پاورپوینت کامل مقدسات را دریابیم ۸۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مقدسات را دریابیم ۸۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مقدسات را دریابیم ۸۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل مقدسات را دریابیم ۸۷ اسلاید در PowerPoint :

۲

در آغاز، از این سخن عمیق پیامبر گرامی اسلام (ص) مدد می گیریم که فرمود: هر گاه در
میان امتم، بدعت ها پدید آمد، بر عالمان واجب است که علم خویش را آشکار کنند [و با
آنان به مبارزه برخیزند] و اگر چنین نکنند پس لعنت خدا بر آنان باد: «اذا ظهرت
البدع فی امتی فلیظهر العالم علمه فمن لم یفعل فعلیه لعنه اللّه».(۱)

پس از بعثت حضرت محمد (ص) و ظهور اسلام، مقدسات دین همواره در معرض تهاجم دشمنان و
دوستان نادان قرار داشته است. این روند تخریبی امروز نیز ادامه دارد و از همه
بیشتر، مکتب تشیّع در معرض آن قرار گرفته است.

رگ رگ است این آب شیرین آب شور

بر خلایق می رود تا نفخ صور

دشمنان ما گاهی به تحریف حقایق مذهبی دست می زنند، زمانی شبهه افکنی و گاهی عالمان
را هتک حرمت می کنند و آنان را عوام زده می پندارند. شگفتا که فقط خود را حکیم و
دانشمند می دانند و با عوام فریبی و به بازی گرفتن مقدسات، در سودایِ تصرفِ قدرتند.
اینان به هیچ رو از تخریب نشانه های دین – هر گونه که زمان اقتضا کند – دریغ
ندارند.

سیر تاریخی تخریب ها

تاریخ اسلام شاهد تهمت های ناجوان مردانه به اسلام و بنیان گذار آن، حضرت محمد (ص)
بوده است. تخریب کنندگان، از هر روشی برای کم ارزش نمودن دین اسلام و حتی محو آن
استفاده می کردند. زمانی رسول کرم (ص) را مجنون و ساحر خواندند و قرآن را کتاب سحر
و جادو و آیات شیطانی برشمردند. در مقطعی، بحث های کلامی گمراه کننده ای را مطرح
کردند؛ به این بیان که آیا قرآن کتاب لفظی خداوندگار است یا کتاب نفسی؟ آیا قرآن
مجید مانند حضرت حق، قدیم است یا حادث؟ و… در این مجادله ها کینه های فراوانی
افروخته شد و تفرقه های اسفناکی به وجود آمد و در این میان، عده فراوانی کشته شدند.

پیامبر اکرم (ص) با هوش یاری و درایت، دریافته بود که این شبهه ها و خرافه ها چونان
شمشیری است که پیکره اسلام را به شدت مجروح می کند، لذا در زمان حیاتش با انواع
خرافات شخصاً برخورد می کرد و آنها را خنثی می ساخت؛ مثلاً روز وفات فرزندش ابراهیم
با خورشید گرفتگی مصادف بود. بعضی از خواص به عوام منتقل کردند که این کسوف به دلیل
مرگ فرزند رسول اکرم (ص) است تا خورشید هم خود را عزادار بداند. رسول خدا (ص) به
محض شنیدن این خبر، به بلال دستور داد مردم را در مسجد جمع کند. آن گاه فرمود: این
مزخرفات چیست که بعضی می گویند، مرگ فرزند من چه ارتباطی با گرفتگی خورشید دارد!؟
خورشید و ماه از نشانه های قدرت و حکمت خداوندی هستند که بر طبق سنن طبیعی و
قوانینی که خدا برای آنها مقرر داشته، حرکت می نمایند و برای مرگ و حیات کسی، خسوف
و کسوف نمی کنند: «لا ینکسفان لموت احد و لا لحیاته».(۲)

پیامبر (ص) با این عکس العمل می خواست همه حوادث طبیعی و عظیم را مطابق قانون الهی
به خدای بزرگ منسوب نماید و مردم را از چنگال خرافات آزاد ساخته و عقل و علم را
زنده نماید. حتی در سن چهار سالگی که مادرش سرمه کشید و مهر یمانی به گردنش انداخت
تا دیوهای صحرا به او صدمه نزنند، پیامبر (ص) آن را از گردنش در آورد و فرمود:
مادر! آرام باش، خدا نگه دار من است.(۳)

