پاورپوینت کامل جوان و انتقاد ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل جوان و انتقاد ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل جوان و انتقاد ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل جوان و انتقاد ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

از جمله ویژگی های دوره جوانی، آرمان خواهی و عدالت جویی است. این دو ویژگی، جوان
را به انتقاد از گفتار و کردار دیگران وادار می نماید. گفت و گو و نشست های گوناگون
با جوانان، این شرایط را بیشتر فراهم می کند تا در حالات و روحیات یک دیگر کنجکاو و
دقیق شوند و موشکافانه، عیب های دوست خود را مورد توجه قرار داده و به صورت فعال و
همه جانبه و با شور و نشاط و سرزندگی در صحنه ها حاضر شده و با صراحت، اظهار نظر
نمایند.

هر چند باید این فرصت نقادیِ از دیگران را مغتنم شمرد و آن را یک حرکت اصلاح گرانه
دانست و این حق اجتماعی را برای همه اقشار جامعه، به ویژه جوانان قائل شد، اما باید
مواظب لغزش گاه های پر خطر نیز بود تا انتقاد به انتقام یا عیب جویی و پرده دری
تبدیل نشود و نقش سازنده و تکاملی خود را از دست ندهد.

میل به تنوع و داشتن آرزوهای بی حساب، تصویرهای خیالی و آرمان خواهی، همه و همه دست
به دست هم داده و جوان را به هیجان می آورد تا جایی که این دوره از حیات بشری را سن
زودرنجی و زود شکنی معرفی کرده اند. اصولاً جوانان زود به هیجان می آیند و با کنایه
و اشاره و سخن، اعتراض خود را نمایان می سازند و در مواردی نیز، دیگران را نادیده
می گیرند؛ شاید گمان دارند از این طریق می توانند موقعیت خود را تثبیت کنند. پس
لازم است جوان هم بداند کجا و چگونه انتقاد کند و هم از نقد سازنده دیگران استقبال
نماید.

انتقاد در لغت

جوهری، لغت شناس معروف، می نویسد: درهم های ناخالص را از مجموعه آن جدا کردن،
انتقاد درهم هاست و نقد کسی، به معنای مناقشه کردن با او در باره چیزی است.(۱)

در روزگار گذشته که معاملات مردم با سکه نقره انجام می شد، افرادی سرب را با نقره
مخلوط نموده و به صورت پول رایج عرضه می کردند. کسی که می خواست نقد خود را خالص
کند به صرّاف مراجعه می کرد تا او را انتقاد نماید. در لغت عرب، صرّافِ سکه شناس را
منتقد و عمل جدا سازی اش را انتقاد می گویند.(۲)

حوزه نقد و انتقاد، وسیع و فراگیر است، به همین دلیل گفته یا نوشته و یا عمل دیگران
را در بر می گیرد.

انتقاد و عیب جویی

افراد با توجه به طرز تفکر و نگرش مثبت یا منفی خود درباره عمل کرد دیگران،
قضاوت های مختلفی دارند و عکس العمل های گوناگونی از خود بروز می دهند:

گروهی در مقابل خوبی واکنش مثبت نشان می دهند و خوبان را تشویق می کنند، ولی از
بدکاران انتقاد نمی کنند تا مبادا دل آزرده شوند و از محبوبیتشان کاسته گردد؛ این
افراد، خودخواه، محافظه کار و منفعت طلب می باشند.

گروهی دیگر فقط به بدی ها توجه می کنند و با عینک بدبینی اطرافیان را می بینند و
همواره در پی یافتن نقاط ضعف و نادیده گرفتن خوبی ها و نقاط مثبت دیگران هستند؛ این
افراد به بیماری عیب جویی مبتلایند.

گروه سوم که از سلامت فکر و پاکی دل برخوردارند، خوبی ها و بدی ها را با هم
می بینند؛ از مشاهده کارهای ناشایست ناراحت می شوند و لب به انتقاد می گشایند و
کارهای خوب دیگران را ستایش و تحسین می کنند.

عیب جویی و انتقاد، در ردیابی عیوب و ابراز آن به صاحب عیب، مشترک اند، ولی در دو
چیز تفاوت دارند:

۱ – هدف عیب جو، آزار دهی و تخریب شخصیت دیگری است، در حالی که غرض انتقادگر، اصلاح
و خدمت به دیگری است.

