روزه، و شب زنده
داری در آخر شب.(۱۹) شخصی شادمان و مسرور خدمت امام جوادعلیه السلام رسید، حضرت
فرمود: چیست که تو را شاد می بینم؟ عرض کرد: از پدرت شنیدم که می فرمود: بهترین
روزی که سزاوار است بنده خدا در آن روز شاد باشد روزی است که توفیق خدمت و دستگیری
از برادران مؤمن نصیب او گردد و امروز من موفق شدم به ده نفر از برادران فقیر بخشش
نمایم. حضرت فرمود: «به جان خودم سوگند، تو شایسته این شادی هستی. اگر آن انفاق خود
را به وسیله منت گذاشتن نابود نکرده باشی.»(۲۰)

۲ . شادی برای احیای حق: امام علی علیه السلام در نامه خود به عبد الله بن عباس
می فرماید: «شادی تو باید برای احیای حق یا نابودی باطل باشد.»(۲۱)

۳ . شاد کردن دیگران: اگر کسی بتواند با چهره گشاده و لبخندی صمیمی، غمی را از دل
دوستش بزداید، با این کار، علاوه بر این که خود به نشاط رسیده، عبادت خدا را نیز به
جا آورده است. امام کاظم علیه السلام به یکی از کارگزاران می نویسد: «به درستی که
زیر عرش خدا سایه ای است که ساکن نمی شود در آن مگر کسی که کار خیری را برای برادر
دینی اش انجام دهد، یا گرفتاری او را رفع و یا قلبش را شاد نماید.»(۲۲)

امام صادق علیه السلام می فرماید: «کسی که از چهره برادر دینی اش رنج و اندوهی را
بردارد، خداوند به پاداش آن، ده حسنه در نامه اعمالش می نویسد».(۲۳) در روایتی دیگر
امام باقرعلیه السلام می فرماید: «در نزد خدا، عبادتی محبوب تر از شاد کردن مؤمنان
نیست».(۲۴) روایات در این باره زیاد است، به طوری که در کتاب های روایی باب مخصوصی
به این موضوع اختصاص یافته است.

البته شاد کردن دیگران از راه های مختلفی انجام می گیرد؛ گاهی با توجه کردن، نگاه
کردن، محبت ورزیدن، کلامی را به زبان آوردن و یا دادن هدیه ای، می توان شخصی را
مسرور کرد و گاهی با قرض دادن و کمک مالی کردن، می توان خاطری را خرسند ساخت.
احادیث فوق، تمام مراتب را در بر می گیرد.

خواهی چو خلیل کعبه بنیاد کنی

وان را به نماز و طاعت آباد کنی

روزی دو هزار بنده آزاد کنی

بِه زان نبود که خاطری شاد کنی

البته واضح است که شاد کردن دیگران وقتی عبادت است که از راه گناه و غیر مجاز انجام
نگیرد.

۴ . شادی در روزهای شادی معصومان: یکی از شادی های پسندیده، تشکیل مجالس جشن و سرور
به مناسب موالید ائمه معصومین علیهم السلام است. امام رضاعلیه السلام به ریان بن
شبیب فرمود: «اگر دوست داری در درجات عالیه بهشت با ما باشی، به حزن ما محزون و به
شادی ما شاد باش.»(۲۵)

ب) شادی ناپسند

بعضی شادی ها که با هدف تکاملی انسان سنخیت ندارد و یا با گناه، لهو و لعب، اتلاف
وقت، هیجان کاذب و اذیت و آزار دیگران توأم است، از نظر شرع مقدس، مذموم و ناپسند
است. در این جا به مهم ترین آنها اشاره می کنیم:

۱ . شادی از طریق گناه: کسی که با گناه و معصیت خدا به شادی بپردازد، با این کار دو
عمل زشت انجام داده است: یکی، خودِ معصیت، و دیگری شادی به گناه. امام علی علیه
السلام می فرماید: «شادی به گناه، از انجام آن زشت تر است.»(۲۶)

۲ . شادی در برابر افراد محزون: شادی در برابر فرد مصیبت زده و غصه دار، دور از ادب
و جوانمردی است. امام حسن عسکری علیه السلام می فرماید: «از ادب انسانی دور است که
آدمی در برابر افراد محزون، اظهار شادی کند.»(۲۷)