پس از رحلت پیامبر (ص)، امام علی (ع) و سپس پیشوایان معصوم دیگر، بیانی صحیح و
سنجیده از کلام وحی و گفتار و رفتار پیامبر (ص) ارائه دادند و با تأکید بر عقل و
عرفان و اندیشه و معنویت، آموزه های دینی را تبیین کردند. اما هم زمان با این
فعالیت های سازنده، گروه های تخریبی و گمراه کننده ای هم بودند که مقدسات را به
بازی گرفتند و عقل و عرفان را با هوس های خود آلودند. این تلاش های تخریبی ادامه
یافت تا اینک که به شکل های مختلف و با انگیزه های گوناگون، خود را نشان می دهد.

مهاجمان امروز با ترفندهای تازه و زیرکی های خاصی در قالب کرامت، معنویت، مطالب
عوام پسند و… مردم را به خرافات می کشانند؛ مثلاً آنان را وادار می کنند که دعا
را به جای «دوا» نشانده و به جای مراجعه به پزشکان متخصص و متعهد، به غیب گوها و
مدعیان شفا دهنده رجوع کنند. می خواهند استخوان درد را تنها با دعای این و آن برطرف
سازند و کرم دندان و سرطان را با خواندن دعا و ایجاد ارتباط با عالم غیب و یا با
مقداری نبات، ریشه کن نمایند.

متأسفانه برخی از مدعیان کرامت و ارتباط با عالم غیب و ارواح نیز از فضای آزاد
کنونی سوء استفاده کرده، بدون هیچ گونه تخصصی در فقه و فقاهت، در مسند افتا
نشسته اند و درباره مسائل دین اظهار نظر می کنند. خمس آل رسول را زیر سؤال می برند،
نماز مسافر را تمام می دانند، همانند وهابی ها شفاعت و توسل را منکر می شوند و ادعا
دارند با ارواح مؤمنان و ملائکه و جنّیان در ارتباطاند و بیماران روحی و جسمی را به
کمک آنان درمان می کنند. با ترفند و تلقین مخصوص و یا به کمک جنّ و شیطان،
انگشت های بسته مراجعه کننده را باز می کنند و از همین نقطه، فریب کاری آغاز
می گردد. می گویند همان طور که حضرت ابراهیم، موسی و عیسی (علیهم السلام) با عنایات
الهی موفق به انجام کارهایی بودند، ما نیز از این فضیلت بهره مندیم و حتی به جایی
رسیده ایم که احکام اسلام را با یک واسطه از خدا و یا ارواح امامان (علیهم السلام)
می گیریم و نیازی به تقلید از فقیه و مرجع نداریم.

طبق گفته مسئولان قضایی، مردی در قم پیدا شده بود که می گفت: مراجعه به پزشک، یک
نوع شرک است، زیرا قرآن می فرماید: «و الذی هو یُطعِمُنی و یسقین و اذا مَرِضْت فهو
یشفین».(۴) اگر بگوییم ما نباید برای درمان امراض خود نزد دکتر برویم، زیرا بیماری
و شفا مستقیم و بدون واسطه از خداوند است، پس باید به دنبال آب و نان هم نرویم، چون
به موجب همین آیه او بندگان را اطعام و سیراب می کند. با این که چنین افرادی در
سیره پیامبر (ص) و ائمه اهل بیت (ع) و اصحاب با وفای رسول خدا (ص) بارها رجوع به
دکتر نصرانی و یهودی را شنیده اند ولی باز هم از خرافات دست بر نمی دارند. برخی
استخاره با قرآن و تسبیح را در تمام موارد جای گزین مشاوره با عقلای جامعه و بازگشت
به عقل و تدبیر، تلقی کرده اند، آن هم نه به هنگام تحیّر، بلکه در آغاز کار و در هر
امری از امور؛ در صورتی که استخاره و قرعه صرفاً برای رفع سرگردانی و خارج شدن از
بن بست است و باید پس از مشاوره با عقلا و متخصصان انجام گیرد، زیرا ممکن است عقلا
هم گرفتار تضاد عقیده در ارائه راه شوند و یا نتوانند به درستی راهنمایی کنند.

توسل به پیامبر و امامان نیز در جای گاه خود، بسیار مطلوب بوده و منشأ کمال معنوی و
رسیدن به حوایج معقول است، لیکن باید توسل و دعا در کنار به کار گرفتن موازین عقل و
منطق و استفاده از ابزارهای مناسب و خدا ساخته باشد.