۲ – انگیزه عیب جویی، حسادت، انتقام جویی و خود محوری است، ولی منشأ انتقاد، نوع
دوستی، خیرخواهی و مسئولیت پذیری است.

از این رو در اسلام، انتقاد، بار مثبت و عیب جویی، بار منفی دارد و از صفات ناپسند
و گناهان بزرگ شمرده شده است. امام علی (ع) می فرماید: «پی گیری عیوب دیگران، از
قبیح ترین عیوب و بدترین گناهان است.»(۳)

استاد مطهری در تفسیر و تعریف نقد می نویسد:

قوه نقادی و انتقاد کردن، به معنای عیب گرفتن نیست؛ معنای انتقاد، یکی شی ء را در
محک قرار دادن و به وسیله محک زدن به آن، سالم و ناسالم را تشخیص دادن است.(۴)

هدف از نقد و انتقاد در نظام ارزشی اسلام، پاره کردن و دریدن و ایجاد بدبینی در
جامعه نیست، بلکه ارج نهادن به کار مثبت دیگران و یادآوری نقاط ضعف و قوّت در کنار
هم می باشد. سنجش و ارزیابی و بررسی همراه با عدل و انصاف و دیدن درد و ارائه
درمان، در مفهوم نقد صحیح نهفته است. بنابر این توصیف، انتقاد کردن – بر خلاف عیب
جویی – کار آسانی نیست.

انتقاد و نصیحت

انتقاد کردن با نصیحت کردن از دو جهت متفاوت است:

۱ – همیشه انگیزه نصیحت، خیرخواهی و خدمت رسانی است، ولی انگیزه انتقاد، گاهی ضرر
رساندن به دیگری و تخریب چهره اوست که از آن به انتقاد مخرّب یاد می شود.

۲ – زبان نصیحت، مختلف است؛ گاهی با انتقاد و در پاره ای از موارد، با تحسین و
تأیید انجام می گیرد.

فلسفه انتقاد

شاید این سؤال در اذهان برخی رسوخ کند که چرا باید از دیگران انتقاد کنیم؟ مگر
انسان به کمک عقل و خرد خود نمی تواند راه صحیح زندگی را برگزیند؟

در پاسخ باید گفت: در نهاد انسان، در کنار عقل، غریزه حب ذات نیز وجود دارد که گاهی
منشأ انحراف در نگرش آدمی به خود می شود، به طوری که ممکن است در کسی عیبی باشد ولی
از آن غافل گردد، در حالی که همان عیب را در دیگری دیده و بر اساس آن قضاوت کرده
است.

غریزه خود دوستی باعث می شود انسان در مواردی اعمال خود را توجیه نماید و یا به
دلیل تأثیر پذیری از خانواده و اجتماع و منافع شخصی، عقل کارایی خود را از دست
بدهد؛ در این صورت باید عقل دیگران را ضمیمه عقل خود کند و از نقد و بررسی آنان
استفاده نماید. رسول خدا (ص) می فرماید: «داناترین مردم کسی است که علم دیگران را
به علم خود ضمیمه نماید»؛(۵) یعنی خود را عالم مطلق نداند و از علم و آموزه های
دیگران و انتقادهای بجای آنان استفاده کند.

انتقاد، هم به انتقاد کننده سود می رساند و هم به انتقاد شونده، زیرا انتقاد شونده
از این طریق به عیب و کاستی های خود پی خواهد برد و در صدد جبران آن برخواهد آمد و
انتقاد کننده علاوه بر این که به وظیفه الهی خود عمل کرده و در پیش گاه خداوند
مأجور خواهد بود، به طور غیر مستقیم از آن انتقاد، خود نیز بهره مند خواهد شد، زیرا
اگر انتقاد در جامعه نهادینه گردد و به صورت فرهنگ در آید، همه آحاد از محسّنات آن
برخوردار می شوند.