گر لب پر خنده داری شادمان باش ولی

ترک شادی کن چو دیدی چشم گریان کسی

۳ . شادی تمسخرآمیز: یکی از شیوه های مستکبران در برابر حق طلبان، شادی تحقیرآمیز
به منظور تضعیف روحیه آنان است؛ همان گونه که فرعون در مواجهه با معجزات روشن حضرت
موسی علیه السلام خندید و شادی ظاهری خویش را اظهار کرد.(۲۸)

۴ . شادی در برابر لغزش دیگران: بعضی افراد با دیدن لغزش دیگران یا وقوع حادثه ای
مانند زمین خوردن یا تپق زدن فرد در سخن گفتن، خوش حال و شاد می شوند. این شادی از
نظر اسلام، مردود است. امام علی علیه السلام می فرماید: «به لغزش دیگران خوش حال
مشو، زیرا تو نمی دانی که زمانه با تو چه خواهد کرد».(۲۹) تجربه نیز این موضوع را
ثابت کرده است کسی که به دیگران خندیده، دیگران نیز بر او خندیده اند.

۵ . شادی مغرورانه: افراد کم ظرفیت، با دست یابی به مال و ثروت و مقام، چنان به
شادی می پردازند که از خود بی خود می شوند. این نوع شادی، ناپسند است، چون حاکی از
غرور و غفلت می باشد. قرآن کریم می فرماید: «اگر آدمی را پس از محنت، به نعمتی
رساندیم، می گوید: دوران زحمت و رنج به سر آمد و در این حال، سرگرم شادمانی و فخر
فروشی می گردد.»(۳۰)

۶ . شادی با حرکات موزون: یکی از شادی های ناروا، شادی با رقص و سوت و دست زدن در
مجالس لعو و لهب و شهوت آمیز همراه با مفاسد و گناهان دیگر است. البته به نظر اکثر
فقها، اگر کف زدن به نحو غنایی نباشد؛ مثلاً تشویق کردن کسی، اشکال ندارد؛ اما اگر
شکل غنایی به خود بگیرد، از نظر شرع، گناه محسوب می شود. رقص نیز اَشکال مختلفی
دارد؛ مانند: رقص مفسده انگیز و بدون مفسده، رقص مختلط با نامحرم و رقص مردان در
جمع مردان و زنان در جمع زنان و…، که هر یک احکام جداگانه ای دارند و باید هر کس
نظر مرجع تقلید خود را در مورد آن جویا شود.

فواید شادی

۱ . سلامت روان

سرور و شادی، از ابتلا به افسردگی و ناراحتی های روحی و روانی پیشگیری کرده و سلامت
روان را تضمین می کند. برخی کشورها برای درمان بیماری های روانی، به خنده درمانی
روی آورده اند. باشگاه خندان های هند، نام تشکیلاتی با اهداف بهداشت روانی است که
در شهر بمبئی هند فعالیت می کند و از استقبال زیادی برخوردار شده است. گردانندگان
این تشکیلات معتقدند: عمل خندیدن، ضمن این که تنش های روحی و عصبی را رفع می نماید،
در بهبود اغلب بیماری های روحی و حتی جسمی نیز مؤثر می باشد.(۳۱) امام علی علیه
السلام در این باره فرموده اند: «السرور یبسط النفس و یثیر النشاط؛(۳۲) شادمانی،
موجب انبساط روح و مایه وجد و نشاط می شود.»

حق، تو را از بهر شادی آفرید

تا زتو آرامشی گردد پدید

پس در آرامش نمایی زندگی

وا رهی از مشکلات زندگی

۲ . سلامت جسم

شادی، نقش مهمی در سلامتی بدن و درمان بیماری ها دارد، زیرا خنده که حاکی از نشاط و
شادی است، نوعی آنتی بیوتیک طبیعی می باشد که جسم را در مقابل بیماری ها قوی ساخته
و اثر دردها را تخفیف می دهد. «نورمن کازنیز» معتقد است که از طریق خنده، با بیماری
فلج مبارزه کرده است و اعتقاد دارد که از طریق خنده می تواند وضعیت معکوس را به
وجود بیاورد.(۳۳) می گویند: یک دقیقه خنده، معادل با ۴۵ دقیقه ورزش، ارزش دارد.(۳۴)