راوی می گوید: نزد پیغمبر (ص) نشسته بودیم، آن حضرت آیه «امن یجیب المضطرّ اذا دعاه
و یکشف السوء…»(۵) را خواند. حضرت علی (ع) بر خود لرزید و فرمود: یا رسول اللّه!
ممکن است گرفتار مصیبت شویم و نتوانیم از عهده امتحان بیرون آییم. پیامبر (ص)
فرمود: «لا یحبّک الا مؤمن و لا یبغضک الا منافق الی یوم القیامه».(۶) معروف است که
حضرت علی (ع) در جنگ ها شمشیر می زد و آیه «امّن یجیب المضطرّ اذا دعاه و یکشف
السّوء و یجعلکم خلفاء الارض» را می خواند؛ یعنی هیچ گاه به جای جنگ مسلحانه، فقط
به دعا و راز و نیاز بسنده نمی کردند؛ می جنگیدند و از خدا نیز طلب پیروزی و نصرت
می کردند.

روزی حضرت علی (ع) عازم جنگ بود، کاهنی از راه رسید و عرض کرد: اوضاع نجوم نشان
می دهد که اگر امروز به میدان جنگ بروید شکست خواهید خورد. حضرت فرمود: شکست و
پیروزی به دست قدرت الهی است. ما با توکل به خدا به میدان جنگ می رویم و از خدا
پیروزی مسئلت می کنیم. از حسن اتفاق، در همان جنگ پیروز شدند.(۷)

اگر سیره و گفتار رسول اکرم (ص) و ائمه دین را به کار گیریم به تمام اهداف خود
خواهیم رسید و گرفتار لغزش نخواهیم شد. روزی امام علی (ع) اسراری را از آینده برملا
می کردند، یکی از اصحابش گفت: حضرت علی (ع) علم غیب می گوید. حضرت با تبسّم فرمود:
این علم غیب نیست؛ این تعلّم و آموختن از صاحب علم است. خداوند متعال از طریق وحی
به رسولش علومی را آموخت و او هم به ما آموزش داده است.(۸) علم غیب آن است که انسان
بدون تعلیم و تعلّم، چیزهایی را بداند. خداوند در قرآن فرموده است: «عالم الغیب فلا
یظهر علی غیبه احداً الا من ارتضی من رسول؛(۹) او دانای غیب است و آن را بر هیچ کس
آشکار نمی سازد، مگر برای آن پیامبری که از او خشنود باشد».

آری، خداوند برای هر امر و مقصدی علل و اسبابی آفریده که باید از آن علل و اسباب
همراه با توکل بر خدا استفاده کرد. قرآن می فرماید: «فلیرتقوا فی الاسباب»؛(۱۰)
یعنی باید با علل و اسباب پیش رفت و از آنها کمک گرفت.

در حدیثی آمده است: «ابی الله ان یجری الاشیاء الا باسباب فجعل لکل شی ء سبباً و
جعل لکل سبب شرحا و جعل لکل شرح علما؛(۱۱) خداوند ابا دارد از این که امور را از
غیر طریق علل و اسباب انجام دهد. از این رو برای هر سببی، شرحی و بیانی قرار داده و
برای هر شرحی، علمی مقرّر نموده است». در حدیثی دیگر پس از کلمه اسباب می فرماید:
«لا بد من الحرکه نحو الحاجه و التوکل علی الله فی جمیع الامور»؛(۱۲) یعنی ناگزیریم
در تمام امور با توکل بر خدا به سوی مطلوب حرکت کنیم تا نتیجه بگیریم. استجابت دعا
هم غالباً از طریق هدایت به اسباب واقعی صورت می گیرد و علت ماورایی به ندرت اتفاق
می افتد. اگر فرضاً علت ماورایی هم در میان باشد، باز طبق قانون علیت خواهد بود.