جای گاه نقد و انتقاد در اسلام

با توجه به نقشی که انتقاد در سازندگی فرد و اجتماع دارد، اسلام بر تذکر کاستی ها و
نقد عمل ها به جای آراستن عیوب و کتمان زشتی ها، تأکید ورزیده است:

۱ – انتقاد، یکی از حقوق واجب مسلمانان است. امام کاظم (ع) می فرماید: «از
واجب ترین حقوق برادرت این است که او را به خیر متوجه کنی و هیچ چیزی را که برای
دنیا و آخرت او مفید است، از او پنهان نداری.»(۶)

۲ – خودداری از انتقاد، یک نوع خیانت است. امام صادق (ع) می فرماید: «کسی که برادرش
را در حال انجام عمل ناپسندی ببیند در حالی که می تواند او را از این کار بازدارد و
سکوت کند و از او انتقاد نکند، به او خیانت کرده است.»(۷)

۳ – انتقادگری و انتقادپذیری، از صفات مؤمنان است. رسول اکرم (ص) می فرماید: «مؤمن
آیینه برادر خویش است و بدی ها را از او دور می سازد.»(۸)

۴ – انتقادگر، بهترین دوست، و عیب پوش، بدترین دوست است. امام باقر (ع) می فرماید:
«از پی کسی رو که تو را می گریاند، عیبت را تذکر می دهد و خیرخواه توست و پیرو آن
کس مباش که به ظاهر تو را می خنداند و در باطن نسبت به تو غیر صمیمی است، و بر خدا
وارد می شوید و از واقعیت ها آگاه می گردید.»(۹)

در حدیثی معروف از امام صادق (ع) می خوانیم: «محبوب ترین افراد در نزد من کسی است
که عیب مرا به من هدیه کند».(۱۰) امام (ع) در این حدیث به پیروان خود گوشزد می کند
که راه دوست شدن با آن حضرت، تملق و چاپلوسی نیست، بلکه با این که امام (ع) انسانی
معصوم و بی عیب است و نیازی به نقد ندارد، کسی که به پندار خود عیبی می بیند، با
تذکر و یادآوری، مراتب دوستی و صداقت خود را به امام خویش نشان می دهد.

در گزینش واژه برادر نیز رمز و رازی نهفته است. حضرت از این طریق می خواهد به همگان
بفهماند که با انتقادگر نباید برخوردی خصمانه داشت و او را دشمن خود انگاشت، بلکه
باید او را به چشم یک دوست و بلکه به دیده عزیزترین برادر نگریست.

نکته دیگر در این حدیث، به کارگیری واژه هدیه و سوغات است، زیرا اولاً: گویای این
حقیقت است که بازگو کردن عیب شخص به خود او، بهترین خدمت به وی شمرده می شود.
ثانیاً: همان طوری که در قبال اعطای هدیه، باید از هدیه دهنده سپاس گزاری کرد، در
قبال انتقاد نیز هر انسانی موظف است از انتقاد کنندگان خود تشکر و قدردانی نماید.
ثالثاً: انتقاد باید از روی خیرخواهی باشد تا عنوان هدیه بر او منطبق گردد. اگر
انتقاد به قصد تخریب باشد، دیگر هدیه نخواهد بود.

۵ – استفاده از انتقاد در دستور کار مؤمن قرار دارد و باید جزء برنامه های
اجتناب ناپذیر زندگی هر مسلمانی قرار گیرد. امام کاظم (ع) می فرماید: «کوشش کنید
چهار برنامه مشخص داشته باشید: قسمتی برای مناجات با خدا، ساعتی برای امرار معاش،
قسمتی برای هم نشینی با برادرانی که مورد اعتمادند و عیوبتان را خالصانه با زبان
ابراز می دارند و ساعتی را نیز به جلب لذایذ مشروع خود اختصاص دهید.»(۱۱)

اقسام انتقاد

به طور کلی، انتقاد به دو نوع سازنده و مخرّب تقسیم می شود:

الف) انتقاد سازنده: انتقادی است که به انگیزه اصلاح، رشد و تعالی جامعه و پالایش و
زنگار زدایی از پیکره عظیم اجتماع، با اتخاذ روشی مناسب و شایسته در گفتار و کردار
و ضمن احترام به شخصیت مخاطب، انجام می گیرد و در آن، آداب تذکر و اندرز به طور
کامل رعایت می شود.

ب) انتقاد مخرّب: در این انتقاد، تحریف و تخریب شخصیت، جای گزین تکمیل گردیده و
تحقیر به جای تکریم نشسته است و به انگیزه افساد و ایجاد اختلاف و تفرقه در جامعه و
کاشتن بذر کینه و نفاق و با روشی نامناسب صورت می گیرد.

برای تشخیص نقد سازنده از مخرّب، لازم است شیوه صحیح نقد بررسی شود.