قرن هاست که انسان به رابطه مستقیم بین اندوه با ابتلا به انواع بیماری ها اعتقاد
داشته است، اما به تازگی در یک کنفرانس علمی در آمریکا، تعدادی از کارشناسان
رشته های مختلف پزشکی و روان درمانی، وجود این رابطه را به طور علمی مورد تأیید
قرار دادند. نتیجه کنفرانس این بود که بین ناراحتی های روانی و بیماری ها، رابطه
مستقیم وجود دارد. «دکتر واینبرگر» گفته است: بروز سرطان سینه در زنان، بالا رفتن
فشار خون، سرطان ریه و بیماری آسم، رابطه ای مستقیم با سرکوب کردن احساسات دارد و
کسانی که عادت دارند از بروز عوارض خارجی اندوه و غصه جلوگیری کنند، به این بیماری
مبتلا می شوند.(۳۵) به قول فردوسی:

مده دل به غم تا نکاهد روان

به شادی همی دار تن را جوان

۳ . امنیت اجتماعی

رواج فرهنگ شادی و نشاط در جامعه، عصبانیت و تند خویی را کمتر می کند، از میزان
جرایم می کاهد و از تنش و برخورد فیزیکی با مردم جلوگیری می نماید. بسیاری از
ناهنجاری ها و جرم و جنایت ها، ناشی از عدم تعادل روحی افراد است. کارمندان شاد، با
ارباب رجوع خود برخوردی عاطفی و محبت آمیز دارند و وظیفه خود را به طور شایسته
انجام می دهند.

۴ . رشد اقتصادی

نقش شادی و نشاط در پیشبرد امور اقتصادی، غیر قابل انکار است، زیرا در این صورت،
مدیران و کارمندان انرژی مضاعف پیدا می کنند و درصد تولید و بهره وری افزایش
می یابد. بر این اساس، بعضی از کشورها برای بالا بردن میزان تولید، سعی می کنند در
محل کار مدیران و کارگران، فضایی از شور و نشاط ایجاد نمایند.

۵ . رشد معنوی

انجام هر کاری و از جمله عبادات، نیاز به حوصله و آرامش دارد. کسی که غمگین است،
حوصله هیچ کاری را ندارد؛ اما افراد شاد از انجام عبادات لذت می برند و احساس خستگی
نمی کنند. امام علی علیه السلام می فرماید: «این دل ها همانند بدن ها خسته می شوند
و نیاز به استراحت دارند، در این حال به دنبال نکته های زیبا و نشاط آور
باشید.»(۳۶)

۶ . استحکام نظام خانواده

یکی از فواید شادی و نشاط، استواری پیوند خانواده و تأمین سلامت روان کودکان است.
پدر و مادری که در خانه، با شادی و نشاط خود، محیطی آکنده از صفا و صمیمیت را برای
خود و فرزندانشان فراهم کرده اند، در حقیقت، اولین گام را در جهت تقویت روحیه و
انگیزه و عزت نفس فرزندان خود برداشته اند. رابطه مثبت زناشویی می تواند دست مایه
شادی فرزندان باشد. ریچارد استیل می گوید: «زندگی زناشویی همراه یا بدون عاطفه
مناسب با آن، کامل ترین شکل تصور از بهشت و جهنمی است که ما در زندگی قادر به
ایجاد، به دست آوردن و یا رسیدن به آن هستیم.»(۳۷)

زندگی مشترک ایجاب می کند زن و شوهر در غم و شادی یکدیگر شریک باشند. در این میان،
بانوی خانواده نقش تعیین کننده ای دارد. امام علی علیه السلام می فرماید: «به خدا
سوگند، هیچ گاه حضرت فاطمه علیها السلام را در زندگی به خشم نیاوردم و او را بر
کاری که میل نداشت، وادار نکردم تا روزی که از دنیا رفت و او نیز هیچ گاه مرا به
خشم نیاورد و از فرمان های من سرپیچی نکرد و هر گاه به او نگاه می کردم، نگرانی ها
و غم هایم از بین می رفت.»(۳۸)

البته پدر خانواده نیز نباید غصه های خارج از خانه ها را به خانه ببرد. پیامبر
اکرم صلی الله علیه وآله می فرماید: «اگر یکی از شما در تنگنا قرار گرفت، از خانه
بیرون رود و خود و خانواده اش را محزون نسازد.»(۳۹)

وظایف والدین در ایجاد نشاط فرزندان

دین مقدس اسلام به منظور حفظ شادابی در خانواده، توصیه هایی دارد که مهم ترین آنها
عبارت اند از:

۱ . بازی با کودکان: جنب و جوش داشتن و ورزش کردن، فشار روانی را کاهش می دهد و
فرزندان از این طریق، انرژی درونی شان را آزاد کرده و احساس شادی و نشاط می کنند.