به قول علامه مطهری: یک روز نظریه کوانتوم آمد و خداپرستان خوش حال شدند که معلولی
بدون علت به وجود آمده است؛ در صورتی که این امر به زیان خداپرستی می انجامد نه به
سود موحّدان، چرا که از نظر فلسفه اسلامی هر معلولی بدون علت نیست و نمی تواند
باشد. بنابر این اولاً: عدم کشف علت یک چیز دلیل بر نبود آن علت نیست؛ ثانیاً: نقض
قانون علیت به ضرر خداپرستان است نه به سود آنها و ثالثاً: چیزی نمی پاید که علت آن
معلول آشکار می شود و از حسن اتفاق چنین شد و برای آن نظریه، علت پیدا شد.(۱۳)

چندی قبل فردی در همدان خوابی را بازگو کرده بود که امام هشتم (ع) به او فرموده: به
مدت یک ماه به فلان امام زاده واقع در فلان روستای همدان آمده ام و از مردم تقاضا
کرده است برای زیارتش به این امام زاده سفر نمایند. مطابق آمار اعلام شده متجاوز از
صدها ماشین به آن امام زاده عازم شدند، راه آن را آسفالت کردند و امام زاده آباد
شد.(۱۴) این در صورتی است که خواب و رؤیا هیچ گونه حجیت و سندیتی ندارد و گاهی
دروغی گفته می شود تا جاده ای آسفالت شود یا قیمت ملک در آن مکان بالا رود و یا
دروغ گو خود را موجّه جلوه دهد.

شخصی از تهران با دفتر مجله تماس گرفت و گفت: پسرم قبلاً در ایران تحصیل می کرد.
روزی در خواب می بیند که فردی به او می گوید: برای ادامه تحصیل باید به انگلستان
بروی. با چه زحمتی او را به انگلستان فرستادیم. اینک از لندن تماس گرفته که دوباره
همان مقام مقدس به خواب من آمده و می گوید: باید بروی آمریکا و در آن جا درس
بخوانی. بنده عرض کردم فقط و فقط خواب پیامبران و امامان معصوم برای ما و خودشان
حجت و سند است، ولی اگر در خواب باشیم و پیغمبر و امام به ما دستوری بدهند، الزام
آور نمی باشد و حجیتی ندارد. مضافاً این که ممکن است خواب ما شیطانی باشد. البته
اگر چیزی در بیداری بفرمایند بر ما حجت است و باید به آن التزام عملی داشته باشیم.

گاهی شیاطین جنّی و انسی در عالم رؤیا و یا بیداری، حادثه ای را پیش گویی می کنند و
وقتی درست از کار در می آید همان را وسیله ای برای فریب کاری های بعدی قرار
می دهند؛ برای نمونه، زنی که خواهرش همواره دختر به دنیا آورده بود به دکتر نباتی و
علفی مراجعه کرده و از وی استدعا می کند تا نباتی به او بدهد تا فرزندش پسر شود. او
هم نباتی می دهد و تصادفاً پس از مدتی خداوند دو پسر دوقلو به وی عنایت می کند. این
در حالی است که اگر نزد دکتر نباتی هم نمی رفت، جنسیت فرزندان در رحم او معیّن شده
بود، زیرا دکتر نباتی نمی تواند با مقداری نبات، جنسیت فرزندان آن زن را تغییر بدهد
و فقط با جراحی می توان چنین کاری را کرد. در این جا باید نکته ای را متذکر شد و
آن، تأثیر شگفت آور تلقین همراه با عقیده است. در کتاب های روان شناسی از اعجاز
تلقین سخن ها گفته شده است و در تاریخ نیز نمونه های فراوانی از تأثیر منفی و مثبت
آن به چشم می خورد و این موضوع، یک امر علمی و عادی است، نه کرامت و معنویت.

از همه اینها اسفناک تر هجمه ای است که امروزه به فرهنگ و اعتقادات مردم وارد
می شود. برخی از صیّادان به نام امام زمان (ع) با نوشتن و ترویج کتاب ها و مجله های
جهت دار به جان عقاید عاشقان حضرت ولی عصر (ع) افتاده اند و آنان را به سوی خود
می کشانند. کتاب ملاقات با امام زمان (ع) و پرواز روح می نویسند، با این طرّهات
جوانان را از زندگی معقول باز می دارند و به سوی توسلات بی حاصل و تشرّف به محضر
امام عصر (عج) دعوت می کنند، در صورتی که شخصاً از آن بی بهره اند و در مکتب استاد
ملا آقا جان زنجانی قلم می زنند. در حالی که یکی از عالمان نامور زنجان که اکنون از
مراجع است، از مرحوم پدرش نقل می کند که فرمود: ملا آقا جان زنجانی، فردی «داش
مسلک» بوده و در مجالسی که از ناحیه مریدها تشکیل می شده به گوشه مجلس نگاه می کرده

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.