شیوه های نقد

۱ – انتقاد مستقیم زبانی: منتقد با احراز شرایط، به طور مستقیم و شفاف، نظر خود را
ابراز می دارد. امروزه بیشترین نوع انتقاد در جامعه به این صورت انجام می گیرد. در
سیره پیشوایان، نمونه هایی از انتقاد صریح به چشم می خورد. برخی از اصحاب در محضر
رسول اکرم (ص) مشغول صحبت بودند و درباره یکی از مسلمانان سخنانی می گفتند. رسول
خدا (ص) آنان را نهی کرد و فرمود: شما غیبت او را کردید. عرض نمودند: ما آن چه را
در او هست بیان کردیم. حضرت فرمود: همین که آن چه را در برادرتان هست بگویید، کافی
است.(۱۲)

۲ – انتقاد غیر مستقیم زبانی: یکی از شیوه های انتقاد که بسیار کارساز است ولی
متأسفانه کمتر از آن استفاده می شود، انتقاد به روش غیر مستقیم می باشد. قرآن مجید
و پیشوایان دین در ایجاد ارتباط با مخاطب و طرح آموزه های خود، از این روش سود
می جستند. بنا به فرموده امام صادق (ع)، قرآن به همین صورت نازل شده است و خطاب های
قرآن گرچه به پیامبر (ص) است اما در واقع به مؤمنان اشاره دارد.

۳ – انتقاد غیر زبانی: گاهی انتقاد از طریق تغییر در چهره انجام می گیرد. کاربرد
این نوع انتقاد، زمانی است که بین نقد کننده و نقد شونده رابطه ای بسیار صمیمی وجود
دارد و نقد شونده خود را نیازمند این رابطه گرم می داند. برخورد پیامبر (ص) با دختر
گرامی شان حضرت فاطمه (ع) از همین نوع است. ایشان پس از بازگشت از سفری، طبق معمول
به دیدار حضرت فاطمه (ع) رفتند و بر خلاف همیشه، پس از مکث کوتاهی، خانه دخترش را
ترک کردند. حضرت فاطمه (ع) متوجه پرده ای شد که به تازگی بر در خانه آویخته بود و
حدس زد نگاه سرد رسول الله (ص) به دلیل آن باشد. از این رو به سرعت پرده را همراه
با پیامی به نزد پدر فرستاد. پیامبر (ص) پس از شنیدن پیغام دختر بزرگوار خود فرمود:
پدرت فدای تو باد، و با خوش حالی بار دیگر به دیدار فاطمه (ع) آمدند.(۱۳)

آداب انتقاد

یک نقد خوب، مفید و سازنده باید از اصول و آدابی پیروی کند، زیرا در غیر این صورت،
نقد به معنای واقعی انجام نمی گیرد. بعضی از این اصول عبارت اند از:

۱ – اعتدال در انتقاد: یکی از آداب نقد که گاهی مورد غفلت قرار می گیرد، میانه روی
در نقد است. برای رعایت این نکته، ابتدا بایستی ضرورت نقد را تشخیص داد و سپس از آن
به طرز صحیح و منطقی استفاده کرد. گاهی لازم است چشم های خود را در برابر لغزش های
احتمالی دیگران ببندیم تا شرم و حیای گناه کار حفظ شده و جسور نگردد. بنابر این
والدین و مربیان نباید به طور دائم از نسل جوان انتقاد کنند، زیرا روح و روان آنها
از اعتراضات بیش از حد، مکدّر می شود و حالت تدافعی می گیرد.

۲ – انتقاد در خلوت: هر چه انتقاد صمیمی تر و در خلوت و خودمانی باشد، مؤثرتر است و
از کینه توزی و لجاجت پیش گیری می کند. امام حسن عسکری (ع) می فرماید: «کسی که
برادر خود را در پنهانی موعظه کند، او را زیبا ساخته و کسی که آشکارا به وی اندرز
دهد، باعث زشتی او گردیده است.»(۱۴)

۳ – انتقاد از عمل نه عامل: در انتقاد سازنده، عمل نادرست مورد نقد و ارزیابی قرار
می گیرد اما حرمت افراد محفوظ می ماند. گاهی باید حساب عمل را از عامل (انجام
دهنده) جدا کرد. پس نمی توان به دلیل خوب و مؤمن بودن یک شخص، همه اعمال او را
تأیید کرد و نمی توان به دلیل یک عمل ناشایست، شخصیت کسی را زیر سؤال برد. امام
صادق (ع) ضمن احترام به شقرانی که از دوستان اهل بیت بود ولی متأسفانه شراب
می نوشید، آهسته و به طور غیر مستقیم از عملش انتقاد کرد و فرمود: عمل خوب از هر کس
که باشد خوب است و از تو خوب تر، زیرا به ما وابسته ای و عمل بد از هر کس سرزند، بد
است و از تو بدتر، زیرا منسوب به ما هستی(۱۵).