لقمان حکیم می گوید: سزاوار است شخص عاقل در زندگی خانوادگی همچون کودک باشد در شوخ
طبعی، خوش اخلاقی، بازی و خوش گفتار بودن، و در جامعه، با وقار زندگی کند.(۴۰)

۲ . در آغوش گرفتن کودکان: طبق گفته روان شناسان، هر کودکی برای کسب قوای روزانه اش
به چهار بار، برای افزایش انگیزه به هشت بار، و برای رشد و نمو جسمانی به شانزده
بار در آغوش کشیده شدن احتیاج دارد.(۴۱)

۳ . شاد کردن کودکان: اسلام بر شاد کردن کودک بسیار تأکید کرده است. پیامبر
اکرم صلی الله علیه وآله می فرماید: «بهشت را خانه ای است به نام خانه شادی، کسی در
آن داخل نمی شود، مگر این که کودکان را شاد کرده باشد».(۴۲) و نیز آن حضرت فرمود:
«کسی که کودکان را شاد کند، خداوند او را در قیامت شاد خواهد نمود.»(۴۳)

عوامل شادمانی

بعضی در پاسخ به این سؤال که عوامل شادی آفرین کدام اند؟ می گویند: نباید عوامل را
مشخص کرد، چون اگر به شادی بیندیشی، در واقع شادی را از بین برده ای؛(۴۴) اما به
نظر می رسد این سخن درست نباشد، زیرا شاد بودن، یک نوع مهارت در زندگی است که مانند
مهارت های دیگر، نیاز به آموختن دارد. البته هر چند در پاره ای از موارد، موروثی
است ؛ ولی معمولاً شادی، امری اکتسابی است که باید آن را به دست آورد و در حفظ و
پایداری آن کوشا بود. از طرفی، انسان برای هر کاری نیاز به آگاهی و شناخت دارد و
شادی، از این قاعده مستثنا نیست.

الف) شادی، به ثروت مندی نیست

بعضی از مردم، ثروت، شهرت و قدرت را از اسباب شادی می شمارند، اما به تجربه ثابت
شده که میان ثروت و شادی، رابطه منطقی وجود ندارد. این تجربه با بررسی و تحقیقات
صاحب نظران در کشورهای مختلف نیز موافق است.(۴۵) دکتر دیوید مایزر در کتاب خود از
افرادی که با آنان مصاحبه شده، گفته های متعددی نقل می کند؛ نظیر: ترجیح می دهیم
تمام ثروت خانوادگی ام را با خانه ای پر از محبت عوض کنم، یا پول به هر اندازه ای
که باشد نمی تواند تأثر و غمی را که از ناراحتی فرزندانم برایم به وجود آمده، بر
طرف کند.(۴۶)

ادیب نیشابوری می گوید:

شادی آن شادی است کز جان رویدت

تا درون از هر ملالی شویدت

ورنه آن شادی که از سیم و زر است

آتشی دادن کاخرش خاکستر است

ب) شادی، اکتسابی است

هر چند روان شناسان، افراد انسانی را از نظر شخصیت به چهار دسته تقسیم کرده اند:
برون گرای روان رنجور، برون گرای با ثبات، درون گرای روان رنجور، درون گرای با
ثبات، و به این نتیجه رسیده اند که فقط برون گراهای با ثبات، شادی را به خوبی احساس
می کنند، چون دارای ژن شادی هستند و از عاطفه مثبت بالا برخوردارند، و برون گراهای
روان رنجور در سطح متوسط قرار دارند؛ اما درون گراهای با ثبات، عاطفه منفی اندکی را
تجربه می کنند، در عین حال ندرتاً عاطفه مثبت بالا را تجربه می کنند؛ از این رو به
ندرت شدیداً غمگین و یا بسیار خوش حال می شوند

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.