۴ – رعایت ادب در انتقاد: انتقاد سازنده همواره با رعایت امنیت روحی و شخصیت
اجتماعی دیگران است. اگر انتقاد با مهر و ادب آمیخته نباشد، طرف مقابل را به واکنش
وادار می کند، چرا که انسان به حکم خود دوستی، از خود دفاع می کند و اجازه نمی دهد
به شخصیت او خدشه ای وارد شود.

این موضوع باید با دقت انجام گیرد، به ویژه کسانی که با نسل جوان سر و کار دارند
باید به این نکته توجه داشته باشند که معمولاً جوان از نصیحت مستقیم و صریح، گریزان
است، زیرا آن را با هویت طلبی و استقلال خواهی در تضاد می بیند.

اسلام بر حُسن برخورد و مهرورزی با مردم در همه زمینه ها و از جمله «انتقاد» تأکید
ورزیده است. امام صادق (ع) می فرماید: «کسی که با دیگران به رفق و مدارا عمل کند به
خواسته ای که از آنان دارد، دست می یابد».(۱۶) بنابر این انتقاد کننده، باید فرصت
کافی را برای اظهار نظر و گفت و گو در فضایی مملوّ از صمیمیت فراهم نماید و از هنر
خوب شنیدن استفاده کند و با وقار و متانت سخن بگوید. قرآن مجید از پیامبرش موسی (ع)
می خواهد فرعون را با نرم خویی به خداپرستی دعوت نماید.(۱۷)

موسیا در پیش فرعون زمن

نرم باید گفت قولاً لیّنا

آب اگر در روغن جوشان کنی

دیگران و دیگ را ویران کنی(۱۸)

۵ – انتقاد غیر مستقیم: برای آن که انتقاد به خود دوستی اشخاص آسیب نرساند و آنان
را به مقاومت وادار نکند، چه بسا لازم باشد از روش غیر مستقیم استفاده کرد و کلماتی
ملایم به کار برد. عباراتی چون: آیا بهتر نبود؟ آیا صلاح می دانی؟ میزان تأثیرگذاری
نقد را مضاعف کرده، مجال انتقاد از بزرگ ترها را برای جوان نیز فراهم می کند.

برخی استفاده از ایما و اشاره را در مراحل اولیه انتقاد بهتر و آبرومندتر می دانند.
امام علی (ع) می فرماید: «لغزش شخص عاقل را با کنایه تذکر دادن، برای او از ملامت
صریح، دردناک تر است.»(۱۹)

نمونه جالب و بسیار مؤثر تذکر غیر مستقیم و در قالب کنایه را در سیره امام کاظم (ع)
می توان ملاحظه کرد. روزی آن حضرت از کوچه ای می گذشتند. صدای ساز و آواز از
خانه ای بلند بود. امام (ع) از کنیزی که برای کاری از آن خانه بیرون آمده بود
پرسیدند: صاحب خانه، بنده است یا آزاد؟ کنیز جواب داد: آزاد است. فرمودند: اگر بنده
بود، این بساط را پهن نمی کرد. صاحب خانه تا ماجرا را از کنیزک شنید، پابرهنه در
میان کوچه ها به دنبال حضرت دوید و نزد او توبه کرد و به افتخار آن روزی که با پای
برهنه در پی حضرت دوید و به شرف توبه نایل آمد، تا آخر عمر کفش به پا نکرد و به
«بشر حافی» (پا برهنه) مشهور گشت.(۲۰)

۶ – بی طرفی در انتقاد: یکی از شرایط انتقاد سازنده، بی طرفانه بودن و رعایت انصاف
و جوان مردی در انتقاد است. کسی که مغرضانه انتقاد کند و ملاک او دوستی و دشمنی
باشد، قطعاً در انتقاد خویش حُسن نیت ندارد و از واقع بینی فاصله گرفته است، که
گفته اند: «حبّ الشی یُعمی و یُصِم؛ محبت به چیزی، انسان را کور و کر می کند و
نمی گذارد عیب های آن را ببیند و یا بشنود.»

چون غرض آمد هنر پوشیده شد

صد حجاب از دل به سوی دیده شد(۲۱)

دوستی یا دشمنی با شخص، گروه و یا حزب نباید موجب نادیده گرفتن اصل بی طرفی در
انتقاد شود. اگر فردی با دیده دشمنی به کسی نگاه کند، چه بسا صفات خوب و پسندیده وی
در نظرش بد آید و بر اساس آن انتقاد نماید. امیر مؤمنان علی (ع) می فرماید: هر گاه
دنیا به کسی روی آورد، نیکویی ها و کارهای خوب دیگران را هم به او نسبت می دهند و
زمانی که دنیا به کسی پشت کرد و مردم از کسی روی گردان شدند، خوبی های او را نیز
نادیده می انگارند.(۲۲)

سعدی می گوید:

کسی به دیده انکار اگر نگاه کند

نشان صورت یوسف دهد به ناخوبی

متأسفانه در جامعه ما شاهد انتقادهایی در عرصه سیاست هستیم که خالی از حب و بغض
نیست و از روی انصاف و با رعایت بی طرفی انجام نمی گیرد و همین امر جای گاه رفیع
انتقاد را تنزل داده است. انتقادهای برخاسته از حسادت و غرض ورزی، نه تنها مشکلی را
نمی گشاید، بلکه بر بحران و چالش در جامعه می افزاید. انسان کینه توز نمی تواند به
انتقاد صحیح دست یابد. در روایت می خوانیم: «النصیحه من الحاسد محال؛(۲۳) نقد و
نصیحت از حسود، ممکن نیست». اگر دیو کینه توزی به جای مهرورزی بنشیند، پرده ای تار
در پیش چشم آدمی ایجاد می کند، بین او و حقیقت فرسنگ ها فاصله می اندازد و نگاهش را
نگاهی دشمنانه می نماید. امام صادق (ع) می فرماید: «از جدل و بگو مگوهای بی حاصل و
دشمنی بپرهیزید که این دو، مایه بیماری دل ها و زمینه ساز نفاق در میان مؤمنان
است.»(۲۴)

با این بیان معلوم می شود که نقد صحیح و خیرخواهانه، در گرو تزکیه نفس، خروج از
منیّت ها و خودخواهی ها و برخورداری از ملکه تقوا و مالکیت بر نفس است.

۷ – فراهم کردن زمینه انتقاد: انتقاد ابتدایی به خودخواهی افراد ضربه می زند و
زمینه دشمنی را ایجاد می کند، زیرا نفس انتقاد، تلخ و ناخوش آیند است، پس باید با
تمهید مقدماتی، از تلخی آن کاست.

اگر انتقاد با بیان یکی از صفات مثبت آغاز شود، اطمینان و اعتماد انتقاد شونده جلب
خواهد شد. به کارگیری این روش، موجب پذیرش انتقاد و مقاومت کمتر مخاطب می شود و
تلخی انتقاد با شیرینی تعریف و تمجید، جبران می گردد.

اگر از ابتدا به دروغ گو بگویید کار شما خلاف است، نمی پذیرد؛ اما اگر زمینه آن را
فراهم کردید و مثلاً گفتید: اگر شخصی به شما دروغ بگوید آیا ناراحت نمی شوید؟ قطعاً
پاسخ مثبت خواهد داد. بعد از این پاسخ، شما می توانید او را از دروغ گفتن باز
دارید.

۸ – در نظر گرفتن وضعیت روحی و روانی: انسان به هنگام انتقاد کردن از کسی باید
ببیند او در چه وضعی قرار دارد؛ اگر عصبانی است، انتقاد کردن صحیح نیست؛ بلکه ابتدا
باید با او صحبت کند و از جهات مختلف عاطفی بر او مسلط شود و در آخر به نصیحت کردن
بپردازد. امام علی (ع) می فرماید: «دل ها، برای قبول نصیحت، روی آوردن و پشت کردن
دارند؛ پس در مواقع پذیرش، آنها را دریابید.»(۲۵)

از این سخن بر می آید که تا آمادگی روحی نباشد پند و اندرز اثری ندارد. از طرف
دیگر، انتقاد کننده خود باید تعادل روحی داشته با

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.